تحليلگر آمريكايي :
صهيونيست ها و ناتو عامل اصلي حمله به اسلام هستند
گوردن داف، تحليلگر آمريكايي معتقد است صهيونيست ها و ناتو، عامل اصلي دسيسه هاي ضد اسلامي هستند.
به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران
به نقل از "پرس تي وي" ؛ گوردن داف، تحليلگر آمريكايي و دبير ارشد پايگاه تحليلي "وترنز تودي" (كهنه سربازان امروز) در تحليلي، در خصوص "اهانت به پيشگاه مقدس پيامبر اكرم (ص) در يك فيلم موهن"، نوشت: صهيونيست ها و ناتو عامل اصلي نقشه هاي ضد اسلامي هستند و بر جنگ هاي ضد اسلامي دامن مي زنند.
داف مي نويسد؛ با وقوع قيام هاي مردمي در سراسر خاورميانه، به دليل حمله عليه اسلام، عاملان اصلي با استفاده از رسانه ها و مطبوعات، سعي دارند اهداف و هويت خود را پنهان كنند.
دسيسه گران براي سرپوش گذاشتن به حمله عليه اسلام خود، داستانهايي در مورد "يوتيوب" و "مسيحيان قبطي" مطرح كرده اند تا چهره مجرمان واقعي را بپوشانند.حملات قومي و مذهبي مانند آنچه كه باعث اعتراضات گسترده شده در بيشتر كشورها، جرم تلقي مي شود.
در كانادا، استراليا، آلمان، فرانسه و بسياري از كشورهاي ديگر، هركسي كه سياستهاي اسرائيل را زير سوال ببرد و يك يهودي را به بدرفتاري متهم كند، مجرم تلقي شده و به ده سال زندان يا بيشتر محكوم مي شود.ايالات متحده در زنداني كردن كساني كه اقداماتشان منجر به خشونت مي شود، سابقه طولاني دارد.
طبق متن قوانين اعلام شده عليه گروه هاي معترض جنگ ويتنام، تري جونز نه تنها به خاطر به راه انداختن اغتشاش، بلكه براي دست داشتن در قتل، انجام اقداماتي در حمايت از تروريسم و جرايم ديگر، بايد دستگير شود.
تري جونز به عنوان يك طرفدار اسلام هراسي، مسئول تعصب و تحريك هدفمند حملات عليه آمريكائيان در خارج كشور است كه بايد اكنون در زندان مي بود و هرگز هم آزاد نمي شد.
اما، تري جونز مقصر اصلي (حمله به اسلام)، هر زمان كه بخواهد براي هر كاري كه انجام مي دهد، از حمايت كامل برخوردار است، حتي اگر ميليون ها ايميل هم عليه او فرستاده شود.
تري جونز بيشتر عمر خود را با سيا همكاري كرده، او ابتدا در آلمان در چارچوب طرح "گلاديو" استخدام گروه هاي تروريستي را هماهنگ مي كرد. سالها قبل، ناتو براي تشكيل گروه هاي تروريستي افراد مبتلا به ناهنجاري هاي اجتماعي، رواني را استخدام مي كرد، هدف از اين كار اين بود كه در صورت حمله شوروي سابق به اروپا و آمريكا، اين گروه ها "نيروهاي زيرزميني" باشند.
گروه هاي تروريستي ناتو در 36 كشور و سه قاره جهان تشكيل شد. وقتي هيچ حمله اي از طرف شوروي انجام نشد، آنها مستقلا شروع به انجام عمليات كردند.
20 سال در سراسر اروپا تحت عنوان "P2" در بمبگذاري پرداختند. در جنگ السالوادور، گوآتمالا، شيلي، آرژانتين، آنگولا، عمليات هاي قاچاق موادمخدر در كلمبيا، در گروه هاي انقلابي در نيكاراگوئه و مكزيك، مشاركت داشتند.گروه "ناجيان ناتو" پايه اصلي سازمانهاي تروريستي در سراسر جهان تبديل شدند، سازمانهايي كه اكنون "افراطيون" ناميده مي شوند.
افراطيون واقعي "ناتو" بود و داستان اين هم كاملا ساده است. پس از جنگ جهاني دوم، سرويس اطلاعاتي آمريكا، دوبار اقدام به استخدام گسترده كرد.اولين مورد، گروه گالن از آلمان نازي بود كه توسط آلن دول رئيس وقت سيا به آمريكا آورده شدند و نهايتا توسط جورج بوش و والتر دورنبرگر، ژنرال اس اس آلمان اداره مي شد.
اين گروه در قتل جان اف كندي، رابرت كندي دست داشتند و با گروه هاي افراطي در اسرائيل همكاري داشتند و همين امر، آمريكا را در مسيري قرار داد كه ثروتمندان آن را اداره مي كنند، همانطور كه در رفتار آمريكا در سراسر جهان، كاملا مشهود است.گلاديو يكي از اقدامات آنها بوده، يك طرح هيتلري براي مبارزه با كمونيسم توسط سازمان هاي قدرتمند بين المللي شامل سازمانهاي بانكي، نفتي، تسليحاتي، با هدف سلطه بر جهان ربوده شد.
دومين دور استخدام گسترده در سيا، پس از فروپاشي ديوار برلين بود كه صدها نفر از جاسوسان و آدم كش هاي بسيار كارآزموده توسط گروه هاي افراطي دست راستي آمريكا استخدام شدند.
آنها به سيا و ديگر سرويس هاي اطلاعاتي آورده شدند، نهادهاي امنيتي اروپا را در اختيار گرفتند و از مهارت ها، آموزش ها و وحشي گري هاي خود را براي تجديد تلاش ها در جهت سلطه بر جهان به وسيله منافع اسرائيل يا بانك هاي وال استريت ژورنال و دلقك هاي نظم نوين جهاني، به كار گرفتند.
پذيرش اين حقيقت اگر غيرممكن نباشد، دشوار است. آنهايي كه در جنگ هاي خونين فداكاري مي كنند، ترديد دارند قبول كنند كه تمام تلاش هاي آنها در خدمت شيطان بزرگ بوده است.در طول اوايل قرن بيستم، يك ژنرال نيروي دريايي و برنده دو مدال افتخار متوجه شد كه تمام جنگ ها "اقتصادي" بودند و تمام استفاده از نيروي نظامي، نوعي سرعت بوده است.
نام اين ژنرال، سمدلي باتلر بود. او خود را "گانگستري براي وال استريت" مي دانست و كساني كه با نظريه ها و آموزه هاي نظامي او آشنا بودند، او را يكي از بزرگترين مردان زمان ما تلقي مي كردند.
باتلر دشمن كمونيسم و فاشيسم بود كه يكبار به دليل فحاشي به موسيليني نخست وزير ايتاليا بخاطر زير گرفتن يك كودك با خودروي خود و بي اعتنايي به آن، زنداني شد.
امروز آن كودك كشته شده ممكن است، كشتار بي پايان ناشي از حادثه 11 سپتامبر باشد، اتفاقي كه تقريبا تمام كارشناسان بيطرف معتقدند؛ هيچ مسلماني در آن دست نداشته و با همدستي دولت بوش انجام شده و شواهد قوي نيز به اسرائيل اشاره دارد.
سقوط حسني مبارك، يك آلت دست اسرائيل كه نقاب رهبر اسلامي را بر چهره داشت، بسيار دراماتيك بود.با توجه به اوضاع مصر، فقط يك جنگ داخلي بين مسيحيان و مسلمانان مي تواند فاجعه اي را كه نتانياهو از آن مي ترسد به تعويق اندازد.
از نظر نتانياهو اين فاجعه، عدم تمايل آمريكا براي اشغال خاورميانه به عنوان وكيل اسرائيل و بيداري تدريجي مردمي است كه متوجه شده اند دولتشان تحت نفوذ منافع مجرمانه نتانياهو و دوستان گانگستر او بوده و خريداري شده است.
نتانياهو، هنوز هم رشته هايي را در دست دارد كه سران دست نشانده در سراسر جهان، رسانه ها، صنعت تفريح و سرگرمي و سران مهم جهان را كنترل مي كند، اين فهرست همانند توانايي هاي نتانياهو براي ارتكاب شرارت بسيار قابل توجه است.
همانطور كه اتفاقات هفته جاري اين مسئله را به ما نشان داده است.نتانياهو و برادر او روپرت مورداك سه نخست وزير انگليس را به قدرت رساندند و از طريق رشوه و باج آنها و سرويس هاي امنيتي را كنترل كردند.
امپراطوري نتانياهو كلينتون را سرنگون كرد و 2 بار به انتخاب بوش كمك كرده. با وجود همه مخالفت ها دو جنگ را به راه انداخت و آماده است تا جنگي را عليه ايران و سوريه نيز به راه اندازد.
در اين فرآيند، تنها اقتصاد زنده جهان ممكن است اقتصاد آمريكا باشد، هرچند كه عزت در بدهي است و تحت حكومت و سلطه ده ساله گانگسترهاي خارجي خود شده است.حتي اقتصاد قدرتمند چين و ماشين پول سازي آلمان نيز در حال متوقف شدن است.هيچ يك از اين ها تصادفي نيست.
حوادث هفته گذشته هم تصادفي نبود، هريك از اعضاي رسانه فريب هايي را مطرح مي كند، بسياري از دولتها سكوت كرده يا همدستي كرده اند و كساني كه مسئول اين اتفاق هستند، مي دانند كه هرگز براي فرونشاندن اين ماجرا فراخوانده نخواهند شد.
داف مي نويسد؛ با وقوع قيام هاي مردمي در سراسر خاورميانه، به دليل حمله عليه اسلام، عاملان اصلي با استفاده از رسانه ها و مطبوعات، سعي دارند اهداف و هويت خود را پنهان كنند.
دسيسه گران براي سرپوش گذاشتن به حمله عليه اسلام خود، داستانهايي در مورد "يوتيوب" و "مسيحيان قبطي" مطرح كرده اند تا چهره مجرمان واقعي را بپوشانند.حملات قومي و مذهبي مانند آنچه كه باعث اعتراضات گسترده شده در بيشتر كشورها، جرم تلقي مي شود.
در كانادا، استراليا، آلمان، فرانسه و بسياري از كشورهاي ديگر، هركسي كه سياستهاي اسرائيل را زير سوال ببرد و يك يهودي را به بدرفتاري متهم كند، مجرم تلقي شده و به ده سال زندان يا بيشتر محكوم مي شود.ايالات متحده در زنداني كردن كساني كه اقداماتشان منجر به خشونت مي شود، سابقه طولاني دارد.
طبق متن قوانين اعلام شده عليه گروه هاي معترض جنگ ويتنام، تري جونز نه تنها به خاطر به راه انداختن اغتشاش، بلكه براي دست داشتن در قتل، انجام اقداماتي در حمايت از تروريسم و جرايم ديگر، بايد دستگير شود.
تري جونز به عنوان يك طرفدار اسلام هراسي، مسئول تعصب و تحريك هدفمند حملات عليه آمريكائيان در خارج كشور است كه بايد اكنون در زندان مي بود و هرگز هم آزاد نمي شد.
اما، تري جونز مقصر اصلي (حمله به اسلام)، هر زمان كه بخواهد براي هر كاري كه انجام مي دهد، از حمايت كامل برخوردار است، حتي اگر ميليون ها ايميل هم عليه او فرستاده شود.
تري جونز بيشتر عمر خود را با سيا همكاري كرده، او ابتدا در آلمان در چارچوب طرح "گلاديو" استخدام گروه هاي تروريستي را هماهنگ مي كرد. سالها قبل، ناتو براي تشكيل گروه هاي تروريستي افراد مبتلا به ناهنجاري هاي اجتماعي، رواني را استخدام مي كرد، هدف از اين كار اين بود كه در صورت حمله شوروي سابق به اروپا و آمريكا، اين گروه ها "نيروهاي زيرزميني" باشند.
گروه هاي تروريستي ناتو در 36 كشور و سه قاره جهان تشكيل شد. وقتي هيچ حمله اي از طرف شوروي انجام نشد، آنها مستقلا شروع به انجام عمليات كردند.
20 سال در سراسر اروپا تحت عنوان "P2" در بمبگذاري پرداختند. در جنگ السالوادور، گوآتمالا، شيلي، آرژانتين، آنگولا، عمليات هاي قاچاق موادمخدر در كلمبيا، در گروه هاي انقلابي در نيكاراگوئه و مكزيك، مشاركت داشتند.گروه "ناجيان ناتو" پايه اصلي سازمانهاي تروريستي در سراسر جهان تبديل شدند، سازمانهايي كه اكنون "افراطيون" ناميده مي شوند.
افراطيون واقعي "ناتو" بود و داستان اين هم كاملا ساده است. پس از جنگ جهاني دوم، سرويس اطلاعاتي آمريكا، دوبار اقدام به استخدام گسترده كرد.اولين مورد، گروه گالن از آلمان نازي بود كه توسط آلن دول رئيس وقت سيا به آمريكا آورده شدند و نهايتا توسط جورج بوش و والتر دورنبرگر، ژنرال اس اس آلمان اداره مي شد.
اين گروه در قتل جان اف كندي، رابرت كندي دست داشتند و با گروه هاي افراطي در اسرائيل همكاري داشتند و همين امر، آمريكا را در مسيري قرار داد كه ثروتمندان آن را اداره مي كنند، همانطور كه در رفتار آمريكا در سراسر جهان، كاملا مشهود است.گلاديو يكي از اقدامات آنها بوده، يك طرح هيتلري براي مبارزه با كمونيسم توسط سازمان هاي قدرتمند بين المللي شامل سازمانهاي بانكي، نفتي، تسليحاتي، با هدف سلطه بر جهان ربوده شد.
دومين دور استخدام گسترده در سيا، پس از فروپاشي ديوار برلين بود كه صدها نفر از جاسوسان و آدم كش هاي بسيار كارآزموده توسط گروه هاي افراطي دست راستي آمريكا استخدام شدند.
آنها به سيا و ديگر سرويس هاي اطلاعاتي آورده شدند، نهادهاي امنيتي اروپا را در اختيار گرفتند و از مهارت ها، آموزش ها و وحشي گري هاي خود را براي تجديد تلاش ها در جهت سلطه بر جهان به وسيله منافع اسرائيل يا بانك هاي وال استريت ژورنال و دلقك هاي نظم نوين جهاني، به كار گرفتند.
پذيرش اين حقيقت اگر غيرممكن نباشد، دشوار است. آنهايي كه در جنگ هاي خونين فداكاري مي كنند، ترديد دارند قبول كنند كه تمام تلاش هاي آنها در خدمت شيطان بزرگ بوده است.در طول اوايل قرن بيستم، يك ژنرال نيروي دريايي و برنده دو مدال افتخار متوجه شد كه تمام جنگ ها "اقتصادي" بودند و تمام استفاده از نيروي نظامي، نوعي سرعت بوده است.
نام اين ژنرال، سمدلي باتلر بود. او خود را "گانگستري براي وال استريت" مي دانست و كساني كه با نظريه ها و آموزه هاي نظامي او آشنا بودند، او را يكي از بزرگترين مردان زمان ما تلقي مي كردند.
باتلر دشمن كمونيسم و فاشيسم بود كه يكبار به دليل فحاشي به موسيليني نخست وزير ايتاليا بخاطر زير گرفتن يك كودك با خودروي خود و بي اعتنايي به آن، زنداني شد.
امروز آن كودك كشته شده ممكن است، كشتار بي پايان ناشي از حادثه 11 سپتامبر باشد، اتفاقي كه تقريبا تمام كارشناسان بيطرف معتقدند؛ هيچ مسلماني در آن دست نداشته و با همدستي دولت بوش انجام شده و شواهد قوي نيز به اسرائيل اشاره دارد.
سقوط حسني مبارك، يك آلت دست اسرائيل كه نقاب رهبر اسلامي را بر چهره داشت، بسيار دراماتيك بود.با توجه به اوضاع مصر، فقط يك جنگ داخلي بين مسيحيان و مسلمانان مي تواند فاجعه اي را كه نتانياهو از آن مي ترسد به تعويق اندازد.
از نظر نتانياهو اين فاجعه، عدم تمايل آمريكا براي اشغال خاورميانه به عنوان وكيل اسرائيل و بيداري تدريجي مردمي است كه متوجه شده اند دولتشان تحت نفوذ منافع مجرمانه نتانياهو و دوستان گانگستر او بوده و خريداري شده است.
نتانياهو، هنوز هم رشته هايي را در دست دارد كه سران دست نشانده در سراسر جهان، رسانه ها، صنعت تفريح و سرگرمي و سران مهم جهان را كنترل مي كند، اين فهرست همانند توانايي هاي نتانياهو براي ارتكاب شرارت بسيار قابل توجه است.
همانطور كه اتفاقات هفته جاري اين مسئله را به ما نشان داده است.نتانياهو و برادر او روپرت مورداك سه نخست وزير انگليس را به قدرت رساندند و از طريق رشوه و باج آنها و سرويس هاي امنيتي را كنترل كردند.
امپراطوري نتانياهو كلينتون را سرنگون كرد و 2 بار به انتخاب بوش كمك كرده. با وجود همه مخالفت ها دو جنگ را به راه انداخت و آماده است تا جنگي را عليه ايران و سوريه نيز به راه اندازد.
در اين فرآيند، تنها اقتصاد زنده جهان ممكن است اقتصاد آمريكا باشد، هرچند كه عزت در بدهي است و تحت حكومت و سلطه ده ساله گانگسترهاي خارجي خود شده است.حتي اقتصاد قدرتمند چين و ماشين پول سازي آلمان نيز در حال متوقف شدن است.هيچ يك از اين ها تصادفي نيست.
حوادث هفته گذشته هم تصادفي نبود، هريك از اعضاي رسانه فريب هايي را مطرح مي كند، بسياري از دولتها سكوت كرده يا همدستي كرده اند و كساني كه مسئول اين اتفاق هستند، مي دانند كه هرگز براي فرونشاندن اين ماجرا فراخوانده نخواهند شد.
