نمايش "كلمه،‌ سكوت، كلمه" از جمله آثاري است كه با توجه به وجود بازي هاي متفاوت زماني و زباني در موقعيت هاي مختلف در واقع يك فانتزي در 4 پنجره را براي تماشاچي اجرا مي‌كند.

باشگاه خبرنگاران-از زماني كه سالن هاي بلك باكس در تئاتر ايجاد شدند بسياري از گروه هاي نمايشي شرايطي آسان تر براي برقراري ارتباط با مخاطب پيدا كردند و توانستند آثار خود را در محيطي صميمي تر به صحنه ببرند.
از آن پس بسياري از آثار نمايشي طراحي هاي اثر خود را به طور خاص براي اين سالن ها انجام دادند.
نمايش "كلمه،سكوت،‌كلمه" كه اين روزها در سالن استاد سمندريان تماشاخانه ايرانشهر اجرا مي شود نيز از اين دست است.
البته ساختمان نمايش به طرزي طراحي شده كه در يك سالن تئاتري كلاسيك  و داراي ‌stage (استيج) نيز مي تواند اجرا شود و دليل آن مي‌تواند يك سويه چيده شدن صندلي هاي تماشاچيان و پنچره اي بودن طراحي دكور باشد.
نمايش در قالب 4 پنجره به تماشاگر نشان داده مي شود اين پنجره ها هر كدام داستاني جداگانه را بيان مي‌كنند كه البته به صورت همزمان براي تماشاگر اجرا مي شوند.
اين همزماني به صورتي نيست كه به طور مثال ما دو اتفاق را در يك زمان ببينيم و خودمان بتوانيم صحنه مورد علاقه مان را انتخاب كنيم منظور از اين همزماني اجراي داستان هاي بدون ارتباط در كنار يكديگر است.
كارگردان اين اثر نمايشي داستان هايي كوتاه از ديويد آيوز نمايشنامه نويس معاصر را ترجمه كرده و خواسته تا اين داستان ها به نوعي در هم آميخته شوند و مثل يك خوراك آماده در جلوي مخاطب قرار گيرند.
اين به هم آميختگي كه توسط فرهاد آئيش انجام شده و در واقع دراماتورژي شده است به گونه اي داراي تنوع است تنوع بدني معنا كه مخاطب در مواجهه با داستان هاي مختلف و با رگه هاي مختلف خسته و كسل نمي شود زيرا رگه هاي تراژدي، ابزورد، طنز و فانتزي با هم آميخته شده و شرايطي را ايجاد كرده كه تركيب خاصي را در زيبايي شناسي داراست.
تصوير 4 پنجره از 4 اتفاق كه در واقع يكي از آن ها روي صحنه اصلي است به مخاطب اين اجازه را مي‌دهد كه حتي تنها دنبال روي يكي از داستان ها باشد و زماني كه پنجره هاي ديگر در حال اجرا هستند استراحت كند.
اما اين پنجره ها با اين كه از لحاظ داستاني با هم در ارتباط نيستند نوعي ربط از لحاظ زمان بروز رويدادها دارند كه همين مسئله باعث پيگيري هر چه بيشتر مخاطب براي اطلاع از ديگر داستان ها مي‌شود.
اين نمايش همان طور كه از صحبت هاي كارگردان اثر نيز شنيده شده است شامل يكسري بازي هاي زماني و زباني است كه در واقع از مشخصه هاي اصلي نوشته هاي اين نمايشنامه نويس – ديويد آيوز است.
همين بازي هاي زماني و متعاقب آن زباني شرايطي را ايجاد مي كند كه هر لحظه متفاوت از لحظه پيشين است.
به طور مثال اگر در يك لحظه يك عكس العمل خاص از سوي كسي ارائه شود و در قالب آن حرف خاصي نيز بزند مي‌تواند در شرايطي ديگر و زماني ديگر تاثير متفاوتي بگذارد و اين مسئله دغدغه نويسنده و كارگردان است.
در اپيزود واريان سون هاي مرگ تروتسكي كه با بازي فرهاد آئيش، مريم سعادت و رامين ناصر نصير اجرا مي شود اين بازي زماني به نوعي مشهود و قابل لمس است در اين اپيزود كه با نوعي فانتزي و گريم هاي متفاوت همراه است هر چه بيشتر متوجه مي شويم كه زمان و زبان چقدر مي تواند نقش آفرين باشد و در هر موقعيت چگونه جلوه خواهد كرد.
اين بازي در اپيزود كافي شاپ نيز به طور كامل عيان است و اين تقطيع كلام در قالب تغيير زمان از سوي يك زن و مرد  كه در اجرا با شنيدن يك صداي زنگ از هم جدا مي شوند در اين اپيزود نشان دهنده  تغيير در موقعيت و حتي سرنوشت انسان ها است.
اما  اپيزود ميمون ها كه رسالت تاليف هملت را دارند به نوعي فانتزي اجرا مي شود و در واقع يكي از جذابيت هاي اصلي اين اثر نمايشي است.
همچنين قرارگيري ميمون ها در پنجره اي بالاي در طراحي دكور،‌ تاثير مثبتي بر روي تماشاگر مي‌گذارد.
موسيقي اين اثر بخشي جدايي ناپذير نمايش است كه در پنجره بالايي صحنه قرار دارد.
نوع آهنگسازي سهيل پيغمبري و سبكي كه در اين رابطه به كار گرفته است توانسته در لا به لاي رگه هاي اصلي و تم نمايش جاي خوبي باز كند و به نوعي مخاطب را براي تماشاي صحنه هاي بعدي نمايش آماده و هدايت مي كند.
اين بخش يكي از اپيزودهاي نمايشي محسوب مي شود و بالاترين پنجره دكور قرار دارد كه توسط 3 نفر در گروه موسيقي اجرا مي شود.
البته بايد اذعان كرد كه  اين بخش از لحاظ جلوه هاي بصري در مقايسه با بخش هاي ديگر داراي جذابيت نيست و مي‌توانست در كنار پنجره هاي ديگر نبوده و گوشه اي از سالني باشد كه فضاي خالي زياد داشته و با تماشاچي فاصله دارد.
اما تاثير صوتي و موسيقايي آن بر مخاطب غير قابل انكار است.
اجراهايي از اين دست كه در اين شرايط تئاتر بر اثر تجربه كاري افراد مجرب به صحنه مي رود و همچنين آشنايي با يك نمايشنامه نويس معاصر به طور تقريبي ناشناس در ايران را در بردارد.غنيمت ارزشمندي براي تئاتر است كه با وجود قوت ها و ضعف هايش خوب است هر چند وقت يكبار ميهمان سالن هاي تئاتري شود.
شيوا حميدخاني.
برچسب ها: نقد ، نمایش ، آئیش
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار