بيوك ميرزايي متولد 1334 تهران، فارغ‌التحصيل رشته علوم سياسي از دانشگاه آزاد است. بازي در تلويزيون را از سال 1362 با مجموعه «آيینه خيال» به كارگرداني داوود ميرباقري و فعاليت در راديو را سال 1363 با اجراي «دادستان شب آدينه» و سپس برنامه «صبح جمعه با شما» شروع كرد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،بیوک میرزایی هم اكنون بازي در سريال «كلاه پهلوي» و «قهر و آشتي» به كارگرداني علي ژكان و «عمليات 125» را به پايان رسانده و مشغول بازي در سريال «دزد و پليس» (سعيد آقاخاني) است.

با اين حال راديو، خانه اصلي اين بازيگر محسوب مي‌شود و او دوست ندارد براحتي از اين خانه دل بكند. او در اين مصاحبه بيشتر درباره ظرايف و جزئيات كار در حرفه بازيگري راديو سخن گفته است.

شما از جمله بازيگران قديمي برنامه صبح جمعه با شما‌ هستيد. چرا چند سالي است با اين برنامه همكاري نداريد؟

بعد از فوت منوچهر نوذري و پايان تهيه‌كنندگي احمد شيشه‌گران، بيشتر بچه‌هاي قديمي دو شاخه شدند. خيلي‌ها كنار كشيدند و به همكاريشان پايان دادند؛ مثلا منوچهر والي‌زاده در راديو برنامه‌هاي ديگري دارد. الان در واحد نمايش راديو به صورت تمام وقت فعاليت دارم و در نمايش‌هاي يك تا پنج قسمتي بازي مي‌كنم.

دلتان براي صبح جمعه با شما تنگ نشده است؟

تنگ شده است. احمد شيشه‌گران آدم كاربلدي بود. بچه مسلماني بود كه براي اين انقلاب زحمت كشيد. او كارش را بلد بود. منوچهر نوذري را احمد شيشه‌گران آورد. خيلي از صداپيشگان را به اين برنامه آورد. الان هم سعيد توكل خيلي تلاش مي‌كند، ولي هيچ كس منوچهر نوذري نمي‌شود. مشكين، مصدق، سارنگ و مقبلي شناسنامه راديو هستند. بسياري از مردم پيش از بازيگران سينما، بازيگران راديو را مي‌شناختند. حيدر صارمي را در نقش جاني دالر مي‌شناختند. در تصوير كمتر بازيگري را داريم كه شناسنامه اين طوري داشته باشد. شما نمي‌توانيد تلويزيون را برداريد و با خودتان به دل كوه و كنار آبشار ببريد.

وقتي بازيگر اين مجموعه بوديد چه نقش‌هايي بازي مي‌كرديد؟‌

ابرام آقا و اسمال آقا از جمله تيپ‌هاي ثابتم بودند. در كنار اينها شخصيت دزد و راننده كاميون و بقال را هم بازي مي‌كردم. يك وقت‌هايي آواز عربي و افغاني هم مي‌خواندم. خيلي‌ها فكر مي‌كنند من فقط شخصيت آدم‌هاي بزن بهادر و لات را خوب بازي مي‌كنم، اما علاقه خودم به كار طنز است.

شما كه بازيگري را در كارهاي تصويري و راديو تجربه كرده‌ايد كدام را سخت‌تر مي‌دانيد؟‌

راديو رسانه‌اي است كه فقط با كلام و صدا سر و كار دارد. نمايش‌هايي كه ما بازي مي‌كنيم كارهاي فاخري است كه در تلويزيون جايي ندارد. تلويزيون نمي‌تواند به اين متن‌ها بپردازد. ما نمايش‌هاي سنگيني داريم كه چه به لحاظ كارگرداني و چه به لحاظ بازيگري اصلا قابل مقايسه با كارهاي تصويري نيست. در تلويزيون دكور، لباس، نور و چهره به كمك بازيگر مي‌آيد. اما در راديو فقط مولفه‌هاي كوچكي مثل افكت و موسيقي مي‌تواند پخش بشود.

صداي يك فرد بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد كه بتواند وارد حرفه بازيگري راديو شود؟‌

بازيگر راديويي بايد واقعا بازيگر باشد. منظورم اين نيست كه يك نفر بايد صداي خوبي داشته باشد. صداي بازيگر راديو بايد درست و در راستاي نقش باشد. صداي خوب كافي نيست. تو بايد بازيگر باشي. ما صداپيشگاني داريم كه صداي خوبي هم ندارند. منوچهر اسماعيلي روي صداي مارلون براندو تو دماغي صحبت مي‌كند و اين صدا روي شخصيت بازيگر مي‌نشيند. ايرج دوستدار نقش جان وين را به زيبايي دوبله مي‌كند، ولي صدايش قشنگ نيست. در راديو بايد صداي سالم و پرورش ديده داشته باشي. مسئوليت بازيگر در راديو خيلي سنگين است. بازيگري در راديو آدم را به روز مي‌كند. من هر روز با متن‌هاي جديد سر و كله مي‌زنم.

در سينما و تلويزيون يك بازيگر بايد باورپذير ساختن نقش را بلد باشد. اين اتفاق در راديو چگونه رخ مي‌دهد؟ آيا شما هم درباره نقشتان تحقيق مي‌كنيد؟‌

يك عده فكر مي‌كنند ما فقط متني را از رو مي‌خوانيم. اصلا اين طور نيست. تو به عنوان بازيگر بايد نقش را بشناسي تا شنونده آن را باور كند. بازيگر راديو مثل كارهاي تصويري مي‌رود روي متن و نقش تحقيق مي‌كند. شما بايد به نقش شناسنامه بدهي و صدايش را پيدا كني.

با اين حساب بازيگر چگونه براي نقش انتخاب مي‌شود؟‌

كارگردان بر مبناي شناختي كه از بازيگرش دارد او را انتخاب مي‌كند. معمولا انتخاب‌ها درست است. در كارهاي تصويري ممكن است كارگردان بازيگري را نشناسد، اما در راديو اين طور نيست كه كارگردان به آرشيو رجوع كند. در تلويزيون گاه تهيه‌كننده به خاطر مسائل مالي وارد ماجرا شود. نمايش راديويي پارتي بردار نيست. طرف واقعا بايد آن صدا و توانايي را داشته باشد كه نقش را ارائه بدهد.

در تلويزيون معمولا در نقش‌هاي منفي ظاهر مي‌شويد. اين قاعده شامل حال راديو هم مي‌شود؟‌

نه. در راديو قالب‌های متنوعي ارائه مي‌كنم، اما به دليل صداي بمي كه دارم، بيشتر شخصيت‌هاي خشن و متمول را به من مي‌دهند. نقش‌آفريني به توانايي بازيگر بستگي دارد. يك آدم صداكلفت هم مي‌تواند توسري خور باشد. كارگردان‌هاي ما دنبال الگوهاي دست يافتني هستند. اين طوري بازيگر كليشه مي‌شود. در كشورهاي خارجي مي‌بينيم بازيگرها فرصت‌هاي قشنگي دارند. بازيگر بايد بتواند در قالب‌هاي مختلف جاي بگيرد. اگر فقط يك نقش را بازي كند كه شق‌القمر نكرده است. من بايد بتوانم پهلوان و دانشمند و دزد را بازي كنم.

به طور ميانگين در طول هفته در چند نمايش بازي مي‌كنيد؟‌

من گاهي دو شيفته و سه شيفته در راديو نمايش كار مي‌كنم. مثلا امروز دو نمايش را تمرين كردم و فردا قرار است سه تا اجرا كنم. ما براي يك نمايش پنج قسمتي سه روز تمرين مي‌كنيم و روز چهارم براي ضبط آماده مي‌شويم. كارهاي 14 قسمتي را دو هفته تمرين مي‌كنيم.

به بازيگري در راديو به عنوان يك شغل نگاه مي‌كنيد؟ از اين طريق مي‌توانيد امرار معاش كنيد؟

نگاه من به هنر براساس نياز مالي نبود. من عاشقانه اين حرفه را انتخاب كردم. ولي الان امورات من از طريق كار بازيگري مي‌گذرد. البته نمي‌گذرد! چون سقف دستمزد راديو خيلي پايين است. من به عنوان كارمند راديو ماهانه 700 تا 800 هزار تومان دستمزد دارم. يك فوق‌برنامه هم مي‌گيرم كه هر روز دارد كمتر مي‌شود، در حالي كه من فقط 600 هزار تومان اجاره خانه مي‌دهم.

وقتي به كشورهاي ديگر نگاه مي‌كنيم بازيگري در حد و قواره‌هاي ما غم نان ندارد. الان 40 سال است كه من در اين حرفه هستم، ولي متاسفانه از طريق اين حرفه معاش من تامين نمي‌شود. امكان دارد در سال يك فيلم يا يك سريال بازي كنم. الان 60 درصد كار ما موظفي محسوب مي‌شود. الان اگر 60 جلسه كار كنم اصل حقوقم را مي‌گيرم. صد جلسه كار كنم، چهل جلسه‌اش جزو اضافه كاري من محسوب مي‌شود. بندرت اين اتفاق مي‌افتد كه بتوانم صد جلسه كار كنم. هر بازيگري نمي‌تواند سه شيفت كار كند. گاهي اتفاق مي‌افتد من در ماه 60 جلسه هم كار نمي‌كنم. من در راديو درجه بازيگري شش دارم كه بهترين درجه است. با اين درجه جلسه‌اي 12 هزار تومان اضافه كاري مي‌گيرم.

اين طور كه معلوم است اختلاف سطح دستمزدهاي تصوير و صدا خيلي زياد است.

بله. من الان دارم سريالي كار مي‌كنم كه دستمزدش روزي 600 هزار تومان است. تازه اين دستمزد خيلي كم است، چون جزو بازيگران سوپراستار نيستم. الان بازيگرهاي از گرد راه رسيده پول‌هاي كلان مي‌گيرند. آنها يك راه رفتن درست را هم بلد نيستند. يك نگاه درست نمي‌توانند ارائه بدهند.

شما سريال كلاه پهلوي‌ را در نوبت پخش داريد و نقش ماشاءالله خان را بازي مي‌كنيد. كمي از تجربه حضور در اين نقش بگوييد.

چند سكانس اصلی را هنوز از من نگرفته‌اند كه فكر مي‌كنم به نقش لطمه مي‌زند. قرار بود اين سكانس‌ها تصويربرداري شود. اين نماها شناسنامه ماشاءالله‌خان است. من نقش آدمي را بازي مي‌كنم كه هم اهل طاعات و عبادات است و هم جرائمي را مرتكب مي‌شود. من سكانس‌هايي را بازي كرده‌ام كه شخصيت ماشاءالله‌خان را در چارچوب خانواده نشان مي‌دهد. زن او كه مومن و محجبه است همواره با ماشاءالله درگير مي‌شود و در نهايت سكته مي‌كند. من جايي به زنم مي‌گويم چادرت را بردار، چون مي‌خواهم پست و مقام بگيرم. در خانه اين مساله شكافته مي‌شود. اگر اين سكانس‌ها را نگيرند اصلا دليل سكته زن و مرگش شكافته نمي‌شود. من در خيابان داد مي‌زنم كه ما بي‌حجابي و بي شرفي نمي‌خواهيم. الان سكانس‌هاي جر و بحث در خانه را ضبط نكرده‌اند. آن سكانس‌ها نشان مي‌دهد زنم چقدر مومن و باشرف است.

حرف آخر؟‌

راديو رسانه‌اي است كه مخاطب عاشق دارد. ما آدم‌هايي را مي‌بينيم كه در بيابان و خيابان و پشت ماشين مي‌نشينند و داستان خودشان را عاشقانه گوش مي‌كنند. راديو تنها رسانه‌اي است كه شنونده مي‌تواند هر جايي آن را با خودش ببرد. در راديو بازيگراني داريم كه هنوز صدايشان براي شنونده آشناست. من با اين كه كار تصويري كرده‌ام، اما خيلي‌ها من را با صدايم مي‌شناسند. راديو به صداي من هويت داد. راديو يار خلوت‌هاي آدمي است. شما به عنوان شنونده راديو در بيابان و زيرزمين و وسط خيابان مي‌توانيد از راديو لذت ببريد.

برچسب ها: بیوک ، میرزایی ، گپ ، رادیو ، باشگاه ، شبانه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار