خیلی از پدرها و مادرها حتی برادرها و خواهرهای بزرگ‌تر وقتی می‌بینند فرزند یا برادر و خواهر كوچكشان دروغ می‌گوید ناراحت می‌شوند و سعی می‌كنند با انواع ترفندها به او بیاموزند صادق و راستگو باشد

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک اما از آنجا كه معمولا خود دروغ‌هایی را با بهانه‌های رنگارنگ مصلحتی به خورد وی می‌دهند، در ذهن كودكی كه آنها را به دیده الگوهای اولیه زندگی می‌بیند، به بزرگ‌ترهایی با معیارهای دوگانه یا به قول بزرگ‌ترها رطب خوردگانی تبدیل می‌شوند كه منع رطب می‌كنند! معلوم است نتیجه چنین فرآیندی چه خواهد بود.

منشأ دروغگویی در كودكان:دروغگویی در كودكان، آگاهانه یا ناآگاهانه، كم یا زیاد، سرچشمه‌های متفاوتی دارد. از خیالبافی‌های طبیعی، جلب توجه، راضی نگه‌داشتن دیگران، ترس از تنبیه و... گرفته تا برون‌ریزی‌هایی همچون پرخاشگری، ایجاد مزاحمت، كلاه گذاشتن سر دیگران و حتی بدذاتی. واقعیت این است كه در اغلب موارد، بخش منفی و مذموم قضیه مثل بدذاتی یا آزار دیگران درباره كودكان صدق نمی‌كند و بیشتر ناشی از برداشت بزرگ‌ترها، معیارها و قضاوت‌های نادرستشان یا نتیجه شیوه برخورد خودشان با آنهاست.در نگاهی دقیق‌تر، دروغگویی برخی بچه‌ها، نشانه رشد بهتر مغزشان است. بخش‌های گوناگونی از بدن انسان در كودكی هنوز كامل نیست و باید فرآیند رشد و تقویت را پشت سر بگذارد. وقتی كودكی دروغ می‌گوید صرف‌نظر از نگاه ارزشی خوب یا بد آن، قسمت تفكر مغز باید برای راست‌نمايی دروغ‌ها به فعالیت واداشته شود. فعالیت مغز در این زمان همانند تمرین ورزشی، سبب تقویت مغز در پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات ورودی خواهد شد.گاهی دروغگویی كودك، نتیجه عمل والدین و افرادی است كه یا اطلاع یا حوصله كافی ندارند و برای دست‌به‌سر كردن كودك و خلاصی خود به سر هم كردن جملاتی دروغین روی می‌آورند. مسلم است این رویكرد، نتیجه‌ای جز آموزش غیر مستقیم و دروغگویی كودك در سنین بالاتر نخواهد داشت.بعضی مواقع بخصوص در كودكان كمتر ازپنج یاشش سال، آنچه ما دروغ مي‌ناميم، افسانه‌ها و ماجراهایی است كه كودكان برای سرگرمی و لذت خود به طور ناآگاهانه و كاملا طبیعی در ذهنشان می‌پرورانند. آنها قصه‌هایی را شنیده‌اند درباره غول چراغ جادو، دیو و پری، اسب بالدار و... از آنجا كه هنوز درك درستی از تفاوت میان تخیل و واقعیت ندارند در مقام تجربه ذهنی این افسانه‌ها به خیالبافی روی می‌آورند. برخی والدین به اشتباه این تخیلات را به دروغگویی كودكشان نسبت می‌دهند و در مقام تنبیه یا اصلاح وی برمی‌آیند؛ حال آن‌كه چنین موضوعاتی را اصولا نباید جدی گرفت.قصد بعضی بچه‌های بزرگ‌تر ازشش سال در توسل به دروغگویی، نشان دادن كمبود یا وجود مشكلات عاطفی است. آنها كم‌كم با درك درست‌تری از تفاوت واقعیت و تخیل آشنا ‌شده و متوجه می‌شوند بیان برخی مسائل سبب توجه بیشتر والدین یا دیگران شده، بنابراین خیالبافی‌های دروغین دیگری را به گونه‌ای پر آب و تاب به صحبت‌هایشان می‌افزایند. ممكن است منشأ چنین رویكردی به جای مشكلات عاطفی، دفاع از خود یا فرار از موقعیتی باشد كه به نظرشان مستوجب تنبیه است، اما از حوالی نوجوانی و 12 سالگی است كه دروغ آگاهانه به كارمی‌رود./س

برچسب ها: دروغ گفتن ، کودکان ، اخلاق
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.