
«ایالات متحده جه در زمان جمهوری خواهها و چه در شرایطی که دموکراتها دولت را در دست داشتند، یک سیاست خاص را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است. البته جمهوری خواهها و دموکراتها با شیوههای متفاوتی سیاستهای مشخص را اجرایی میکردند.» حسن بهشتی پور با گفتن این جملات تصریح می کند که حاکمیت جمهوریخواهان یا دموکراتها فقط در رفتارهای تاکتیکی شان با هم متفاوت هستند.
گفت و گوی عصرایران با استاد دانشگاه شهید بهشتی را در این باره می خوانید:
سیاست جمهوری خواهان در برابر ایران در قیاس با آنچه دموکراتها به آن اتکا میکنند را چطور میتوان شرح داد؟
ایالات متحده جه در زمان جمهوری خواهها و چه در شرایطی که دموکراتها دولت را در دست داشتند، یک سیاست خاص را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است. البته جمهوری خواهها و دموکراتها با شیوههای متفاوتی سیاستهای مشخص را اجرایی میکنند. حتی با نگاهی دقیق میتوان به این نتیجه رسید که رونالد ریگان و بوش پدر هم که خاستگاهشان جمهوریخواهی بود هم هر کدام برای خود روشی خاص و متفاوت با شیوه دیگری داشتند.
این مساله نمیتواند به شرایط متفاوت سیاسی در زمانهای مختلف ربط پیدا کند؟
حتما همین طور است. به هر حال در هر دورهای شرایط تغییر میکند و به همین دلیل رفتار آمریکا هم متناسب با آن تغییرات تغییر میکند. اما این را نباید از ذهن خود دور کنیم که استراتژیک کلیشان مخالفت با جمهوری اسلامی در هر دروه و هر شرایطی است و اصولا موجودیت ما را مانع از قدرتنمایی خود در منطقه تلقی کرده و منافع خود را در خطر میبیند. بر همین اساس همیشه سعی کرده است تا حتی جمهوری اسلامی را سرنگون کند و حالا که این مساله را فرض محال میبیند، دنبال این است تا طوری تصمیمگیری کند که منافع حداکثری را در منطقه از آن خود کند.
رامنی در صورت ورود به کاخ سفید ادامه دهنده بوش پسر خواهد بود یا طیف های دیگر جمهوری خواهان؟
رامنی از لیبرالهای حزب جمهوریخواه است و بوش پسر نماینده راستگرای افراطی بود که این نشان میدهد که آنها هم چند دسته هستند و رفتارهای متفاوتتری نسبت به هم دارند.
این که نگاه رامنی و نگاه اوباما به ایران نگاهی تقریبا شبیه به هم است را قبول دارید؟
اولا
این توضیح لازم است که سیاست خارجی کلی آمریکا با رفت و آمدهایی که در کاخ سفید
صورت میگیرد، تغییری نمیکند و اساس ،مخالفت کلی با ایران است که برای آن هم
برنامهریزی بلند مدتی دارند.
باید گفت که با جا به جایی روسای جمهوری فقط تاکتیکها تغییر میکند و هر کدام شیوههای مختلفی را در نظر میگیرند. پس در پاسخ به سؤال شما باید گفت که آمریکای رامنی دقیقا به مانند آمریکای باراک هر کاری که لازم است را انجام خواهد داد تا بلکه بتواند هزینهای به جمهوری اسلامی وارد کند.
بحث مهم دیگر نگاه آمریکا به اسراییل است، ریاست احتمالی رامنی بر آمریکا چه تغییراتی را در رابطه این دو کشور به وجود میآورد؟
نگاه آمریکا به اسراییل همیشه نگاهی راهبردی بوده است. اما با توجه به مشاهدات موجود قطعا باید گفت که رامنی همخوانی بیشتری با اسراییلیها نسبت به اوباما خواهد داشت. درباره سفر رامنی به اسراییل هم باید گفت که رفتن کاندیداهای آمریکایی به آنجا طبیعی است چون لابی صهیونیست در انتخابات ایالات متحده تاثیرگذار است و اصولا در جریان انتخابات آمریکا ، اسراییلیها حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
ایران در ادبیات انتخابانی رامنی جای پررنگی دارد، این را چطور تحلیل میکنید؟
قانون نانوشتهای در سیاست میگوید که اصولا حرف و اظهارات زمان انتخابات را نباید زیاد جدی گرفت. مطمئنا اگر رامنی به کاخ سفید راه پیدا کند، خودش هم میداند که خیلی از وعدههایش را نمیتواند عملی کند. اگر در خاطرتان باشد آقای مک کین هم موضع تندی در قبال ایران اتخاذ میکرد، موضعهایی که خودشان هم میدانند با واقعیتهای سیاست همخوان نیستند.
در صورت تمدید موقعیت اوباما رفتاریهای او در قبال ایران ، دچار تغییر خواهد شد یا نه؟
استراتژی همانی خواهد بود که هست و قبلا هم بود. اما با توجه به اینکه دغدغه رایگیری نخواهد داشت حتما روشها و تاکتیکهایش را تغییر خواهد داد. دقیقا هم به همین دلیل است که تصمیم گرفته تا با کنار گذاشتن خانم کلینتون فرد دیگری را در راس دستگاه دیپلماسی خود قرار بدهد، چرا که شخص وزیر خارجه در تعیین روشها و لابیها نقش تعیین کننده دارد.