آن وزرات ارشادی که جدایی نادر از سیمین را به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر به اسکار معرفی می کند این پتانسیل را دارد که مجوز فیلم نامه 'لاله' را بدون ممیزی صادر کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، وقتی خبر برنده شدن "جدایی نادر از سیمین" در اسکار منتشر شد نمی دانستیم باید اشک بریزیم یا اینکه بخندیم، حیران بودیم که برای اصغر فرهادی تقدیرنامه بنویسیم یا اینکه از سیاهی های "جدایی اش" گلایه کنیم. شنیدیم که در تحریریه یکی از خبرگزاری ها، خبرنگاران فرهنگی آن رسانه هم برای فرهادی دست زدند و هم با کنایه به خبرنگارانی که اعلام کردند اسکار سیاسی است، خندیدند.
اما اسکار با آن قدمت هشتاد و چهار ساله اش به خوبی یاد گرفته بود که چگونه حرف مورد نظرش را به دنیا مخابره کند. اصغر فرهادی انتخاب شد تا دعوای فرهنگی در ایران شکل بگیرد. عده ای با هورا کشیدن خود از اصغر حمایت کردند و عده ای با داد و بی داد علیه فرهادی، داد بعضی ها را درآوردند.
همه که نه اغلب خواص دارای تریبون، فراموش کرده بودند که همین دعوا خواسته "اسکار" است. به قول دوستان نظامی، خودمان آتش تهیه دشمن را تامین کردیم. البته در این بین معدودی بودند که نه به فرهادی کار داشتند و نه به اسکار بلکه از "جدایی" سخن گفتند و برای مخاطب خود توضیح دادند که اسکاری ها از متن فیلم نامه خوششان آمده بود. متنی که خواسته یا ناخواسته نشان می داد که دروغ، جامعه اسلامی را فرا گرفته است.
جدایی با گرفتن اسکار این تجربه را در اختیار ما قرار داد که در نقدمان ظرافت ها را یاد بگیریم تا در دعواهای آینده نه تنها کتک نخوریم بلکه بدون درگیری کار را مدیریت کنیم اما انگار درد دعوای اسکار خیلی زود از یادمان رفت.
وقتی با انتشار خبر ساخت فیلم "لاله" توسط اسد الله نیک نژاد از یک طرف، حسین شریعتمداری از ساده اندیشی برخی خودی ها در حمایت از لاله سخن به میان آورد و از طرف دیگر شمقدری در حمایت از لاله و نیک نژاد برای شریعتمداری نوشت که دعا می کنم هیچوقت مدیریت فرهنگی کشور در دست شما و همفکرانتان نیفتد، ناخودآگاه ذهنمان به این سمت رفت که هنوز پای لاله به اسکار باز نشده دعوا شروع شده است، خدا به داد روزی برسد که لاله مورد پسند اسکار قرار گیرد.
غرض از این نوشته دامن زدن به اختلافات ایجاد شده نیست بلکه طرح شبهاتی است که گفته های اسد الله نیک نژاد، در ذهن نگارنده ایجاد کرده است اما قبل از آن باید به این نکته اشاره کنیم آن وزارت ارشادی که جدایی نادر از سیمین را به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر به اسکار معرفی می کند این پتانسیل را دارد که مجوز فیلم نامه "لاله" را بدون ممیزی صادر کند.
بگذریم و برگردیم به اصل داستان. آقای نیک نژاد که نگارنده اصلا تمایلی به بازگو کردن تاریخچه هنری وی ندارد در گفت وگویی با خبرگزاری فارس در رابطه با صهیونسیت بودن هالیوود عنوان کرده است "که بنده مگر علم سیاسی دارم و یا علم جهان‌بینی دارم. من نه در مقام سیاست هستم و نه سیاست جهانی‌ام خوب است که بدانم و بگویم کدام جریان تولیدی ضد کشور من و دین من است و کدام جریان موافق یا مخالف من است. من این جهان‌بینی را ندارم."
سوژه انتخابی از سوی نیک نژاد روایت دختری است که با ورود به دنیای مردها قهرمان مسابقات اتومبیل رانی می شود. اینکه چرا برای معرفی ایران و انقلاب باید از این فیلم نامه حمایت شود و آیا لاله سمبل دختر مسلمان ایرانی است؟ خود سوالی است که مطالبه عمومی را بدنبال خواهد داشت.
 اما اگر با این استدلال که فرض محال، محال نیست بپذیریم که لاله -به قول شمقدری- خواهد توانست ترکی در اندیشه غرب نسبت به ایران بیاندازد آیا عقل حکم نمی کند که این کار به عهده کسی قرار بگیرد که حداقل دارای جهان بینی باشد و بتواند دوست را از دشمن تشخیص دهد.
آیا همین یک نکته، کافی نیست برای اینکه "لاله" خواسته یا ناخواسته فیلمی شود که به جای ایجاد ترک در نگاه غرب برعکس ترکی شود بر دل ملتی که بانویش را به جای اینکه با نماد اسلام به دنیا معرفی کند با نماد های مورد دلخواه غرب معرفی کرده است.

 

 دنیای غرب نمادهای باطل خود را با سوءاستفاده از هنر به رنگ حقیقت درمی آورد تا الله اکبر نماد تروریست شود اما معاونت سینمایی از فیلم نامه ای حمایت می کند که نه تنها الله اکبر در آن دیده نمی شود بلکه فلسفه وجودی و عظمت زن را در حد قهرمانی در اتومبیل رانی پایین آورده است.
البته انتقادی به اسدالله نیک نژاد نیست. چون او از هالیوود فقط این درس را گرفته که باید فیلمت پرمخاطب باشد. اصلا خود اسد الله گفته است که با "لاله" بدنبال الگو سازی نیست. یعنی تکلیف خود را با معاونت سینما مشخص کرده که از من انتظار الگو سازی و معرفی نماد دختر مسلمان ایرانی نداشته باشید.
تخریب چهره اسلام و انقلاب در هالیوود آنقدرها هم نیاز به جهان بینی ندارد که نیک نژاد با سابقه 20 ساله اش در فهم آن عاجر باشد اما اینکه چرا فهم این موضوع اینقدر دشوار شده است، حاشیه در ذهن نگارنده ایجاد کرده است که نکند ساخت لاله پروژه ای باشد در راستای اهداف هالیوود.
اینکه از اهداف هالیوود سخن گفتیم منظورمان به نیک نژاد نبود زیرا وی عنوان کرد که که قصد داشته این فیلم را در لس‌آنجلس بسازد، اما آقایان از این کار خوش‌شان آمد و پیشنهاد دادند که لاله را در ایران بسازم. بلکه منظورمان به همان آقایانی است که گاهی اوقات گل به خودی می زنند.
جان کلام اینکه یا نیک نژاد و معاونت سینمایی به لاله می رسند و یا اینکه مطالبه عمومی مانع از این وصال می شود. اما سوال این است که آیا لاله از جمله موضوعاتی است که در عرصه فرهنگی روی زمین مانده است.
یک زمان بخش خصوصی وارد این عرصه می‌شود وظیفه وزارت ارشاد این است که نظارت درست صورت دهد و ممیزی‌های لازم انجام شود. وزارت ارشاد نسبت به تولید همه فیلم‌ها متولی و ناظر است . اما گاهی در بعضی از بخش‌ها، ممکن است به هر دلیلی بخش خصوصی وارد این عرصه نشود، یا توجیه اقتصادی ندارد یا انگیزه‌ها به هر دلیلی وجود ندارد یا بخش خصوصی نمی‌تواند سرمایه گذاری کافی در ارتباط با موضوع داشته باشد، در این زمان باید وزارت ارشاد ورود پیدا کند و کمک به تولید فیلم کند. اما این درصورتی است که توجیه کافی و ضرورت لازم برای تولید آن اثر را داشته باشیم.
دوستان جواب دهند که چه شده است که بودجه 5 میلیاردی برای لاله اختصاص می دهند.
منبع: محدوده
برچسب ها: پروژه ، لاله ، وزارت ، ارشاد
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.