به گزارش
باشگاه خبرنگاران، یازدهم مرداد ماه سال 1288 ، مصادف با شهادت شیخ فضل الله نوری، از برجسته ترین رهبران نهضت مشروطه است.
شهيد شيخ فضلالله نوري از جمله روحانيوني بود که در پيروزي نهضت مشروطه نقش مهمي ايفا کرد؛ اما، پس از مشاهده انحراف اين نهضت بناي مخالفت با روشنفکران غربزده گذاشت. او خواستار مشروطه مشروعه بود و مشروطهاي را که بناي آن برپايه قوانين اسلامي کشورهاي غربي و الگوبرداري از تمدن و فرهنگ غربي بود را رد ميکرد. او از نخستين عالمان اسلامي بود که به نقشه استعمار در جهت اسلامزدايي و جايگزين کردن حکومت لائيک تحت پوشش مشروطه و قانون اساسي پيبرد و سعي کرد تا اجازه ندهد مليگرايي به جاي اسلامگرايي بنشيند و به نام آزادي و دموکراسي، بيبند و باري غربي در جامعه اسلامي حاکم شود.
گفتني است منزل شيخ فضلالله نوري را که از رهبران اصلي مشروطيت و از نخستين قيامکنندگان براي ايجاد عدل و برچيدن بساط ظلم بود محاصره کردند. يک نفر از سفارت روس وارد خانه شد و از ايشان خواست که به سفارت روسيه پناهنده شوند. اما شيخ بشدت مخالفت کرد بعد، آن شخص اظهار کرد که اگر حاضر نميشويد بياييد لااقل پرچم را بالاي در خانه نصب نماييد باز هم شيخ فضلالله جواب داد که «اسلام زير بيرق کفر نميرود» و فرمود: «آيا رواست که من پس از هفتاد سال که محاسنم را براي اسلام سفيد کردهام حالا بيايم بروم زير بيرق کفر؟» پس از آن شيخ همه اطرافيان را مرخص کرد تا به ايشان آسيبي نرسد. سرانجام شيخ فضلالله را دستگير کرده و پس از سه روز محاکمهاي صوري تشکيل داده و يکي از منحرفان روحانينما حکم اعدام ايشان را صادر کرد.
همچنين در آستانه اعدام، يکي از رجال وقت با عجله براي او پيغام آورد که شما اين مشروطه را امضا کنيد و خود را از کشتن برهانيد. ايشان در جواب گفت: « ديشب رسول خدا را در خواب ديدم فرمودند: فردا شب مهمان مني و من چنين امضايي نخواهم کرد». مرحوم جلال آلاحمد در کتاب خدمت و خيانت روشنفکران مينويسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمي ميدانم که به علامت استيلاي غربزدگي پس از 200 سال کشمکش بر بام سراي اين مملکت افراشته شد»
لازم به ذکر است موسسه فرهنگی ، هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضمن گرامیداشت این واقعه تاریخی، کتاب «اندیشه سیاسی شیخ فضل الله نوری» را به علاقه مندان پژوهش در موضوع انقلاب مشروطه معرفی می نماید.
اندیشهی سیاسی شیخ فضلالله نوری
معرفی کتاب:
یكی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، نهضت مشروطه است كه با سپری شدن یك قرن از وقوع آن، همچنان نوشتهها و گفتههای فراوان و گاه متضادی دربارهی آن رقم میخورد. در عین حال نهضت مشروطه خود یادآور چهرههایی است كه شخصیت تاریخی آنها با سرنوشت مشروطهخواهی پیوند خورده است. وجود آرا و اندیشههای مختلف بین شخصیتهای مشروطهخواه موجب قضاوتهای متفاوتی در بارهی عملكرد آنان شدهاست. یكی از نوادر چهرههای مشروطه، شیخ فضلالله نوری است كه حجم وسیع نوشتهها و گفتههای لائیكها و سكولارها مانع قضاوت درستی دربارهی وی گردیده است.
شیخ شهید از علمای طراز اول تهران و روحانی آزادیخواهی بود كه در مهاجرت كبری، مشروطهخواهان را همراهی كرد. اما به فراست دریافت كه مشروطهخواهی از مسیر عدالتخواهی جدا شده و ماهیت غربگرایانهاش درصدد ضربهزدن به دین و ارزشهای دینی است. در چنین وضعیتی شیخفضلالله به جهت پاسداری از ارزشهای دینی تز «مشروطهی مشروعه» را مطرح و با استقامت و پایدار از آن دفاع كرد. اما مشروطهخواهان ذاتاً مستبد بر این باور بودند كه هر كس با آنها نباشد در جبههی استبداد قرار دارد، بنابراین چوب استبدادخواهی بر پیكر شیخ زدند و او را به چوبهی دار كشیدند. این واكنش در قبال یك متهم به استبداد، در حالی صورت میگرفت كه برای محمدعلی شاه (كانون استبداد) مقرری تعیین و لیاخوف روس را عفو كردند. تحجر حاكم بر فضای غربگرایان به آنها اجازه نداد تا شیخ را به عنوان یك «جریان سوم» بپذیرند كه نه مشروطهخواه و نه طرفدار استبداد بود و در فضای ضددینی، ارجی برای مشروطهی مشروعه قائل نشدند.
مركز اسناد انقلاب اسلامی در راستای عمل به وظیفهی علمی و انقلابیخویش، تحقیق حاضر را تحت عنوان «اندیشهی سیاسی شیخ فضلالله نوری» به جامعهی علمی كشور ارائه میكند.
كتاب حاضر در پنج فصل به رشتهی تحریر درآمده است: فصل اول مروری اجمالی اما معطوف به معرفت شناسی از حیات و شخصیت شیخ نوری است. فصل دوم مقولهی روشنفكری و روشنفكران در زمان مشروطه را مورد توجه قرار داده و میكوشد تا ضمن معرفی اندیشههای روشنفكران عصر مشروطه رابطهی میان مبنای فكری و مبنای اندیشهی روشنفكران این عهد را بررسی نماید. سومین فصل كتاب، روحانیت دخیل در مشروطه، اعم از مشروطهخواه و مشروعهطلب و تعاملات فیمابین ایشان و چگونگی حضور آنها در عرصهی سیاست و اجتماع مشروطه را مورد توجه قرار داده است. چهارمین فصل از كتاب كوششی، در شناخت و بازخوانی خالص اندیشهی سیاسی شیخ و بنیانهای آن است؛ كه طبعاً حاصل این بازشناسی گونهای ارائهی بازخوانی و بازتفسیر مواضع اتخاذ شده از ناحیهی وی در قبال تحولات مشروطه نیز میباشد. بالاخره در واپسین فصل از كتاب، اندیشهی شیخ موسوم به « مشروطهی مشروعه» در خلال تاریخ پس از شهادت ایشان تا زمان كنونی مورد توجه و بررسی قرار گرفته و در تعقیب تحولات تاریخی پس از شهادت شیخ، روشن شده كه تاریخ سرانجام موضع شیخ را در برخورد با مشروطه در ایران تأیید نموده است؛ در حالی كه سرنوشت مشروطهطلبی آرامگیری در آغوش ناآرام استبداد رضاخانی بود. تنها پس از گذشت سالیانی فوقالعاده محدود و غیرمنطبق با جان فشانیهای ملت در به ثمر نشستن آن رقم خورد. سرنوشت مشروعهطلبی با تجلی در انقلاب اسلامیایران، گونهای از حقانیت را برای شیخ شهید و هواداران مشروعهطلب او رقم زد.
"انتهاي پيام"/س3