بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به بازتاب آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،

بخشی از آیه 286 سوره بقره

لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفساً الاّ وُسعَها لَها ما کَسَبَت و عَلَیها ما اکتَسَبَت...

خداوند هرگز کسی را بیش از توانایی و ظرفیتش تکلیفی نخواهد کرد. هر نفسی هر آنچه از خوبی کسب کند برای اوست و هر آنچه از بدی مرتکب شود نیز بارش بر دوش او خواهد بود.

*این سخن مهم‌ترین خط مشی و سیاست کلی رفتارهای الهی با آدمیان است و آن این است که خداوند هیچ گاه بر دوش کسی بار تعهدی نمی‌نهد الا آنکه آن بار را او به آسانی می‌تواند بر دوش کشد و یک دستور کلی از این آیه بر می‌آید و آن این است که تکلیف‌ها نباید بیش از طاقت و یا حتی نزدیک به طاقت باشد بلکه باید به وسعت و راحت و آسانی نزدیک‌تر باشد و این فرمان در حقیقت بیشتر دستورالعملی است که آدمیان باید در همه اشکال و روابط انسانی به کار گیرند و کارفرما نباید بر دوش کارگران باری نهد که در وسع و راحت ایشان نباشد.

*هیچ کارگری نباید وقتی به خانه بازمی گردد احساس کند که همه ذخیره نیرو و انرژی خود را تمام کرده است بلکه باید اصل بر وسعت و آسانی و لذت قرار گیرد و هنگامی که خداوند می‌فرماید ما هیچ نفسی را مکلف به کاری نمی‌کنیم که از دایره وسع او بیرون باشد یعنی شما ای بندگان، نیز چنین نکنید و مردمان را به سختی نیفکنید. این فرمان الهی باید در همه سازمان‌های مربوط به کار، یک درس کلی و فراگیر باشد، از آن باربر که در فرودگاه جامه دانی را جابه‌جا می‌کند تا آن پرستار که در بیمارستان به خدمت بیماران مشغول است، همه باید احساس راحتی کنند و چنان باشند که بتوانند علاوه بر انجام کار، کار را با روحیه خوب و با شادی و آسوده خیالی به پایان برند و امروز در دنیا یکی از بی عدالتی‌های بزرگ تحمیل کارها بیش از حد طاقت است.


*بعضی مفسران وسع را به معنی طاقت گرفته‌اند و این معنی هم با کاربرد لغت در زبان عربی و هم با روح قرآن سازگار نیست و باید یکی از نشان‌های جامعه اسلامی همین باشد که در این جامعه کارها به قدر وسع و گشایش است نه در حد طاقت و کمال تحمل و بدینسان آن کس که کار می‌کند علاوه بر سلامت جسم از سلامت روح و سرخوشی و رهایی از فشارهای عصبی برخوردار خواهد بود. خداوند چنین نخواسته است و هر انسانی که کمترین نشانی از شرافت نفس برایش مانده باشد نیز چنین ظلمی را روا نمی‌دارد.

*در بخش آخر این آیه بر اصل کلی اختیار و مسئولیت تاکید شده است با این لطیفه که برای خوبی‌ها که به نفع آدمی است کلمه «کسبت» را آورده و در مورد بدی‌ها که بر زیان شخص است از کلمه «اکتسبت» بهره گرفته، زیرا کلمه اکتساب علاوه بر بدست آوردن، معنی تلاش و کوشش و تحمل سختی در به دست آوردن را نیز القا می‌کند و این معانی با کسب شر تناسب بیشتری دارد زیرا فطرت آدمی با خوبی و راستی و عدل و احسان هم آهنگ است و انجام بی عدالتی و بی انصافی و جور و تجاوز و تعدی پیوسته با مشکل روبروست.


برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
برچسب ها: قرآن ، شبانه ، کشکول
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۵ ۰۸ مرداد ۱۳۹۱
ممنون زيبا بود
آخرین اخبار