نویسنده این وبلاگ در آخرین یادداشت خود به بررسی بازتاب روزه و ماه مبارک رمضان در شعر پارسی پرداخته است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ منتظران در آخرین یادداشت خود نوشته است:

روزه و رمضان در آینه شعر فارسی

مبارک باد آمد ماه روزه 

رهت‏خوش باد، ای همراه روزه

شدم بر بام تا مه را ببینم

که بودم من به جان دلخواه روزه

نظر کردم کلاه از سر بیفتاد

سرم را مست کرد آن شاه روزه

مسلمانان، سرم مست است از آن روز

زهی اقبال و بخت و جاه روزه

بجز این ماه، ماهی هست پنهان

نهان چون ترک در خرگاه روزه

بدان مه ره برد آن کس که آید

درین مه خوش به خرمنگان روزه

رخ چون اطلسش گر زرد گردد

بپوشد خلعت از دیباه روزه

دعاها اندرین مه مستجاب است

فلکها را بدرد آه روزه

چو یوسف ملک مصر عشق گیرد

کسی کو صبر کرد در چاه روزه

سحوری کم زن ای نطق و خمش آن

ز روزه خود شوند آگاه روزه

(کلیات شمس، جزء و پنجم، ص 137)

 

رمضان، ماه روزه و ماه نهم از ماههای قمری بین شعبان و شوال است، رمضان در لغت‏به معنای تابش گرما و شدت تابش خورشید است. بعضی گویند رمضان به معنی سنگ گرم است که از سنگ گرم، پای روندگان می‏سوزد و شاید ماخوذ از «رمض‏» باشد که به معنی سوختن است چون ماه صیام گناهان را می‏سوزاند به این خاطر، بدین اسم موسوم شده است زیرا ماه رمضان موجب سوختگی و تکلیف نفس است. اما صوم و روزه که در این ماه تکلیف شرعی مسلمانان است عبارت است از احتراز از خوردن و آشامیدن و مفطرات دیگر از طلوع صبح تا غروب.

در قرآن مجید یک بار «رمضان‏» و چهارده بار صوم و صیام و صائمین و صائمات ... آمده است.

شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ... ماه رمضان است که در آن فرو فرستاده شد قرآن ... دستور روزه در آیه 179 سوره بقره طرح شده است: یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.

از همان آغاز که رودکی پدر شعر فارسی، بلند بنای کاخ ادب را برافراشت، مفردات روزه، رمضان، صوم و صیام در آیینه شعر فارسی انعکاس یافتند. این انعکاس در تمامی انواع شعر مدحی، اخلاقی، تعلیمی، غنایی و رثا دیده می‏شود. در شعر شاعران دوره اول، کاربردها سطحی است و از اعلام ماه رمضان یا عید رمضان و مبارک باد گفتن آن فراتر نمی‏رود:

روزه به پایان رسید و آمد نو عید هر روز بر آسمانت‏باد امروزا

(رودکی)

همان بر دل هر کسی بوده دوست نماز شب و روزه آیین اوست

(فردوسی 203/3)

بر آمدن عید و برون رفتن روزه ساقی بدهم باده بر باغ و به سبزه

(منوچهری به نقل از دهخدا)

عید قربان بر او مبارک باد هم بر آنسان که بود عید صیام

(فرخی به نقل از دهخدا)

جاهش زد هر چون مه عید از صف نجوم ذاتش زخلقت چون شب قدر از مه صیام گر در مه صیام شود خوانده این مدیح بر تو به خیر باد مدیح و مه صیام

(به نقل از دهخدا)

خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام بر اولیاء و احبای شهریار نام

(نزاری به نقل از دهخدا)

نزد خداوند عرش بادا مقبول طاعت‏خیر تو و صیام و قیامت

(مسعود سعد به نقل از دهخدا)

روزه دار و به دیگران بخوران نه مخور روز و شب شکم بدران

(به نقل از دهخدا)

دیدگاه ناصر خسرو شاعر تعلیمی و دینی مذهبی اسماعیلیه از شاعران پیشین فراتر می‏رود وی اگر چه پرسشی را که از مستنصر بالله درباره روزه و دیگر احکام شریعت می‏کند بی‏جواب می‏گذارد:

و آنگاه بپرسیدم از ارکان شریعت کاین پنج نماز از چه سبب گشت مقرر؟ و ز روزه که فرمودش ماه نهم از سال و زحال زکات درم و زر مدور ...

(ناصر خسرو ص 512)

اما مخاطب خود را به تامل درباره این حکم عبادی فرا خوانده می‏گوید:

چون روزه ندانی که چه چیزی است چه سود است بیهوده همه روز تو را بودن ناهار

(ناصر خسرو ص 165)

همه پارسایی نه روزه است و زهد نه اندر فزونی نماز و دعاست

(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)

از نماز و روزه تو هیچ نگشاید تو را خواه کن خواهی مکن، من با تو گفتم راستی

(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)

تا نپذیرد ز توی زی خدای نیست پذیرفته صلاة و صیام

(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)

سوی بهشت عدن یکی نردبان کنم یک پایه از صلات و دگر پایه از صیام

(ناصر خسرو ص 58)

خاقانی شاعر تعلیمی علاوه بر آن که در شعر خود از مفردات صوم و صیام سود جسته است و صیام را از بهترین سکنات نفس دانسته است:

از جسم بهترین حرکاتی صلاة دان وز نفس بهترین سکناتی صیام دان

 شعر ماه رمضان, شعر درباره ماه رمضان

روزه

روزه در قرآن کریم " صوم" نامیده می شود . این لغت در معنی به مفهوم امساک و خودداری از هر فعلی است و در اصطلاح فقهی به مجموع امساکهای خاصی اطلاق می گردد که در زمان معینی واقع شود .

روزه ماه مبارک رمضان بر هر مرد و زن مسلمان واجب است . در خصوص مزایای روزه از لحاظ پزشکی ، روانپزشکی و .. سخن بسیار گفته شده است و فواید بی شماری در این مورد ذکر نموده اند ، لیک این مفهوم در ادب پارسی مضامین بسیار نغز و دلنشینی را آفریده است که به گلچینی از این داستان بسنده می کنیم :

 

حکیم ابولقاسم فردوسی طوسی :

همان بر دل هر کسی بوده دوست

نماز شب و روزه آیین اوست

 

حکیم ناصر خسرو قبادیانی :

چون روزه ندانی که چه چیز است چه سود است

بیهوده همه روز تو را بودن ناهار


شب قدر

در " ترجمان القرآن جرجانی " شب قدر ، شب اندازه کردن کارها ذکر شده است . صاحب " کشاف اصطلاحات الفنون " گوید : شب قدر ، شبی است با عزت و شرف که هر که در آن طاعت کند عزیز و مشرف گردد .

در " التفهیم بیرونی " آمده است : " واندر ماه رمضان لیله القدر است ، آنک جلالت او راه به دهه پسین جویند و نیز گفتند به طاقهای این دهه ." لیله القدر شبی مهم و سرنوشت ساز است .شب نزول رحمت و برکات الهی و تعیین سرنوشت ابدی انسانهاست و درخصوص اهمیت این شب گفتنی است که از صدر اسلام واز عهد رسول اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) رسم بر آن بوده است که شبهای قدر را " احیا " بگیرند و تا سپیده دم به آداب مخصوص آن منجمله دعا و نماز و استغفار بپردازند .

در فضیلت شب قدر آمده است شبی بهتر زا هزار ماه " لیله القدر خیر من الف شهر " و به احتمال قوی این شب ارجمند یکی از شبهای نوزدهم ، بیست ویکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان است .

در آیه نخست سوره مبارکه " قدر " نیز تصریح شده است به آن که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است : " انا انزلنا فی لیله القدر " در " تفسیر ابولفتح رازی " پیرامون شب قدر آمده است : شب تقدیر است و فصل احکام و تقدیر قضایا آنچه خواهد بودن در سال از اجال و ارزاق واقسام همه در این شب کنند و گفتند قوله " فی لیله مبارکه " هم این شب است و ...

سخن در باب لیله القدر ( شب قدر ) بسیار است و در کتب تفاسیر درباره کیفیت و نزول رحمت و برکت در این شب استثنایی احادیث و روایات بسیار قابل تاملی ذکر شده است واما در نگاه شاعران سخن سنج مسلمان که میراث داران و پاسداران حریم فرهنگ و معارف عالیه اسلامی هستند ، حکایت شب قدر حکایتی بس شگفت و تفکر برانگیزی است .

حکایتی که با زبان عرفان و تعابیر رمزگونه ، مخاطب را به این شب بزرگ و اسرار آمیز رهنمون می کند .این اشعار که بر اساس آیات ، احادیث و روایات سروده شده است همچون بارقه های آسمانی بر دل و جان شیفتگان می تابد و ظلمت درون را به انوار الهی روشن می سازد .

 

حکیم رودکی سمرقندی :

شب عاشقت لیله القدر است

چون تو بیرون کنی رخ از جلبیت

 

منوچهری دامغانی :

با رنگ و نگار جنت العدنی

با نور و ضیاء لیله القدری

افطار

افطار در لغت به معنای روزه گشودن است و زمان روزه گشودن هنگامی است که شرع مقرر نموده است . زمان و سفره افطار دارای معنویت خاصی است و از روحانیت و صفای مخصوصی برخوردار است و به راستی گرد آمدن به سر سفره افطار دارای حال وهوای دلپذیری است که حکایت از رحمت بی منتهای پروردگار رحمان دارد .

یکی از سفارشهای مهم اسلامی دستگیری از مستمندان و محرومان است و دیگر سفارش مهم این دین آسمانی " صله رحم " و برقراری روابط صمیمانه با اقوام و نزدیکان است که بسیار مستحب شمرده شده است ، بدین ترتیب " افطاری دادن " در ماه مبارک رمضان آیت دیگری بر رحمت بی پایان خداوند رحیم است که موجب نزدیکی دلها و استواری پیوندها می گردد .

این سنت حسنه همچنین در ابعاد اجتماعی نمایانگر روح همنوایی با مستضعفان و مددکاری از محرومان می باشد .لحظه شیرین افطار کردن که همراه با آداب و ذکر و مناجات است ، در کلام سخنوران ادب پارسی نیز از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار است .تا بدانجا که در برخی سروده ها از آن در قالب تغزل یاد شده است شاعر در توصیف زیباترین لحظات زندگی از این مفهوم استفاده نموده است :

 

کلیم کاشانی :

خمار باده در چشمم سیه کرده عالم را

بیا ساقی که وقت شام باید روزه واکردن

 

خاقانی شروانی :

اشک چشمم در دهان افتد گه افطار از آنک

جزکه آب گرم پستی نگذرد از نای من


سحر

در معنای " سحر " آورده اند که وقت آخر شب و زمان پیش از صبح و برخی شراح نوشته اند که سحر سپیدی است که بالای سیاهی باشد و یا سپیدی است که بر سیاهی برآید .

به گزارش مهر ، سحرگاهان ماه مبارک رمضان از آنجا که نقطه آغازی است برای شروع روزی همراه با ستیز با هواهای نفسانی و خودسازی ، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است .

نشستن بر سر سفره سحری که همراه با آداب و تشریفات خاصی است بسیار دل انگیز و روح نواز است .خصوصا این لحظات برای کودکان و نوجوانان بسیار زیبا و خاطره انگیز است و رایحه دلپذیر رحمت بی انتها ایزدمنان در چنین فضایی ملکوتی غیر قابل انکار است .

اذان صبح هنگامه امساک است و سپس نماز و نیایش به درگاه معبود .و در روایات آمده است که این لحظات بهترین اوقات برای مستجاب شدن دعاهای خیر است و درهای آسمان در این اوقات بر روی بندگان صالح و مومن باز می شود و باران رحمت الهی بر زمین نازل می گردد .

در شعر سخنوران ادبیات فارسی همواره هنگامه پر رمز و راز سحرگاهان از جلوه جذاب و دلنشینی بهره گرفته است .فرصتی که فاصله زمین از آسمان به حداقل ممکن می رسد و ملائک برای دیدار صالحان به زمین می شتابند :

 

خواجه حافظ شیرازی :

من آن مرغم که هر شام و سحرگاه

زبام عرش می آید صفیرم

 

خاقانی شیروانی :

هر سحرگاهش دعای صدق ران

پس به سویش عرش فرسایی فرست


     عید فطر

درمعنی " فطر " در " اقرب الموارد " آمده است که عید روزه گشادن ، جشنی که مسلمانان پس از روزه ماه مبارک رمضان در روز اول شوال گیرند .

عید فطر نیز دارای آداب و مراسم ویژه ای است .در این روز مسلمانان با ظاهری آراسته و پاک در نماز عید فطر شرکت می جویند و خداوند را به خاطر نعمات این ماه مبارک ، سپاس می گویند .بازدید اقوام و آشنایان و تبریک عید وپرداخت " فطریه " به مستحقان ازدیگر نکات قابل ذکر در خصوص این رویداد عظیم اسلامی است که دارای ابعاد فردی و اجتماعی فراوان است .

با این تعاریف غیر ممکن خواهد بود که این عید فرخنده و این روز خجسته از نگاه شاعران نکته یاب مسلمان دورمانده باشد .در گنجینه ادب پارسی درباره این واقعه اشعار بسیار دل انگیزی سروده شده است که حکایت از منزلت این عید سعید دارد ، عیدی که جشن پیروزی بر نفس سرکش است .از آن جا که " فطر " پایان " صوم " است به عید فطر عید صیام نیز گفته شده است وتبریک و تهنیت این روز همچون دیگر اعیاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته شده است :

 

فرخی سیستانی :

عید قربان بر او مبارک باد

 

خاقانی شروانی :

گفتم کدام عید نه اضحی بود نه فطر

بیرون از این دو عید چه عیدست دیگرش



1- قرآن کریم 100/1 و 2

2- همان

3- مستفاد است از مضمون آیه: شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن 2/185

منابع و مؤاخذ:

1- قرآن کریم

2- حافظ، خواجه شمس الدین محمد، دیوان، به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، کتابفروشی زوار

3- خاقانی شروانی، افضل الدین، دیوان، به کوشش دکتر ضیاء الدین سجادی، چاپ سوم، انتشارات زوار، 1368

4- خاقانی، شرح قصیده ترسائیه، به قلم ولادیمیر مینورسکی، ترجمه و تعلیقات عبد الحسین زرین کوب، مؤسسه انتشارات سروش تبریز

5- دهخدا، تالیف علی اکبر دهخدا، زیر نظر دکتر معین، چاپخانه دانشگاه تهران، فروردین 1346

6- سجادی، سید جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، کتابخانه ظهوری، تهران، 1350

7- سعدی، متن کامل دیوان، گلستان و بوستان، به کوشش دکتر مظاهر مصفا، نشر کانون معرفت

8- شاطر عباس صبوحی، چهار دیوان، به کوشش تیمور گرگین

9- شهریار، سید محمد حسین شهریار، دیوان، ج 2، چاپ نهم، انتشارات زرین، نگاه، تهران

10- فردوسی، شاهنامه، انتشارات دانش، شعبه ادبیات خاور

11- مولوی، جلال الدین محمد، کلیات شمس، با تصحیحات و حواشی بدیع الزمان

فروزانفر، چاپ دانشگاه تهران

12- ناصر خسرو، دیوان، به تصحیح مجتبی مینوی، مهدی محقق، چاپ دوم انتشارات دانشگاه تهران

رمضان، تجلی معبود (ره توشه راهیان نور) صفحه255



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Pakistan
رقيه
۲۲:۰۲ ۰۱ تير ۱۳۹۴
بسيارشعرهـاي قشنگ و زيبا