به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خیلیها او را یكی از جنجالیترین بازیكنان فوتبال ایران میدانند. علیرضا نیكبخت واحدی كه در كارنامهاش تجربه حضور در هر دو باشگاه پرطرفدار ایران، یعنی استقلال و پرسپولیس را دارد چند وقتی است كه از صدر اخبار فاصله گرفته و آرام و دور از حاشیه فوتبال بازی میكند. همه اینها بهانههای خوبی بودند تا در این روزهای بیخبری از او، مجله ایده آل گفتگویی را با او ترتیب داده كه كجاست و چه كار میكند؟ چیزی که در این بین دستگیرمان شد، این بود که حالا با یک نیکبخت تازه طرفیم. یک یاغی قدیمی که حالا آرام شده و زندگی خانوادگی خوبی دارد.
نخستینبار كی حس علاقه به فوتبال در وجودتان شكل گرفت؟نخستینبار در دوران راهنمایی احساس كردم به فوتبال بیشتر از هرچیز دیگر علاقه دارم. تمام زندگیم شده بود فوتبال و بازی كردن با توپ.
در آن دوره چقدر این حس را جدی گرفتید؟آن موقع بهچشم یك تفریح به فوتبال نگاه میكردم. یعنی قبل از هر چیز دیگری باید مثل بقیه همسنوسالهایم درس میخواندم و فوتبال را بهعنوان تفریح دنبال میكردم اما بعد از اینكه به تیم ملی جوانان دعوت شدم نگاهم به فوتبال جدیتر شد.
اولین تلاش جدی كه برای رسیدن به هدفتان كردید چه بود؟به هر حال هر كسی موقعی كه می خواهد كاری را شروع كند پر از انگیزه است. برای من هم شرایط بههمین شكل بود. در روزهای اول رقیبهایی كه در تیم ملی جوانان و ابومسلم بودند و فكر میكردند از من بهتر هستند را پشتسر گذاشتم و بعد از آن توانستم بهعنوان بازیكن ثابت در تیم بازی كنم.
اولین قراردادت را چطور بستی و چقدر دستمزد گرفتی؟اولین قراردادم را باشگاه جوانان ابومسلم با تیم استقلال بست. نخستین دستمزد را در 14سالگی از تیم جوانان ابومسلم گرفتم، ماهی 200هزار تومان. یادم میآید با نخستین پولی كه به دستم رسید موبایل خریدم.
روند زندگیات بعد از فوتبالیست شدن شما چه تغییری كرد؟اعتراف میكنم كه زندگیام روز به روز سختترشد. چون وقتی كه تبدیل به یك بازیكن محبوب مردم میشوی دیگر نمیتوانی برای خودت زندگی كنی. مجبور میشوی دائم مراقب رفتار و حركاتت باشی و اینها یعنی محدودیت. شما حتی وقتی رستوران میروی زیر ذرهبین مردم قرار میگیری و همه نگاهها دنبالت است. نمیتوانی غذایت را در آرامش بخوری. البته اینها همه از محبت مردم است اما محبت زیاد هم گاهی باعث سلب آسایش میشود و این اتفاق برای من افتاد.
حالا شرایط چطور است؟ فوتبالیست بودن برایت چه معنایی دارد؟ مثل قبل آن را دوست داری و همانقدر برایت رؤیایی است یا با واقعیتهای دیگری روبهرو شدی؟بههیچوجه فوتبال دیگر برایم رؤیایی نیست. این روزها فوتبال ما در ایران دیگر فوتبال نیست، بیشتر حاشیه فوتبال است. فوتبال قدیمیترها را دوست داشتم راستش حالا دیگر میل و رغبتی به فوتبال بازیكردن ندارم. فوتبال برای من تبدیل شده است به یك مقوله دردناك. برای حرفهایی كه میزنم دلیل هم دارم. نامردیهایی كه در فوتبال وجود دارد در هیچ كجا دیده نمیشود. در این سالها اتفاقاتی برای من پیش آمد كه هركسی جای من بود فوتبال را گذاشته بود كنار و رفته بود سراغ یككار دیگر.
آیا ازدواجت تاثیری روی فوتبال بازیكردنت داشت؟ازدواجم صددرصد روی زندگی من تاثیر مثبت داشت. آنقدر در فوتبال نامردی دیدم كه كلا از فوتبال زده شدم و تنها دلگرمی من خانوادهام است بهخصوص همسرم كه در این شرایط بیشتر از هر شخص دیگری به من كمك میكند.
اگر دوباره بهروزهای قبل از فوتبالیستشدنت برگردی باز هم همین راه را انتخاب میكنی؟اگر قرار بود دوباره زمان به عقب برگردد حتما باز هم فوتبال را انتخاب میكردم. با این تفاوت كه سعی میكردم دور رفیقهایی كه زیر پایم را خالی كردند را خط بكشم.
اولین مربی:خدابیامرز محمد اعظم
اولین پستی كه بازی كردی:فوروارد
بزرگترین حسرت؟بزرگترین حسرتم این است كه به جامجهانی راه پیدا نكردم. البته باید بگویم اشتباه خود من بود كه این اتفاق نیفتاد. یعنی یك اتفاقاتی دستبهدست هم داد كه من خودم تصمیم اشتباه گرفتم و بهجایی ختم شد كه نتوانستم بروم جام جهانی.
اولین گلی كه زدی؟بازی تیم ابومسلم با ملوان در مشهد بود.
اولین آسیب دیدگی جدی؟در دوبی همسترینگ پای چپم پاره شد و باعث شد 3ماه از فوتبال دور شوم.
اولین كسی كه به تو تبریك گفت؟ مادرم.
الگوی تو در حرفهات؟روبرتو كارلوس.
محبوبترین تیمت؟بارسلونا، پرسپولیس و استقلال
نخستینبار كه از زمین اخراج شدی؟در بازی استقلال و سایپا من در طرف دیگر زمین ایستاده بودم اما داور به اشتباه فكر كرد من به بازیكن تیم روبهرو توهین كردهام. نتیجهاش شد یك كارت قرمز و محرومشدن از بازی بعدی.
دارم زن میگیرم
شاید خبر ازدواج نیكبختواحدی برای شما هم جدید باشد. این بازیكن خبرساز فوتبال ایران در اینباره میگوید: «من و همسرم 9 ماه است كه نامزد هستیم.
در اواسط مرداد مراسم ازدواجمان را برگزار میكنیم. شاید یكی از دلایل تصمیم ازدواج من به احساس تنهاییام برمیگردد. چیزی كه شدید آزارم میداد و حالا فكر میكنم با ازدواج انگیزه دوبارهای برای زندگی پیدا كردم.
زیاد دوست ندارم در این زمینه از من سؤال كنید اما من و همسرم از قبل آشنایی خانوادگی داشتیم. خانم من تهرانی است اما اصالتشان به مشهد برمیگردد و من خوشحالم كه فردی را پیدا كردم كه به من میخورد.»
چه اشتباهاتی كردم...
در زنـدگیام آرزویی نداشتهام كه برآورده نشده باشد اما قبول دارم كه اشتباهات زیادی مرتكب شدهام. اگر به گذشتهام برگردم خیلی چیزها را تغییر میدهم و موقعیتهای خوبی كه از دست دادهام را جبران میكنم.
به طور مثال هیچ وقت حضور در جامجهانی را از دست نمیدادم؛ همچنین پیشنهاد بازی در لیگ اسپانیا. اینها ضررهایی بود كه به خودم زدم.
ماه رمضان !!!!!!!!
مگه بعد افطار