مروري بر پرونده ننگين گروهک تروريستي منافقين؛
مروري بر پرونده ننگين گروهک تروريستي منافقين؛
به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، در جريان انقلاب اسلامي و دوران پس از پيروزي، برخي از واژهها معنا و مفهومي دوباره يافتند، يكي از اين واژهها «منافقين» است كه در انقلاب اسلامي علاوه بر معناي عام آن كه در آيات قرآني به عنوان دشمن دين و ياران شيطان معرفي شده است، در معناي خاصي نيز كاربرد پيدا كرد.
در حالي كه در جاي جاي قرآن به پرهيز از نفاق و نحوهي برخورد با منافقين اشاره شده و حتي يكي از سورههاي كتاب الهي به اين نام و به اين موضوع اختصاص يافته است، امام خميني نيز از واژهي «منافقين» براي مشخص نمودن منحرفان از راه انقلاب و مخالفان مكتب اسلامي استفاده نمود.
بر اين اساس، گروهک تروریستی منافقین كه با توسل به ايدئولوژي التقاطي ماركسيسم به خشونت، ترور دست زده بود به عنوان مشخصترين چهرهي نفاق در ايران شناخته شد.
*مواضع صريح امام خميني (ره) چهره جنايتکارانه گروهک تروريستي منافقين را برملا کرد
گروهک تروریستی منافقین در سال 1345 توسط شش تن از اعضاي پيشين نهضت آزادي و فارغالتحصيلان دانشگاه تهران (محمد حنيفنژاد، سعيد محسن، علياصغر بديع زادگان، احمد رضايي، محمود عسكريزاده و رسول مشكينفام) تشكيل شد
در وهله نخست، مفسران و نظريهپردازان این گروهک تروریستی به ويژه حنيفنژاد و رضايي، اسلام را مطابق با ديدگاه نهضت آزادي تفسير كردند اما به مرور زمان و با گسترش روز افزون فرهنگ ماركسيستي در ميان نيروهاي راديكال مخالف رژيم، گروهک تروریستی منافقین نيز به سهم خود تحت تأثير اين نفوذ قرار گرفتند و سعي در تبيين و تلفيق برخي از آراي پرطرفدار ماركسيسم در قالب باورهاي اسلامي كردند. به نحوي كه صريحاً بيان داشتند: «... اين احساس در همه ما مشترك بود كه ... مذهب بدون آميختن ماركسيسم ـ لنينيسم در متن آن حتي يك سانتيمتر نميتواند ما را جلو ببرد.»
بدين ترتيب آن بخش از تعاليم و اعتقادات اسلامي كه يا به صراحت و يا با تفسير و برداشتهاي رايج هم جهت با اصول و انديشههاي ماركسيستي به نظر ميرسيدند، از سوي اعضای گروهک تروریستی منافقین بيشتر مورد تأكيد و آموزش قرار گرفتند.
عليرغم تمام اين تلاشها عناصر گروهک تروریستی منافقین به خوبي دريافته بودند كه براي به دستآوردن پايگاه مردمي و رخنه در دل تودهها پيش از هر كار از جايگاه امام در ميان ملت براي گروهک تروریستی شان بهرهبرداري کنند
اما اين نقشه ها به سبب ژرفنگري امام خمینی (ره) به بار ننشست و با شكست روبرو شد. سپس درخواستهاي متعددي براي ديدار با امام(ره) مطرح شد، ولي امام(ره) در برابر ديدارهاي اعضاي گروهک تروریستی منافقین ، ضمن مخالفت با مبارزه مسلحانه و تأكيد بر نابودي اين تشكيلات، اعلام کردند: «من از مجموع اظهارات و نوشتههايشان به اين نتيجه رسيدم كه اين جمعيت به اسلام اعتقاد ندارند، ليكن چون ميداند كه در كشوري مانند ايران كه بيش از هزار سال است اسلام در رگ و خون اين ملت ريشه دوانيده است جز با نام اسلام نميتوان پيشرفت كرد، لذا اسلام را ملعبه كردهاند. بالاي نوشته خود نام خدا را ميگذارند ليكن ذيل آن همان حرفها و بافتههاي ماركسيستها و ماديون است. اين فكر در من فقط در حد يك گمان بود ليكن هر چه گذشت و نوشتههايشان بيشتر منتشر شد اين گمان در من بيشتر تقويت شد.»
ديري نگذشت كه پيشبيني و ژرفانديشي امام(ره) همگان را متحيرکرد چرا که به تدريج گروهک تروریستی منافقین پس از سال 1351 به ماركسيسم گرايش بيشتري پيدا كرد.
اما سرانجام در ارديبهشت 1354 بيشترسرکردگان این گروهک تروریستی كه هنوز آزاد بودند در بيانيهاي به تغيير کامل ايدئولوژي و پذيرش ماركسيست ـ لنينيست و كنار نهادن اسلام از خط مشی گروهک تروریستی شان عمل کردند.
با اين چرخش ايدئولوژيكي كامل، شكاف عميقي در گروهک تروریستی منافقین پديد آمد.
در آن زمان گروهک تروریستی منافقین به دو جناح رقيب تقسيم شد كه هر يك نشريه، تشكيلات و فعاليت هاي ويژه خود را داشت و رقباي خود رابه طرح كودتا، كشتن سرکردگان و لو دادن يكديگر متهم مينمود وتمامی این موارد نشانگر اعتقادات مضحک این گروهک تروریستی است.
در جريان پيروزي انقلاب اسلامی، چند تن از كادر قديمي آن از زندان آزاد شدند،به سرعت شروع به سازماندهي كردند و در روزهاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامی به جمعآوري ميزان زيادي اسلحه مبادرت ورزيدند.
اين گروهک تروریستی از همان روزهاي اوج انقلاب اسلامی به انحاء مختلف در مقابل نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايستادند و براي جذب جوانان و تودههاي مردم و انجام كارهاي سياسي، گروهک تروریستی منافقین را تأسيس كردند.
*گروهک تروريستي منافقين و اقدامات آنها عليه انقلاب اسلامي ایران
همزمان با اوجگيري نهضت اسلامي ايران و پيروزي آن در سال 1357، گروهک تروریستی منافقین با اين اعتقاد كه نظام جمهوري اسلامي نظامي مرتجع است و با بزرگ جلوه دادن خطر ارتجاع، مبارزه عليه انقلاب آغاز كردند و با جمعآوري سلاح از پادگانها و جذب و اغفال نيروهاي جوان و سازماندهي آنها در پي فراهم آوردن يك زمينه اجتماعي مناسب بودند.
بطوريکه پس از روي كار آمدن بنيصدر دست پنهان این گروهک تروریستی در بسياري از آشوبها دیده شد، اما پس از عزل بنيصدر از رياست جمهوري، گروهک تروریستی منافقين كه تنها اميد خود را از دست رفته ميديدند در تاريخ 30 خرداد 1360 با انتشار اطلاعيهاي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران اعلان جنگ مسلحانه كردند و درصدد نابودي انقلاب اسلامي برآمدند.
بدين ترتيب تابستان 1360 با ايجاد آشوب و هرج و مرج در شهرها، به آتش كشيدن وسايل نقليه عمومي، ضرب و شتم مردم بيدفاع و ترورهاي كور عليه نظام اسلامي آغاز گرديد.
گروهک تروریستی منافقين در ششم تير 1360 با انفجار بمبي در مسجد ابوذر و سوء قصد به مقام معظم رهبري و سپس در هفتم تير همان سال با انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي و به شهادت رساندن 72 تن از مسئولين طراز اول كشور از جمله دكتر بهشتي رئيس ديوان عالي كشور اولين ضربه هولناك را به نظام جمهوري اسلامي وارد کردند
دو ماه بعد نيز با انفجار دفتر نخستوزيري رئيسجمهور رجايي و نخست وزير باهنر رابه شهادت رساندند.
از جمله اقدامات ديگر گروهک تروریستی منافقین ميتوان به ترور شهيد دكتر آيت، انفجار دفتر دادستاني، به شهادت رساندن آيتالله قدوسي، شهداي محراب و تعداد زيادي از مردم عادي اشاره نمود.
اما اقدامات تروریستی این گروهک با رهبري مقتدرانه امام خميني(ره) و حضور پرشور مردم در صحنههاي مختلف مواجه شد و توطئههاي فوق راه به جايي نبرد.
از اين رو سرکرده گروهک تروریستی منافقین همراه بنيصدر به پاريس گريخت و بقيه كادرهاي آن تحت امر موسي خياباني به ايجاد ترور و انفجار ادامه دادند.
تقريباً تا سال 61 كليه خانههاي تيمي و پايگاههاي عمليات شهري آنها از بين رفت و باقي مانده آنها سعي كردند آخرين ضربات خود به انقلاب اسلامي با استقرار در عراق و ارائه اطلاعات به بعثيها و بازجوئي از اسراي ايراني وارد كنند.
اوج وابستگي گروهک تروریستی منافقين به دیکتاتور سابق عراق را ميتوان در اواخر جنگ تحميلي مشاهده کرد كه عمده قواي خود را با پشتيباني عراق وارد مرزهاي غربي كشور كردند كه البته به لطف پايمردي رزمندگان ايراني در عمليات مرصاد به كلي نابود شدند.
*گروهک تروريستي منافقين و روابط با رژيم غاصب صهيونيستي
همچنين گروهک تروریستی منافقين طي تمام اين سالها كه مستقيماً در به شهادت رساندن چند هزار ايراني نقش داشت روابط گستردهاي با رژيم غاصب صهيونيستي و سازمانهاي جاسوسي غربي برقرار كرده بود.
نخستين همكاريهاي این گروهک تروریستی با موساد در اوايل دهه 80 شكل گرفت و از آن زمان تاكنون،گروهک تروریستی منافقين از حمايت سرويسهاي صهيونيستي برخوردار ميباشد.
گروهک های تروریستی که علیه ایران فعالیت می کنند تحت حمایت غرب و آمریکا قرار دارند، مثلا گروهک تروریستی منافقین یکی از گروهک هاي تروریستی که تاکنون جنایات متعدد و غیر قابل قبولی را علیه ملت مظلوم ایران انجام داده که حتی رسانه های غربی نیز در خصوص آن اتفاق نظر دارند، اما درحالی رسانه های غربی به جنایات گروهک تروریستی منافقین اعتراف می کنند، مقامات آمریکایی و غربی درحمایت از این گروهک تروریستی با هم به مسابقه پرداخته اند و صهيونيستها نيز سعی دارند از اعمال وطن فروشانه و خائنانهي اين گروهك تروریستی به نفع خود نهايت استفاده رابرده و گروهک تروریستی منافقين چيزي جز ننگ و شکست مفتضحانه در برابر ملت ايران به دست نميآورد.
همچنین امام خميني(ره) كه آگاهانه وقايع را نظاره ميكردند، ضمن منافق ناميدن این گروهک تروریستی آنان را چنين معرفي کردند: «اينان كه از امپرياليسم انتقاد سرسختانه منافقگونه ميكردند، اكنون معلوم شد كه چهره واقعي آنان چه چهره كريهي است و امروز به خوبي روشن است كه اينان به دامان امپرياليستها پناهنده و با كمك آنان به توطئه عليه جمهوري اسلامي برخاستهاند و با شايعهسازي و دروغپردازي ميخواهند جوانان معصوم را به دام بكشند و با استفاده از خون مظلومان، امر اربابانشان را اجرا كنند. بايد در همه منابر به اين جوانهايي كه گول خوردهاند از اين منافقين و امثال آنها نصيحت بشود، دعوت به حق بشود، بايد آنها را فهماند كه اين هايي كه شما را دعوت ميكنند به ضد جمهوري اسلامي قيام كنيد، اينها با اسلام بد هستند، با اسم اسلام ميخواهند اسلام را از بين ببرند. اينهايك روز با مقاصد اسلامي همراه نبودهاند، اينها نهجالبلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند براي اين كه نهجالبلاغه و قرآن را از بين ببرند و اين جوانهاي بياطلاع دستخوش اين تبليغات سوء اينها شدهاند و در مقابل ملت ايستادهاند.»
پديده تروريسم كور در ايران كه وجه بارز آن گروهک تروریستی منافقین بود، در پي انحراف فكري آن كه ريشه در مباني فكري التقاطي آن داشت، ضربات سنگيني را بر انقلاب اسلامی ایران تحميل كرد و در اين رهگذر انديشمندان، فضلا و مردمان متدين و مخلص بسياري را از ما گرفت.
با توجه به آنچه گذشت از يك سو ميتوان به عمق اعمال خائنانه، وطنفروشانه و منافقانهي اين گروهك تروريستي پيبرد و از سوي ديگر ميتوان دلايل انزجار ملت ايران نسبت به گروهك تروریستی منافقين را به خوبي درك نمود.
انتهايپيام/ب2