بعد از سرنگونی هواپیمای ترک توسط سوریه، اگر چه دو طرف سعی دارند که به لحاظ سیاسی مسئله را مدیریت کنند اما مرزهای دو کشور متشنج است. به نظر شما تا چه حد احتمال درگیری نظامی میان سوریه و ترکیه وجود دارد؟
درگیری نظامی میان ترکیه و سوریه در شرایط فعلی چندان محتمل نیست. به این دلیل که ترکیه با محدودیت هایی از جمله عضویت در ناتو رو به رو است. اساسا حمله ترکیه به یک کشور مسلمان دیگر حتی اگر هم از طرف ترکیه توجیهاتی داشته باشد، در افکار عمومی جهان اسلام قابل پذیرش نیست. به هر حال این حمله تلفات جانبی خواهد داشت. حداقل دولت و ارتش سوریه آن قدر توان دارد که چنین حمله ای را به یک درگیری تمام عیار تبدیل کند. بنابراین به نظر نمی رسد با توجه به مقاصد بلند مدتی که ترکیه در قبال سوریه دنبال می کند، چنین اقدامی بتواند تاثیر مثبتی روی افکار عمومی سوریه و دیگر کشورها داشته باشد.
علاوه بر این بحث رویارویی نظامی تا حدی برای ترکیه ناخواسته بوده است. به هر حال فشار زیادی که ترکیه وارد کرد و حمایت زیادی که از گروه های مخالف و انقلابی داخل سوریه انجام شده، تا امروز پاسخ مورد انتظار را به همراه نداشته است. به همین دلیل شاید ترکیه فکر می کند باید اقدام بیشتری انجام دهد. این حادثه های هوایی نیز با تمام حاشیه هایی که داشت و فارغ از این که نقش روسیه در این مسئله تا چه میزان بوده است، نشان می دهد که دولت سوریه مصمم است که از خود دفاع کند و تا حدی ابزار لازم برای این کار را در اختیار دارد.
به نظر نمی رسد در حال حاضر درگیری نظامی تمام عیار امکان پذیر باشد. حتی فکر نمی کنم که اگر این درگیری از سمت ترکیه علیه سوریه آغاز شود بتواند پایگاه غرب را به اهداف خود در سوریه برساند. لذا من فکر نمی کنم که این اتفاقات منجر به یک درگیری تمام عیار شود.
وال استریت ژورنال ادعا کرده که این هواپیما داخل حریم هوایی سوریه بوده و بر خلاف آن چه ترکیه می گوید در حال انجام ماموریت دیگری نبوده است. اساسا چنین پروازهایی در مناطق مرزی با چه اهدافی می تواند انجام بگیرد و ترکیه چه انگیزه ای از این اقدام داشته است؟
با تحرکاتی که اخیرا صورت گرفت مانند اعزام ناوگانی از روسیه و بعد هم ادعاهایی که آن ها درباره انتقال تسلیحات پیشرفته از طریق روسیه به سوریه داشتند، طبیعی است که کشور همسایه سوریه حتی اگر چنین بحرانی هم در جریان نباشد، اقداماتی برای تست قابلیت های پدافند هوایی و نیروی هوایی سوریه انجام دهد. یکی از راه های این کار این است که به طور محدود حریم هوایی کشور همسایه نقض شود و واکنش آن ها سنجیده شود. ظاهرا واکنشی که سوری ها در برابر اف چهاری که وارد حریم آبی هوایی سوریه شده بود، برای ترک ها غیر منتظره بود. چرا که آن ها آگاهی کاملی از توانایی سیستم های پدافند جدید روسیه که در اختیار سوریه قرار گرفته بود، نداشتند. البته این یک امر طبیعی است. این اتفاق قبلا هم بین کشورهای دیگر افتاده است.
اما بر خلاف تبلیغاتی که صورت گرفت من فکر نمی کنم که این کار با این هدف انجام شده باشد که بهانه ای برای جنگ پیدا شود. روسیه هم با اقدامات اخیر خود نشان داده است که بیش از دیپلماسی و حرف از سوریه حمایت خواهد کرد. موضع روسیه، موضع حساسی است. پوتین و سیاست های او در دوران جدید ریاست جمهوری مستحکم تر است و خطوط قرمز جدیدی را در خود دارد. در واقع روسیه حوزه نفوذی برای خود تعیین کرده که سوریه در داخل آن قرار دارد و می توان حمایت گسترده تر و جدی تری را از طرف روسیه انتظار داشت.
اختلافات تاریخی ترکیه و سوریه را تا چه حد زمینه ساز تنش اخیر در روابط دو کشور می دانید؟
سوریه به طور مجرد کشوری نیست که چه از نظر اقتصادی، چه از نظر جمعیتی، و چه از نظر نظامی با ترکیه قابل مقایسه باشد. ترکیه کشور قدرتمندی با اقتصادی قوی است که مساحت بیشتری را نیز در اختیار دارد. علاوه بر این جایگاه بین المللی معین و برجسته ای دارد. در حالی که سوریه چندین دهه انزوا را تحمل کرده و همواره از طرف غربی ها مورد انتقاد بوده است. من تصویر بزرگتری می بینم و آن این است که ترک ها با تحت فشار قرار گرفتن اسرائیل از ناحیه اتفاقاتی که در کشورهای عربی در حال وقوع است و در عین حال تثبیت ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای که با روند هسته ای بهبود می یابد، احساس می کنندتوازن قوا در حال بر هم خوردن است. آن ها میان خود و ایرانیان توازنی می دیدند که این توازن در حال بر هم خوردن است. احساس می کنند که یکی از ابزارهای قدرتی که تا امروز این توازن را نگه داشته اتحاد ایران و سوریه بوده و بعد به واسطه این اتحاد ایران در لبنان و فلسطین نفوذ کرده است.
بنابراین موضع ترکیه در قبال سوریه تلاشی برای پیش دستی و جلوگیری از بر هم خوردن این توازن در منطقه است. به هر حال روند هسته ای ایران چیزی نیست که آن ها بتوانند متوقف کنند. آن ها متوجه شده اند که حداقل محدود تر کردن حوزه نفوذ ایران می تواند در آینده برای آن ها راهگشا باشد. ترکیه مصمم است که وارد پروسه تصمیم گیری در مورد سرنوشت عراق و سوریه و حتی لبنان در آینده شود. آن ها بر اساس محاسبات استراتژیک خود به این نتیجه رسیده اند که سوریه می تواند گام اول خوبی باشد. به انفعال کشیدن سوریه و تبدیل آن به یک دولت ضعیف و یک کشور دچار هرج و مرج یکی از اهدافی است که ترک ها در سر می پرورانند و به همین دلیل هم به طور علنی و گسترده از مخالفان بشار اسد حمایت می کنند.
در جمع بندی نکته ای لازم می دانید اضافه کنید؟
نکته مهم این است که ترک ها بازی غیر منتظره ای انجام داده اند. اما از لحاظ استراتژیک چاره دیگری نداشتند. موضعی که ترک ها در آن قرار گرفته اند ایجاب می کند که از فلسطین و جنبش های عربی حمایت کنند که این مسئله رابطه آنها را با اسرائیل تیره کرد. همان طور که می دانید ترک ها چندین دهه است که به واسطه رابطه نزدیک با اسرائیل از ثبات اقتصادی و همکاری با جامعه غرب لذت می برند. چنین چرخشی ترک ها را تنها تر کرده است.
ترک ها رابطه نزدیکی با روسیه ندارند به این دلیل که ترک ها با روسیه بر سر انتقال انرژی و نیز نفوذ در قفقاز و آسیای مرکزی رقابت دارند. رابطه ایران و روسیه همواره برای ترک ها نامطلوب بوده است. قدرت گرفتن ایران و شرایطی که در عراق ایجاد شده ترکیه را نگران کرده است. شاید معقولانه تر بود که ترک ها این موضع را در قبال تحولات کشورهای اسلامی نمی گرفتند. اما واقعیت این است که آن ها تصمیم گرفتند که این نقش جدید را ایفا کنند. زیر سطوح تحلیلی و منطقی لایه هایی از تاریخ و پیشینه ای است که ترک ها برای خود متصور هستند.
ترک ها احساس می کنند با این که جنگ سرد به اتمام رسیده اما ترکیه جایگاه خود را ندارد. چشم انداز پیوستن به اتحادیه اروپا را روشن نمی بینند و حتی آن را ممکن هم نمی دانند. به این دلیل که اروپا به سمت مسیحی تر شدن حرکت می کند. لذا ترکیه در حال بازبینی کامل استراتژی های بلند مدت خود است. اگر ترک ها به خوبی عمل کنند احتمال دارد به بخشی از اهداف خود برسند اما این احتمال هم وجود دارد که در این قمار به طور کامل ببازند. در چنین حالتی اگر ترکیه ایران را هم از دست بدهد، وضعیت دشوار تری خواهد داشت. به هر حال ترکیه اقتصاد انرژی ندارد و کشوری است که اقتصاد مبتنی بر بازار و واردات و صادرات دارد. بعید به نظر می رسد که بتواند چنین نقشی را ایفا کند. چنین نقشی معمولا از سوی کشورهایی ایفا می شود که اقتصاد انرژی دارند. ترکیه کشوری است که در فضای باز تجاری می تواند به حیات خود ادامه دهد. مصر هم اگر بخواهد افراطی پیش رود و صرفا پیشینه اخوان المسلمین را سرمایه سیاسی خود کند دچار مشکلات اقتصادی می شود و این مشکلات اقتصادی نهایتا آن ها را به بی ثباتی می کشاند.
لذا به نظر می رسد راهی که ترکیه می رود چندان راه روشنی نیست. چرا که به هر حال ترک ها باید متحدینی داشته باشند. شاید به لحاظ تاکتیکی از میان برداشتن سوریه توسط ترکیه مطلوب غرب باشد اما در نهایت جایگاه ترکیه با این اقدام به خطر خواهد افتاد. به هر حال باید منتظر ماند و دید که اقدام بعدی ترکیه چیست.