موسيقي كلام، عناصر بياني، زبان ريتميك و تكرار در خدمت فضاسازي نبوده بلكه هدف آن انتقال معنا و مفهوم نمايش به مخاطب است.

به گزارش

خبرنگار حوزه تئاتر باشگاه خبرنگاران

حاضر در محل نشست نقد و بررسي نمايش "مخزن" به نويسندگي و كارگرداني جلال تهراني كه هم اكنون در تالار اصلي مولوي به روي صحنه است عصر ديروز در فرهنگسراي رسانه برگزار شد.

اين كارگردان در خصوص چگونگي نگارش يك نمايشنامه به خصوص متن "مخزن" گفت: نوشتن يك نمايشنامه در كل براي من با يك كلمه و يا جمله شروع مي شود و وقتي تصميم به نوشتن مي‌گيرم اولين جمله اي كه به ذهنم مي‌آيد را روي كاغذ مي‌آورم.

وي افزود: موجزترين تعريف در تئاتر واژه كشف است ما در نگارش پاسخي نداريم بلكه تنها پرسش است كه اولين كلمه را به وجود مي‌آورد.

تهراني ادامه داد: به طور مثال پروسه يك مكاشفه با كلمه سلام شروع مي شود و براي يك نمايشنامه تا 30 درصد متن با آزادي بيشتري به جلو مي رويم اما از آن به بعد سخت مي شود و به طور حتم بايد برگرديم و بازنگري كنيم و پس از شناسايي نقايص و يا كمي و كاستي ها آن را اصلاح كنيم.

اين كارگردان تصريح كرد: اولين كسي كه اين پرسش را مي‌پرسد و سوال مي‌كند خود نويسنده و مولف است و پس از او خواننده و مخاطب كارگردان و يا بازيگر قرار مي‌گيرند.

وي در خصوص نمايشنامه "مخزن" بيان كرد: به دليل اين كه نمايشنامه مخزن را براي راديو نوشتم تصميم گرفتم كه در آن اضطراب و هيجان و به نوعي تعليق دخيل باشد قصد داشتم از ابتدا اين تعليق شكل بگيرد و سپس باقي عناصر در آن جلوه گر شود.

تهراني افزود: به طور طبيعي بازيگر، موقعيت سالن، بازه زماني اجرا، امكانات و مجموعه واقعيت ها شرايط را وادار به تطبيق مي‌كند.

اين نويسنده در خصوص استفاده از زبان و ايجاد توناژهاي صوتي در اين نمايش گفت: پاسخ صريحي در اين رابطه وجود ندارد درست است كه موسيقي كلام و تكرار و تكرار مي‌تواند فضا را بسازد، اما براي من هيچ عنصر بياني و موسيقي كلام و تكراري در خدمت فضاسازي نيست بلكه از خدمت انتقال معنا و مفهوم اثر است كه در واقع همان اطلاع رساني است.

تهراني تصريح كرد: در اين نمايش اين موضوع را مي دانيم كه هرچه مي‌گوئيم و تمامي اتفاق ها دروغ است اما كارمان اين است كه اين مجموعه دروغ ها را باور پذير كنيم در واقع نمايش مجموعه اي از ترفندهاست كه دروغ را باور پذير كند من نمي گويم در اين راه موفق شديم اما از عناصر استفاده مي‌كنيم كه به اين هدف برسيم.

تهراني با بيان اين كه شخصيت زن در نمايش اضافه شده و از ابتدا در متن وجود نداشته است، گفت: اين شخصيت در طول تمرين و پروسه شكل گيري نمايش پيدا شد و من احساس كردم به دليل اين كه نمايش تلخ است و به نوعي درگير اين داستان تلخ مي شويم تا حدودي با حضور اين زن زهر اجرا گرفته شود.

وي افزود: اين كه شخصيت زن چه كسي است مهم نيست بلكه مهم اين است كه او از جهان ديگري غير از متن است زيرا هيچ گاه به روي زمين نمي‌آيد به همين دليل گاه براي من تداعي كننده شخصيت هايي چون "مده آ"، و يا "جادوگران مكبث" است.

محمد صادق ملكي بازيگر اين نمايش در خصوص اجراي دوباره اين اثر و تجربه اش گفت: ما وقتي به عنوان بازيگر و كارگردان آشنا مي شويم متوجه توانايي ها و ناتوانايي هايمان نيز مي شويم كه پس از اين شناسايي استراتژي ها مشخص مي شود و طبق آن رويدادهايي مانند ايجاد تغييرات در متن رخ مي‌دهد.

وي افزود: به طور مثال در خصوص روابط خانوادگي شخصيت ها و روشن شدن اين مسئله پيشنهاداتي مطرح شد كه به متن اضافه گرديد و يا حضور بلند گو و استفاده از آن مسئله اي بود كه در تمرين ها شكل گرفت.

مجيد آ‌قا كريمي از ديگر بازيگران نمايش گفت: به طور حتم كارگردان براساس توانايي هاي بازيگر دست به تغيير در متن مي زند و در خصوص اين پروژه بايد بگويم براي من بسيار ساده شروع مي شود و دليل آن شايد حسي بودن من در صحنه است و تنها نگران اتفاقاتي كه امكان دارد در نهايت رخ دهد هستم.

وي بيان كرد: من در طول تمرينات زياد صحبت نمي كنم و از طريق حس وارد بازي و فضا مي شوم از همين طريق لايه هاي بعدي به طور مرتب پيدا مي شود.

امير قنبري ديگر بازيگر اين اثر نمايشي نيز اظهار داشت: ما در اين نمايش روي مسئله صدا خيلي كم كار كرديم كه به نظرم در اين حوزه مسائلي وجود دارد كه كشف نشده و بايد به دست بيايد كه ما در اين خصوص فعاليت زيادي نكرديم اما بايد انجام شود.

افشين خورشيد باختري منتقد اين جلسه در خصوص اين نمايش گفت: نمايش مخزن معماري بسياري دقيقي دارد كه در سير نمايشنامه نويسي و با بهره گرفتن از عناصر بسيار ساده و اتفاقات كوچك شكل مي گيرد.

وي افزود: مقوله تكرار ارزش موسيقايي واژگان و ريتم كلمات و ديالوگ ها در اين اثر فضاسازي خاصي كرده است كه به طور عمده در متن هاي جلال تهراني شاهد آن ها هستيم.

خورشدي باختري ادامه داد: از محاسن اين نوع نگارش استفاده از عنصر تكرار در كنار مكث ها و سكوت هاي به جا و ساخت و خلق يك فضاي رواني و دروني خوب است.

اين منتقد تصريح كرد: اين نمايش حس يك متن ابزورد را مي دهد در صورتي كه نمايشنامه ابزورد نيست در اثر عناصر يك تراژدي خطي را داريم كه در آن يك جنايت افشا مي شود كه اگر ساده نوشته مي شد داستاني بديهي، كليشه، و خالي از جذابيت هاي دراماتيك بود اما عناصر موجود در آن ما را با يك تراژدي مدرن تر روبرو مي كند كه اثري جديد است و زمان در آن به هم ريخته است.

وي با بيان اين كه هنگام ديدن اين نمايش به تدريج درگير فضا مي‌شويم، اظهار داشت: يكي از دلايلي كه لحظات نمايش را به خوبي خلق كرده است درك شدن متن و نقش ها از سوي بازيگران است برخي از صحنه ها شايد پر از تكرار و كش دار باشد اما مي‌دانيم كه پشت آن ها انديشه اي بوده و از يك فيلتر مهم گروهي گذشته است.

وي بيان كرد: در شتابزدگي كه امروز در نوشته هاي مختلف جاري و حاكم است و همچنين سرعتي كه در ارائه يك اثر وجود دارد آثار جلال تهراني بسيار قابل تامل است زيرا مخاطب متوجه آن عدم دقت و يا شتابزدگي مي شود.

خورشيد باختري اظهار داشت: يكي از مسائلي كه ما را درگير خود مي‌كند به هم ريختگي در نمايش است اين روايت گويي گاه به ما نزديك است و ما گاه از آن دور مي شويم و همين مسائل ما را در شرايطي قرا واقع قرار مي‌دهد.

وي با بيان اين كه بهره گيري از حس هاي 5 گانه در متن، يكي از ويژگي هاي آن محسوب مي شود، گفت: به طور مثال حس بويايي مولفه اي پررنگ در اثر است و در اين بين شكل بكارگيري واژه ها و ساختن يك تصوير در نمايشنامه براي اين كه متظاهرانه و اغراق آميز نباشد و كار بسيار سختي است.

خورشيد باختري ابراز كرد: زاويه ديدي كه تماشاچي دارد يك جا نيست و بهم ريختگي فضا يا ستون هايي كه در طول اثر جا به جا مي شود گواهي اين مسئله است.

وي افزود: چهار پايه هايي كه در صحنه وجود دارد به نوعي فضايي شناور ايجاد مي كند كه نظم مكاني بسيار خوب در آن طراحي شده است و اين مسئله به بيان مفهوم و هدف كارگردان از آن به كمك بسياري مي‌كند.

وي گفت: طراحي صوتي دقيقي در اين نمايش صورت گرفته كه ارزش سكوت را بالامي‌برد و اگر ما شاهد وقفه اي در آن هستيم قسمتي از اجراست كه كاربرد صدا را قابل توجه مي كند.

خورشيد باختري در خصوص بازي بازيگران و آمادگي جسماني آن ها خاطرنشان كرد: عنصر بدن و استفاده از بيان بدني نيز در اين اثر بسيار محسوس است كه نشان دهنده درك است از بدن نزد بازيگران بوده كه كنترل آن را بسيار سخت مي كند زيرا وقتي يك شخصيت التهاب دروني دارد و بايد با حداقل نشانه ها آن را ارائه دهد بسيار مشكل است.

گفتني است، نمايش "مخزن" تا 22 اسفند تمديد شد و هر روز ساعت 19 در سالن اصلي تالار مولوي به صحنه مي رود./ي2
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار