سلام دوستان من 22 سالمه پدر و مادرم میخوان من به زور با دختری که ازش خوشم نمیاد ازدواج کنم الانم بهشون گفتم یا این قضیه رو فیسره بدید یا من خودمو میکشم الانم دنبال یه داروی خوب برای خود کشی هستم لطفا اگه کسی میدونه راهنماییم کنه
من ۱۵ سالمه
هیچ امیدی واسه زندگی کردن ندارم
خسته شدم
بابام هی گیر میده
مامانم منو روانی کرده
دارم دیونه مبشم
یه بار ۳۰ تا قرص خوردم هیچیم نشد
میشه شما راهنمایی کنید چندتا بخورم
یه دختر ۱۷ ساله که دوسال دگ کنکور داره! افت شدید درسی داشتم که از طرف فشارای مدرسه و خانواده بودش درک نشدنا زور گفتنا! ظاهراً علی بی غمم ولی باطنن واقعا بریدم! من دوست دارم زندگی کنم، با دوستام برم بیرون خوش بگذرونم آهنگ گوش بدم با کسی که دوسش دارم وقت بگذرونم از این زندگی حداکثر استفاده رو ببرم ولی مامانم! براش مایه ننگم ابرو برم ابروشو بردم با نمره هام! هر روز و شب برام آرزوی مرگ میکنه میخاد نباشم میگه غم نبودنت بهتر از بودنته اضافی میخام دگ نباشم خسته شدم از حرفاش میخام زندگی کنم ولی مامانم میخاد نباشم پس حداقل میخام برای ی بارم شده دختر حرف گوش کنی باشم برای اولین بار ب حرفش گوش کنم!
سلام من ۱۵ سالمه من خیلی رو دارسم حساسم و واقعا درس میخونم ولی امسال نتایج خوبی نگرفتم و این برام غیرقابل تحمل همیشه آدمای اطرافم ازم توقع دارم که خطایی ازم سر نزنه به همین خاطر میخوام خودکشی کنم خسته شدم از بس استرس کشیدم از طرفی تو مدرسه همیشه اذیت میشم حتی چند بار کتک خوردم ازتون ممنونم
واقعا دیگه خسته شدم شدم به ادم افسرده خنده های که از روی تجبار میزنم شدم یه ادمی که وقتی بهش گیر بدی بد میبینی میدونی برای چی اینجوری بخاطر مردم بخاطر اینکه خانوادم حرف مردم بیشتر قبول دارن تا من بدبخت بخاطر اینکه درسام خوب نیست و بخاطر خیلی چیزای دیگه متاسفم برای این جامعه من فقط الان ۱۳ سالمه
بخداآنقدربی پولم که بچم ازمنبدش گرفته همش میگه دوستای کلاسم باباهاشون پولدارن ولی ماحتی پیتزانمیدونیم چیه خدایاچیکارکنم هرچی کارمیکنم فقط کرایه خانه وقسط وقبضهامون و تاسربرج به زورنان خالی وتخم مرغ میرویم دیگه به ته خط رسیدم فقط میخام خودکشی کنم این پیامونوشتم که مسئولین ببیندولی آن روز هم من نیستم ولی خداوکیلی این رسمش نیس یعنی دزدی کنیم خوبه
سلام.برای خودکشی همیشه وقت هست،پس بهتره به خودمون زمان بدیم ابذاریم بشیم ۲۵ ساله.ببینیم تو اون سن شاید خوشحال باشیم شاید احساس خوشبخای کنیم.بذاریم بشیم ۳۰ ساله شاید تو این سن موفق شده باشیم ،شاید تو این سن مشکلاتمون با والدینمون تموم شده باشه،بذاریم یشیم ۳۵ ساله/۴۰ساله شاید خیلی چیزا تغییر بکنه
اخه میدونی برای خودکشی همیشه وقت هست
پس عجله نکنیم بذاریم زمان بگذره سالها بگذره شاید اتفاقای خوب افتاد
من سه تا راه حل خودکشی بدون درد میدونم ک خیلی راحته(:
ببین دقیقا با توام تویی ک داری اینو میخونی بیخیال دنیا ، دنیا اصن براتون مهم نباشه چرا میخوای خودکشی کنی؟؟چون برا هیشکی مهم نیستی؟مگه بعد مردنت براشون مهم میشی؟؟نه مهم نمیشی چون اگه مهم بودی الان ب فکر خودکشی نبودی
سلام من ۱۵ ساله ام، الان دارم پیام ها رو میخونم میبینم خیلی از نوجوان های هم سن و سال من و حتی کوچک تر از من به فکر خودکشی هستند
دلایل من در برابر دلایل بعضی از شماها بدتره
چون من هر چقدر تلاش میکنم نتیجه نمیگیرم مادر و پدرم به من امیدی ندارند من خودم ناامیدم ولی اونها هم روی زخمم نمک می پاشند و ناامیدترم میکنن
همه فکر میکنند من مقصرم ، نمیدونم چرا اونی که میخوام نمیشه خلاصه دیگ خستمممممم خلاصه افسرده شدم من باید تا کِی جون بکنم تا اونی که میخوام بشه؟؟
من بمیرمممم بهترررر از اینکه زنده بمونم
الان تمام اینهارو از عصبانیت و خشم میگم ولی دوسه بار خواستم خودمو بکشم ولی از جهنم میترسم و به خاطر مادرم این کارو نمیکنم و...... دیگ هیچی نگم داغونم خیلییی ناراحتم
همه اینها که گفتم برای درسمه من سال های گذشته معدلم ۲۰ خالص بوده امسال بدجور اُفت کردم فقط امسال خیلییییی بد بود درحالیکه من تلاش خودمو کردم از بس درسا سخت شده شاید برای سال آینده جبران کنم ولی فقط میخوام امسال تموووووووووم شه امسال جزو بدترین سال های عمرم بود چون شما باورتون نمیشه چه سختی هایی به غیر از درسم کشیدم که براتون نگم
اگر امسال تموم شه دیگ به خودکشی فکر نمیکنم حتی اگر ۵۰ سالمم بشه هیچ وقت یادم نمیره که ۱۵ سالگی چقدر بدبخت بودم ولی من خیلی دوست دارم از طرف خدا بمیرم ولی حالا که خدا دست به کار نمیشه منم دل و جرئت کشتن خودمو ندارم فقط میتونم در تنهایی هام زار زار گریه کنم و به تلاش های بیهودم فکر کنم
شلااااااممممم
شطولین
خوفین
جیییییییییییییییغغغغغغغغغغغغغغ
تو رو خدا ببین ها چند نفر دنبال خودکشی و مرگ هستن
البته خودمم هستم جز این نفر ها
لطفا لطفا بگید چطور خودمو بکشم که راحت شم.
تا الان هزار بار با تیغ خودکشی کردم اما زنده موندم یه بار یک ماه تو کما بودم اما بازم زنده موندم
اما ایندفعه قصد دارم آروم جلو برم که واقعا بمیرم
پس لطفاً بهم بگید
سپاس گذارم
ممنونم
فقط ممنون کسی هستم که بهم بگه
19سالمه، دختری که بازیگر خیلی خوبیه و همیشه نقش دختر شاد و سرزندرو بازی میکنه حداقل بهتر از اینه که دلیل ناراحتیامو به کسی بگم ، هیچی سختتر از این نیست که؛ منطقی فکر کنی وقتی احساساتت دارن خفت میکنن. بار ها به خودکشی فکر کردم ولی..... این دفعه میخوام منطقی فکر کنم میدونم سخته ولی من تحملشو دارم به نظرم برای تسلیم شدن یکم زوده شاید روز های بهتری در انتظارم باشن ، من خودم از خودم یه آدم قوی میسازم، دیگران برام مهم نیستن این خودمم که مهمم
★خودکشی ممنوع
سلام من شیرین هستم۱۵سالمه.
راستش من خیلی احساس تنهایی میکنم مادرم همش منو دعوا میکنه و از طرفی داداشمو بغل میکنه و میبوسه.پدرم شبا وقتی خوابیم میاد خونه و تو مدرسمون هم چون من خیلی تنهام زیاد میخندم و حرف میزنم به خاطر همین همه ازم دورن.
من کسیو ندارم.دوستی هم ندارم.آیندهایی هم ندارم.
پس چه اهمیتی داره که بمونم.
من مامان بزرگمو میخوام.
میخوام برم پیشش اون دنیا تا دوباره بغلم کنه و بگه گریه نکن تو منو داری
توروخدا بگید چه قرصی بخورم؟
سلام بادهر چی خودکشی کمید به جز کلوناز پام
ادم رو نمیکشه حتی در دوز بالا
فلج میکنه و مشکل مغزی میاره
من فلج نشدم اما با کلوناز خودکشی کردم دچار مشکل مغزی شدم حالا باید بایه چیز بهتر خودکشی کنم
من فردا امتحان ریاضی نوبت اول دارم، ولی هیچی یاد ندارن، من صرف اعصاب مصرف میکنم، تو فکر اینم فردا سر جلسه امتحان چندتا بخورم که از حال برم ولی سر یه روز حالم خوب بشه، یعنی مشکلی برام پیش نیاد
خودکشي یه راه حل دائمی برای یه مشکل موقتیه :)
چی باعث میشه که به خودکشی فکر کنین؟
بیتوجهی اطرافیان ،اینکه یکی ولت کرده رفته، یا مشکلات خانوادگی :(
واقعا ارزششو داره؟
این زندگی تو هست نزار کسی خرابش کنه
بجای اینکه بخاطر یکی دیگه به مرگ فکر کنی بخاطر خودت زندگی کن و آینده ات رو بساز
شاید این حرفا برای کسی که تو تاریکی غرق شده مهم نيست ولی من سعی کردم که روشنایی رو هم نشونت بدم♡
الان دیگه انتخاب با خودتون هست
♡ :)
مشکلاتی که من دارم در برار تمام مشکلات شما دوستان هیچع، اما من فکر میکنم هیچ کسو هیچ چیزی توی دنیا ارزش اینو نداره که من بخوام بخاطرش یا بخاطر جلب توجهش به خودم آسیب بزنم یا خودمو بکشم، امید داشته باشيد و سعی کنید اونارو از سر راه بردارید هرکی که باعث میشه شما موفق نشین، پس برید جلو و اهمیت ندید، هیچکس به اندازه خوذم مهم نیست، ای شعار منه
سلام من میخوام به زندگیم پایان بدم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که خودم رو دوست دارم حالا که اینطور هست پس نباید اجازه بدم بیشتر از این عذاب بکشم مرگ برای من راحت ترین راه هست هیچ راه دیگه ای هم نیست مشکلات زیادی دارم که من رو عذاب میدن بیماری روحی _ دوست داشته نشدن بین خانواده و دوستان _ تمسخر کردن دیگران _ از دست دادن عشق و ... خیلی عوامل دیگه که باعث میشن من مرگ رو انتخاب کنم دنبال درمان مشکلاتم رفتم سال هاست اما هیچ نتیجه ای نگرفتم و حالا آسون ترین و آخرین راه رو میخوام امتحان کنم و دیگه هم نمیخوام برگردم فقط به من بگین چند تا قرص مسکن مصرف کنم که مرگم حتمی باشه و راحت بشم ؟؟؟
فقط میخوام بمیرم من ۱۵ سالمه با اینکه فقط میرم مدرسه میام خونه مادرم هرموقع منو میبینه منو دعوا میکنه من دوست نداره چون خواهرم رو کاری نداری خیلی با خواهرم خوبه میخواموخود کشی کنم بقیه هم با من بدن به نظر شما چند تا بخورم
من یه دختر 13 ساله هستم
از وقتی که بابام رفته به فکر خودکشیم
از مامانم بیزارمممممممممم
به خاطره مامانم افسردگی شدید گرفتم ولی مامانم اصلا اهمیت نمیده
مامانم و بابام از هم جدا شدن
من با مامانمم
دلم می خواد بمیرم
انواع قرصارو خوردم
حتی خواستم رگمو بزنم ولی نشد اخه بعد که زنده بمونم مادرم
میکشه منو که چرا این کارو کردم
دوبار از خونه رفتم بیرون تا قرص بگیرم برای مرگ دوبارشم
گفته که باید نسخه داشته باشی
دیگه نمیدونم چیکار کنم
استامینوفن هم 20 تا خوردم هیچیم نشد
هیچیه هیچی
فقط قرص لورازپام و تریازولام و برنج باعث مرگ میشه
همین (ᗒᗣᗕ)՞
سلام
من جوادم 14 سالمه کلاس هشتم
نه پولی تو جیبی دارم نه چیزی حتی لباسای 2 سال پیش رو میپوشم.
پدرم 2 زن داره پدرم هیچ پولی به من یا خانوادم نمیده واقعا خسته شدم از 12 سالگی کار میکنم الان خواهرم میخواد عروسی کنه ولی پدرم جهیزیه نمیده و خواهرم داره بدون جهیزیه میره خونه شوهرش و من دیگه صبری ندارم پدرم نزدیکای 20 باغ انگور داره درامد سالیانش 13 میلیون ولی من با 2 خواهر مادرم و 2 تا برادم میریم کار میکنیم تو باغش دیگه صبر هیچی رو ندارم من الان هیچی جز یه موبایل 1 میلیونی ندارم پدرم با زن دومش خیلی خوش ما تو خونمون هیچی واسه خوردن نداریم من برادرام میریم کار میکنیم
من دیگه خسته شدم من هیچ لباسی واسه پوشیدن در خانه ندارم و پدر عوضی همیشه داخل فضای مجازی ول میچرخه خودم شبا گوشیش رو نگاه میکنم میبینم که بایه زن صحبت میکنه وای خدا
تو شب عروسی خواهرم پدرم نبود ه اینم زندگی منه خوبدیگه خسته شدم دیگه نمیخوام زندگی کنم کت و شلوار دامادی خواهرم رو من خریدم خودم برادرام جهیزیه خریدن ولی پدرم با کلی پول کاری نکرد
یه دختر ۱۵ساله ک مامان باباش جدا شدن دو هفتس
مامانم خوب بود دوسم داشت نمیدنم چیشد دیگ نخاس بمونم پیشش پرتم گرد بیرون
بابام یه ادم روانی عقده ایی خسیس
هیچی واسش مهم نس
هرکاری میکنه منت میزاره
هر کسی هر چی میگه باور میکنه میاد اذیتم میکنه
میره سر کار
من تنها خونه
باید برم پیش مامان بزرگم
اونا هم منت میزارن سرم
هیچ کس
هیچ کس منو نمیخاد
نمیدونم چیکار کنم
خودتو نکش برو کار کن خرج خودتو در بیار راحت زندگی کن من ۱۶ ساله زندگی درست حسابی ندارم شکست عشقی خوردم میخوام از دست بابام راحت بشم
ناشناس
۱۷:۰۱ ۱۸ آذر ۱۴۰۰
سلام من یه دختر ۲۴ساله هستم تو دانشگاه با یه پسری اشنا شدم کم کم به هم علاقمند شدیم و بعد ۷ماه اومدن خاستگاری پدرم با ازدواج ما مخالف بود چون ماهمیشه ازدواج فامیلی داشتیم ایناهم از یه شهر دیگ بودن خیلی مخالفت کرد منم چون خیلی دوسش داشتم اصرار کردم اونم منو خیلی دوست داشت واقعا عاشق هم شدیم هنوزم هستیم ماالان یکسال نامزدیم ولی من اصلا خوشحال نیستم نامزدم واقعا منو دوست داره منم دوسش دارم نمیتونم بدون اون زندگی کنم ولی خیلی به من گیر میده من دوست داشتم درسمو ادامه بدم نمیزاره سرکار نمیزاره برم حتی میگه حق رانندگی کردن نداری حق نداری بری خونه خواهرت گفت باید اینستاتو پاک کنی اسمتو جایی نزاری عکستو نزاری من قبلا همه اینارو داشتم نمیگم دختربدی بودم من واقعا میتونستم بد باشم ولی نخاستم ولی الان همش میگه چرا ب عموت سلام میدی میریم ی مغازه ای جایی میگه چرا با فروشنده حرف میزنی خلاصه من میدونم عاشقشم بدون اون نمیتونم زندگی کنم ولی میدونمم ک نمخام زندگی کنم واقعا این زندگی نمیخام چون واقعا ناراحتم چندوقته تصمیم گرفتم خودمو بکشم یبارم قرص خوردم ولی هیچیم نشد الانم تصمیمم جدی اینکارو انجامش میدم فقط خاستم ادمایی ک منو نمیشناسن بدونن که ادم میتونه پیش عشقش باشه بدترین زندگی داشته باشه ببخشید که وقتتونو گرفتم خداحافظ.
سلام من دیگه خسته شدم خیلی فشار روم میاد بیپولی نه تفریحی نه گردشی نه بیرون رفتن فقط صبح تا شب خونه همین افسردگی گرفتم قرص کارامازوین ۲۰۰ میخورم خونمون اوضاش خیلی بده از همه متنفرم حتی از خودم چرا باید دوستام خیلی چیزا داشته باشن من نه من چیم از اونا کم تره من ۱۴ سالمه ولی روحم ۸۰ سالشه دیگه مغزم نمیکشه واقعاااا همش اشک خدا از اشکای هیچ کس نمیگذره واقعااا اینو جدی میگممم
کن اصلا از ژندگیم راضی نیستم ای کاش به دنیا نمیومدم اصن از این دنیا ادماش همچی متنفرم کلااا از همه بدم میاد در کل هیشکی ام درکم نمیکنه واقعااا نمیکنه واقعااا نمیکنه
تا حالا ۱۵میلیارد بدهی بالا آوردید و هیچ ملکی فروش نمیره که خلاص بشید از دست طلبکار.بعضی وقتها با یه اشتباه ۱۹ نمیشیم صفر میشیم. دلایل مسخره عدم توجه چیه برای خودکشی. کاش من کسی بهم توجه نمیکرد ولی شبو روز خوابو خوراک داشتم. ندارم. ته خطم
من خودم قبلا یبار خودکشی کردم که سریع پشیمون شدم و نجات پیدا کردم و فک میکردم که کارم بد بوده و اون لحظه بدجوری به این دنیا حریص شدم اما حالا کاملا میدونم که اشتباه بود و بدجوری از نجات دادن خودم پشیمونم نمیدونم کی دوباره اتفاق بیفته ولی فک نکنین حالا اگه خودکشی ظاهری کنین برا کسی عزیز میشین همون بدبختی هستین که بودین
عین خودم
من ۱۸ سالم بیشتر نیست
ولی زندگی رو دوست ندارم
نمیخوام زنده باشم
جسم خودمه بدن خودمه رو ح خودمه نمیخوامش
وقتی جایی زندگی میکنی که بی توجهی بهت میکنن دوست ندارن پسر سالارن و دختر نمیخوان و هزاران بار برای کشتنت تلاش کردن وقتی واسه پسراشون میلیارد میلیارد خرج میکنن بدون منت ولی کوچکترین چیزی برامون میخرن بعد سال ها سرمون منت میذارن و اگه کاری کینم که خوششون نیاد تهدید میکنن و آزمون میگیرن چیکار کنیم ما ها کمبود محبت داریم یه جا خونده بودم اکه به یه دختر کمبود محبت کنی هرکسی با یه جمله ی کوچیک میدزدتش چون محمبت کم داره عشق کم داره دلم میخواد برم دیگه نباشم چون فکرم نکنم هیچ کس حتی ناراحت هم بشه از مردنم من سه ماه تمام از افسردگی بیمارستان بستری بودم حتمی یه نفر هم نیومد ببینه چمه هیچکی فقط دوستام اومدن ده نفر از دوستام سه ماه مثل پروانه دورم میچرخیدن بدون ترحم ولی چیکار کنمم آرزومه یه باز از زبون پدر و مادرم بشنوم دخترم همین فقط دخترم درخواست کمی هست از زمان بچه کی هم مادربزرگم بزرگم کرد که از دنیا رفت و کمبود شدم بیام پیش اینا
فقط باید با درس و مشق و دوستان سرم رو گرم کنم
فقط یه چیز میخوام چند تا ورق از کدوم قرص بخورم که بمیریم
همین
توقع زیادی نیست شما یه نوجوان رو از درد و بدبختی و عذاب خلاص کردین والا که ثواب داره
خانمی فرمودندیکی از افراد خانواده اش از بیرون تب نداشت وبرای او گویا همسر استامینوفن نوشتند.خانم محترم کسی که تب داخلی دارد نه بیرونی ، او مالاریا دارد که نشانه آن تب داخلی است.
من یه دختر ۱۶ ساله هستم به جای اینکه توی این سن شور و شادی رو تجربه کنم و خوشحال باشم شدم یه ادم افسرده ی منزوی دیگه خستم مگه مرگ حق نیست من حقمو الان میخوام لطفا بگید چند تا قرص باید بخورم که ازین جهنم خلاص شم
سلام من پسرم 15سالمه من از هفت سالگی بزرگترین آرزوم مردن بود و الانم هست
از بچگی فقط بی توجهی و بی محبتی دیدم یه داداش دارم 17سالشه و همه خیلی اونو دوسش دارن ولی منو ندارن و....خیلی داستان زندگی من طولانیه من میخوام خودکشی کنم امشب برام هیچی مهم نیست دیگه از نظر من یه ورق رو بخوریم میمیرم هر چی بیشتر بهت
سلام من یه دختر 15 ساله ام ولی به شدت خسته شدم بیشتر ازین خسته شدم که مامان بابامو اذیت میکنم دیگخ به ولله بریدم اگر میشه بگین چنتا قرص باید بخورم ؟؟؟؟؟
سلام
واقعا همه درد دارن دردای خیلی عمیق من دخترم ۱۳سالمه از بچگی سختی کشیدم درد کشیدم بخاطر خانوادم چون به جرم دختر بودن اذیتم میکنن چون دخترم نمیتونم جایب برم چون دخترم نمیتونم با دوستام برم بیرون و.....
اینا دیگ عادی شد برام دگ همه چی برام تکراری بی اهمیت شد همونجور ک گفتم مص ی مرده متحرک من از درون مردم خیلیا درداشون بزرگتر از دردای من درسته ولی هرکی واس خودش ی درد داره
من ی بار قرص خوردم ولی فقط بالا اوردم هیچیم نشد
سلام من 14 سالمه اره سنه کمیه ولی میخوام خودمو بکشم هر دفعه بخاطره دردش پشیمون میشم ولی الان واقعا فقط دلم میخواد یه کاری کنم پدر مادرم بفهمن فشار رومه بجای اینکه همش بخوان بگن درس بخون پزتو بدیم لطفا اگه میدونید چنتا قرص باید خورد که راهیه بیمارستان شد و زنده موند بگید ممنون میشم
دوست خوب و همرا ما سلام
برای ثابت کردن به پدر و مادر راه های بهتری وجود داره خوردن قرص اگر هم باعث مرگ نشه حتما عوارضی در بدن شما ایجاد میکنه که آرزو می کنید کاش راه بهتری و انتخاب کرده بودید ممکنه کور بشید یا فلج یا ... به نظر شما ارزش دارد؟
بهترین راه اینه که از کسی که روی پدر و مادرتان تاثیر میگذاره یا یک مشاور بخوایید تا با اونها صحبت کنه و اونها رو متوجه کنه که فشار زیادی و تحمل می کنید .
علیرضا بی پناه
۱۸:۵۷ ۱۶ آذر ۱۴۰۰
منم واقعا درکت می کنم
زیبا
۰۰:۱۰ ۱۶ آبان ۱۴۰۰
واقعا دیگه خسته شدم مامانم با چیزهای الکی و با دروغگویی هاش منو جلو همه بد نشون داده همیشه تا بابام از سرکار میاد میپره جلوش و اشک تمساح میریزه الان تا یک ماهه دیگه زایمان میکنه تو این نه ماه هواشو داشتم اما هی گیر میداد و منت میذاشت منم گفتم این منت سرم میزاره که خوب کار هارو انجام نمیدم منم سرش منت میزارم که تو چون تو حالیت استراخت داری اصلا نمیتونی حتی همین کارا رو بکنی
واقعا از یه دختر سیزده ساله چه انتظاری دارن اونا میدونن من از از
ازدواج متنفرم و واقعا خالم بد میشه اما بابام گفت یه بار دیگه بشنوم مامانتو یا داداشتو اذیت کردی هر کی بیاد میدمت بره تو چشمام پر خونه از بس گریه میکنم اما انگار فقط اینس که حاله هراب منو میفهمه دوست های صمیمی زیاد دارم اما هیچکدوم از حال من خبر تدارم به علاوه یک اضافه وزن دارم که همیشه مامانم میگه کاش مثله اون دوستت انقدر خوشگل بودی یا مثله فلانی انقد خوشتیب بودی مگه دسته من بوده که چه شکلی باشم
سلام دوست خوب و مخاطب گرامی؛
دوران بارداری به دلیل تغییرات هورمونی با تغییرات حالات روحی افراد همراه هست. قطعا والدین شما قلبا شما را دوست دارند اما ممکن است هراز گاهی با حرف هایی که دلیل نیست واقعیت داشته باشد شما را برنجانند این اتفاق معمولا در اکثر خانواده ها می افتد مهمترین مسئله در حال حاضر این است که شما برای خودتان احترام قائل باشید و با رفتار مثبت همدلی و موفقیت هایی که کسب می کنید احساس مثبتی برای خود ایجاد کنید درست است که زندگی ما با دیگران خصوصا اعضای خانواده گره خورده و تاثیر رفتار آن ها برای ما ممکن است گاهی قابل تحمل نباشد ولی این دلیل نمی شود که به خاطر حرفای دیگران غصه بخورید و ناامید شوید بسیاری از افراد موفق کودکی و نوجوانی بسیار سختی را گذراندند اما همین امر باعث شد تا فرد قوی و موفقی شوند قطعا آینده پیش روی شما هم همینطور خواهد بود ، البته مورد شما قابل حل است فقط کافی ست بدون جنجال با همدلی با پدر و مادر خود صادقانه صحبت کنید و سعی کنید برخی رفتارهایشان را بپذیرید مثلا مادر من کمی اهل چشم و هم چشمی است و من این را میدانم پس نباید خودم را ناراحت کنم چون این مشکل از اوست نه من ! یا پدرم زود قضاوت می کند پس این مشکل من نیست سعی کنید صرفا به خدا اعتماد کنید و ارتباط خود را با او محکمتر کنید مطمئن باشید اتفاقات درخشانی برای شما خواهد افتاد. ممنون که مارا همراهی میکنید.
یه آدم بدبخت
۲۰:۱۹ ۱۳ آبان ۱۴۰۰
من ۱۶ سالمه چند ساله آرزومه بمیرم چند تا قرص باید بخورم تا بمیرم ؟ به نظرم آدم خودش رو بکشه و اون دنیا عذاب بکشه بهتره تا اینجا تو این جهنم عذاب بکشه.
سلام اکثر شما ها دختر هستید ولی من پسرم من خیلی وقته به فکر خودکشی هستم.ولی فقط بخاطر مادرمه ک این کارو نکردم چون میگم. ک اگر بمیرم فقط مادرم عذاب میکشه.منتظر اینم ک مامانم بهم گیر بده ولی اون هیچ وقت ب من گیر نمیده من ی دادش دارم ک اون منو از زندگی زده کرده اون خیلی ب من فوش میده اون تو خانواده عزیز تره راستی من بچه بزرگه هستم و 16سالمه و اون از من 2سال کوچیک تره من از عشق انسان رو ب حیوان برده ام من ی کفتر بازم ک خیلیا اینو تو خانواده عاررر میدونن شاید من تو هفته یک بار و یک ساعت بیرون برم من 24ساعت پیش کفترامم واز داداشمم بهترن آقا اومدم یچی خلاصه بهتون بگم (اگر دلتون ب حال خودتون نمیسوزه ب حال مادر یا پدرتون ک بیشتر مادرتون بسوزه) من میدونن چندتا و چقد بخوری تو ارض 10دقیقه میری.ولی اگ دوست نداری اگ خواهر برادر خوبی نداری ی حیون بگیر حالا هرچی ک باشه ببین چقدر خوبه از خیلی از ب اصتلاح آدما خوبه.
من 17 سالمه از دست فشار های خانواده و جامعه به حدی به تنگنا اومدم که اگه اعتقات مذهبی نداشتم تا الان خودکشی میکردم.من هیچ دوستی ندارم.دوساله که با دوستام نرفتم بیرون.سه ماهه که هوای بیرون نرفته توی ریه هام.هیچ وقت اجازه ندادن با دوستام برم کافه یا پارک.همش میگن درس بخون.مامانم میگه باید از 6صبح تا 2شب درس بخونی.یه روز خواب موندم هفت و نیم بیدار شدم مامانم با جیغ و داد همه رو بیدار کردو دعوام کرد چرا دیر بیدار شدم.حتی نمیزارن فیلمم نگاه کنم...حتی نمیتونم بعد شام ده دقیقه بشینم باهاشون حرف بزنم.توی یکی از آزمونا رتبم توی شهر10 شد مامانم هنوزم داره میگه باید خجالت بکشی و روت نشه حرف بزنی...دوسشون دارم ولی خستم خیلی...کاش ایران به دنیا نیومده بودم...کاش..
من دختر ۲۸ ساله ایی هستم حالم از این دنیا که چرا به دنیا اومدیم چرا باید نبود عزیزترین کسانی تحمل کنم ندارم دیگه ندارم هر روز که میگذره حالم بدتره دلم میخواد برم پیش پدرم برم پیش داداش کوچولوم دیگه نمی خوام هیچی می خوام بمیرم همین همه اش قرص اعصاب می خورم دیگه کشش ندارم همه اش می گم بابا منم ببر ولی خودم باید برم پیشش هیچ کس درکم نمی تونه بکنه چون درد خیلی بزرگیه دلم برای بغلشون صداشون حرفاشون خندیدناشون تنگ شده بی نهایت بی تابم و بی تحمل در عرض ۶ ماه جفتشون از دست دادم حالا فکر می کنم نوبت منه که دیگه راحت بشم از اینکه هر روز ۱۰۰۰ بار آرزوی مرگ کنم برم پیششون
ارزومه بمیرم دیگه خستم از همه چی از دنیا آدماش همه خدام دیگه منو فراموش کرده من 17سالمه از موقعه ای که به دنیا اومدم همش زجر کشیدم درد کشیدم بی پولی بی کسی دیگه روانی شدم به خدا من آلانم زنده نیستم یه آدم مردم یه آدم بی بدبخت خدایا منو بکش
سلام من تو سختی زندگی نمیکنم و خداروشکر بهترین خونواده دنیا رو دارم ولی این زندگی رو نمیخوام
و دارم فقط ب خاطره عشقم زندگی میکنم و خیلی دوست دارم خودکشی کنم اما چون عشقم بعد از من عذاب میکشه و بدون من میمیره اینکار رو نمیکنم
من به پسر ۱۷ ساله ام و به فکر خودکشیم...
تنها چیزی که تونسته تا به امروز منو منع کنه از خودکشی،عقایدیه که دارم یا داریم
به فکر اینم که چرا نمیشه به خدا گفت چرا منو آفریدی؟!
اصلا آفریدی که چی بشه؟!
برینی تو این دنیامون بعد بگی صبر کنین همه چی درست میشه و اخرشم ما رو ببری بهشت و جهنم؟
بهشت واس خودت اصلا
من شاید نمیخواستم آفریده بشم،به کجا میتونم شکایت کنم،
ای خدایِ عادل؟
یه دخترم و ۱۳ سالمه خسته شدم
یه راهی بگین که راهیه بیمارستان بشم یه چند روزی اونجا باشم حساب کار بیاد دست همونایی که همش اذیتم میکنن
شاید با این کار یکم بترسن یکم ناراحت شن که البته بعید میدونم ولی در کل خسته شدم نمیخوام بمیرم چون از اینکه اون دنیا عذاب بکشم میترسم فقط میخوام راهیه بیمارستان شم تا اونی که ولم کرده یکم نگران شه شاید بفهمه که بدون اون نمیتونم
کاش بفهمی لعنتی کاش...!
واقعا استامینوفن هم آدم میکشه؟؟؟
چهل و سه سالمه.متاهلم و دوتا دختر نوزده ساله دو قلو دارم
هیچ دعایی از من پذیرفته نمیشه.خدا صدا مو نمیشنوه.بیکارم و بی پول زن و زندگی مو دوست دارم و به خاطر این شرایطم از شون خجالت میکشم.
یکی از دخترام ازدواج کرده و جهاز میخوادواون یکی هم دانشجو به
حتما بدون من خداصداشونو میشنوه.
سلام مخاطب عزیز گاهی وقت ها بزرگترها به خاطر درگیر بودن با مسائل و فشار های روزمره صبر و تحمل خود را از دست می دهند و ممکن است حتی به عزیز ترین افراد زندگی خود حرفهایی بزنند که قطعا در خلوت خود از گفتن آن پشیمان می شوند و این فقط مختص شما نیست اما به خاطر غرور ممکن است ابراز پشیمانی نکنند. هرچند ماهم در قبال آن ها مسئولیت هایی داریم و باید تا جایی که ممکن است از میزان فشار هایی که بر آن ها تحمیل شده کم کنیم و حسن نیت خودمان را در رفتار و گفتارمان به آن ها نشان دهیم. در آخر سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید و برای موفقیت خود در آینده تلاش کنید مطمئن باشید اگر به دنبال اهداف مثبت و دلخواه خود باشید اطرافیان از وجود شما لذت میبرند.
Mina
۱۵:۰۱ ۲۷ مرداد ۱۴۰۰
منم خیلی خسته شدم از زندگی دلم میخاد همین الان بمیرم اینقدر گریه کردم دیگه نا ندارم
بماند يادگاري از من دلايل خودكشي: بيكاري،بي پولي،افسردگي،شكست عشقي،بي هدفي،پوچي بازم بگم همه اينا دليل ميشه كه زندگي كرد نه؟؟؟؟
فقط اينو بدونه كه هيچوقت نميبخشمش سر قبرم هيچوقت نيا
تمام زندگیموسرقت کردن ۶۵میلیاردتومن خونه هاموزن وپسرودخترم بالاکشیدن ازخونه بدون هیچ دلیلی بیرونم کردن وچون سندبه نامشونه نمیتونم واردخونه بشم یکساله اواره ام پسرم هروقت میرمباچاقوازم پذیرایی میکنه دخترم سلام هم نمیده همه تلفنابلاک شدم هیچکس پادرمیونی نکردپدرزنم یک نزول خوره کثیفه ۹تابچه داره پسراخریش ۳۶سالشه کار خلاف کرد من فهمیدم به پدرش گفتم براش زن بگیره کل خانوادشون شدن دشمنم دیگه کم آوردم..
بچچچچچ تو اینارو از کجا یاد گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه جدی میگم
عزیز دلم ببین منم مثل تو از زندگیم خسته شدم
ولی دلیلی نمیشه که خودکشی کنم
عزیزم
باور کن خدا دوست ندارم تورو اینجوری ناراحت ببینه..
تو هنوز ۸ سالته کلی فرصت داری
من ۱۵ سالمه
میدونم، خودمم ازین نصیحتای مسخره خوشم نمیاد
ولی میدونی اگه خودکشی کنی چه بلایی سر اطرافیانت میاد؟
نکن عزیزم.. لطفا
میدونم شرایط سخته
منم تجربه کردم
زندگی پر از پیچ و تابه
ولی تو هنوز اول راهی
هرچی شد که ام نباید زرتی بزنه خودشو بکشه..
ببین فشار زندگی چقدر روی تو زیاده که تصمیم گرفتی همچین کاری بکنی...
اگه خودکشی کنی خدا اصلا ازت راضی نیستاااا
شرایط سخته میدونم، ولی اینکارو نکن
من هم میخوام خودم رو بکشم اگه تا الان نکردم از آخرت می ترسم بخدا اگه بدونم اونجا عذابم نمی دهند و به حال خودم منو بزارم حتما بی تردید خود کشی می کردم ولی چه کنم که خدا اونجا هم عذاب میده من نمی دونم چکار بکنم از دست این دنیا نه مشکلاتم درست میشن و نه می تونم خودم رو بکشم نه زندگی با من مهربون تر میشه و نه می تونم خودم رو بکشم و نه می تونم زندگی رو تحمل کنم موندم چکار کنم ای خداااااااااا به دادمون برس
۱۷ ساله
سلام اونایی ک میگید ما خسته شدیم و فلان قدر خودتونو بدونید تو هر خونه ای حتی خوشبخت ترین ادما هم دعوا هست همه دخترا با مادراشون دعوا دارن من دخترم و بیست سالمه رشته حقوق تو یه دانشگاه تو تهران قبول شدم یه عمل زیبایی کردم ولی خراب شد و من موندم و چیزایی که همه از دست دادم قیافمو خوشیامو زندگیمو جوونیمو هیکلمو موهامو یه ساله از خونه بیرون نرفتم میدونم باورش سخته ولی تروخدا قدر زندگیاتونو بدونید و برا منم دعا کنید من حتی یه ساله دلم واسه لباسام و عکسام و همه چی تنگ سده حتی دانشگاه یه بارم نرفتم من ممتاز مدرسه بودم الان یه ساله درسم نمیخونم یه ادم بدبخت شدم من قبلا هرروز بیرون بودم الان یه ساله خونم همه خونوادم پیر شدن از غم من اگه پیام و میخونید از ته دل برام دعا کنید شایدخدا به حرف شما گوش کرد
من میخوام بمیرم درسته که وضع مالیمون خوبه ولی خب مامان و بابام میون من و خواهر و برادرم فرق میزارن خب دلایل زیادی دارم که خب بمیرم
حالا میشه بگین که چند تا قرص استامینفون بخورم که بمیرم راستی سیزده سالمه
من ۱۵ سالم هس من میخوام خودمو بکشم چون دلیلی برای زندگی ندارم واسه عشق یا پسری نمیخواهم خودکشی کنم میخام بمیرم چون کسی منو تو خانواده نمیخواد اصلأ واسشون مهم نیستم کسی منو درک نمی کنه من تا حالا نه محبت از بابا دیدم نه از مامان
مامانم که اصلاً منو دوست نداره بابام همچنان هر وقت ناراحت باشم مامانم بجایی اینکه بیاد ازم بپرسه چه شوده دعوام میکنه من از وقت که بزرگ شدم همش غم دیدم حالت بیگید چنین کسی اومید برای زندگی داشته میتونه یه راهی رو بیگید تا بتونم راحت بشم
سلام
اون بچه های یازده تا هجده ساله که میخوان بمیرن خلی مسخرست.
زندگی هر چقد هم سخت بشه ارزش مردن نداره
اره آدم خیلی وقتا به خیلی چیزای بد فکمیکنه
دوس داره خیلی چیزا رو داشته باشن ولی ندارن
اخه قانون مسخره زندگی همینه
بدن آدم تا وقتی جوونه یا مخصوصا تو این سنین که گفتم خیلی مقاومه
با هیچی از پا درنمیاد
هنوز خیلی از چیزا مونده که باید تجربه کنین و به دست بیارن
چرخ زندگی همیشه میچرخه
همیشه به یک شکل باقی نمیمونه
یه روزی هم میرسه که از خودتون به خاطر اینکه دست به کار احمقانه نزدین تشکر میکنین
خودکشی همیشه منجر به مرگ نمیشه
خیلی وقتا یا بهتره بگم بیشتر وقتا ادمو زمین گیر و فلج نکنه که دیگه نمیشه مرد نه میشه زندگی کرد
علاوه بر بدی ها خیلی چیزای خوب تو دنیا هست که میشه بهش فکر کرد و به دستش آورد
برا همتون به زندگی خوب و سرشار از عشق رد آرزو میکنم
خیلی خوب میفهمم خود کشی چه هستی داره اما خود کشی هم تاوان داره من از دست همه خسته شدم حتا تو تنهایمم دعوا میشم
این دنیا خیلی بده بعضیا دارن راحت میخوابن بعضیام از صبح تا شب
ناراحتی قصه دارن
خود کشی الان راحته ولی بعداً تاوان بزرگی داره با خودم میگم اگه بمیرم دنیا کلا عوض میشه
وقتی بمیرم راحت میشم، چقد باید کار کنم، به کجا برسم، 36 سالمه، مجرد، همش زجر، طی 12 ساله گذشته بر اثر یه حادثه نصف بدم فلج شده، الان نمیتونم رانندگی کنم، درامد خوب داشته باشم، پدر ومادر که نداشتیم، فکر آیندم باشن، روبروم جز کویر وخار چیزی نیست، از خدا طلب آمرزش میکنم
هیچ امیدی واسه زندگی کردن ندارم
خسته شدم
بابام هی گیر میده
مامانم منو روانی کرده
دارم دیونه مبشم
یه بار ۳۰ تا قرص خوردم هیچیم نشد
میشه شما راهنمایی کنید چندتا بخورم
اخه میدونی برای خودکشی همیشه وقت هست
پس عجله نکنیم بذاریم زمان بگذره سالها بگذره شاید اتفاقای خوب افتاد
ببین دقیقا با توام تویی ک داری اینو میخونی بیخیال دنیا ، دنیا اصن براتون مهم نباشه چرا میخوای خودکشی کنی؟؟چون برا هیشکی مهم نیستی؟مگه بعد مردنت براشون مهم میشی؟؟نه مهم نمیشی چون اگه مهم بودی الان ب فکر خودکشی نبودی
چی شدن ..خسته شدم دیگه بسه اوففف
دلایل من در برابر دلایل بعضی از شماها بدتره
چون من هر چقدر تلاش میکنم نتیجه نمیگیرم مادر و پدرم به من امیدی ندارند من خودم ناامیدم ولی اونها هم روی زخمم نمک می پاشند و ناامیدترم میکنن
همه فکر میکنند من مقصرم ، نمیدونم چرا اونی که میخوام نمیشه خلاصه دیگ خستمممممم خلاصه افسرده شدم من باید تا کِی جون بکنم تا اونی که میخوام بشه؟؟
من بمیرمممم بهترررر از اینکه زنده بمونم
الان تمام اینهارو از عصبانیت و خشم میگم ولی دوسه بار خواستم خودمو بکشم ولی از جهنم میترسم و به خاطر مادرم این کارو نمیکنم و...... دیگ هیچی نگم داغونم خیلییی ناراحتم
همه اینها که گفتم برای درسمه من سال های گذشته معدلم ۲۰ خالص بوده امسال بدجور اُفت کردم فقط امسال خیلییییی بد بود درحالیکه من تلاش خودمو کردم از بس درسا سخت شده شاید برای سال آینده جبران کنم ولی فقط میخوام امسال تموووووووووم شه امسال جزو بدترین سال های عمرم بود چون شما باورتون نمیشه چه سختی هایی به غیر از درسم کشیدم که براتون نگم
اگر امسال تموم شه دیگ به خودکشی فکر نمیکنم حتی اگر ۵۰ سالمم بشه هیچ وقت یادم نمیره که ۱۵ سالگی چقدر بدبخت بودم ولی من خیلی دوست دارم از طرف خدا بمیرم ولی حالا که خدا دست به کار نمیشه منم دل و جرئت کشتن خودمو ندارم فقط میتونم در تنهایی هام زار زار گریه کنم و به تلاش های بیهودم فکر کنم
شطولین
خوفین
جیییییییییییییییغغغغغغغغغغغغغغ
تو رو خدا ببین ها چند نفر دنبال خودکشی و مرگ هستن
البته خودمم هستم جز این نفر ها
لطفا لطفا بگید چطور خودمو بکشم که راحت شم.
تا الان هزار بار با تیغ خودکشی کردم اما زنده موندم یه بار یک ماه تو کما بودم اما بازم زنده موندم
اما ایندفعه قصد دارم آروم جلو برم که واقعا بمیرم
پس لطفاً بهم بگید
سپاس گذارم
ممنونم
فقط ممنون کسی هستم که بهم بگه
★خودکشی ممنوع
راستش من خیلی احساس تنهایی میکنم مادرم همش منو دعوا میکنه و از طرفی داداشمو بغل میکنه و میبوسه.پدرم شبا وقتی خوابیم میاد خونه و تو مدرسمون هم چون من خیلی تنهام زیاد میخندم و حرف میزنم به خاطر همین همه ازم دورن.
من کسیو ندارم.دوستی هم ندارم.آیندهایی هم ندارم.
پس چه اهمیتی داره که بمونم.
من مامان بزرگمو میخوام.
میخوام برم پیشش اون دنیا تا دوباره بغلم کنه و بگه گریه نکن تو منو داری
توروخدا بگید چه قرصی بخورم؟
تو فیلما که خواب آور میخورن
ادم رو نمیکشه حتی در دوز بالا
فلج میکنه و مشکل مغزی میاره
من فلج نشدم اما با کلوناز خودکشی کردم دچار مشکل مغزی شدم حالا باید بایه چیز بهتر خودکشی کنم
آسپرین
چی باعث میشه که به خودکشی فکر کنین؟
بیتوجهی اطرافیان ،اینکه یکی ولت کرده رفته، یا مشکلات خانوادگی :(
واقعا ارزششو داره؟
این زندگی تو هست نزار کسی خرابش کنه
بجای اینکه بخاطر یکی دیگه به مرگ فکر کنی بخاطر خودت زندگی کن و آینده ات رو بساز
شاید این حرفا برای کسی که تو تاریکی غرق شده مهم نيست ولی من سعی کردم که روشنایی رو هم نشونت بدم♡
الان دیگه انتخاب با خودتون هست
♡ :)
از وقتی که بابام رفته به فکر خودکشیم
از مامانم بیزارمممممممممم
به خاطره مامانم افسردگی شدید گرفتم ولی مامانم اصلا اهمیت نمیده
مامانم و بابام از هم جدا شدن
من با مامانمم
دلم می خواد بمیرم
انواع قرصارو خوردم
حتی خواستم رگمو بزنم ولی نشد اخه بعد که زنده بمونم مادرم
میکشه منو که چرا این کارو کردم
دوبار از خونه رفتم بیرون تا قرص بگیرم برای مرگ دوبارشم
گفته که باید نسخه داشته باشی
دیگه نمیدونم چیکار کنم
استامینوفن هم 20 تا خوردم هیچیم نشد
هیچیه هیچی
فقط قرص لورازپام و تریازولام و برنج باعث مرگ میشه
همین (ᗒᗣᗕ)՞
من جوادم 14 سالمه کلاس هشتم
نه پولی تو جیبی دارم نه چیزی حتی لباسای 2 سال پیش رو میپوشم.
پدرم 2 زن داره پدرم هیچ پولی به من یا خانوادم نمیده واقعا خسته شدم از 12 سالگی کار میکنم الان خواهرم میخواد عروسی کنه ولی پدرم جهیزیه نمیده و خواهرم داره بدون جهیزیه میره خونه شوهرش و من دیگه صبری ندارم پدرم نزدیکای 20 باغ انگور داره درامد سالیانش 13 میلیون ولی من با 2 خواهر مادرم و 2 تا برادم میریم کار میکنیم تو باغش دیگه صبر هیچی رو ندارم من الان هیچی جز یه موبایل 1 میلیونی ندارم پدرم با زن دومش خیلی خوش ما تو خونمون هیچی واسه خوردن نداریم من برادرام میریم کار میکنیم
من دیگه خسته شدم من هیچ لباسی واسه پوشیدن در خانه ندارم و پدر عوضی همیشه داخل فضای مجازی ول میچرخه خودم شبا گوشیش رو نگاه میکنم میبینم که بایه زن صحبت میکنه وای خدا
تو شب عروسی خواهرم پدرم نبود ه اینم زندگی منه خوبدیگه خسته شدم دیگه نمیخوام زندگی کنم کت و شلوار دامادی خواهرم رو من خریدم خودم برادرام جهیزیه خریدن ولی پدرم با کلی پول کاری نکرد
مامانم خوب بود دوسم داشت نمیدنم چیشد دیگ نخاس بمونم پیشش پرتم گرد بیرون
بابام یه ادم روانی عقده ایی خسیس
هیچی واسش مهم نس
هرکاری میکنه منت میزاره
هر کسی هر چی میگه باور میکنه میاد اذیتم میکنه
میره سر کار
من تنها خونه
باید برم پیش مامان بزرگم
اونا هم منت میزارن سرم
هیچ کس
هیچ کس منو نمیخاد
نمیدونم چیکار کنم
کن اصلا از ژندگیم راضی نیستم ای کاش به دنیا نمیومدم اصن از این دنیا ادماش همچی متنفرم کلااا از همه بدم میاد در کل هیشکی ام درکم نمیکنه واقعااا نمیکنه واقعااا نمیکنه
عین خودم
ولی زندگی رو دوست ندارم
نمیخوام زنده باشم
جسم خودمه بدن خودمه رو ح خودمه نمیخوامش
وقتی جایی زندگی میکنی که بی توجهی بهت میکنن دوست ندارن پسر سالارن و دختر نمیخوان و هزاران بار برای کشتنت تلاش کردن وقتی واسه پسراشون میلیارد میلیارد خرج میکنن بدون منت ولی کوچکترین چیزی برامون میخرن بعد سال ها سرمون منت میذارن و اگه کاری کینم که خوششون نیاد تهدید میکنن و آزمون میگیرن چیکار کنیم ما ها کمبود محبت داریم یه جا خونده بودم اکه به یه دختر کمبود محبت کنی هرکسی با یه جمله ی کوچیک میدزدتش چون محمبت کم داره عشق کم داره دلم میخواد برم دیگه نباشم چون فکرم نکنم هیچ کس حتی ناراحت هم بشه از مردنم من سه ماه تمام از افسردگی بیمارستان بستری بودم حتمی یه نفر هم نیومد ببینه چمه هیچکی فقط دوستام اومدن ده نفر از دوستام سه ماه مثل پروانه دورم میچرخیدن بدون ترحم ولی چیکار کنمم آرزومه یه باز از زبون پدر و مادرم بشنوم دخترم همین فقط دخترم درخواست کمی هست از زمان بچه کی هم مادربزرگم بزرگم کرد که از دنیا رفت و کمبود شدم بیام پیش اینا
فقط باید با درس و مشق و دوستان سرم رو گرم کنم
فقط یه چیز میخوام چند تا ورق از کدوم قرص بخورم که بمیریم
همین
توقع زیادی نیست شما یه نوجوان رو از درد و بدبختی و عذاب خلاص کردین والا که ثواب داره
خسته شدم از زندگی کردن
بگو چندتا قرص بخورم کارم تمومه!!!!!!!
از بچگی فقط بی توجهی و بی محبتی دیدم یه داداش دارم 17سالشه و همه خیلی اونو دوسش دارن ولی منو ندارن و....خیلی داستان زندگی من طولانیه من میخوام خودکشی کنم امشب برام هیچی مهم نیست دیگه از نظر من یه ورق رو بخوریم میمیرم هر چی بیشتر بهت
امید وارم خدا کمک هممون کنه هممون
واقعا همه درد دارن دردای خیلی عمیق من دخترم ۱۳سالمه از بچگی سختی کشیدم درد کشیدم بخاطر خانوادم چون به جرم دختر بودن اذیتم میکنن چون دخترم نمیتونم جایب برم چون دخترم نمیتونم با دوستام برم بیرون و.....
اینا دیگ عادی شد برام دگ همه چی برام تکراری بی اهمیت شد همونجور ک گفتم مص ی مرده متحرک من از درون مردم خیلیا درداشون بزرگتر از دردای من درسته ولی هرکی واس خودش ی درد داره
من ی بار قرص خوردم ولی فقط بالا اوردم هیچیم نشد
برای ثابت کردن به پدر و مادر راه های بهتری وجود داره خوردن قرص اگر هم باعث مرگ نشه حتما عوارضی در بدن شما ایجاد میکنه که آرزو می کنید کاش راه بهتری و انتخاب کرده بودید ممکنه کور بشید یا فلج یا ... به نظر شما ارزش دارد؟
بهترین راه اینه که از کسی که روی پدر و مادرتان تاثیر میگذاره یا یک مشاور بخوایید تا با اونها صحبت کنه و اونها رو متوجه کنه که فشار زیادی و تحمل می کنید .
واقعا از یه دختر سیزده ساله چه انتظاری دارن اونا میدونن من از از
ازدواج متنفرم و واقعا خالم بد میشه اما بابام گفت یه بار دیگه بشنوم مامانتو یا داداشتو اذیت کردی هر کی بیاد میدمت بره تو چشمام پر خونه از بس گریه میکنم اما انگار فقط اینس که حاله هراب منو میفهمه دوست های صمیمی زیاد دارم اما هیچکدوم از حال من خبر تدارم به علاوه یک اضافه وزن دارم که همیشه مامانم میگه کاش مثله اون دوستت انقدر خوشگل بودی یا مثله فلانی انقد خوشتیب بودی مگه دسته من بوده که چه شکلی باشم
دوران بارداری به دلیل تغییرات هورمونی با تغییرات حالات روحی افراد همراه هست. قطعا والدین شما قلبا شما را دوست دارند اما ممکن است هراز گاهی با حرف هایی که دلیل نیست واقعیت داشته باشد شما را برنجانند این اتفاق معمولا در اکثر خانواده ها می افتد مهمترین مسئله در حال حاضر این است که شما برای خودتان احترام قائل باشید و با رفتار مثبت همدلی و موفقیت هایی که کسب می کنید احساس مثبتی برای خود ایجاد کنید درست است که زندگی ما با دیگران خصوصا اعضای خانواده گره خورده و تاثیر رفتار آن ها برای ما ممکن است گاهی قابل تحمل نباشد ولی این دلیل نمی شود که به خاطر حرفای دیگران غصه بخورید و ناامید شوید بسیاری از افراد موفق کودکی و نوجوانی بسیار سختی را گذراندند اما همین امر باعث شد تا فرد قوی و موفقی شوند قطعا آینده پیش روی شما هم همینطور خواهد بود ، البته مورد شما قابل حل است فقط کافی ست بدون جنجال با همدلی با پدر و مادر خود صادقانه صحبت کنید و سعی کنید برخی رفتارهایشان را بپذیرید مثلا مادر من کمی اهل چشم و هم چشمی است و من این را میدانم پس نباید خودم را ناراحت کنم چون این مشکل از اوست نه من ! یا پدرم زود قضاوت می کند پس این مشکل من نیست سعی کنید صرفا به خدا اعتماد کنید و ارتباط خود را با او محکمتر کنید مطمئن باشید اتفاقات درخشانی برای شما خواهد افتاد. ممنون که مارا همراهی میکنید.
اوضاع خیلی خیطه
خدایا به دادمان نمی خوای برسی؟
و دارم فقط ب خاطره عشقم زندگی میکنم و خیلی دوست دارم خودکشی کنم اما چون عشقم بعد از من عذاب میکشه و بدون من میمیره اینکار رو نمیکنم
تنها چیزی که تونسته تا به امروز منو منع کنه از خودکشی،عقایدیه که دارم یا داریم
به فکر اینم که چرا نمیشه به خدا گفت چرا منو آفریدی؟!
اصلا آفریدی که چی بشه؟!
برینی تو این دنیامون بعد بگی صبر کنین همه چی درست میشه و اخرشم ما رو ببری بهشت و جهنم؟
بهشت واس خودت اصلا
من شاید نمیخواستم آفریده بشم،به کجا میتونم شکایت کنم،
ای خدایِ عادل؟
یه راهی بگین که راهیه بیمارستان بشم یه چند روزی اونجا باشم حساب کار بیاد دست همونایی که همش اذیتم میکنن
شاید با این کار یکم بترسن یکم ناراحت شن که البته بعید میدونم ولی در کل خسته شدم نمیخوام بمیرم چون از اینکه اون دنیا عذاب بکشم میترسم فقط میخوام راهیه بیمارستان شم تا اونی که ولم کرده یکم نگران شه شاید بفهمه که بدون اون نمیتونم
کاش بفهمی لعنتی کاش...!
چهل و سه سالمه.متاهلم و دوتا دختر نوزده ساله دو قلو دارم
هیچ دعایی از من پذیرفته نمیشه.خدا صدا مو نمیشنوه.بیکارم و بی پول زن و زندگی مو دوست دارم و به خاطر این شرایطم از شون خجالت میکشم.
یکی از دخترام ازدواج کرده و جهاز میخوادواون یکی هم دانشجو به
حتما بدون من خداصداشونو میشنوه.
وگرنه زندگی که من دارم اصلا جالب نیست
فقط اينو بدونه كه هيچوقت نميبخشمش سر قبرم هيچوقت نيا
ممنون میشم بگید
نه جدی میگم
عزیز دلم ببین منم مثل تو از زندگیم خسته شدم
ولی دلیلی نمیشه که خودکشی کنم
عزیزم
باور کن خدا دوست ندارم تورو اینجوری ناراحت ببینه..
تو هنوز ۸ سالته کلی فرصت داری
من ۱۵ سالمه
میدونم، خودمم ازین نصیحتای مسخره خوشم نمیاد
ولی میدونی اگه خودکشی کنی چه بلایی سر اطرافیانت میاد؟
نکن عزیزم.. لطفا
میدونم شرایط سخته
منم تجربه کردم
زندگی پر از پیچ و تابه
ولی تو هنوز اول راهی
هرچی شد که ام نباید زرتی بزنه خودشو بکشه..
ببین فشار زندگی چقدر روی تو زیاده که تصمیم گرفتی همچین کاری بکنی...
اگه خودکشی کنی خدا اصلا ازت راضی نیستاااا
شرایط سخته میدونم، ولی اینکارو نکن
۱۴سالمه
چند تا استامینفون بخورم؟
۱۷ ساله
حالا میشه بگین که چند تا قرص استامینفون بخورم که بمیرم راستی سیزده سالمه
مامانم که اصلاً منو دوست نداره بابام همچنان هر وقت ناراحت باشم مامانم بجایی اینکه بیاد ازم بپرسه چه شوده دعوام میکنه من از وقت که بزرگ شدم همش غم دیدم حالت بیگید چنین کسی اومید برای زندگی داشته میتونه یه راهی رو بیگید تا بتونم راحت بشم
من بمیرم خیلی عذاب میکشه
ولی خانوادم دارن منو عذاب میدن
من یا شوهرم؟!ツ
اون بچه های یازده تا هجده ساله که میخوان بمیرن خلی مسخرست.
زندگی هر چقد هم سخت بشه ارزش مردن نداره
اره آدم خیلی وقتا به خیلی چیزای بد فکمیکنه
دوس داره خیلی چیزا رو داشته باشن ولی ندارن
اخه قانون مسخره زندگی همینه
بدن آدم تا وقتی جوونه یا مخصوصا تو این سنین که گفتم خیلی مقاومه
با هیچی از پا درنمیاد
هنوز خیلی از چیزا مونده که باید تجربه کنین و به دست بیارن
چرخ زندگی همیشه میچرخه
همیشه به یک شکل باقی نمیمونه
یه روزی هم میرسه که از خودتون به خاطر اینکه دست به کار احمقانه نزدین تشکر میکنین
خودکشی همیشه منجر به مرگ نمیشه
خیلی وقتا یا بهتره بگم بیشتر وقتا ادمو زمین گیر و فلج نکنه که دیگه نمیشه مرد نه میشه زندگی کرد
علاوه بر بدی ها خیلی چیزای خوب تو دنیا هست که میشه بهش فکر کرد و به دستش آورد
برا همتون به زندگی خوب و سرشار از عشق رد آرزو میکنم
این دنیا خیلی بده بعضیا دارن راحت میخوابن بعضیام از صبح تا شب
ناراحتی قصه دارن
خود کشی الان راحته ولی بعداً تاوان بزرگی داره با خودم میگم اگه بمیرم دنیا کلا عوض میشه
خود کشی مثل جر زدن وسط بازیه
وقتی دستت خوب نیومده بقیه رو ول کنی بری بی هیچ توضیحی صبر کنید بُر بخوره شاید دست بعد خوب اومد :)