من ۱۴سال دارم واززندگی سیرشدم به دلیل بی توجهی که ازاطرافیام دارم به دلیل زشت بودنم میخام خودموبکشم ویه سوال دارم بایدچندتاقرص بخورم که بمیرم آخه میدونین من توروستازندگی میکنم واگه خودکشی کنم ونمیرم آبروم میره تاحالاچندباردستموتیغ زدم رودستام پرازردتیغه کمکم کنیدکه خدابهتون کمک کنه
مژگان خانم شما مطمئن هستین چون من چند بار قرص خوردم و نمردم اگه مطمئنین من بخورم تا راحت بشم،والا چهره زشتی دارم و همه مسخرم میکنن و نمیتونم جایی برم زندگی واسم خیلی سخت شده و حتی خانواده خودم هم مسخرم میکنن میخوام زودتر تموم بشه.کسی اگه میتونه راهنماییم کنه.شاید ایندفعه طناب دار رو امتحان کردم
خسته شدم از زندگی کاش امشب شب آخرم باشه. لعنت ب اونایی ک باعث این بدبختی من شدن. خدا ازشون نگذره. فقط دلم ب حال خانوادم میسوزه. وگرنه مرگ لذتش بیشتر از زنده مونده
من22سالمه فهمیدم همه چی پول نیست پول خوشبختی نمیاره باکسی باشی که دیگرانوبه توترجیح بده خسته شدم از زندگی یبارم کما رفتم بعدسه روزبهوش اومدم فقط دلم برای خانوادم میسوزه چون یه همکلاسیم فوت کردخانوادش داغون شدن شکستن دل مادرشوبا
چشمام دیذم
ولی همه ما دردهای مختلفی داریم ولی وجه مشترکمون خودکشی است خیلی دوس دارم بمیرم چون بود نبود من برای هیچکس مهم نیست دارم تو درداهم غلت میزنم هیچکس صدام نمیشنوه هرشب با چشمای اشکی میخوابم به امید اینکه دیگه بیدار نشم نمیدونم خدا کجاست یا اصلا مارو اونم مبینه یا نه ولی از ناراحتی بند بند بدنم درد میکنه التماست میکنم تمومش کن بذار بیام پیش خودت
منم مثل شما از کل زندگی بریدم بچه دارم اما زندگی ندارم خیلی خسته ام اززندگیم فکرکنم خدا اصلا منو نمیبینه خیلی دعاکردم نمیدونم چراخدا جوابمو نمیده تاوان کدوم گناهه که پس میدم نمیدونم فکرنمیکنم کسی زندگیش بدتراززندگی من باشه به هیچ کسی هم نگفتم خودکشی اشتباهه حتی اونایی که خودکشی میکنن خدا بهشون میگه صبر میکردی ببینی ورق آخر زندگیتو چجوری نوشتم من ۱۸ساله صبر کردم که این ورق آخرو ببینم تاحالا ندیدم اما راهی هم بجز این نداریم مرگ مرگ مرگ
بذارین کسی که به شما اجازه ی حیات داده،قشنگ ترین پایان رو هم براتون رقم بزنه.حتی اگه پایانش قشنگ نباشه اون کسی که داره این کار و می کنه خداست!و هیچ حرفی روش نیست!
فقط به خدا اعتماد کنید و همیشه با هر احساسی خدارو صدا بزنید.
گاهی وقتا که یهویی حالمون خوب میشه الکی نیست،مطمئن باشید خداست!
خودتونو بهش نزدیک کنید،تفسیر قرآن و بخونید خیلی بهتون کمک می کنه.مهم نی مذهبی باشی یا نه ولی قول میدم مؤثره! امتحانش که ضرر نداره.
حتی اگه کسی مارو دوست نداشته باشه حتی نزدیک ترین افراد،مهم خداست!کسی که مارو خلق کرده،کسی که همیشه باماست.هیچکسی همیشه با ما نیست اما اون همیشه هست.چی از این قشنگتر؟
به خدا اعتماد کنید و از همدیگه ساده رد نشین.
فکر کنم اگه چیز دیگه ای بگم شعاری باشه ولی...تو این دنیایی که پر از حس بده،هر کسی قهرمان خودشه.همه ما یه چیزایی و گذروندیم.اگه به خودمون بود تا الان صد بار خودمون و نابود کرده بودیم!!!ولی چرا نشد؟چون خدا نخواست!چون اونه که میدونه.
بهش اعتماد کنید و نزدیکش شین.
من دنبال راحت شدن هستم خسته شدم از این دنیا کثیف من هتا قرص برنج خریدم ۵تا ۱۰بسته استامينوفن خریدم من آنقدر خستم این روزها باید خودمو خلاص کنم ۳۴ سالمه هیچی ندارم فقط مرگ دارم کی و کجا بخورم خلاص بشم هدا ما نگاه نکرد خیلی نارحتم چرا ما باید
من تازه ۱۴ سالمه هوفففف چرا راهی نیس ک واقعا آدم رو بکشه اخههه چرا هرچی میگردم پیدا نمیشه چرااا چرا راه درستشو نمیزارین چرا اسم قرص رو نمیزاریننن چراااا اخههه پس این گوگل به چه دردی میخورههههه
25 سالمه
بمدت هفت سال تقریبا اکثر داروهای اعصاب و روان رو مصرف کردم ولی هیچ فرقی نکردم مشکل ژنتیکی دارم. با این وجود فرستادنم خدمت اونم زندان حال اینکه کلی دوندگی کردم که واجد شرایط خدمت نیستم. خلاصه تو خدمت کلی اعدام و جرم و جنایت با چشمای خودم دیدم و مجبور شدم فرار کنم منو بستری کردن بیمارستان روانی. توصیه میکنم هیچ وقت بیمارستان روانی نرید که کارتون رسما از ثانیه اول تمومه. الان هم یک سال هر روز دارم میرم پی کارهای معافی که کلا بی نتیجست. خلاصه هر روزم عذابه روزی تا ده تا کلونازپام مصرف می کنم تا لاقل یکم حواسم پرت بشه ولی بی فایدست. دارو های اعصاب هم که کشنده نیستند حتی توی دوز بالا برا همین دنبال سیانور می گردم دیگه هیچی برام مهم نیست هر نفسی که میکشم درد خالصه
دیدن همه نوشتها اینجا حالمو چن برابر بدتر کرد و اگه منم مردم یا زنده نبودم باعثش این کشور و بی پولیو فقر و هزاران مشکل فرهنگ خانوادهاس که منو وادار کرد ب این کار
میدونین چیه ؟
میدونین دلم چی میخواد؟
من فقط دلم میخواد یه جای اروم بدون دردسر بدون نگرانی بدون سرو صدا بدون دعوا بدون چیز بدی ، تاریک و تمیز به زندگیم ادامه بدم هیچ استرسی از آینده ام نداشته باشم ، حرفهای بقیه رو تحمل نکنم
یه جایی که بتونم آروم باشم اون حس آرامش رو درک کنم خوشحال باشم ، تنها باشم لطفاً حرکتی میدونه چجوری میشه صددرصد خودکشی کرد و مرد بیاد بگه ، من تحملشو ندارم دیگه بسه دیگه نمیکشم خودکشی بدون درد و صددرصد رفتنی :)
من خیلی بدبختم شوهرم الکلی هروقت میادخونه اربده میکشه تحقیرم میکنه به من میگه توکارگربچمی نه مادرش توهین وتحقیربالاترازاین هم داریم یه حرفایی میگه نمیتونم به زبون بیارم یادآوری میشه برام بهم میریزم فقط خستم بخاطربچم دارم تحمل میکنم ای کاش خدامنوهم ببینه
کسانی ک میخوان خودکشی کنن باید بیست تا دونه استامینوفن رو پودر کنن بریزن تو اب یا چایی بدن بالا من خودم امتحان کردم و جواب گرفتم و بدون درد مردم این پیام رو هم دارم از عالم برزخ میدم
اون دنیا شاید بهتر باشه واسه منی که افسردگی داشتم و حالم خوب شد تا با یه دختر آشنا شدم که عاشقش بودم ولی بهش نرسیدم و دوباره افسردگی اومد سراغم چند ساله که این مشکلو دارم ولی خب بسمه دیگه . دیگه بریدم تا الان بخاطر خونوادم صبر کردم ولی خب دیگه رفتنی شدم .✋
من میخام خودکشی کنم چون خانوادم زندگیمو سیاه کرده تموم بچگیمو با صدقه ی مردم زندگی کردم بابام نزدیک ۵ بار ورشکسته شده هنوزم طلبکارا دنبالشن خونمونم از شهر انتقال داده تو ی روستا و اون مکان کاملا خرابست و اصلا منو زندونی کردن
منم دلم میخواد خودمو بکشم ولی بخاطر بچه هام نگرانم،۱۵ساله ازدواج کردم شوهرم ۱۱ سال از من بزرگتره از همون اول باهام بدرفتاری میکرد،اما من تحمل کردم گفتم درست میشه،بعد فهمیدم بهم خیانت کرده الانم تا حرفی میزنم یا اعتراض میکنم میزنه تمام وسایل خونه رو میشکونه،به منم تهمت میزنه تا خفه بشم و حرف نزنم،واقعا خسته شدم
لعنت به اون آدم هایی که تمام روزهایی که ما داشتیم سختی میکشیدیم اونا داشتن و الانم دارن عشق وحال میکنن با ناحق کردنو نامردی هاشون این روزارو برای همه ی ما ساختن که ما داریم این فکرای بد رو راجب خودمون میکنیم.من خودم خسته ی خسته های عالم هستم ای داداشام ای خواهرای من .تروخدا بخاطر اینکه روی این آدما روهم کم کنیم چشماتونو بازتر کنید بجنگید برای زندگی ما پیروز میشیم بالاخره و حقمونو از این طبیعت میگیریمو اون آدم بد های زندگیمون و سرنوشت بد رو زیرپاهامون له میکنیم مثل سوسک و بهشت قشنگ خودمونو بدون هیچ انرژی منفی میسازیم
۱۶ سال کوفتی تحمل کردم ، این دیگه آخرین روزه بدنم از شدت کتک هایی که خوردم درد می کنه. شما من رو وادار کردید پس هیچ حقی ندارید بابتش ناراحت بشید مخصوصاً تو مامان....
خخخخخخخ
دوست عزیز من ۲۰۰ تا الپرازولام۱ میل و ۲۰۰ تا کلونازپام ۲ میل و ۳۰ تا کدعین و ۲۰ تا ترازدون خوردم .بعد ۱۴ ساعت منو بردن بیمارستان .۵ روز تو icu بیهوش بودم
خواستم بگم با قرص خودکشی نکنید احتمال مرگ خیلی کمه .ممکنه عوارض بدی داشته باشه .البته واسه من نداشت.
خودم دنبال یه راه دیگه ام خلاصه سراغ قرص نرید
ناشناس
۲۰:۰۹ ۲۱ خرداد ۱۴۰۱
سلام منم اومدم اینجا دیدم همه نوشتن گفتم بزار منم بنویسم حالا هرچند ک برا کسی مهم نی یه دخترم ۱۷سالمه پدرم معتاده دیووونمون کرده دیگه از دستش نمیدونیم چیکار کنیم هرچی داریو و نداریم میکشه حتی پول نون شبم برامون نزاشته خیلی گیر کردیم همش دعوا همش دعوا گریه های مامانمو همیشع از دست اعتیاد بابام میبینم بریدیم دیگه خونه نمیاد اصن مارو کرده تو یه چهار دیواری و ولمون کرده ب امون خدا اصن براش مهم نیستیم حالا شاید خیلیاتون درک نکنین ولی حسرت یه زندگی مثل مردم مونده رو دلمون همین امروز با بابام دعوام شد با کتک و اشک چشم منو فرستادن سر جلسه امتحان :) شاید این روزا یه جوری خودمو از دست این وضع خلاص کردم
سلام خیلی سخت منم شوهرم معتاد همه چیز میزنه سنتی و صنعتی اصلا آسایش ندارم هرلحظه از خدا طلب مرگ می کنم همه میگن بچه بیار خوب میشه ولی من میگم اون بچه پاسوز میشه جواب اون وچی بدم شرمنده اش میشم وقتی بگه چرا منو اوردی تو دنیایی که اینجوری
Ali
۱۱:۴۳ ۰۷ خرداد ۱۴۰۱
این زندگی دیگه ارزششو نداره چیزی منو ب زندگی نگه نمیداره ترس از مردن و نمردن از درد کشیدن هنگام مرگ ای کاش میشد ک نبودم ....
بیزار شدم از این زندگی میخام بمیرم هیچکس تو این دنیا منو دوست نداره حتی مادرم دوسال نامزادم نامزدم منو اصلن دوست نداره خونوادشم از من خیلی بدشون میاد دیگه هیچ امیدی به این زندگی ندارم برای همون مرگ بهتره از اینهمه رنج ناراحتی هر روز گریه هر روز ناراحتی واقعا دیگه خیلی خسته شدم از این زندگی کثیف نه همدردی دارم که بشینم براش تعریف کنم یکم راحت تر بشم من هیچکسو ندارم برای همون مردن بهترین راه
بابا تورو خدا یه نفر بهم بگه چه قرصی بخورم مرگم حتمی شه . حد اقل بهم بگین چنتا استامینفون بخورم تا مرگم حتمی شه بگین لطفا خیلی خستم از این زندگی
ناشناس
۰۸:۱۳ ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱
استامنیفن میکشه
امین
۱۹:۱۱ ۱۵ فروردين ۱۴۰۱
چرا باید زنده بمونیم وقتی همه چی برامون ارزوعه . ماها فقط با یه مشت رویا پوچ زنده ایم . مرگ خوبه . دوماه پیش دوستم سکته کرد راحت شد منم همش نارحتم چرا قسمتم نشده . بالاخره یا باید خودش بیاد یا ما بریم سراغش. وقتی پدر ومادر ها مارو به دنیا میاوردن معلوم نبود چه فکری می کردن . کبوتر هم باشه اول شرایط رو مساعد می بینه بعد بچه دار میشه بعدم پرواز رو یاد جوجه ها میده . ماها رو تو یه بیابون ول کردن پرامونم چیدن. لعنت به هرکی که مارو تو اوج جوونی داغون کرد!
چرا دختر بودن انقد سخته؟
چرا نمیتونیم ی زندگی اروم داشته باشیم
چرا بیرون نمیتونیم بریم؟
چون دختریم((((((((((:
بابا بیمولا مام ادمیم خسته میشیم از این زندگی تکراری
هیییی گایز
میدونید بعضی موقع ها آدم اونقدر ظرفیتش تکمیله که فقط منتظر کوچک ترین تلنگری برای پایان دادن به زندگیشه
اهل پند و نصیحت نیستم آدم آنچنان مذهبیای هم نیستم ولی شماهایی که الان اینقدر از زندگیتون بدتون میاد و دوست دارید تموم بشه بفکر این هستید که حداقل قبل مردن یه روز رو واقعا زندگی کنید؟پس این همه سال زندگی کردید که به چی برسید؟
امید بوده که تا الان مانع شما شده
همه ما ته ته دلمون هنوزم یکم امید داریم. امید به بهتر شدن شرایط
امید به چرخیدن روزگار بر وفق مراد ما
لطفا فقط یکم به خودتون استراحت بدید
بعد از خودکشی روح در آرامش نیست ، کاری به بهشت و جهنمش ندارم
خودکشی شما روی زندگی اطرافیانتون خیلی تاثیر میذاره خیلی خیلی زیاد
لطفا نه خودتونو نابود کنید نه بقیه رو
تنها کاری که میشه الان کرد امید داشتن و ادامه دادنه
بیاید فقط تحمل کنیم
من خودم یک نوجوان هستم زندگی سختی دارم ولی نمیتونم تمومش کنم من باید حداقل قبل از مرگم یک روز رو واقعا زندگی کنم این حق منه
مشکلات زیادن اما قابل حل اگه از خانواده ناراحتید اگه از زندگیتون راضی نیستید دنبال حل مشکل باشید
امیدوارم که همه موفق باشید براتون بهترین ها رو آرزومندم
سلام
من ۱۳سالمه و واقعا از این زندگی خسته شدم بیست چاری فقط ب درودیو ار نیگاه میکنم اجازه بیرون رفتنم ندارم تنها دل خوشیمم تو دنیا ی تبلت ک راه به راه مانو میگن این تبلت و بزار کنار یا بدش ب برادرت یکم بازی کنه .
برادرم ۹ سالشه و خیلی خیلی خیلی رو مخه یعنی روانیم کرده روانیم میکنه ب قدری ک ی کلمه دهن میخواد باز کنه نکرده بهش میگم ساکت شو زبونشم خیلی درازه هرجا بخواد میره هر کاری بخواد میکنه هرچی میخواد میگه ب زندگیم گند میزنه و منم نمیتونم هیچ غلتی بوکنم چون اون کوچیک تره و پسره و چون پسره عزیز دور دونس اون هرچقدر فحش بده کاره اشتباهی انجام بده و... مهم نیست اون ی پسره و حق داره شیطون باشه و جالب اونجاست ک اون تو غلتی میکنه مقصر منم درس نمیخونه تقصیر کیه؟ من بد حرف میزنه مقصر کیه من چرا چون من نصیحتش نمیکنم چون من بهش نمیگم درس بخون اون هر کاره درست یا غلطی بکنه تشویق میشه و اون کسی که سرکوفت میخوره منم نمراتم خیلی خوب بودن اما هیچکس تشویقم نکرد هیچ میگفتن بیشتر بخون باید ب برادران یاد بدی ، یکمم عصبی میشم میگن تو دختر بزرگی هستی دیگه نمیشه من بزنمت حی میخوام نزنمت یکاری میکنی ک مجبور میشم.
تو زندیگم هیچکس ب وضعیت روحیم توجه نمیکنه اینکه همیشه قبل از خوابم چقدر اشک میریزمو چقدر مرگمو صحنه سازی میکنم چقد ب روش هایی برای کشتن خودم فکر میکنم میکنمو فقط ی خودم میدونم ی خدا
اینکه چقدر ازخودم متنفرم رو خودمو خدا میدونیم
من واقعا ازا ین دنیا خستم
دستام از بس که خودمو نگه داشتن بریدن
واقعا دیگه نمیتونم ادامه بدم
من دوست دارم زندگی کنم دوست دارم دنیارو ببینم دوست دارم بخندم
اما ن تو این دنیایی که همه نقاب تو دستشونه
۱۹ سالمه ۹ سال پیش مادرو پدرم از هم جداشدن بماند ک قبل طلاق هم دعوا های غیر قابل تحملی داشتن هردوشون الان ازدواج کردن پدرم دیگ به من توجه نمیکنه و خانواده جدیدشو دوست داره مادرمم هر از چند گاهی منت میزاره ک باید بدمت دست بابات با شوهر مادرمم رابطه خوبی ندارم ۳ ساله با یک نفرم اون هم نمیتوادمنو دیگ میگ ک دیگ همو نبینیم و تموم شه حسابی دلم شکسته ولی بازم امید دارم به به خوشبختی من ایندمو میسازم درسته خیلی شکستم خیلی خستم و الان فقط تونستم نصف مشکلاتمو بگم ولی امید داشته باشین شماها خودتونو دارید هرچقدر تنهایید ولی خودتون خودتونو دارید میدونم خیلی سخته واقعا سختههه ولی تموم سعیتونو کنید ک اینده رو درست کنیدشما میتونید درستش کنید منم میتونم فقط باید دباره به خودم ایمان بیارم ک چه مشکلاتی و پشت سر گذاَشتم و چه رنج هایی و تحمل کردم الان ک فک میکنم ک چه مشکلاتی و پشت سر گذاشتم متوجه میشم ک این هارو هم میزارم اگ بابام دوسم نداره چون نداره اگ عشقم دیگ منو نمیخواد چون دیگ نمیخواد ولی من خودمو میخوام خودم به خودم احتیاج دارم خودم باید خودمو بخوام خودم ک خودمو دوست دارم خودم ک میدونم چقدر خوبم
سلام. من هیجده سالمه. در یک سال گذشته شکست عشقی خوردم و به فنا رفتم. توی المپیاد هم مرحله سه قبول نشدم که البته اون به جاییم نیست. در مجموع چند تا شکست ناب خوردم. بابام امروز بهم گیر داده بود که بشین کنکورت رو بخون این متن هایی که می نویسی الان وقتش نیست. منم شاکی شدم گفتم به شما چه ربطی داره و کلی چرت و پرت گفتیم. بعدش اینقدر عصبانی شدم اومدم سرچ کردم بهترین قرص ها برای خودکشی چیست. ولی بعدش اینجا اومدم اینا رو خوندم یکم آروم شدم. می دونین زندگی من خیلی جالب نیست. با اینکه دختری که از صمیم قلب دوستش داشتم رو از دست دادم و الان تنهای تنهام و شب و روز در تنهایی و فلاکت دست و پا می زنم، با اینکه مامان و بابام سرم غر می زنن و با اینکه آینده م مشخص نیست، ولی کارایی رو انجام می دم که دوست دارم. و همین فعلا برام کافیه. اگه نباشم نمی تونم این کارا رو انجام بدم پس دوست دارم باشم. دوست دارم زنده بمونم هر چند سخت باشه. تف به همه ی ساختار هایی که اجتماع برامون سانت به سانتش رو تعیین کرده. من می خوام زندگی خودمو پیش ببرم و کارایی رو انجام بدم که دوست دارم. حالا می خوام بدبخت بشم؟ به درک. آره اصا می خوام بدبخت بشم. بهتر از اینه که خودکشی کنم. در هر حال من مال خودمم و به هیچ احدی اجازه نمی دم برام تصمیم بگیره و تعیین تکلیف کنه. این از فشار هایی که اجتماع و مامان و بابام بهم میاره. ایشالا در آینده بهتر میشه. ولی اگه نشد هم الان رو به خوشی می گذرونم. من خودمو خیلی دوست دارم. با خودم خیلی حال می کنم برای همین می خوام بمونم توی این جهان و ادامه بدم.
سلام . من ¹⁴ سالمه از همه لحاظ خانوادم محدودم کردن .
فقط تنها دلخوشیم گوشیمه تنها چیزی که بم آرامش میده .
پدر من یک فرد خسیسه که پول داره ها ولی خرجی نمیده .
مثلا ازش پول میخوایم میگه ندارم یا واسه 100 تومن کلی دادو بیداد میکنه .
بخدا خسته شدم ، شدم یه آدم افسرده ک هیچ امیدی ب زندگی نداره .
که حتی سالی یه بار هم نمیتونم برم بیرون با دوستام خوش بگذرونم . لباس های مورد علاقمو بپوشم .
با اینکه سننم کمه همش ب فکر خودکشیم تاحالا نکردم چون میترسم خودکشی کنم نمیرم .
الان من انقد حالم بده که اصن دوس دارم خانواده نداشته باشم .
کاش پدر مادرا اول بفهمن میتونن برای بچه شون پدر مادر خوبی باشن یا ن بد بچه بیارن من نمیدونم چرا همه فکر میکنن بچه بیاد همه مشکلات و حل میکنه ؟ .
سلام منم دقیقا همینجورم
۱۴سالمه اه همه لحاظ فشار رومه
الان نزدیک عیدیم ۵روز دیگه مونده تا عید ولی من هنوز لباس نخردیم به بابام میگم بخر برام میگه تا دهنتو پر خون نکردم برو گمشو
ناشناس
۲۲:۵۹ ۱۵ اسفند ۱۴۰۰
سلام
من یه زن 33 ساله ام بادوتا بچه
از سی و سه سال زندگی کردنم هیچی نفهمیدم همش بادردو رنج بود چه دوران کودکی که همیشه کتک خوردن مادرمو به دست پدرم میدیدم ماهم اواره ی کوچه و خیابون ، حرف های مردم و نگاهاشونم که ادمو دیوونه میکرد ،رسیدم نوجوانی و عاشق شدم بعد چند سال خواستن به هم نرسیدیم چون نخواستن و بزور شوهرم دادن بعد اونم که با هزارو یک امیدو آرزو پا تو خونه ش گذاشتم همش شد سد راهم تو زندگی ،اینکار بد اونکار بد فقط بشینم تو خونه ،خونه شده واسه من زندون اونم زندانبانش ، بادوتا بچه کجا برم ؟چکار کنم ؟ نه پناهی نه سرپناهی،فقط امیدم بخداست
احساس میکنم دردو رنج و تنهایی بزرگم کرده،خیلی بزرگ
ولی هیچوقت به خودکشی فکر نکردم هیچوقت
خدا هست
خدا هست
خداهست
انگار دنیا و آدماش یه زندگی بهم بدهکارن
ولی من زندگی رو نمیخوام من 15 سالمه و زندگیم که پر از افسرگی هست رو نمیخوام
نمی دونم
۱۳:۳۵ ۱۵ اسفند ۱۴۰۰
تنهام...
اینا تقصیر مامانمه...
چن بار رفیق پیدا کردم ولی نمیتونستم باهاشون برم بیرون و میگفتن تو خیلی چسی دیکه باما نحرف
نمیتونم برم بیرون چون دخترم؛)
نمیتونم اون طوری ک میخام زندگی کنم چون این جامعه کثیفه؛)
به خاطر حرفاي مامانم تنهام؛)
نمیتونم رفیق پسر داشته باشم چون افکار مردم و خانوادم پوسیدس؛)
یه بار موهامو رنگ کردم بهم گفتن خراب؛)
شال نپوشم بهم میگن دختره میخاد جلب توجه کنه؛)
نمیتونم شلوار زاپ دار بپوشم...؛)
خانوادم خیلی گیر میدن؛)
سر هر چیزی فقط میخان سرم داد بزنن و منو تحقیر کنن
کلی مشکل خانوادگی دارم .....
تنهام...
هیچکسو ندارم بتونم باهاش حرف بزنم...
هیچکسو ندارم بتونم باهاش روراست باشم...
هیچکسو ندارم خود واقعیمو بهش نشون بدم...
هیچکسو ندارم باهم وقت بگزرونیم
خیلی خسته شدم...
دیگه چیزی تو این دنیا نیست که دلمو خوش کتم...
همیشه مبخندم و خودمو خوشحال جلوه میدم...؛)
ولی از درون خسته ترین ادمم....
چقد دلم برا من قبلی تنگ شد..
اونی که همیشه خوشحال بودو میخندید
همونی که همه خنده هاش واقعی بود...؛)
همونی که همه خنده هاش از ته دلش بود
از خودم متنفر شدم...
وقتی اینه رو نگاه میکنم میخام اینه رو بشکنم...؛)
اها راسی چند دفعه ام تلاش کردم خودمو خلاص کنم
ولی نشد...
یه بار خودمو از رو پل پرت کردم پایین فقط همه جام شکست و فایده نداشت
چند دفعه قرص خوردم... هم استامينوفن خوردم هم پراپنانول هم آسپرین و کلی قرص دیگه
ولی فایده نداشت فقط چند هفته بستری شدم و تموم شد رف...؛)
ايکاش یه جوری میشد خودمو خلاص کنم.....:))))))
منم از نمردن میترسم. میترسم قرص که خوردم خوب اثر نکنه و به جای کشتن بدتر مریضم کنه. خیلی خسته ام. دخترم و 36 سالمه
.
۱۷:۵۸ ۱۳ اسفند ۱۴۰۰
خدا هست ❤️
زندگی همینه !
پر از فراز و نشیب !
اما هروقت خواستی خودکشی کنی ی لحظه به این فکر کن که اگه بری به خاطر ناراحتی اطرافیانت عذاب وجدان نمیگیری ؟؟!!
همه حرف هاتو به همه زدی ؟؟!! از همه به خاطر بدی هوایی که در حقشون کردی حلالیت طلبیدی؟؟!!
بجنگ فقط برای خودت و ثابت کن که فقط خودت تونستی!!
من چند وقتی دنبال قرص میگشتم واسه خود کوشی ولی چیزی ک تو نظرم بود رو پیدا نکردم چند روز پیش تو اینترنت گشتم چندتا قرص روباهم مصرفم کردم ولی بجز این که واسه خودم زجر آور بود هیچ کاری نکرد ولی باز زنده نگهم داشت
سلام دوستان فکر کنم از همه ی شما کوچک تر باشم
12سال دارم
میخواستم بهتون بگم با خوردن قرص و خودکشی چیزی حل نمیشه
من اصلا دوران کودکی خوبی نداشتم هم از لحاظ روحی و هم عاطفی خیلی تنهام
ولی دستم تاحالا سمت قرصی برای مرگ نرفته
خدا انسان هاشو افریده تا صبور باشن و زندگی کنن و لذت ببرن
اگر لذت نمیبرید با مشکلات کنار بیاین همه چی دست شماست زندگی خودتون رو اباد کنین تا پر از شادی بشه
برای همه ی شما ارزوی خوشبختی میکنم
بابااااا تورو خدا یکی یه قرصی بگه
و خداوند هیچ بنده اش زشت نمی آفرد پیش خدا زشت نباشس
چشمام دیذم
@MA1TIN405 اینم آیدی روبیکام
فقط به خدا اعتماد کنید و همیشه با هر احساسی خدارو صدا بزنید.
گاهی وقتا که یهویی حالمون خوب میشه الکی نیست،مطمئن باشید خداست!
خودتونو بهش نزدیک کنید،تفسیر قرآن و بخونید خیلی بهتون کمک می کنه.مهم نی مذهبی باشی یا نه ولی قول میدم مؤثره! امتحانش که ضرر نداره.
حتی اگه کسی مارو دوست نداشته باشه حتی نزدیک ترین افراد،مهم خداست!کسی که مارو خلق کرده،کسی که همیشه باماست.هیچکسی همیشه با ما نیست اما اون همیشه هست.چی از این قشنگتر؟
به خدا اعتماد کنید و از همدیگه ساده رد نشین.
فکر کنم اگه چیز دیگه ای بگم شعاری باشه ولی...تو این دنیایی که پر از حس بده،هر کسی قهرمان خودشه.همه ما یه چیزایی و گذروندیم.اگه به خودمون بود تا الان صد بار خودمون و نابود کرده بودیم!!!ولی چرا نشد؟چون خدا نخواست!چون اونه که میدونه.
بهش اعتماد کنید و نزدیکش شین.
بمدت هفت سال تقریبا اکثر داروهای اعصاب و روان رو مصرف کردم ولی هیچ فرقی نکردم مشکل ژنتیکی دارم. با این وجود فرستادنم خدمت اونم زندان حال اینکه کلی دوندگی کردم که واجد شرایط خدمت نیستم. خلاصه تو خدمت کلی اعدام و جرم و جنایت با چشمای خودم دیدم و مجبور شدم فرار کنم منو بستری کردن بیمارستان روانی. توصیه میکنم هیچ وقت بیمارستان روانی نرید که کارتون رسما از ثانیه اول تمومه. الان هم یک سال هر روز دارم میرم پی کارهای معافی که کلا بی نتیجست. خلاصه هر روزم عذابه روزی تا ده تا کلونازپام مصرف می کنم تا لاقل یکم حواسم پرت بشه ولی بی فایدست. دارو های اعصاب هم که کشنده نیستند حتی توی دوز بالا برا همین دنبال سیانور می گردم دیگه هیچی برام مهم نیست هر نفسی که میکشم درد خالصه
۸ ماهه ازدواج کردم انقد تز زمدگی خستم ک نگو
شوهرم خیلی اذیتم میکنه
و همش دادو بیداد میکنه
میخام فقط نباشم تو این دننیا
همش بهم دروغ میگه هیچکیو ندارم ک بشه باهاش درد و دل کنم
میدونین دلم چی میخواد؟
من فقط دلم میخواد یه جای اروم بدون دردسر بدون نگرانی بدون سرو صدا بدون دعوا بدون چیز بدی ، تاریک و تمیز به زندگیم ادامه بدم هیچ استرسی از آینده ام نداشته باشم ، حرفهای بقیه رو تحمل نکنم
یه جایی که بتونم آروم باشم اون حس آرامش رو درک کنم خوشحال باشم ، تنها باشم لطفاً حرکتی میدونه چجوری میشه صددرصد خودکشی کرد و مرد بیاد بگه ، من تحملشو ندارم دیگه بسه دیگه نمیکشم خودکشی بدون درد و صددرصد رفتنی :)
شاید خیلی حساس شدیم:))))))
فک کنم همشون میدونن دخترایی که دنباله استامینوفن هستن دنباله خودکشی هم هستن چیکار کنممممممم:(((((
فک نکنم دیگه بتونم ادامه بدم shetttt
خدا بیامرزتم:))))))
شوهرم دوباره بهم خیانت کرده و میگه تقصیر توعه!
به خدا گفتم اگر نماز صبح فردا بیدار شدم خودم رو میکشم
بخدا خسته شدم
مرگ دست خداست
دوست عزیز من ۲۰۰ تا الپرازولام۱ میل و ۲۰۰ تا کلونازپام ۲ میل و ۳۰ تا کدعین و ۲۰ تا ترازدون خوردم .بعد ۱۴ ساعت منو بردن بیمارستان .۵ روز تو icu بیهوش بودم
خواستم بگم با قرص خودکشی نکنید احتمال مرگ خیلی کمه .ممکنه عوارض بدی داشته باشه .البته واسه من نداشت.
خودم دنبال یه راه دیگه ام خلاصه سراغ قرص نرید
پس ماهم میتوانیم بنظرمن۱۰۰تا قرص متفاوت را پودر کنیم و با شیر مخلوط کنیم وبرو که بریم
بمولا ک خسته ایم.خیلی وقته خسته ایم.خیلییی سختم
چرا سر هر چیز کوچیک باید تحقیر شیم؟
چرا دختر بودن انقد سخته؟
چرا نمیتونیم ی زندگی اروم داشته باشیم
چرا بیرون نمیتونیم بریم؟
چون دختریم((((((((((:
بابا بیمولا مام ادمیم خسته میشیم از این زندگی تکراری
نمصن ی قرصی بگید ک بعد خوردنش حتما بمیرم((:
میدونید بعضی موقع ها آدم اونقدر ظرفیتش تکمیله که فقط منتظر کوچک ترین تلنگری برای پایان دادن به زندگیشه
اهل پند و نصیحت نیستم آدم آنچنان مذهبیای هم نیستم ولی شماهایی که الان اینقدر از زندگیتون بدتون میاد و دوست دارید تموم بشه بفکر این هستید که حداقل قبل مردن یه روز رو واقعا زندگی کنید؟پس این همه سال زندگی کردید که به چی برسید؟
امید بوده که تا الان مانع شما شده
همه ما ته ته دلمون هنوزم یکم امید داریم. امید به بهتر شدن شرایط
امید به چرخیدن روزگار بر وفق مراد ما
لطفا فقط یکم به خودتون استراحت بدید
بعد از خودکشی روح در آرامش نیست ، کاری به بهشت و جهنمش ندارم
خودکشی شما روی زندگی اطرافیانتون خیلی تاثیر میذاره خیلی خیلی زیاد
لطفا نه خودتونو نابود کنید نه بقیه رو
تنها کاری که میشه الان کرد امید داشتن و ادامه دادنه
بیاید فقط تحمل کنیم
من خودم یک نوجوان هستم زندگی سختی دارم ولی نمیتونم تمومش کنم من باید حداقل قبل از مرگم یک روز رو واقعا زندگی کنم این حق منه
مشکلات زیادن اما قابل حل اگه از خانواده ناراحتید اگه از زندگیتون راضی نیستید دنبال حل مشکل باشید
امیدوارم که همه موفق باشید براتون بهترین ها رو آرزومندم
من ۱۳سالمه و واقعا از این زندگی خسته شدم بیست چاری فقط ب درودیو ار نیگاه میکنم اجازه بیرون رفتنم ندارم تنها دل خوشیمم تو دنیا ی تبلت ک راه به راه مانو میگن این تبلت و بزار کنار یا بدش ب برادرت یکم بازی کنه .
برادرم ۹ سالشه و خیلی خیلی خیلی رو مخه یعنی روانیم کرده روانیم میکنه ب قدری ک ی کلمه دهن میخواد باز کنه نکرده بهش میگم ساکت شو زبونشم خیلی درازه هرجا بخواد میره هر کاری بخواد میکنه هرچی میخواد میگه ب زندگیم گند میزنه و منم نمیتونم هیچ غلتی بوکنم چون اون کوچیک تره و پسره و چون پسره عزیز دور دونس اون هرچقدر فحش بده کاره اشتباهی انجام بده و... مهم نیست اون ی پسره و حق داره شیطون باشه و جالب اونجاست ک اون تو غلتی میکنه مقصر منم درس نمیخونه تقصیر کیه؟ من بد حرف میزنه مقصر کیه من چرا چون من نصیحتش نمیکنم چون من بهش نمیگم درس بخون اون هر کاره درست یا غلطی بکنه تشویق میشه و اون کسی که سرکوفت میخوره منم نمراتم خیلی خوب بودن اما هیچکس تشویقم نکرد هیچ میگفتن بیشتر بخون باید ب برادران یاد بدی ، یکمم عصبی میشم میگن تو دختر بزرگی هستی دیگه نمیشه من بزنمت حی میخوام نزنمت یکاری میکنی ک مجبور میشم.
تو زندیگم هیچکس ب وضعیت روحیم توجه نمیکنه اینکه همیشه قبل از خوابم چقدر اشک میریزمو چقدر مرگمو صحنه سازی میکنم چقد ب روش هایی برای کشتن خودم فکر میکنم میکنمو فقط ی خودم میدونم ی خدا
اینکه چقدر ازخودم متنفرم رو خودمو خدا میدونیم
من واقعا ازا ین دنیا خستم
دستام از بس که خودمو نگه داشتن بریدن
واقعا دیگه نمیتونم ادامه بدم
من دوست دارم زندگی کنم دوست دارم دنیارو ببینم دوست دارم بخندم
اما ن تو این دنیایی که همه نقاب تو دستشونه
مرگ:)تنها کلمه ی قشنگیه ک شنیدم:)تنها چیزیه که میخامش !:)
فقط تنها دلخوشیم گوشیمه تنها چیزی که بم آرامش میده .
پدر من یک فرد خسیسه که پول داره ها ولی خرجی نمیده .
مثلا ازش پول میخوایم میگه ندارم یا واسه 100 تومن کلی دادو بیداد میکنه .
بخدا خسته شدم ، شدم یه آدم افسرده ک هیچ امیدی ب زندگی نداره .
که حتی سالی یه بار هم نمیتونم برم بیرون با دوستام خوش بگذرونم . لباس های مورد علاقمو بپوشم .
با اینکه سننم کمه همش ب فکر خودکشیم تاحالا نکردم چون میترسم خودکشی کنم نمیرم .
الان من انقد حالم بده که اصن دوس دارم خانواده نداشته باشم .
کاش پدر مادرا اول بفهمن میتونن برای بچه شون پدر مادر خوبی باشن یا ن بد بچه بیارن من نمیدونم چرا همه فکر میکنن بچه بیاد همه مشکلات و حل میکنه ؟ .
هی اینم سرنوشت کنه دیگه .
۱۴سالمه اه همه لحاظ فشار رومه
الان نزدیک عیدیم ۵روز دیگه مونده تا عید ولی من هنوز لباس نخردیم به بابام میگم بخر برام میگه تا دهنتو پر خون نکردم برو گمشو
من یه زن 33 ساله ام بادوتا بچه
از سی و سه سال زندگی کردنم هیچی نفهمیدم همش بادردو رنج بود چه دوران کودکی که همیشه کتک خوردن مادرمو به دست پدرم میدیدم ماهم اواره ی کوچه و خیابون ، حرف های مردم و نگاهاشونم که ادمو دیوونه میکرد ،رسیدم نوجوانی و عاشق شدم بعد چند سال خواستن به هم نرسیدیم چون نخواستن و بزور شوهرم دادن بعد اونم که با هزارو یک امیدو آرزو پا تو خونه ش گذاشتم همش شد سد راهم تو زندگی ،اینکار بد اونکار بد فقط بشینم تو خونه ،خونه شده واسه من زندون اونم زندانبانش ، بادوتا بچه کجا برم ؟چکار کنم ؟ نه پناهی نه سرپناهی،فقط امیدم بخداست
احساس میکنم دردو رنج و تنهایی بزرگم کرده،خیلی بزرگ
ولی هیچوقت به خودکشی فکر نکردم هیچوقت
خدا هست
خدا هست
خداهست
انگار دنیا و آدماش یه زندگی بهم بدهکارن
اینا تقصیر مامانمه...
چن بار رفیق پیدا کردم ولی نمیتونستم باهاشون برم بیرون و میگفتن تو خیلی چسی دیکه باما نحرف
نمیتونم برم بیرون چون دخترم؛)
نمیتونم اون طوری ک میخام زندگی کنم چون این جامعه کثیفه؛)
به خاطر حرفاي مامانم تنهام؛)
نمیتونم رفیق پسر داشته باشم چون افکار مردم و خانوادم پوسیدس؛)
یه بار موهامو رنگ کردم بهم گفتن خراب؛)
شال نپوشم بهم میگن دختره میخاد جلب توجه کنه؛)
نمیتونم شلوار زاپ دار بپوشم...؛)
خانوادم خیلی گیر میدن؛)
سر هر چیزی فقط میخان سرم داد بزنن و منو تحقیر کنن
کلی مشکل خانوادگی دارم .....
تنهام...
هیچکسو ندارم بتونم باهاش حرف بزنم...
هیچکسو ندارم بتونم باهاش روراست باشم...
هیچکسو ندارم خود واقعیمو بهش نشون بدم...
هیچکسو ندارم باهم وقت بگزرونیم
خیلی خسته شدم...
دیگه چیزی تو این دنیا نیست که دلمو خوش کتم...
همیشه مبخندم و خودمو خوشحال جلوه میدم...؛)
ولی از درون خسته ترین ادمم....
چقد دلم برا من قبلی تنگ شد..
اونی که همیشه خوشحال بودو میخندید
همونی که همه خنده هاش واقعی بود...؛)
همونی که همه خنده هاش از ته دلش بود
از خودم متنفر شدم...
وقتی اینه رو نگاه میکنم میخام اینه رو بشکنم...؛)
اها راسی چند دفعه ام تلاش کردم خودمو خلاص کنم
ولی نشد...
یه بار خودمو از رو پل پرت کردم پایین فقط همه جام شکست و فایده نداشت
چند دفعه قرص خوردم... هم استامينوفن خوردم هم پراپنانول هم آسپرین و کلی قرص دیگه
ولی فایده نداشت فقط چند هفته بستری شدم و تموم شد رف...؛)
ايکاش یه جوری میشد خودمو خلاص کنم.....:))))))
زندگی همینه !
پر از فراز و نشیب !
اما هروقت خواستی خودکشی کنی ی لحظه به این فکر کن که اگه بری به خاطر ناراحتی اطرافیانت عذاب وجدان نمیگیری ؟؟!!
همه حرف هاتو به همه زدی ؟؟!! از همه به خاطر بدی هوایی که در حقشون کردی حلالیت طلبیدی؟؟!!
بجنگ فقط برای خودت و ثابت کن که فقط خودت تونستی!!
12سال دارم
میخواستم بهتون بگم با خوردن قرص و خودکشی چیزی حل نمیشه
من اصلا دوران کودکی خوبی نداشتم هم از لحاظ روحی و هم عاطفی خیلی تنهام
ولی دستم تاحالا سمت قرصی برای مرگ نرفته
خدا انسان هاشو افریده تا صبور باشن و زندگی کنن و لذت ببرن
اگر لذت نمیبرید با مشکلات کنار بیاین همه چی دست شماست زندگی خودتون رو اباد کنین تا پر از شادی بشه
برای همه ی شما ارزوی خوشبختی میکنم