غرق در مشکلات زندگیم از بچگی روز خوش ندیدم تو فقر بزرگ شدم با هزار بدبختی دانشگامو تموم کردم کار ندارم یعنی پیدا نمیشه بعدش ازدواج کردم انقد اذیتم کردن ک دچار شک عصبی شدید شدم بعدش اومدم طلاق گرفتم بخاطر اون شوک لعنتی سرطان گرفتم و الان تحت درمانم اما هیچ وق ب خودکشی فک نمیکنم
سلام عشقای من
اکثرن سن همهتون بین 14 تا 25 هست، یعنی دارین احساسی تصمیم میگیرین
بعدش شما هم خودتونو چه بکشید چه نکشید یه روز میمیرین، بذارین رنج و عذاب بکشین اما خودکشی هرگز چرا که طبیعت مشخص می کنه هر کی کی بره
تورروخداااا یکی جوابمو بده با چند تا قرص آلپرازولام احتمال خودکشی قطعیه؟؟؟؟ توروخداااا جواب بدین.سیانورم پیدا کردنش زاحت نیست میترسم تقلبس باشه و نمیرم ولی آلپرا در دسترسم هست.من 29 سالمه ولی آخر خطم
من ۱۵ سالمه از زندگی کردن خسته شدم دلم میخواد بمیرم ولی به خاطر مامان و بابا نمیتونم میترسم بعد از مرگم پدر و مادرم داغون بشن من به خاطر بابام با پسر عموم عقد کردم ولی دوسش ندارم ولی اون خیلی دوستم داری خسته شدم به نظرتون چیکار کنم نمیتونم ازش طلاق بگیرم به خاطر بابام
فقط دوتاوچیز
اول بخاطر هیچ دختری خودتو نابود نکن.
دوم اینکه اگه مریضی داری خواست خداونده باهاش کنار بیا.سخته ولی ازمایش الهیه.نیمه پر لیوان ببین باهاش راحتر کنار میای
سلام
دوستان تمام نظراتو خوندم همه فقط به خاطر عشق و عاشقی دارن خودکشی میکنن ولی منه بدبخت چیکار کنم که کسی حتی حاظر نیست عاشقم بشه چون یه بیماری ژنتیکی گرفتم تو سن بیست سالگی تمام موهام ریخته پوستم چروک شده همه تو خیابون بهم میخندن همه مسخره میکنن جوری نگام میکنن انگار قتل کردم فقط تنها آرزوم اینکه همشون فقط یه روز به بیماری من مبتلا بشن به خدا یه ثانیه هم تحمل نمیکنن چرا مردم ما اینجوریه آخه چرا من چیکار کردم آخه تو سن بیست سالگی از ترس مسخره شدن حتی بیرونم نمیرم آخه چرا من دیگه خسته شدم ای کاش یه کسیم عاشق من میشد اینم آخرین حرفیه که اینجا زدم اینارو هم با اشک دارم مینویسم چون من همدمی نداشتم تو زندگیم و لااقل اینجا بغضمو میریزم میدونم دیگه راه برگشتی نیست چون داروی خیلی قویه و اگه یه ذره بخورم زود تموم میکنم
پدر و مادر حلالم کنید اگه این متنو تو گوشیم دیدید
من 35 سالمه.نه بخاطر عشق نه چیز دیگه اینجام.20 ساله بیماریه لاعلاج ویتیلیگو دارم.که هر روز داره پیشرفت میکنه.از زندگی سیرم.هر روز دعا میکنم بمیرم یا شفا پیدا کنم.اما خدا صدای منو نمیشنوه.تنهاا راه خودکشیه .دوستانی که اینجانبه خاطر خدا اگه کسی راه خودکشیه بی درد و حتمی رو میدونه کمکم کنه.واقعا هر روز و هر لحظه داره زجر میکشم.میدونم خودکشی گناهه.ولی کسی که بیماریه لاعلاج داره و بیماریش کشنده هم نیست و فقط ظاهرش رو زشت میکنه واقعا زنده موندنش مرگ تدریجیه .بخاطر خدا کمکم کنید خلاص شم
سلام..یه قرصی بگین ک فقط برای مدتی بیهوش بشم..دوس دارم بمیرم ولی فقط هدفم از مردن اینکه ک از مرگم اطرافیان غصه بخورن وگرنه از مردن خیلی میترسم..زندگیم خوبه خونوادمم نسبت بهم زیاد بی تفاوت نیستن.ولی من طاقت تحمل کوچیکترین چیزا رو هم ندارن..خاهش میکنم یه قرصی معرفی کنین..کلونازپام خوبه؟چندتا؟
30 سالمه با یه پسره چهار سال از خودم کوچیک تر ازدواج کردم همدیگرو دوست داشتیم خانواده هامون مخالف بودن بخاطر اینکه فرهنگامون باهم فرق میکرد دوسال عقد کرده بودم ۱ ساله ازدواج کردم تو این یکسال هرروز دارم خودمو لعنت میکنم که چرا به حرف خانوادم گوش ندادم با همسرم به شدت اختلاف نظر دارم باهم نمیسازیم همش بهم گیر میده به حجابم به لباسم به ارایشم از همه چی محدودم کرده تازگیم که ازش بی تفاوتی میبینم همش دروغ میگه پنهان کاری کاری میکنه که دوست ندارم بخدا مشکل حجاب من نیست من بخاطرش خیلی عوض شدم من هنوزم دوستش دارم ولی بخاطر بد رفتاریش بخاطر توهیناش تو جمع برای اینکه اشتباهشو قبول نمیکنه واقعن خسته شدم خیلی اذیتم میکنه دارم از دستش به جنون میرسم من براش هیچی کم نزاشتم نمیدونم دردش چیه حالام میخوام ازش جدا شم هرشب گریه میکنم افسرده شدم هیچ امیدی ندارم یه خانواده خوب دارم که همه جور حامیم هستن ولی من زندگیو بدون همسرم نمیخوام از اسم طلاق میترسم از اون طرفم دلم شکسته ازش دیگه خسته شدم خیلی درد میکشم واقعا اگر یروزی زندگیم باهاش تموم بشه خودمو میکشم برای ارامشم دعا کنید
اونایی که به فکر خودکشین،شما چوب ندانم کاریهای خودتونو میخورید
پس راحت باشید خودتونو خلاص کنید
شما واسه این جامعه اضافه اید
بهتره واقعا نباشید،جامعه به شماهای ضعیف احتیاجی نداره
شماها از اونایید که دوس دارید مردم واستون دل بسوزونه
درود بر اونایی که از مشکلاتشون کوه نمیسازن.
هیچ وقت به این راحتی قضاوت نکن ممکن یه روز تو هم خارج از تحملت گرفتار بشی من دلم میخواد از این زندگی راحت بشم اما نه سنم کم نه به خاطر عشق و عاشقی یه مسائل و مشکلاتی دارم که دیگه توان تحملش ندارم انگار خدا منو آفریده که فقط این مشکلات تحمل کنم این زندگی نیست جهنم
افسرده
۱۴:۱۳ ۱۴ آذر ۱۳۹۸
قضاوت نکن ...وقتی یه جایی باشی ک کسی نشنوه تورو کسی نبیندت ...وقتی بهت بگن تو مردی و ارزش برا کسی نداشته باشی ..وقتی به هر دری بزنی نشه ... هرچی تلاش کنی به چشم نیاد ...هرچه زحمت بکشی به فنا بره ...دیگه بازنده ای بی عرضه نیستی
گیلانی
۱۶:۳۳ ۰۸ تير ۱۳۹۸
دوست عزیز فاطمه 22ساله که یه دختر 4ساله داری,لطفا دخترکوچولوتو بمن بسپار و برو خودتو درمان کن.منم یه دخترک 5ساله دارم و باهم تنهاییم.
خودکشی راه نجات نیست فقط بایدبخداتوکل کنید...
دعاکردن وازخداخداستن همه مشکلات رو حل میکنه
انشاالله همه مشکلاتشان به حق دستهای بریده حضرت ابوالفضل حل میشه
واسه شوهر منم دعاکنیدالتماس دعا..
منم دارم به خودکشی فکر میکنم. شاید اگه مشکلم حل نشه انجامش بدم قبلا هم این کارو کردم یکبار رگ دستم و زدم چند با. هم قرص خوردم ولی ایندفعه اگه انجامش بدم خودمو خلاص میکنم
تو رو خدا ببین چی سرمون اومده که همه تو اوج جوونی دنبال مرگیم ،همه افسرده ،،به قول شاهین : اینجا کلکسیون بد بختیه ، به ما که نمیرسه امیدواریم حال شما خوب شه
سلام عزیزان من همه چیمو از دس دادم ایندم شغلم همه دارو ندارم دیگه به اخر خط رسیدم من حاضرم ی ملیون واسه قرص برنج بدم شایدم بیشتر تونستم جور کنم تورو قرآن کمکم کنید ممنونم
خیلی زیر فشارم هر روز داذم میمیرم ۲۲سالمه و یه دختر ۴ساله دارم ب خاطر دخترم نمیتونم درست تصمیم بگیرم واقعا افسردگی گرفتم. حالم خیلی بده میدونم خدا با خودکشی راضی نیست ولی چند ساله دارم صداش میزنمو اون هیچ کاری نمیکنه خسه شدم میخوام ببینم چن تا قرص خاب باعث مرگ حتمی میشه؟؟؟؟؟؟؟
من دوازده ساله ب خاست خانوادم ازدواج کردم الانم بیست و نه سالمه شوهرم اصلا ادم خوبی نیست و فقط بهم خیانت میکنه و هاشا میکنه منم ب زور تو زندگیش نگه داشته طلاقمم نمیده خانوادمم ک اصلا ب فکرم نیستن و سر بهم نمیزنن دستمم خالیه نمیتونم کاری بکنم فقط تنها راهی ک برام مونده خودکشیه یه راه مطمعن میخام ک مسموم نشم سریع بمیرم و راحت بشم
هیچ عشقی ارزش خودکشی نداره اگه کسی ولت کرده خب یعنی اگرم بهش میرسیدی باهاش خوشبخت نمیشدی چون نمیخاستت
اگرم قسمت نشده بدونید عشق یه هیجانه و بارها میشه تجربش کرد
دنبال یه حال خوبم حال دلم خوب نیست اصن دگ هیچی واسه از دست دادن ندارم کسی میتونی یه راه برای رسیدن به آرامشو پیشنهاد کنه ک اخرش مرگ باشه؟ اگه کسی بود بیاد بگه
بیشتر نظر ها رو خوندم، جالب بود ،حالا يه نفر درمان مرگ منو بده لطفا، من دچار سرطان مغز استخوان هستم ، دردناکه و بزودی مثل یک تکه گوشت تو بیمارستان یا خونه میافتم جوري که هیچ کاری ازم بر نمياد، حالا من چه کنم که قبل از اینکه اطرافیان ازم عاجز بشن من چطوري زودتر خلاص شم
من ۱۶سالمه منوبه زورب کسی دادن ک اصلاحسی بهش ندارم عاشق یکی دیگه بودم دیوونه وارهمودوس داشتیم الان سه ماهه ک نامزدم افسرده وبی روح هستم فقط میخاستم بدونم بهم یه دارویی پیشنهادکنین که نکشه یه چندروزیاچندماه بیهوش بشم شایدبعداون خانوادم راضی به طلاقم شدن خواهش میکنم
این اون دنیایی بود که عجله داشتم برای بزرگشدنش....؟ کاش از اول پامو تو این دنیا نمیزشتم
یه بار خیلی ناامید شدم ۵۰ تا قرص خوردم ولی متاسفانه و بدبختانه فقط دوروز بیهوش شدم الانم در به در دنبال قرصم
من مشکلم یه جوریه که یک دقیقه هم نمیتونم ارامش داشته باشم یک دقیقه نمیتونم خیال راحت داشته باشم به خدا شبا تا صب از استرس و فکر و خیال نمیخوابم یا صبح با پریشونی از خواب بیدار میشم ولی شما مشکلتون مطمئنا مثل من نیست پس خودکشی نکنین من اگه الان خدا با راه حل مشکلم دم در خونه باشه راش نمیدم فقط مرگ میخوام.
ولی خودکشی سخته درد داره ممکنه نمیری و ساقط شی بری جهنم پس نکنین
سلام من ۱۴ سالمه یه جورایی خسته شدم از این زندگی مادر و پدرمم به فکرم نیستن هر روز تا ۱۲ شب بیرونن و اصلا نمیگن بچه ای داریم . تا الانم هر چی قرص خوردم جواب نداده. استامینوفن . اپلازولام ......
الان یه قرص دستمه میگرنت ۱۰۰ انقدر قوی ۴ تا دونه بیشتر توش نیس به نظرتون بخورم میمیرم ؟
تو رو خدا جواب بدین
اخه شما که میگین خودکشی میدونین چه به روز خانواده تون میاد خواهرم 20سالش بود با قرص برنج خودش کشت اون رفت ولی ما روزی هزار بار داریم میمیریم نکنین اینکارو
دوستانی که به فکر خود کشی هستید بیاد به جای فرار از مشکلات با اون ها روبرو بشیم و راه حل انها را بیابیم. اگه تلاش کنید قطعا خدا کائنات و جهان هستی برای کمک به شما بسیج میشن. اما با خودکشی خودتون از همه حمایت ها محروم می کنید. خداوند به کسانی کمک می کنه که خودشون خودشون دوست دارن و به خودشون کمک می کنن. پس بیاید خودمون دوست داشته باشیم و از خودمون مراقبت کنیم.
من هیچ دلگرمی ندارم تو این دنیا. میخوام بمیرم. ۲۸ سالمه، حالم از زندگیم بهم میخوره. تورو خدا یه کمکی بهم کنین. چجوری خودمو بکشم ک مامانم صبح منو دید قلبش نگیره؟
من بابام بیماری روانی داره و حتی منو نمیشناسه و الانم توی تیمارستانه مامانم منو ب زور به کسی داد ک هیچ علاقه ای نسبت بهش ندارم ۱۴ سالم بود ازدواج کردم و الان ۶ سال میگذره ولی از وقتی ک ازدواج کردم شب و روزم گریه است ن پدری دارم ک پشتم باشه نه کسی ک نجاتم بده فقط میخوام بمیرم خیلی وقته دنباله قرصه برنجم اگ راهه دیگ ای برای خودکشی دارین بگین ممنون میشم
سلام 28 سالمه سه ساله ازدواج کردم موقع مجردی همه چی داشتم خونه ماشین پول بعد ازدواجم خانواده همسرم از شغلم ناراضی بودن یعنی کاری کردن تا پای طلاق بریم الانم چون شغلما از دس دادم کم کم مشکل مالی پیدا کردم تنها کار به نظرم راحت کردن خود از این زندگی هس بهترین قرص را واسم معرفی کنید
۳۶ سالمه بالای ده دفه خودکشی کردم .۱۵۰ سی سی متادن ۳۰،۴۰ تا غرص خوردم چند روز تو کما بودم برگشتم ۱۰ بار شارگ گردن تاندم دستو .باچاقو تو سینم کردم که بعد از عمل دریچه اوارتم گشاد شود........وقت به این نتیجه رسیدم ما ادما خدا یه عمری داده تا پیمونه پر نشه بری از اورست پرت شی زنده میمونی .تازه این نصف خودکشیام بوده باماشین زدم گاردیل با موتور رفتم تو دیوار مستند همه این کاراهست .هر چه دلت خواست نه ان میشود هر خدا خواست همان میشود ....امیراز اراک
سلام.دوستان اول حرفام میخوام بگم لطفا نصیحتم نکنین چون واقعا دیگه موندن به صلاح نیست.دردمو توضیح بدم سنگدل ترین ادمم دلش به درد میاد بقیه که هیچ.بعد چن روز به زور دو بسته دیازپام 5 گیر اوردم اونم با هزارجور بدبختی.به نظرتون همشو بخورم خلاص میشم؟التماستون میکنم اونایی که مطمئن هستن جواب بدن چون راهی جز مرگ ندارم.همه کناهی که با راهنمایی کردنتون فک میکنین میگیرین همش گردن من فقط لطفا یکی کمکم کنه.
خواهش میکنم جواب بدین.با چن بسته دیازپام میمیرم.دو بسته دیازپام 5 دارم دو بسته هم دیازپام 2.ایا اینارو بخورم شب بخوابم راحت میشم؟ جواب بدین راه حلی برام نمونده
ناشناس
۰۲:۲۵ ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸
فقط بالا میاری حالت انقدر بد میشه اون موقع ارزوی مرگ میکنی که نمیشه ابروی خودتم میبری
ناشناس
۰۲:۲۸ ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸
من ۱۸ سال کل داروهارو برای اینکه عصبی هستم و دیگه اعتیلد دارم استفاده میکنم پس ابروی خودت نبر نمیمیری بعد اون حال افتضاح اون باعث میشه هزار بار ارزوی مرگ کنی یعنی خوابت نمیبره راحت شی حالا بیشتر هم مصرف کنی فرق نمیکنه
آقا من پریشب ۴۰ ۵۰ تا قرص خوردم بعد که بیدار شدم پیام دادم پسر داییم که بیا بالا نوشت ۱۱ شب بیام چکار فهمیدم ۲ شبه خوابم انقد حالم بد بود نمیتونستم راه برم لطفا فکر خودکشی هم از سرتون بیارین بیرون هیچکدومتون مشکلتون مثل منه بدبخت نیست.
مگه یه آدم چقدر توان داره که به صفر برسه دوباره خودشو بسازه خسته ام خیلی داغونم دلم میخواد همین الان خودکشی کنم ولی دنبال راهی برای فرار از این کارم
میدونم خانواده ام طاقت نمیارن ولی منم تحمل زندگی ندارم تحمل دوباره ساختن ندارم خدا پس کجاییییییی؟
سلام.خیلی هاتون از شکست عشقی میخواین خودکشی کنین به خدا در اشتباهین اشتباهه محضه من خیلی هارو میشناسم بعد از شکست عشقی عاقلانه رفتار کردن صبر کردن و حتی زندگی شون بهتر از قبلم شده حداقل خودم ده نفر رو میشناسم، به خاطر شغلم.در صمن خودکشی با قرص برنج بدترین خودکشیه و تا ۳_۴ ساعت زجر کش میشین و جیگرتون پاره میشه و یکی از همسایه هامون خورده بود و دستش به خاطر درد و فشاری که قرص روش گذاشته بود کج شده بود.وبد ترین مکان هم میره روحتون که به شدت پشیمون میشین میدونم مشکلات دارین و خیلی وضعیت بده منم همین طورم ولی باید درستش کنیم چون خودکشی درستش نمیکنه اگر خودکشی خوب بود خودم اولین نفر خودکشی میکردم.به خودتون روحیه بدین.با افرادی که دوستشون دارین تو خانواده صحبت کنید مثل پدربزرگ و مادر بزرگ یا عمو دایی و خاله.به مردم محبت کنید.به دوستای قدیمیتون سر بزنین.حق الناسی اگه گردن دارین برطرف کنین.مسافرت برین.یه مدت خودتونو از مشکلات دورنگهدارین.توفکر نرین.به چیزای خوب فکر کنین.انواع گلارو بو کنین.به روانپزشک مراجعه کنین.به سرای سالمندان برین و از تجربه هاشون استفاده کنین.به مهد کودک ها و بهزیستی ها برین و به اونا محبت کنین.اگر با کسی مشکل دارین و اگر میشه باهاش صحبت کیند اگر نه ازش دوری کنید.خودتونو با کار سرگرم کنید.
به خدا خودکشی راهش نیست.منم از تک تکه شما مشکلاتم بیشتره و قرصم گرفته بودم که خودمو خلاص کنم اما با این کارا میخوام درستش کنم.
سلام من پیامای همتونو خوندم.خودکشی چی شما یک درصد با خودتون فکر نمیکنین خانواده هاتون بعد مرگ شما چ عذابی و باید تحمل کنن.چرا به خدا توکل نمیکنین.شاید خدا میخواد همتونو امتحان کنه.زندگی همیشه یک نواخت نیس.این همه مشاور هس اگ خانوادی ندارین حمایتتون کنه .پیش ی مشاور برین.خودتون ب زندگیتون رنگ بدین.شما فک مکنین بمیرین همه چی درس میشه ب ارمش ابدی میرسین شک در اشتباهین.حتی دیوانه هاشم فکر ب خودکشی نمیکنن ک شما میکنین
اگه خانوادهامون دوسمون داشتن ک فکر خودکشی ب سرمون نمیزد
farzad
۲۳:۲۴ ۱۲ بهمن ۱۳۹۷
سلام دوساله نامزد هستم زنم منو خیلی اذیت میکنه درکم نمیکنه هر کاری واسش میکنم انگار وظیفمه که براش انجام میدم دیگه خسته شدم از این زندگی میخوام خودکشی کنم ماندن با کسی که قدرتان را نمیدونه وفاداری نیست حماقته که الان من دچار شدام خستم خدا
خو دیوونه طلاقش بده . اگرم نمیتونی فرار کن از دستش,خودتو بکشی که بعد مرگت به همه بگه طرف روانی بود خودشو کشت و من بهترین زن دنیا بودم ؟
ستاره
۰۳:۰۹ ۱۱ خرداد ۱۳۹۸
همیشه زندگی با کسی که دوستش داری زندگی نیست فکر می کنی عشق بعد تو زندگی یه خیانت های می کنه فقط ماه اول عاشقانه بر خورد میکنه
خوشگل
۱۶:۱۷ ۱۲ بهمن ۱۳۹۷
اگر مطمعن بودم که بعد مرگم نابود نمیشم و کجامیرم حتما خودمو میکشتم.اما نمیدونم بعد مرگم قراره چی بشه.دوسندارم نابود شم.دوسدارم بمیرم واین آدمای پستو تنها بزارم.اما چون از بعد مرگم اطلاعات درستی دستم نیست اینکارو نمیکنم.اگر مطمعن بودم که کجاقراره برم حتما خودمو انتقال میدادم اونور.
هم تصمیمی های عزیز اگر قصد پایان دادن به زندگیتان را دارید لااقل برای چیزی خودکشی کنید که ارزشش را داشته باشد.عشق توهمی بیش نیست.شما وقتی بیش از حد به مسئله ای فکر کنید مواد شیمیایی بیش از حد نیاز در مغزتان ترشح میشود و این باعث خواهد شد که تفکراتتان غیر ارادی شود.وقتی این تفکرات درباره دوست داشتن باشد نامش میشود عشق.و زمانی که این تفکرات در رابطه با صرفه جویی باشد منجر به خساست در فرد میشود.از این نظر اعتقاد دارم عشق توهم هست زیرا که با مراجعه به یک روانپزشک حاذق و مصرف داروهایی که باعث تنظیم مواد شیمیایی در مغز میشوند حتی قویترین عشق ها هم از بین خواهند رفت.البته ناگفته نماند که بنده نیز همچون شما بزرگواران قصد بدرود حیات دارم.لکن دلیل بدرودم چنان است که حتی طبیب نیز راضی به زجر کشیدنم تا بدین حد نیست.
سلام..من ۱۴سالمه زن بابام ب زور شوهر دادمه ب یه نفر ک ۱۰سال ازم بزرگتره..دارم عذاب میکشم.اصلا دوسش ندارم..همش باهم دعوا میکنم..نمیذاره درس بخونمـ..نمیذاره زندگی کنم..همش اذیتم میکنه ..هیچکسم ب دادم نمیرسه.. خواهشا کمکم کنید تا زود تر بمیرم
من پونزده سال ازدواج کردم سی وپنج سالمه دوتادختردارم .باعشق ازدواج کردم شوهرم خیلی دوستم داره امابرای زندگی بهترتلاش نمیکنه بعداین همه سال دیگه بریدم تون تودنیای خودش زندگی میکنه منم ارزوهاوحسرتهای بچه هامومیبینم ودرمونده ترمیشم میخوام بمیرم حتی زمانشومشخص کردم بعدامتخانات دخترم شایدبعدمن به خودش بیاد.این وبدونید عشق برای زندگی کافی نیست.
سلام عزیزم
حتما برو پیش پلیس حتما
زندگی و آینده خودت رو خراب نکن تو هنوز خیلی زیبا و جوان هستی
آبرو یه مومن حکم خانه خدا رو داره
!..
۰۹:۳۶ ۱۷ آذر ۱۳۹۷
سلام
یه روز که داشتم دنبال راهی تضمینی برای مردنم میگشتم مطلبی خودم که منو منصرف کرد نوشته بود مرگ با کیسه هوا بسیار آسون و بی درد حالا که می دونم چقدر راحت می تونم بمیرم پس به زندگیم ادامه میدم و غصه نمی خورم چون هر وقت بخوام می تونم خودم را بکشم
عمیقا که بهش فکر کردم منم به همین نتیجه رسیدم
خواهرم مهربونم ، برادرم ارزش شما خیلی بیشتر از اونیه که فکر میکنید من سختترین تجربه عشقی را داشتم گاهی وقتها که خاطراتم را مرور میکنم راه نفسم بند میاد در اوج جوانیم ۴ بارخودکشی نا موفق داشتم الان سی سالمه از بیماری مغزی نادری رنج میبرم و هیچ کس نمی دونه
لطفا خوش باشید بخندید زندگی کنید جوانی کنید دلتان را به خدا بدهید
کاش اون موقع کسی منو نصیحت کرده بود
سلام
جوان تر که بودم عاشق شدم با تهدید و اقدام به خودکشی تونستم باهاش ازدواج کنم
دوازده ساله دارم می سوزم کسی نمی فهمه اونقدر اذیتم میکنه که از زندگی خسته ام فرزندی ندارم امیدی به دنیا ندارم خیلی بدبین و شکاکه ، همش دعوا داریم
می خوام کلی قرص دپاکین و دوکسپین بخورم نمی دونم اثر میکنه یا نه
خداکنه اثر بزاره و بمیرم اخه اگه زنده بمونم اذیتهاش بیشتر میشه
تو هیچ ایده ای از مردن نداری...یه بار برو غسال خونه یه بارم برو توی قبر بگو روت سنگ بزارن اگه خوشت اومد مختاری به مردن!!
ناشناس
۲۳:۲۱ ۱۵ آبان ۱۳۹۷
اگر از زندگی بیچاره و خسته شدی و هزار دلیل برای خودکشی داری ولی فقط یک دلیل برای زنده بودن بخاطر اون یک دلیل زنده بمون ولی اگر هیچ دلیلی برای زنده موندن نداری با خیال راحت به استقبال مرگ برو
توروخدا زود بگین .
نمیخوام به فردا عصر بکشم .
اکثرن سن همهتون بین 14 تا 25 هست، یعنی دارین احساسی تصمیم میگیرین
بعدش شما هم خودتونو چه بکشید چه نکشید یه روز میمیرین، بذارین رنج و عذاب بکشین اما خودکشی هرگز چرا که طبیعت مشخص می کنه هر کی کی بره
مجتبي هستم 18سالمه
اول بخاطر هیچ دختری خودتو نابود نکن.
دوم اینکه اگه مریضی داری خواست خداونده باهاش کنار بیا.سخته ولی ازمایش الهیه.نیمه پر لیوان ببین باهاش راحتر کنار میای
دوستان تمام نظراتو خوندم همه فقط به خاطر عشق و عاشقی دارن خودکشی میکنن ولی منه بدبخت چیکار کنم که کسی حتی حاظر نیست عاشقم بشه چون یه بیماری ژنتیکی گرفتم تو سن بیست سالگی تمام موهام ریخته پوستم چروک شده همه تو خیابون بهم میخندن همه مسخره میکنن جوری نگام میکنن انگار قتل کردم فقط تنها آرزوم اینکه همشون فقط یه روز به بیماری من مبتلا بشن به خدا یه ثانیه هم تحمل نمیکنن چرا مردم ما اینجوریه آخه چرا من چیکار کردم آخه تو سن بیست سالگی از ترس مسخره شدن حتی بیرونم نمیرم آخه چرا من دیگه خسته شدم ای کاش یه کسیم عاشق من میشد اینم آخرین حرفیه که اینجا زدم اینارو هم با اشک دارم مینویسم چون من همدمی نداشتم تو زندگیم و لااقل اینجا بغضمو میریزم میدونم دیگه راه برگشتی نیست چون داروی خیلی قویه و اگه یه ذره بخورم زود تموم میکنم
پدر و مادر حلالم کنید اگه این متنو تو گوشیم دیدید
فقط اینارو بترسونم
همین..
اگه کسی میدونه با چه قرص هایی ادم چند روز میره بیمارستان بگه لطفن
صبر کنید همه چی درست میشه
پس راحت باشید خودتونو خلاص کنید
شما واسه این جامعه اضافه اید
بهتره واقعا نباشید،جامعه به شماهای ضعیف احتیاجی نداره
شماها از اونایید که دوس دارید مردم واستون دل بسوزونه
درود بر اونایی که از مشکلاتشون کوه نمیسازن.
دعاکردن وازخداخداستن همه مشکلات رو حل میکنه
انشاالله همه مشکلاتشان به حق دستهای بریده حضرت ابوالفضل حل میشه
واسه شوهر منم دعاکنیدالتماس دعا..
اگرم قسمت نشده بدونید عشق یه هیجانه و بارها میشه تجربش کرد
یه بار خیلی ناامید شدم ۵۰ تا قرص خوردم ولی متاسفانه و بدبختانه فقط دوروز بیهوش شدم الانم در به در دنبال قرصم
من مشکلم یه جوریه که یک دقیقه هم نمیتونم ارامش داشته باشم یک دقیقه نمیتونم خیال راحت داشته باشم به خدا شبا تا صب از استرس و فکر و خیال نمیخوابم یا صبح با پریشونی از خواب بیدار میشم ولی شما مشکلتون مطمئنا مثل من نیست پس خودکشی نکنین من اگه الان خدا با راه حل مشکلم دم در خونه باشه راش نمیدم فقط مرگ میخوام.
ولی خودکشی سخته درد داره ممکنه نمیری و ساقط شی بری جهنم پس نکنین
الان یه قرص دستمه میگرنت ۱۰۰ انقدر قوی ۴ تا دونه بیشتر توش نیس به نظرتون بخورم میمیرم ؟
تو رو خدا جواب بدین
یکم برام حسم عجیبه... فکر میکنین افسردگی بدتره یا تنفر؟
میدونم خانواده ام طاقت نمیارن ولی منم تحمل زندگی ندارم تحمل دوباره ساختن ندارم خدا پس کجاییییییی؟
به خدا خودکشی راهش نیست.منم از تک تکه شما مشکلاتم بیشتره و قرصم گرفته بودم که خودمو خلاص کنم اما با این کارا میخوام درستش کنم.
حتما برو پیش پلیس حتما
زندگی و آینده خودت رو خراب نکن تو هنوز خیلی زیبا و جوان هستی
آبرو یه مومن حکم خانه خدا رو داره
یه روز که داشتم دنبال راهی تضمینی برای مردنم میگشتم مطلبی خودم که منو منصرف کرد نوشته بود مرگ با کیسه هوا بسیار آسون و بی درد حالا که می دونم چقدر راحت می تونم بمیرم پس به زندگیم ادامه میدم و غصه نمی خورم چون هر وقت بخوام می تونم خودم را بکشم
عمیقا که بهش فکر کردم منم به همین نتیجه رسیدم
خواهرم مهربونم ، برادرم ارزش شما خیلی بیشتر از اونیه که فکر میکنید من سختترین تجربه عشقی را داشتم گاهی وقتها که خاطراتم را مرور میکنم راه نفسم بند میاد در اوج جوانیم ۴ بارخودکشی نا موفق داشتم الان سی سالمه از بیماری مغزی نادری رنج میبرم و هیچ کس نمی دونه
لطفا خوش باشید بخندید زندگی کنید جوانی کنید دلتان را به خدا بدهید
کاش اون موقع کسی منو نصیحت کرده بود
جوان تر که بودم عاشق شدم با تهدید و اقدام به خودکشی تونستم باهاش ازدواج کنم
دوازده ساله دارم می سوزم کسی نمی فهمه اونقدر اذیتم میکنه که از زندگی خسته ام فرزندی ندارم امیدی به دنیا ندارم خیلی بدبین و شکاکه ، همش دعوا داریم
می خوام کلی قرص دپاکین و دوکسپین بخورم نمی دونم اثر میکنه یا نه
خداکنه اثر بزاره و بمیرم اخه اگه زنده بمونم اذیتهاش بیشتر میشه