سلام خواهرگلم. این اشتباهی بوده که چه خوب چه بد, گذشته!!! ولی اینو بدون که همیشه جای جبران وجود داره فقط کافیه واقعا از ته دلت پشیمون بشی وبخواهی جبران کنی !!! یه همت واراده وتوکل وتوسل به خدای مهربون و میخواد. عزیزم شاید خدای نکرده پدرت وقتی خبر فرار شما را شنیدن اتفاقی براشون نیفتاده باشه!!؟و بخاطر همین نتونستند به شمازنگ بزنند!!! کمی واقع بین باش. خدا به همراهت هموطن
سلام کارت از اول اشتباه به خدا پناه ببر و برگرد پیش پدرت و دست و پاشو ببوس باز هم دیر نشده برگرد برگرد هر چه سریعتر مواظب شیطون باش که در کمین نیات خیره برگرد تا خدا آبرویت رو برگرداند تو رو به خدا گوش کن و نصحیت ما رو پذیرا باش برگرد
عزیزم هرچه زودتر برگرد خونه. هیجا خونه خود آدم نمیشه، هرچه قدرم پدر و مادر آدم بد باشه، با اینکه تو میگیی تو پر قو بزرگ شدی. حتما پدرت یه چیزی میدونسته که گفته با پسر عموت ازدواج کنی. به قول استادم شما به مو فکر میکنی ما به پیچش فکر میکنیم.
منم 13 روز از خونه زدم بیرون فقط واسه اینکه چرا انقد بهم گیر میدن. منم مثل تو، تو پر قو بزرگ شدم اما زود پشیمون شدم. پدر منم تو این چند روز به من زنگ نزد اما فامیلامون اومدن دنبالم رفتم. الانم با خیال راحت دارم زندگیمو می کنم. نصیحت پدر مادر واسه خودمونه من الان اینو می فهمم. اگه به عنوان خواهر قبول داری مارو برگرد خونتون. شاید الان هنوزم چشم به راهت باشن. اگه هم باهات بد رفتار کنن بهتر از اینه که بهت انگه خیابونی بودن بزن..
از دور که نگاه کنی یه چیز میگی ، وقتی تو موقعیتش قرار بگیری یه کار دیگه میکنی.
نمیتونم عکس العمل پدرتو اگه برگردی پیش بینی کنم + همیشه با این طرز تفکر مخالف بودم تنها چیزی که میتونم بگم اینه:
گاهی توی زندگی خیلی زود دیر میشه .
اگرم بر نگشتی مواظب خودت با ش. حواست باشه کج نری
چه ملت سرکاری هستیم بابا این داستانو خبرنگاره تعریف کرده واسه ما اونوقت شما میاین به دختره کامنت میدین برگرد تروخدا برگرد انگار اون کامنتای شمارو میخونه بدبخت گوشه خیابون داره دستفروشی میکنه مثل شما بیکار نیست بیاد کامنت بخونه هدف از نوشتن این مطلبم این نبوده بیان نظر شمارو بپرسن اصلا در اینکه ما ایرانیا همهگی تو همه چی استادیم شکی نیست فقط نمیدونم چرا همیشه به همه چی گند میزنیم مثل این دختره هدف اینه که چارتا پدرمادر بخونن بدونن چطور باید با بچشون رفتار کنن چار تا جوونم بخونن بدونن که بیرون خونه خبری نیست جز بدبختی هر چند که همگی استادین ماشالله
کاش به جای این حرفا یکی براش فکر چاره ای بود
واقعا واستون متاسفم دوستان
درسته از خونه فرار کرده اما یه انسانه. یه انسان که اشتباه کرده
همه اشتباه میکنن. انهایی که میگن اشتباه کرد باید تاوان کارشو بده بیخود کردن
چون جای اون نیستن
کاش یکی درکش میکرد و بهش کمک میکرد
یکی مثل من واسه کمک به همنوعم هر کاری میکنم. نه بچه مومنم نه بچه پر ادعا. فقط یه انسانم که میگم کمک به کسی که نیاز داره به کمکت.گناه نیست
کاش من جای این خبرنگار بودم وگرنه به هر قیمتی شده کمکش میکردم.
bohunfx@yahoo.com
چقدر این دختر عقلش...نباید پدرش اونو ببخشه چرا فرار کردی ؟خب فکر کردی ما چرا درس میخونیم برای اینکه بریم سرکار خرج زندگی دربیاریم خب از شگرد دخترانه استفاده میکردی چه اشکالی داشت زن پسر عموت میشدی چرا غرور پدرتو شکستی از کجا معلوم پدرت با گوشی مامانت باهات تماس نگرفته باشه هاااااااااااااااا؟خب تو زندگیتو میکردی بعدا با شوهرتم در مورد دانشگاه صحبت میکردی واقعا حیف اون پسر که تو زنش بشی اینقدر که نمیتونی تحمل زندگی داشته باشی مثلا فرار کردی به آرزوهات رسیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پسرای خیابانی خیلی تحویلت میگیرن تو لیاقت محبت پدرانه نداشتی با پدرت خیلی محترمانه در طول زمان صحبت میکردی اجازه میداد بری دانشگاه الان مدرکت به چه دردت میخوره ؟تا کی میخوای توی خیابون باشی ؟فردا مثلا استخدامت میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟برو پای پدرتو بوس کن بگو غلط کردم من خودم دخترم ولی هر چی پدرم بگه احترام میزارم اما حتی مخالفت هم میکنم ولی فرار نمیکنم غرب کشور احترام والدین خیلی بیشتره
یادت باشه پدرها دخترهاشون را ازپسرشان بیشتر دوست دارند.حالا غرور پدرت اجازه نمی داده که بفهمه دخترش فرار کرده,ودر نتیجه با شما تلفنی صحبت نکرده, سعی کن با مادرت تماس بگیری و ایشان زمینه برگشت شما را محیا کنه
بنظر من لازم نیست به اون خونه برگردی، چون مطمئن باش اون پدر الانم قبولت نمی کنه، شاید بهتر بود همون موقع با پسر عموت صحبت می کردی و بهش می گفتی که دوسش نداری احتمالا اونم با کسی که دوسش نداشت دلش نمی خواست ازدواج کنه.
حالا هم همینطوری ادامه بده و درستو بخون مطمئنم که موفق می شی.
سلام منم ناراحت شدم ولی یه سوال دارم چطور خانواده ایشون که میدونن کدوم دانشگاه قبول شده اصلا به سراغ دانشگاه نیومدن تا دخترشونو پیدا کنن؟ در ضمن ایشون الان مکان زندگی داره و کارم می کنه پس بنظر من تاوقتی که شرایط بازگشتشون فراهم بشه درسشو ادامه بده
اگه من بجا تو بودم هیچوقت بر نمیگشتم
برگردم پیش کی؟
خانواده کجا بود وقتی که...
عقل و منطق خانواده کجا بود پس
ولی خانوم برای شما تو این جامعه با این وضع بهت پیشنهاد میکنم حده اقل برای شادی مادرتم که شده برگردی
موفق باشی
شاید زنگ نزدن پدر غرور بی جای اون بوده ولی به هر حال دل پدرو مادر بزرگه هرچقدر هم که ما بد باشیم بازم میتونیم دلشونو بدست بیاریم. خوشبختی رضای خداست و بهد رای پدرو مادرت برات ارزو میکنم سختیهای زندگیت تموم بشه به ارامش برسی.انشاالله.
سلام.شماجای خواهر منید...فقط به خدا توکل وحتما هم بهش اعتماد کنید مطمئن باشید خدا کمکت میکنه...این دنیای لعنتی ما پره ازگرگ...دلیلش هم فقط این ماهواره ها و غربی گرایی جوونامونه...خدایا توکه بزرگی تموم این جوونامون رو به بزرگی خودت هدایت کن(آمین)
سلام. نمی خواهم مثل بقیه شعار بدم و بگم زودتر برگرد!!
برای همین پیشنهاد می کنم تا وقتی بابات بهت زنگ نزده برنگرد، فقط خواهشا جواب مادرتو بده وبهش بگو تا اون غیرمستقیم پدرتو ترغیب کنه بهت زنگ بزنه.
بعد می مونه دو تا مسآله یکی اون 5 میلیونه، حتما فهمیدند کار غفوره! بنابر این خودتو به کوچه علی چپ نزن و سربلند برو کلانتری خودتو معرفی کن میاند رضایت میدند و اعدام نمیشی!
دومی هم افسانه جون، اون موجود خیرخواه و شیطانیه مراقب باش خیلی اعتماد نکن به آدما! اگر بعد از چند وقت آفتابی نشد یک سر بزن به باشگاه خبرنگاران نکند زیر کامیون مرده باشه؟
امیدوارم از نظرم استفاده کرده باشی.
فلسفه زندگی تلاش و گذشتن و لبخند است
سلام
ازهچه بگذریم سخن دوست خوشتراست
ولی هیچ دوستی بهترازپدرومادرنیست وهیچ دایه ای دلسوزترازمادرنیست
بهتره برگردی خونه چون تاجوانی میتوانی اینطوری بگردی ولی پابه سن که گذاشتی دیگرکسی حتی نگاهت هم نمیکنه
سلام عزیزم تورو خدا حتما برگرد خونه به خدا الان فکر کنم مادرت از دوری تو دق کرده اگه برگردی هم پدر وهم مادرت خیلی خوشحال خواهند شد سرگذشت بسیار تلخی دااشتی وقتی خواندم اشک در چشمانم حلقه زد انسان هیچوقت نباید گول حرفهای چرب ونرم دوستاشو بخوره حتی اگه بهترین دوست انسان باشه پدر ومادرت منتظرت هستند مطمئن باش اگه اولش هم پدرت خواست بدخلقی کند اصلا به دل نگیر واین رو حق خودت بدون چون اون هم غرور داره وبا این کارت توی این دوسال غرورشو له کردی من خودم پدر ندارم ولی تو قدر پدرتو بدون .خواهش میکنم ازت به عنوان یک خواهر به خونتون برگرد چون به قول دوستمون توی جامعه گرگهای زیادی هستند .
سلام
این دختر خانوم داره دروغ میگه یا همه حقیقت را نگفتهو
ولی با هر موضوعی که هست هر اتفاقی که افتاده به نظر من باید بری به سمت خانوادت حالا هرکی هست پدر و مادر واقعیت یا پدر مادر یا برادر و خواهر غیر واقعی
خب معلومه که همه ی حقیقتو نگفته.
چند جاش نوشته بود: که شاید گففتنش درست نباشد. دیگه از این واضح تر؟
مادرت
۱۴:۰۹ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
عزیزم تو مثل دخترم هستی،،دخترم نمیدونی با رفتنت و پاسخ ندادن به تماسهایم چه رنج و شکنجه ای رو تحمل کردم،پدرت هم از کرده خود پشیمان است،دخترم برگرد،ما چشم براهت هستیم،هر وقت تلفن زنگ میزند یا زنگ ایفون صدا میکند منتظر شنیدن صدایت هستم.من مادرت هستم برگرد و چشمهای خشکیده از اشکم را ببین،برگرد و چشمانم را روشن کن
سلام خواهرم، من با بقیه دوستان هم نظر هستم.
به نظرشما شرایط الان شما بهتره یا شرایطی که ممکنه در آینده ی که نمی دانید و مطمین نیستید رخ بدهد . پس برگرد و آدم معتمد و فردی که خانواده ات بخصوص پدرت از او حساب می برد را واسطه قرار بده که شرایط برگشت شما را فراهم کند و بگویید این مدت در شهرستان مشغول تحصیل و اشتغال بوده اید . خداوند شما را دوست داشته که تا الان با شما همراه و نگهبان شما بوده و البته خود شما بصورت منطقی با خانواده ات صحبت کن چون دیگر دختر با تجریه و تحصیل کرده ای هستید . انشاله عاقبت به خیر و خوشبخت شوید
خواهر عزيزم انتظار نداشته باش در وهله اول پدر تحويلت بگيره بهر حال تا مدتي تاوان اشتباه وگناهت رو بايد پس بدهى ولى اگر نروى اخر ش با هر كس ازدواج كنى به چشم يه دختر فاسد وبى خانمامن نگاهت ميكند ومطمين باش ارزشى برايت قايل نيست حتى اگر خودش مفسد باشد تا اخر عمرت رنگ ارامش رو نخواهى ديد وارزو مى كنى اى كاش زن همان پسر عموت شده بودى اول از خدا بخواه ببخشدت وبا توسل به اغوش خانواده بر گرد مى توانى قبلش يه نامه برايشون بنويسى بهر حال يه قسمت از زندگيت خراب شود بهتره تا همش
سلام
شما به دلیل نداشتن تجربه از همون اول روش مناسبی رو انتخاب نکردید بهتر بود با پسر عموتون صحبت میکردید شاید شرایطتون رو قبول میکرد اما حالا گذشته .الان بهترین تصمیم به نظر من اینه که برگردید مطمئن باشید خانوادتون منتظر شما هستند توی جامعه ما تنها زندگی کردن واسه یه دختر واقعا سخته
بنظر من غرورتو بذار کنار به پدرت زنگ بزن من خودم پدرم فکر کنم بهترین راه همین باشه تا دیرتر نشده اگه نمیتونی به مادرت زنگ بزن یا کسی دیگه را واسطه کن خواهش میکنم
هرموقع برگردی اغوش پر مهر خانوادت مخصوصا مادرت درک می کنی و مطمئن باش اونها تنها کسانی هستن که فرزندشون بیشتر از همه دوست دارن و می پذیرنت سرزنشت نمی کنن از خداوند هم بخواه کمکت کنه که بی شک راه برای کسی که توبه کنه باز است
به نام خداوند بخشنده و مهربان
با سلام
اما در مورد تهیه کننده ی این گزارش: ایشان خیلی باید خدا را شکر کنه که این توفیق را یافته که درد دلی از یکی از بندگان خدا را بدست بیاره تا راه حلی براش پیدا کنه. ای کاش همین ایشان هم می تونست که واسطه ی خیر بشه و این عزیز را به خانواده اش برگردونه اما حساب شده و با مراعات شروط و شرایط روانی، عاطفی، امنیتی و...؛ غالباً خانواده و فامیل او هم وقتی آگاهی صحیح و سالمی از وضعیت پیدا کنند مثل سایر مردم اجتماع، می پذیرند و زندگی جدیدی بدور از سرزنش و ملامت با او رقم می زنند.
اما سخنی هم با آن عزیز دل شکسته:
آیا خدا به شما چشم نداده، گوش نداده، دل نداده تا با آنها حقایق زندگیت را بیابی و راه زندگیت را درست رقم بزنی. تازه دو دستت سالمه، دو پایت سالمه، ... همه را داری، پس چی کم داری. این همه نعمت دور و برت را گرفته، آیا خیال می کنی نفعت به خودت و جامعه ات به همین محدود می شه که یه فروشنده ی دوره گرد اون هم با دختر بودنت باشی؟! تو که از همه بالاتر حیات دنیوی و اختیار و قوه ی ادراک و معرفت داری، تازه تا حدودی از خواب غفلت بیدار شده ای، به بی وفایی دنیا و مادیات هم پی برده ای، پس چرا یه فکر اساسی نمی کنی؟
چاره ی اساسی به اینه که:
اوّلاً: نسبت به فهم دین و آیین زندگیت اقدام کنی.
ثانیاً: نسبت به بالابردن سطح علم و تخصّص مورد علاقه و عاقلانه ات که درش آینده و تأمین هزینه هم باشه و شغل مبتنی بر آن هم آبرومند باشه و درآمدش خوب باشه، بجنبی یعنی لحظه ای درنگ نکنی و زود تا وقتش نگذشته اقدام کنی.
ثالثاً: مگه کسی بهت نگفته عزیزم که قطع رَحِم، گناه کبیره است و گناه کبیره یعنی تیشه ای بر ریشه ی زندگی و انسانیت آدمی، تازه اگه رَحِم هم کسانی مثل بابا و مامانت باشند که دیگه واویلاست! تو هرچی باشی و هرچه بشی بازم دختر همون پدر و مادرتی و هیچوقت پدر و مادر، هرچند در ظاهر طور دیگری رفتار کنند اما دلشون رحم داره، بالاخره به مهر و مهربونی برمی گردند به سوی شما، لذا اصلاً فکر اینکه به اونها محل نذاری را از ذهنت بینداز بیرون، و یه راهی پیدا کن تا کم کم، آروم آروم خودت را بذاری تو بغل بابا و مامانت، تا طعم و لذت زندگیت را بچشی. آیا خودت دوست داری به فرض فرزندی داشته باشی که باهات قهر کنه و هرچی تو منتظری تا یه بهانه ای پیدا کنی تا باش ارتباط برقرار کنی اما اون ازت فرار می کنه و فکر می کنه شما از اون دوری می کنی؟ مسلماً نمی خواهی چنین باشه. پس از برکات صله ی ارحام مخصوصاً ارتباط با پدر و مادرت غافلتر از همین مقدار که تا الآن غفلت کرده ای مباش و نیتت را درست کن تا عملت هم درست بشه.
در این راستا اگه همین تهیه کننده ی گزارش بتونه برات نقش رابطه را پیاده کنه که چه خوب، اما اگر لازم شد از کس دیگری استفاده کنی پس باید اهلیتش را داشته باشه و اهل صلاح و تقوا و آگاهی و تخصصش باشه.
بنابراین:
1- هم به فکر دینت باش؛ احکام دینی ات را یاد بگیر.
2- هم به فکر دنیات باش؛ تحصیل علم و تخصص مورد علاقه و آینده دارت را فرا بگیر و رها نکن تا به نتیجه ی مورد علاقه ات برسی.
3- هم صله ی ارحام بجا آور و از قطع رحم به شدت بپرهیز. مخصوصاً با پدر و مادرت که حق عظیمی برگردنت دارن روابط صمیمانه و دلجویانه برقرار کن.
4- با اهل صلاح و تقوا، و آگاه و متخصّص آشنا شو و مشورت عاقلانه و بی ضرر کن و همیشه «برنامه ی جامع» برای زندگی ات داشته باشد.
اشکهای چشمانم را تقدیم خواهر عزیزم می کنم و دعایم را بدرقه ی راهش. عاقتب به خیر و خوش بخت باشی. آمین!
اشتباه بزرگی کردی ولی میشه اشتباهت را جبران کنی من خودم یک پدرم .پدرت هم اشتباه کرده برگرد خونه اطمینان داشته باش پدرت ودیگر اعضای خانواده تورامی بخشند حتی اگر نبخشند بازهم برگرد وبه درست هم ادامه بده هیچ کجا بهتر ازخانه وخانواده نیست هرچقدرهم بد باشند
دخترم،من پدر دختری 29ساله هستم.یقینا این دو سال دوری برای پدرتو بیش از بیست سال اونو پیرکرده،اگه به تو زنگ نزده نه اینکه تورو دوست نداره که فقط غرورش بهش اجازه نداده .مطمئنا کمی صبر وتحمل حرفها ورفتارهای اطرافیان خیلی راحتتر از اینه که خدای ناکرده دیگه توی این دنیا موفق به دیدارپدرت نشی. به نظرمن تادیر نشده با اونها تماس بگیر وبرگرد به خونت.در کنار خانواده بودن در بدترین شرائط هرچه باشه بهتر از این وضع فعلیه
من قبول دارم تفکر پدر این خانم خوب نیست اما تو جامعه ما ادمهای بیمار زیاد هستند ک میتونن باین خانم اسیب برسونن بهتره با حضور یک ادم واسطه ک مورد قبول خانواده بخصوص پدر این خانم باشند این چالش هرچ زودتر حل بشه بنظرم درسته تحمل اون زندگی سخت وشکننده بوده اما گاهی ادم درمقابل غرورش بایسته تا ضرر بیشتر نبینه
دخترم من52 سال سن دارم وبا کلی از تجربه در زندگی، تنها محل امن ومطمئن خونه پدرت ودکنار خانواده ات هست .این حرف حاصل یک عمر تجربه من هست .انشاالله خدا در راه رسیدن به خانواده ات راهنمایت باشد.
به نظر من برگرد پیش خانواده ات، مطمئن باش اونا تو رو میپذیرن و نگران حرف ها و سرزنش های اطرافیان نباش چون مردم در هر صورت دنبال یک راهی برای حرف در آوردن میگردن، یکی بهانه دستشون میده یکی هم نه،حرف بقیه اصلا برات مهم نباشه، برگرد پیش خانوادت و شک نکن که همه چی روز به روز بهترمیشه
هيچ كجا مثل كانون گرم خانواده و هيچ دوستي بهتر از پدر و مادر براي آدم، روي اين كره خاكي نيست. تورا به آبروي حضرت زهرا (س) قسمت ميدهم پيش خانواده ات برگرد و از كارهاي گذشته ات توبه كن و يك زندگي تازه را با والدينت شروع كن.شما خانم هستيد و عزيز! دنيا به آخر نرسيده است الگوي خود را حضرت فاطمه قرار بده و از نو شروع كن.
من هم قول ميدهم به عنوان يك برادر ديني براي موفقيت شما و جوانان عزيز كشورم هر روز يك زيارت عاشورا بخوانم. ياعلي بگو و عشق را اغاز كن...
به نظر من هیچ کس و هیچ چیز جای پدر ومادر رو برای آدم نمیگیره پدر مادر هر چقد که بد باشن باز پدر مادر آدم هستن و پشتیبان انسان به نظر من پا بزار رو غرورت و از لج بازی که با خودت میکنی دست بردار و به خونه برگرد هیچ وقت ضرر نمیکنی مطمئن باش و شک نکن!!! یه چیز دیگه نمیدونم میونت با خدا چطوره ولی اگه با خدا خوب هستی که خودش صد در صد کمتک میکنه ولی اگه خوب نیستی باهاش خوب باش هیچ کس هم از دوستی با خدا ضرر نکرده !! یا علی
100درصد آغوش گرم خانواده بهتر است در ضمن انجام کارهای خانه پدری اسمش کلفتی نیست بلکه جبران اندک قسمتی از زحمتی است که پدران ومادران ما تا بحال برای ما کشیده اند
هرجوری هست درست را ادامه بده وبه هیچ وجه رها نکن وبزودی در یک فرصت مناسب پیش خانواده ات برگردد .شاید رفتارخانواده ات در ابتدا خوب نباشد اما بالاخره همه چیز درست میشود
برگرد به خانه هر پدري خوشبختي فرزندش را مي خواهد.خودخواهي و غرور توباعث اين همه اتفاقات شده است ازدواج سنت است جه با پسرعمو چه با كس ديگر اينكه همبازي دوران كودكي ام هست من ازدواج نمي كنم غلط است پسر خوبي كه بوده درآمد هم داشته ديگه چي ميخواستي.اتفاقاتي كه برات افتاده بدتر از زندگي با پسرعموت بوده.
به نظر من هر طوری می خواهی زندگی کن ولی زیر سایه پدر و مادرت باش. هیچ موقع پدر مادر بد فرزند را نمی خواهند در هر صورت که باشه .به این فکر نکن که مردم چه چیزی می گویند . دهن مردم را نمی شه بست
سلام دوست عزیز
راه خوبی انتخاب نکردی ولی خب ادمی زاد اشتباه می کنه... برگرد پیش خانواده و از پدر و مادرت معذرت خواهی کن. پدر و مادر یه نعمتن قدرشونو بدون تا هستن ... تا دیر نشده برگرد
توکلت علی الله شما سهم خودت رادرزندگی انجام بده ومنتظرنتیجه نباش .کاش حداقل با مادرت تماس تلفنی وچه بهتر حضوری داشتی تا میتوانستی کمی از دلشوره هایش بکاهی....دعادراینجور مواقع بسیارمشکل گشاست....
سلام . به نظر من هر وقت جلوی ضرر را بگیری منفعت است . خواهرم تا بیشتر غرق در بد بختی نشدید . به فکر نجات باش اخه تا کی میتوانی به این وضع ادامه بدهی . شما باز هم با مادرت تماس بگیر . چون مادر خیلی مهربان است .
با سلام.
با تشکر از خبرنگارتون و عزیزی که سرگذشت خودشون رو برامون بیان کردند.
به نظر بنده بهترین کاری که شما میتونید بکنید اینه که از هر چه سریعتر به آغوش گرم خانوادتون برگردید . حتی به بهای کلفتی در خانه پدر .
هر چه بشد آنها خانواده شماهستند و بهترین پناهگاه برای شما.
امیدوارم هرچه زودتر به آرزوهای خودتون برسید و خوشبخت و شاد باشید.
فراموش نکنید که هر کاری میکنید فقط و فقط برای رضایت خدا باشد.
التماس دعا
نائب الزیاره شما و تمامی دوستداران اهل بیت در حرم آقا امام رضا (ع) خواهم بود
به نظر من برگرد به خونه بهتره
چه فرقی میکنه با الان0
االان باید بری کار کنی منت این کس و ان کس و بکشی به هزار کار خلاف دیگه هم کشیده بشی اخرش که چی هیچ چیز جای خانواده رو نمیگیره همین که کنارشون باشی کافیه 0به نظر من منت پدر و مادر سرت باشه تا هزار نفر دیگه بهتره0اینا همش میگذره بعد چند سال همه فراموش میکنن0خواستگار هم هر چه قسمت باشه اما وقتی خانواده دار باشی به نظرم خواستگارات بیشتر از الانت باشه0 انسان باید نقد پذیر باشه یه اشتباهی کرده باید پاش واسته باور کن پیش خوانوادت باشی بهتر از وضع الانته شک نکن برگردد
دخترم ،من پدر دختری 29ساله هستم.مطمئن باش اگه بابات بهت زنگ نزده از روی غرورش بوده ولی حتما این دوری دوساله اونو 20سال پیر کرده.پس تا خیلی دیر نشده وتا خدای ناکرده از وجودش محروم نشدی به خانه برگرد.مطمئن باش با کمی صبر وتحمل شنیدن بعضی حرفها ورفتارها خیلی زود همه چی به حالت اولش برمیگرده
یاسین
۰۹:۰۲ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
نگران نباش اوضاع درست میشه. کار کن. منتظر زنگ دوستت هم نباش. نباید از خانه فرار می کردی. اما حالا شده برگشتت اوضاع رو بد تر میکنه. اگر ازدواج میکردی حتما طلاق میگرفتی. درست رو بخون.
شما بهتراست بدانيد كه خانواده هرچه قدرهم كه بد باشد باز بهترين مكان براي شماست ،بهتر است با مادرتان تماس گرفته و او را از حال خودتان با خبر كنيد حتما" خيلي براي شما نگرانند ، ان شاالله كه اوضاع از اين بهتر شود
اشتباه از آنجایی شروع شد که اصرار به ازدواج وی با پسر عمویش را داشتند و از آنجا ادامه داشت که دختر تصمیم به فرار گرفت و پدری که غرورش اجازه نداد که هرگز اشتباهش را قبول کند و به دخترش یک زنگ بزند و باعث بد بختی این دختر معصوم گردید.
من یه کارشناس خانواده نیستم ولی به نظر من برگردد بهتر است.به قول معروف نیمه راه ضرر منفعته.البته قبلش با یه مشاور یا کارشناس خانواده مشورت کنه تا راه برگشتن به خانه را نشونش بده
با سلام ، سرگذشت سخت و نا مباركي است و علت آن را هم ورود شيطان به زندگي و بطن انسان و دوري از الطاف و عنايتهاي خداوند متعال ومهربان و شيطنت انسانهاي بد طينت همچون آن دوست نادان ميدانم. بدترين گناهان را خداوند وعده بخشش داده است و آن هم بشرط توبه و عنابه بدرگاه او نه به درگاه و خانه و نصيحت يك انسان بيدرد و پست، خانم و دختر خوب نوكري پدر و مادر پر افتخارترين كار وشغلي است كه خداوند وعده پاداش يزرگ ونيكو به آن داده است. برگرد، از پدر و مادرت عذر خواهي كن، دست و پاي آنها را ببوس و از خداوند هم هر چه دوست داري بخواه كه او مقلب القلوب است و دلها را نوراني و انسان را عزيز ميكند.يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال . موفق باشي
سلام دختر خوبم
داستان شما بسیار حزن انگیز و دردناک است...! اما زیبائی و لطافت عجیبی در آن نهفته است که باعث افتخار من شد... همه میدانیم که خداوند بخشنده و کریم است... نان حلالی که امروز در سفره تو قرار گرفته نشان میدهد از سرچشمه عزت خدا ارتزاق میکنی.... نمیدانم شاید نماز هم نمیخوانی اما خدا تورا فراموش نکرده ... آغوش خانواده بهترین جای دنیا برای دختران و پسران جوان است.... پدرت هرچند احمق باشد اما یک پدر احمق بهتر از همه دنیا است. در ثانی مادرت چه گناهی کرده که باید درد فراق تورا تحمل کند. به خانه ات برگرد و اگر به بیان خودت نه تنها مجبور به کلفتی در خانه پدرت باشی و نیش های دیگران را تحمل کنی بلکه از این بدتر هم باشد ارزش در خانه بودن را دارد.. برایت دعا میکنم
ازقدیم گفتند ماهی راهروقت ازآب بگیری تازه است....اگر این مطلب را می خوانی بدان که جلوی اشتباه راهروقت بگیری ضررندارد....به پدر ومادرت زنگ بزن وازآنها طلب بخشش کن ...باخدایت عهد کن که ازاین پس درست زندگی کنی ...به خانه برگرد ...مطمئن باش که والدینت تورا می بخشند....
عزیزم توبایدبه خانه برگردی حالاهرچی بخواهندبگویند توتاوان اشتباهت رادادی درمورد خواستگاراتم نگران نباش خدامیدونه توتاوان دادی برای همین خودش برات جورش میکنه البته اگه به خداایمان داشته باشی چون تومتن اسمی ازخدانبود حالامن جواب میخوام به خداایمان داری
سلام
بنظرمن شما باید به خونه برگردی و به زندگی با خانواده ادامه بدی چون هرچی باشه از این زندگی شما که بهتره!
هرچی هم تعنه بشنوی باز باید تحمل کنی.باگذشت زمان این تعنه ها از بین میره
جواب سوال اول شاید پدرت فکر میکرد که خودت پشیمان میشوی وبر میگردی وهیچ وقت یک مرد غرور خودش را خورد نمیکند جواب سوال دوم این مشخص است هیچ چیز وهیچ جا بهتر از آغوش گرم وامن خانواده نیست مادر وپدر آدم هر قدر سنگ دل باشند باز هم دلشون به حال بچه هاشون میسوزهجواب سوال سوم بالاخره هر شما خطا کردی وباید تاوان این اشتباه را بدهی واقعیت وعلت فرار کردنت رو به خانواده ات بگو هنوز هم دیر نشده برو پیش خانواده ات تا کی میتونی با دست فروشی در تهران خرجت را به دست بیاوری جواب سوال چهارم شما برگرد پیش خهانوادت بقیش رو بسپار به اینده
دوست خوبم
سلام
آینده ات رو خراب نکن و هر چه سریعتر به خونه ات برگرد .جامعه بسیار خرابی داریم.خدا را شکر کن که تا به حال اتفاق خاصی برات نیفتاده است.حتما و حتما خانه پدری ات بهترین مکان برای توست.برو و دل پدر و مادرت رو شاد کن.من یک پدرم و حال پدرت رو میدونم.
خدا یاورت باشه
دوست خوبم
سلام
آینده ات رو خراب نکن و هر چه سریعتر به خونه ات برگرد .جامعه بسیار خرابی داریم.خدا را شکر کن که تا به حال اتفاق خاصی برات نیفتاده است.حتما و حتما خانه پدری ات بهترین مکان برای توست.برو و دل پدر و مادرت رو شاد کن.من یک پدرم و حال پدرت رو میدونم.
خدا یاورت باشه
با سلام
امثال اين دختر خانوم متاسفانه در جامعه زياد ديده ميشن. البته زماني كه فكر خوشگذراني بودن بايد فكر اينجاش را هم ميكردن. بهتر بود ايشان در خانه پدري ميماند و از كانالي وارد ميشد كه بتواند پدرش يا خواستگارش را راضي كند كه به درد هم نميخورن. با اينكه دليل قابل توجيهي هم در خصوص ازدواج با هم بازي دوران كودكي اش نداشته است. بنظر من ايشون بايد با تمام فشاري كه دارد تحمل ميكند از طريق مادرش يا كسي كه روي پدرش تاثير ميگذارد هماهنگ شده و حتما به خانه برگردد.. حتما..
خدا کنه مشکل دیگه ای واسش پیش نیاد مشکلات فعلیش بمرور تمام میشود. ازدواج وفرزند داری هیچکس هم از قبل معلوم نیست شایداگر میماند با پسر عموش هم ازدواج میکرد وضع واقعیش بهتر نبود."از توحرکت از ... برکت"
بهترین کار همینه
منم 13 روز از خونه زدم بیرون فقط واسه اینکه چرا انقد بهم گیر میدن. منم مثل تو، تو پر قو بزرگ شدم اما زود پشیمون شدم. پدر منم تو این چند روز به من زنگ نزد اما فامیلامون اومدن دنبالم رفتم. الانم با خیال راحت دارم زندگیمو می کنم. نصیحت پدر مادر واسه خودمونه من الان اینو می فهمم. اگه به عنوان خواهر قبول داری مارو برگرد خونتون. شاید الان هنوزم چشم به راهت باشن. اگه هم باهات بد رفتار کنن بهتر از اینه که بهت انگه خیابونی بودن بزن..
نمیتونم عکس العمل پدرتو اگه برگردی پیش بینی کنم + همیشه با این طرز تفکر مخالف بودم تنها چیزی که میتونم بگم اینه:
گاهی توی زندگی خیلی زود دیر میشه .
اگرم بر نگشتی مواظب خودت با ش. حواست باشه کج نری
واقعا واستون متاسفم دوستان
درسته از خونه فرار کرده اما یه انسانه. یه انسان که اشتباه کرده
همه اشتباه میکنن. انهایی که میگن اشتباه کرد باید تاوان کارشو بده بیخود کردن
چون جای اون نیستن
کاش یکی درکش میکرد و بهش کمک میکرد
یکی مثل من واسه کمک به همنوعم هر کاری میکنم. نه بچه مومنم نه بچه پر ادعا. فقط یه انسانم که میگم کمک به کسی که نیاز داره به کمکت.گناه نیست
کاش من جای این خبرنگار بودم وگرنه به هر قیمتی شده کمکش میکردم.
bohunfx@yahoo.com
حالا هم همینطوری ادامه بده و درستو بخون مطمئنم که موفق می شی.
به خونه ات برگرد
برگردم پیش کی؟
خانواده کجا بود وقتی که...
عقل و منطق خانواده کجا بود پس
ولی خانوم برای شما تو این جامعه با این وضع بهت پیشنهاد میکنم حده اقل برای شادی مادرتم که شده برگردی
موفق باشی
برای همین پیشنهاد می کنم تا وقتی بابات بهت زنگ نزده برنگرد، فقط خواهشا جواب مادرتو بده وبهش بگو تا اون غیرمستقیم پدرتو ترغیب کنه بهت زنگ بزنه.
بعد می مونه دو تا مسآله یکی اون 5 میلیونه، حتما فهمیدند کار غفوره! بنابر این خودتو به کوچه علی چپ نزن و سربلند برو کلانتری خودتو معرفی کن میاند رضایت میدند و اعدام نمیشی!
دومی هم افسانه جون، اون موجود خیرخواه و شیطانیه مراقب باش خیلی اعتماد نکن به آدما! اگر بعد از چند وقت آفتابی نشد یک سر بزن به باشگاه خبرنگاران نکند زیر کامیون مرده باشه؟
امیدوارم از نظرم استفاده کرده باشی.
فلسفه زندگی تلاش و گذشتن و لبخند است
ازهچه بگذریم سخن دوست خوشتراست
ولی هیچ دوستی بهترازپدرومادرنیست وهیچ دایه ای دلسوزترازمادرنیست
بهتره برگردی خونه چون تاجوانی میتوانی اینطوری بگردی ولی پابه سن که گذاشتی دیگرکسی حتی نگاهت هم نمیکنه
این دختر خانوم داره دروغ میگه یا همه حقیقت را نگفتهو
ولی با هر موضوعی که هست هر اتفاقی که افتاده به نظر من باید بری به سمت خانوادت حالا هرکی هست پدر و مادر واقعیت یا پدر مادر یا برادر و خواهر غیر واقعی
چند جاش نوشته بود: که شاید گففتنش درست نباشد. دیگه از این واضح تر؟
به نظرشما شرایط الان شما بهتره یا شرایطی که ممکنه در آینده ی که نمی دانید و مطمین نیستید رخ بدهد . پس برگرد و آدم معتمد و فردی که خانواده ات بخصوص پدرت از او حساب می برد را واسطه قرار بده که شرایط برگشت شما را فراهم کند و بگویید این مدت در شهرستان مشغول تحصیل و اشتغال بوده اید . خداوند شما را دوست داشته که تا الان با شما همراه و نگهبان شما بوده و البته خود شما بصورت منطقی با خانواده ات صحبت کن چون دیگر دختر با تجریه و تحصیل کرده ای هستید . انشاله عاقبت به خیر و خوشبخت شوید
باز ا بازا هر انچه هستی بازا
حال چه رسد به پدرت
بر گرد تا دیر تر از این نشده
شما به دلیل نداشتن تجربه از همون اول روش مناسبی رو انتخاب نکردید بهتر بود با پسر عموتون صحبت میکردید شاید شرایطتون رو قبول میکرد اما حالا گذشته .الان بهترین تصمیم به نظر من اینه که برگردید مطمئن باشید خانوادتون منتظر شما هستند توی جامعه ما تنها زندگی کردن واسه یه دختر واقعا سخته
با سلام
اما در مورد تهیه کننده ی این گزارش: ایشان خیلی باید خدا را شکر کنه که این توفیق را یافته که درد دلی از یکی از بندگان خدا را بدست بیاره تا راه حلی براش پیدا کنه. ای کاش همین ایشان هم می تونست که واسطه ی خیر بشه و این عزیز را به خانواده اش برگردونه اما حساب شده و با مراعات شروط و شرایط روانی، عاطفی، امنیتی و...؛ غالباً خانواده و فامیل او هم وقتی آگاهی صحیح و سالمی از وضعیت پیدا کنند مثل سایر مردم اجتماع، می پذیرند و زندگی جدیدی بدور از سرزنش و ملامت با او رقم می زنند.
اما سخنی هم با آن عزیز دل شکسته:
آیا خدا به شما چشم نداده، گوش نداده، دل نداده تا با آنها حقایق زندگیت را بیابی و راه زندگیت را درست رقم بزنی. تازه دو دستت سالمه، دو پایت سالمه، ... همه را داری، پس چی کم داری. این همه نعمت دور و برت را گرفته، آیا خیال می کنی نفعت به خودت و جامعه ات به همین محدود می شه که یه فروشنده ی دوره گرد اون هم با دختر بودنت باشی؟! تو که از همه بالاتر حیات دنیوی و اختیار و قوه ی ادراک و معرفت داری، تازه تا حدودی از خواب غفلت بیدار شده ای، به بی وفایی دنیا و مادیات هم پی برده ای، پس چرا یه فکر اساسی نمی کنی؟
چاره ی اساسی به اینه که:
اوّلاً: نسبت به فهم دین و آیین زندگیت اقدام کنی.
ثانیاً: نسبت به بالابردن سطح علم و تخصّص مورد علاقه و عاقلانه ات که درش آینده و تأمین هزینه هم باشه و شغل مبتنی بر آن هم آبرومند باشه و درآمدش خوب باشه، بجنبی یعنی لحظه ای درنگ نکنی و زود تا وقتش نگذشته اقدام کنی.
ثالثاً: مگه کسی بهت نگفته عزیزم که قطع رَحِم، گناه کبیره است و گناه کبیره یعنی تیشه ای بر ریشه ی زندگی و انسانیت آدمی، تازه اگه رَحِم هم کسانی مثل بابا و مامانت باشند که دیگه واویلاست! تو هرچی باشی و هرچه بشی بازم دختر همون پدر و مادرتی و هیچوقت پدر و مادر، هرچند در ظاهر طور دیگری رفتار کنند اما دلشون رحم داره، بالاخره به مهر و مهربونی برمی گردند به سوی شما، لذا اصلاً فکر اینکه به اونها محل نذاری را از ذهنت بینداز بیرون، و یه راهی پیدا کن تا کم کم، آروم آروم خودت را بذاری تو بغل بابا و مامانت، تا طعم و لذت زندگیت را بچشی. آیا خودت دوست داری به فرض فرزندی داشته باشی که باهات قهر کنه و هرچی تو منتظری تا یه بهانه ای پیدا کنی تا باش ارتباط برقرار کنی اما اون ازت فرار می کنه و فکر می کنه شما از اون دوری می کنی؟ مسلماً نمی خواهی چنین باشه. پس از برکات صله ی ارحام مخصوصاً ارتباط با پدر و مادرت غافلتر از همین مقدار که تا الآن غفلت کرده ای مباش و نیتت را درست کن تا عملت هم درست بشه.
در این راستا اگه همین تهیه کننده ی گزارش بتونه برات نقش رابطه را پیاده کنه که چه خوب، اما اگر لازم شد از کس دیگری استفاده کنی پس باید اهلیتش را داشته باشه و اهل صلاح و تقوا و آگاهی و تخصصش باشه.
بنابراین:
1- هم به فکر دینت باش؛ احکام دینی ات را یاد بگیر.
2- هم به فکر دنیات باش؛ تحصیل علم و تخصص مورد علاقه و آینده دارت را فرا بگیر و رها نکن تا به نتیجه ی مورد علاقه ات برسی.
3- هم صله ی ارحام بجا آور و از قطع رحم به شدت بپرهیز. مخصوصاً با پدر و مادرت که حق عظیمی برگردنت دارن روابط صمیمانه و دلجویانه برقرار کن.
4- با اهل صلاح و تقوا، و آگاه و متخصّص آشنا شو و مشورت عاقلانه و بی ضرر کن و همیشه «برنامه ی جامع» برای زندگی ات داشته باشد.
اشکهای چشمانم را تقدیم خواهر عزیزم می کنم و دعایم را بدرقه ی راهش. عاقتب به خیر و خوش بخت باشی. آمین!
من هم قول ميدهم به عنوان يك برادر ديني براي موفقيت شما و جوانان عزيز كشورم هر روز يك زيارت عاشورا بخوانم. ياعلي بگو و عشق را اغاز كن...
راه خوبی انتخاب نکردی ولی خب ادمی زاد اشتباه می کنه... برگرد پیش خانواده و از پدر و مادرت معذرت خواهی کن. پدر و مادر یه نعمتن قدرشونو بدون تا هستن ... تا دیر نشده برگرد
با تشکر از خبرنگارتون و عزیزی که سرگذشت خودشون رو برامون بیان کردند.
به نظر بنده بهترین کاری که شما میتونید بکنید اینه که از هر چه سریعتر به آغوش گرم خانوادتون برگردید . حتی به بهای کلفتی در خانه پدر .
هر چه بشد آنها خانواده شماهستند و بهترین پناهگاه برای شما.
امیدوارم هرچه زودتر به آرزوهای خودتون برسید و خوشبخت و شاد باشید.
فراموش نکنید که هر کاری میکنید فقط و فقط برای رضایت خدا باشد.
التماس دعا
نائب الزیاره شما و تمامی دوستداران اهل بیت در حرم آقا امام رضا (ع) خواهم بود
چه فرقی میکنه با الان0
االان باید بری کار کنی منت این کس و ان کس و بکشی به هزار کار خلاف دیگه هم کشیده بشی اخرش که چی هیچ چیز جای خانواده رو نمیگیره همین که کنارشون باشی کافیه 0به نظر من منت پدر و مادر سرت باشه تا هزار نفر دیگه بهتره0اینا همش میگذره بعد چند سال همه فراموش میکنن0خواستگار هم هر چه قسمت باشه اما وقتی خانواده دار باشی به نظرم خواستگارات بیشتر از الانت باشه0 انسان باید نقد پذیر باشه یه اشتباهی کرده باید پاش واسته باور کن پیش خوانوادت باشی بهتر از وضع الانته شک نکن برگردد
باز هم همین رو میگید ؟؟
داستان شما بسیار حزن انگیز و دردناک است...! اما زیبائی و لطافت عجیبی در آن نهفته است که باعث افتخار من شد... همه میدانیم که خداوند بخشنده و کریم است... نان حلالی که امروز در سفره تو قرار گرفته نشان میدهد از سرچشمه عزت خدا ارتزاق میکنی.... نمیدانم شاید نماز هم نمیخوانی اما خدا تورا فراموش نکرده ... آغوش خانواده بهترین جای دنیا برای دختران و پسران جوان است.... پدرت هرچند احمق باشد اما یک پدر احمق بهتر از همه دنیا است. در ثانی مادرت چه گناهی کرده که باید درد فراق تورا تحمل کند. به خانه ات برگرد و اگر به بیان خودت نه تنها مجبور به کلفتی در خانه پدرت باشی و نیش های دیگران را تحمل کنی بلکه از این بدتر هم باشد ارزش در خانه بودن را دارد.. برایت دعا میکنم
برگرد به خانه
هیچ کجا خانه پدر نمیشود
حتی اگر جهنم باشد
دستفروش بودن يا دختر بابا بودن....
احتمالا خانواده منسجمي نداشته اند ولي هرچي باشه بهتر از وضع فعليه
بنظرمن شما باید به خونه برگردی و به زندگی با خانواده ادامه بدی چون هرچی باشه از این زندگی شما که بهتره!
هرچی هم تعنه بشنوی باز باید تحمل کنی.باگذشت زمان این تعنه ها از بین میره
سلام
آینده ات رو خراب نکن و هر چه سریعتر به خونه ات برگرد .جامعه بسیار خرابی داریم.خدا را شکر کن که تا به حال اتفاق خاصی برات نیفتاده است.حتما و حتما خانه پدری ات بهترین مکان برای توست.برو و دل پدر و مادرت رو شاد کن.من یک پدرم و حال پدرت رو میدونم.
خدا یاورت باشه
سلام
آینده ات رو خراب نکن و هر چه سریعتر به خونه ات برگرد .جامعه بسیار خرابی داریم.خدا را شکر کن که تا به حال اتفاق خاصی برات نیفتاده است.حتما و حتما خانه پدری ات بهترین مکان برای توست.برو و دل پدر و مادرت رو شاد کن.من یک پدرم و حال پدرت رو میدونم.
خدا یاورت باشه
امثال اين دختر خانوم متاسفانه در جامعه زياد ديده ميشن. البته زماني كه فكر خوشگذراني بودن بايد فكر اينجاش را هم ميكردن. بهتر بود ايشان در خانه پدري ميماند و از كانالي وارد ميشد كه بتواند پدرش يا خواستگارش را راضي كند كه به درد هم نميخورن. با اينكه دليل قابل توجيهي هم در خصوص ازدواج با هم بازي دوران كودكي اش نداشته است. بنظر من ايشون بايد با تمام فشاري كه دارد تحمل ميكند از طريق مادرش يا كسي كه روي پدرش تاثير ميگذارد هماهنگ شده و حتما به خانه برگردد.. حتما..