سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آیا اروپا شجاعت مقابله با روسیه دارد؟

مقاله بر ضرورت حمایت نظامی اروپا از اوکراین پس از قطع حمایت آمریکا و حضور نیروهای غربی برای بازدارندگی روسیه تأکید دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛‌ پس از یک دیدار بحرانی در کاخ سفید، حمایت نظامی ایالات متحده از اوکراین به شدت در معرض خطر است. حفظ اوکراین در این جنگ و پس از آن مسئولیتی است که اروپا باید دیر یا زود آن را به دوش بکشد. واشنگتن ممکن است پیش از رسیدن به هر توافقی حمایت از اوکراین را قطع کرده و سعی کند اوکراین را مجبور به پذیرش یک آتش‌بس ناپایدار کند. این امر اوکراین را در وضعیت دائمی ناامنی قرار خواهد داد و اروپا را برای بازگشت جنگ آماده می‌کند. خطر قابل توجهی وجود دارد که پس از توقف عملیات‌های جنگی مقیاس بزرگ، روسیه تلاش خود را برای بی‌ثبات کردن اوکراین به‌طور سیاسی ادامه دهد، فشار اقتصادی بر آن وارد کند و شرایط را برای جنگ سوم در شرایطی به‌مراتب مساعدتر برای مسکو فراهم کند. برای جلوگیری از این امر، ارتش اوکراین باید در میدان نبرد حمایت و بازسازی شود، در حالی که روسیه به طور مؤثر بازدارنده خواهد بود.

کمتر احتمال دارد که ایالات متحده به کمک‌های نظامی یا مالی خود ادامه دهد، زیرا هدف سیاست واشنگتن انتقال این بار به پایتخت‌های اروپایی است. با وجود تلاش‌های رئیس‌جمهور ولادیمیر زلنسکی، ایالات متحده به‌وضوح اعلام کرده است که قصد ندارد تضمین‌های امنیتی به اوکراین بدهد یا به‌طور مستقیم به هر نیرویی که از اوکراین حمایت می‌کند کمک کند پس از وضع آتش‌بس. بنابراین این بر عهده اروپا است که برای چنین نیرویی برنامه‌ریزی کند. این یک مأموریت جدی است. آیا قدرت‌های اروپایی می‌توانند چنین نیرویی را اعزام کنند بدون اینکه توانایی دفاع از مرزهای ناتو را تخریب کنند، در حالی که ایالات متحده ممکن است نیروهای خود را از قاره خارج کند؟

با اینکه طول جبهه و اندازه نیروهای زمینی روسیه ممکن است این تصور را ایجاد کند که این کار غیرممکن است، از نظر ما اگر کشورهای اروپایی هزینه آن را بپردازند، این کار ممکن است. با توازن مناسب نیرو، سرمایه‌گذاری و چارچوب سیاسی، اروپا می‌تواند یک تعهد معتبر ایجاد کند.

هیچ چیزی غیرواقعی در مورد مأموریت اروپا در اوکراین وجود ندارد. فرانسه و بریتانیا در حال بررسی چنین پیشنهادی هستند و طبق گزارش‌های اخیر، این موضوع را در دیدار اخیر رئیس‌جمهور امانوئل ماکرون از واشنگتن مورد بحث قرار داده‌اند. ترکیه نیز ممکن است برای مشارکت در چنین نیرویی آماده باشد. در واقع، در حالی که ملاقات زلنسکی با ترامپ در واشنگتن فاجعه‌آمیز بود، ممکن است اراده اروپا برای انجام اقداماتی بیشتر از آنچه که در غیر این صورت ممکن بود، تقویت شده باشد. با این حال، گفتگو همچنان در مورد نیازها به‌طور ناقص و نادرست انجام می‌شود، یا به این معنی است که یک نیروی نمادین کافی است یا سطوح نیروهای لازم را به گونه‌ای بزرگ می‌کند که اجرای چنین سیاستی را غیرممکن می‌کند. ما به دنبال تعیین یک نشان واقع‌بینانه برای آنچه که لازم است اگر اروپا بخواهد نیروهایی را در اوکراین مستقر کند، هستیم.

ناتو زمانی امن‌تر است که روسیه با یک اوکراین مستقل و دارای ارتش معتبر روبرو شود. حمله به ناتو تحت این شرایط اوکراین را در جناح روسیه قرار خواهد داد، در حالی که جبهه‌ای که روسیه تهدیدی برای آن دارد را کاهش می‌دهد. اولین مأموریت حیاتی این است که با نیروهای مسلح اوکراین همکاری کرده و از بازسازی آنها حمایت کنیم، از جمله احیای سیستم ذخیره و بسیج در شرایطی که بسیاری از کهنه‌سربازان نیرو را ترک کرده‌اند.

اندازه اوکراین و جبهه وسیع آن که بیش از ۷۵۰ مایل (۱۲۰۰ کیلومتر) طول دارد ممکن است این تصور را ایجاد کند که نیازهای یک نیروی نظامی از توانایی‌های نظامی اروپا فراتر است. اما آنچه اوکراین به آن نیاز دارد، نیروی حافظ صلح یا جداکننده سنتی نیست که باید در طول خط تماس کشیده شود. بنابراین، مسئله اندازه جبهه نیست. اگرچه رهبران اروپایی ممکن است آن را یک نیروی "حافظ صلح" بنامند، این مأموریت مشابه یک مأموریت سنتی صلح‌بانان سازمان ملل نخواهد بود. این نیرو دو کارکرد خواهد داشت. اولاً، اوکراین را اطمینان دهد. با حمایت غرب، اوکراین باید بتواند نیرویی کافی برای نگهداری یا گشت‌زنی در بخش‌های کلیدی جبهه ایجاد کند. ثانیاً، بازدارندگی در برابر تجاوزات آینده از سوی روسیه را از طریق توانمندی‌های مستقر و ریسک ذاتی درگیر کردن نیروهای غربی تقویت کند.

نیروی چندملیتی که تصور می‌شود نیازی به حضور در تمام نقاط اوکراین ندارد. این نیرو باید در سه جهت حضور داشته باشد و با تحرک کافی بتواند در صورت لزوم در طول جبهه مجدداً مستقر شود. هر حمله آینده روسی به طور اجتناب‌ناپذیری در چند جهت قابل پیش‌بینی خواهد بود. امروز، بیشتر درگیری‌ها معمولاً در سه تا چهار بخش جبهه متمرکز است. بنابراین، یک نیروی نسبتاً کوچک می‌تواند برای ایجاد ریسک در محاسبات روسیه کافی باشد. مشخص‌ترین جهت‌ها کیف، خارکیف و دونتسک خواهند بود. نیروهای غربی به این مناطق مستقر خواهند شد نه به عنوان نیروهای خط مقدم، بلکه به عنوان پشتیبان‌هایی که نیروهای اوکراینی را حمایت می‌کنند.

تعهد اروپا همچنین به جلوگیری از بدترین سناریو پس از هر آتش‌بس کمک خواهد کرد، که در آن اوکراین خود را رها شده بیابد بدون هیچ تعهد امنیتی یا حضور نظامی غربی. ارتش دمو Mobilize خواهد کرد و بسیاری از مردان ممکن است به خارج از کشور بروند، که نیروی آن را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد. در واقع، این مسئله همچنین به اوکراینی‌ها کمک می‌کند تا ببینند که آنها آینده‌ای دارند و در صورت حمله دوباره روسیه، شانس دارند. 

منبع: وار آن د راکس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۲
ناشناس
۱۷:۰۶ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
مثل اینکه مام از جنگ اوکراین بدمون نمیاد و میخوایم اروپا و روسیه با هم نابود بشن