باشگاه خبرنگاران جوان - «برمودا» که این روزها پخش فصل دومش را روی آنتن تلویزیون شاهدیم، برنامهای است که توجه بسیاری را به خودش جلب کرده و دستاوردهای درخوری را از زمان پخش اولین قسمت تا به امروز رقم زده است؛ تاجایی که این برنامه با اجرای کامران نجفزاده، نامزد جشن حافظ شد و در ردیف پرمخاطبهای تلویزیون نیز قرار گرفته است. برمودا فروردین امسال نیز با بالاترین میزان بازنشر محتوا در شبکههای مجازی تراز جدیدی از دیده شدن یک برنامه تلویزیونی توسط مخاطبان را در این حوزه ثبت کرد.
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما درباره این برنامه گفته است: «برمودا» در زیستبوم رسانهای متنوع و رقابتی کنونی توانسته توفیق بزرگی را رقم بزند و تبدیل به اعتبار، نماد و یکی از ویژندهای سیما و شبکه نسیم شود.
«برمودا» در هر قسمت میزبان یکی از چهرههای شناختهشده کشور است و تلاش میکند تا از زاویهای دیگر به ریزهکاریهای زندگی و دغدغههای این افراد بپردازد. در ادامه با تهیهکننده و یکی از چهرههای حاضر در این برنامه گفتوگو کردیم.
طیف وسیع و متنوع مهمانان
مهدی مینایی، تهیهکننده برنامه «برمودا» در توضیح ماهیت این برنامه بیان کرد: برمودا یک برنامه گفتوگومحور تلویزیونی است که دوست دارد از همه سلایق و علایق و اقشار مختلف جامعه سخن بگوید و آدمهای سرشناس و دوستداشتنیای را که مردم از حضورشان در تلویزیون لذت میبرند و دوست دارند چیزهای بیشتری از سلوک شخصیتی این افراد بدانند، جلوی دوربین بیاورد.
وی ادامه داد: «برمودا» کشکولی است که چهرههای موردعلاقه مردم در حوزههای مختلف هنری، از سینمایی و موسیقی گرفته تا حوزههایی، چون ورزش و حتی افراد مذهبی را دعوت به حضور و به نوعی متفاوت با آنها گفتوگو میکند. این برنامه تلاش کرده است تا گفتوگویی شریف، شیرین و شجاع را با حضور کامران نجفزاده که شخصیتی دوستداشتنی درحوزه گفتوگوست، با مهمانان این برنامه رقم بزند.
مینایی افزود: هدف ما در تلویزیون سرگرمی صرف نیست و تلاشمان این است که نکات و ابعاد سازندهای از مهمانانمان را پررنگ کنیم و به مردم نشان دهیم که رهاورد آن یک حال خوب و آموزشی باشد تا شاید مخاطب از ویژگیهای فردی و شخصیتی خوبی که این آدمها دارند، حظ و بهره ببرد. استمراری که این آدمها در خلال سالیان در زندگی حرفهای خود داشتهاند یا نکاتی که درمورد جهان هستی و زیست خود مطرح میکنند، میتواند برای مردم ارزشمند و سودمند و در برخی موارد الگویی مطلوب و مناسب باشد.
تهیهکننده برنامه «برمودا» تصریح کرد: تلاش ویژهای که ما در فصل اول داشتیم و در فصل دوم قوت گرفت، این بود که با دقت و وسواس بسیاری مهمانهایمان را انتخاب میکنیم. اتاق فکری در برنامه «برمودا» هست که رویکردی کلی را تعیین میکند و سپس، در شورای سردبیری کسانی که انتخاب شدهاند، موردتحقیق و پژوهش جدی قرار میگیرند و ایشان را در همه فضاهای کاری و عمومی رصد و درنهایت، شروع به طراحی سؤال میکنیم.
وی افزود: تمام تلاش ما در برنامه «برمودا» این است که ابعاد و زوایایی را از مهمانانمان دربیاوریم که حتی برای خودشان هم تازگی دارد؛ به این صورت که بعضاً با تعجب میگویند این داستان برای خیلی وقت پیش بوده است و شما چطور به این رسیدهاید و آن را پیدا کردهاید؛ چون کسی این را نمیدانست و ما میگوییم علتش این است که ما تحقیق و پژوهش بسیاری میکنیم.
او یادآور شد: یکی از طرحهای ما در تولید «برمودا» این است که مهمانمان بعد از رفتن از این برنامه حالی خیلی خوبی داشته باشد. ابعادی از شخصیت مهمان هست که مدتهاست برای خودش هم که مغفول بوده است؛ در نتیجه، از شنیدن آن بسیار خوشحال شده و بعد از این برنامه بارها شنیدهایم که به دیگران گفتهاند بسیار از حضور در این برنامه لذت بردهاند.
مینایی تأکید کرد: گروهی بیش از چهار نفر داریم که در این خصوص کار میکنند و هرکسی بخشی از کار را دست گرفته است؛ مثلاً یک نفر برای مهمان برنامه شعر اختصاصی میگوید؛ یکی عکسهای خوب و خاص پیدا میکند، دیگری مسئول یافتن مصاحبههای خاص میشود و کسی دیگر فیلم و کتاب و سریالها را جستوجو و دیگری لوازم و وسایل موردعلاقه مهمان را پیدا و طراحی میکند.
مینایی در پاسخ به این پرسش که چه میزان از زمان صرف جمعآوری اطلاعات درمورد یک مهمان میشود، گفت: نمیتوانم عدد دقیقی بگویم؛ ولی اینگونه است که وقتی طرف آدم شناختهشدهتری است، زمانی که برای به دست آوردن اطلاعات در مورد او صرف میکنیم، زمان کمتری است؛ اما وقتی سوژهها کمتر شناختهشدهاند، زمان بیشتری صرف جمعآوری داده دربارهشان میشود.
وی با تأکید بر مبنای انتخاب مهمانان «برمودا»، خاطرنشان کرد: مبنای انتخاب آدمها اثرگذاری آنها در جامعه است و اینکه مردم خاطره خوبی از این افراد دارند. دنبال آدمهایی هستیم که حضورشان در قاب تلویزیون برای مردم دوستداشتنی باشد، ضمن اینکه حرفهایی تازه و جذاب برای گفتن داشته باشند و مخاطبان رسانه ملی از دیدن آنان لذت ببرند.
تهیهکننده برنامه «برمودا» اظهار کرد: اینکه چه کردهایم و بازخوردها و نظرات چگونه بوده برایمان مهم است. میخواهیم پرسوجو کنیم و ضعف و قوتهایمان را بشناسیم و ببینیم کدام مهمانان بیشتر مقبول بودهاند. دائم مشغول آزمون و خطا هستیم تا برنامه را بهسمت بهترین نسخهاش پیش ببریم. درمورد فصل سوم هم هنوز صحبتی نداشتهایم.
مینایی در پاسخ به این سؤال که چرا اقبال به این برنامه خوب بوده و عمدتاً در فضای مجازی هم بازتاب داشته و دربارهاش صحبت شده است، گفت: من تهیهکننده فصل دوم «برمودا» هستم؛ ولی در جریانم که فصل یک بازتاب خوبی داشته است. حتی این چند قسمت هم که روی آنتن رفته، بازتاب خوبی داشته است. برای رسانهها حرفهای متفاوت و غیرتکراری جذاب است؛ طراحی سؤال و شیرینی مجری ما و نگاه روزنامهنگارانهاش کمک کرده که جنس سؤال و جواب چیزی متفاوت از آن چیزی باشد که تاکنون در گفتوگوهای تلویزیونی و سکوهای گوناگون اتفاق افتاده. در نتیجه برنامه مقبول نظر مخاطبان شده است.
وی ادامه داد: او محدودیت بسیار کمی در طرح سؤالات از مهمانان دارد؛ چون خودش سردبیر برنامه هم هست. ما یک شورای سردبیری داریم که متشکل از نویسندگان، کارگردان، من، جانشین تهیهکننده و کامران نجفزاده است و در این شورا همه سؤالات را پس از طراحی شدن دورخوانی و چکشکاری میکنیم.
تهیهکننده برنامه «برمودا» تأکید کرد: اساساً برنامه گفتوگومحور قاعده خیلی مشخص ندارد؛ اما ما بهدلیل شکل برنامه که شامل بازیها و رفتوآمد شاغلام و وسایل و جزئیات موردعلاقه مهمان و برنامکها میشود برای گفتوگو هم طراحی داریم؛ ممکن است بخشی از سؤالات را براساس جواب مهمان و موضوع جدیدی که او پیش کشیده، پیش ببریم و از بحثی که باز شده، استقبال کنیم؛ اما این تنها بخشی از کار ماست و تمام آن نیست.
در برمودای واقعی همه گم میشوند
جواد انصافی (متولد ۱۳۳۰) بازیگر و کارگردان ایرانی است. انصافی تنها کسی است که مدرک دکتری «نمایش تختحوضی» (درجه یک هنری) را کسب کرده است. وی را بیشتر با نام عَبدُلی میشناسند. عبدلی نام شخصیتی است که او از اواخر دهه شصت، در نمایشهای تلویزیونی بازی کرده است. انصافی این روزها در نقش «شاغلام» در «برمودا» مشغول بازی است. بر این اساس، سراغ این هنرمند پیشکسوت رفتیم تا درمورد این نقش بیشتر از او بدانیم.
وی گفت: برمودا برنامهای گفتوگومحور است و زمانی که با من مطرح شد در این برنامه حضور داشته باشم، استقبال کردم؛ چراکه دیدم این برنامه با سایر برنامهها متفاوت است. شخصیت من آدمیبود که علاقه داشت چیزها از بین نروند و خراب نشوند. گفتم اسمش باید «شاغلام» باشد. پرسیدند چرا شاغلام و گفتم، چون این نام کسی بوده است که در روزنامه «توفیق» در زمان جوانی ما و در «گل آقا» در سن بالاتر ما قلم میزده است و چنین کسی که پیر این کار است، دوست دارد این تحریریه باقی بماند و حاضر است همه کاری برای این پابرجا ماندن انجام دهد، حتی اگر شده حضورش به این دلیل باشد که به دیگران چای بدهد.
انصافی ادامه داد: در نتیجه، در جلسهای که داشتیم، اسم شاغلام قبول شد و کار ادامه پیدا کرد. در آنجا ما سعی کردیم که سنن و نشانههای هویتی ایرانی را برجسته کنیم. قرار بود فقط چای بدهم؛ اما گفتم چرا فقط چای؟ دمنوش که بهتر است؛ چون جزو نوشیدنیهای اصیل ایرانی است که سابقه طولانی و جنبه درمانی هم دارد. با این ایده هم موافقت شد.
بازیگر مجموعه «محله باصفا» (احمد قربانی سال ۱۳۷۹) درمورد شخصیت «شاغلام» در برنامه «برمودا» توضیح داد: این شخصیت مقداری طنز است و بر اساس همین خصیصه میتواند کنایههایی بزند. در نتیجه، در اینجا دمنوشها به کمک میآیند و مثلاً زمانی که فردی تند است، دمنوش آرامبخش میآوردم که حرکتی دوپهلو بود. بعد سعی کردیم که دوبیتیهایی هم داشته باشیم. مثلاً یک دوبیتی برای آویشن گفتم که من اینها را روی فولکلور ایرانی منطبق کردم، شبیه تصنیف آیبانو و امثال آن.
وی اضافه کرد: پیشتر پژوهشی درمورد دمنوشهای ایرانی داشتم. نمایشی داشتم که از مثنوی مولانا برداشته بودم و قصه «جوهی» بود. «جوهی» شخصیتی طنز در مثنوی مولاناست. وقتی میخواستم این شخصیت را برای تئاترم انتخاب کنم، مجبور شدم دست به پژوهش بزنم. همیشه برای کارهایم دست به پژوهش میزنم و سپس نمایش را شکل میدهم. آن زمان دنبال این رفتم که قبل از چایخانه در ایران چه بوده است. کسی نمیدانست، تااینکه به کاشان رفتم. زمانی بود که داشتند خانههای بروجردی را مرمت میکردند و جایی به اسم هشتدری بود که پرسیدم چه هست. کسی نمیدانست کارکردش چیست. پیرمردی بود که بند میکشید. سراغ او رفتم و او گفت اینجا شربتخانه بوده است. آنجا فهمیدم ما قبل از چایخانه و قهوهخانه که از دوران صفویه میآید، شربتخانه داشتیم که در آن شربت سرو میشده است و بر اساس طبع و مزاج افراد، به آدمها شربت میدادهاند.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «حسامالدوله» یا «بیخبر» (شبکه یک، سال ۱۳۶۴) تأکید کرد: روال کار این شربتخانهها اینگونه بوده که زمستان دمنوش و تابستان شربت در آنها سرو میشده است. هشتدری هم وجه تسمیهاش این است که هشت در داشته که از شربتخانه که شربت (و دمنوش) سرو میکردند، به اتاق خان، اندرونی خانمها، اتاق استرچیها، اتاق تفنگچیها و... منتهی میشده است. یعنی هشت در بوده که به هشت مکان مختلف متصل میشده است.
انصافی در پاسخ به این پرسش که آیا منبع مکتوبی برای این دادههای تاریخی وجود دارد، بیان کرد: هرچه گشتم، منبع مکتوبی نبود و من اینها را بهصورت شفاهی پیدا کردم؛ زمانی که به شهرهای مختلف کرمان، شیراز، اصفهان و کاشان و... میرفتم، پرسوجو میکردم، ضمن اینکه دادههایم را برای اعتبارسنجی با قدیمیهای این داستان کنترل میکردم. هنوز اینها را مکتوب نکردهام و صرفاً برای نمایش از آن استفاده کردهام. امیدوارم روزی بتوانم مکتوبشان کنم.
او ادامه داد: در فصل دوم قرار بر این شد که اینگونه باشد که من سابقه دوستی طولانی با پدر نجفزاده دارم و به همین دلیل که خانهزاد اینها بودم، پدر به من سفارش کرده که هوای پسرش (کامران) را داشته باشم. بر این اساس، من هم آبدارچیام و هم در موقعیتهایی وارد میشوم و به مجری میگویم فلان موضوع را بپرس یا در باره فلان موضوع سؤال نکن. بر این اساس، نقش من از این باب عوض شده که ارتباطاتم با نجفزاده بیشتر و نوع روابطمان عوض شده است. تا اینجای کار را داریم پیش میرویم تا ببینیم چطور از کار درمیآید.
انصافی در ادامه گفت: این نقش هنوز دلچسبم نیست؛ چون به چیزهایی که فکر میکنم درست است، نرسیدهایم. در جلساتی که با نویسنده و کارگردان و تهیهکننده و آقای نجفزاده -که ازگروه نویسندگان است- داشتیم، مطرح کردم که این شخصیت میتواند اثرگذاری بهتر و بامزهتری داشته باشد. مثلاً در جایی ورود کند و نگذارد نجفزاده کارش را بکند، آنهم به این بهانه که پدرت ناراحت میشود و.... البته ایدهام را پسندیدند؛ اما هنوز موقعیت اجرای آن پیش نیامده است.
وی درمورد حضورش در «برمودا» یادآور شد: تا اینجا از کار راضیام؛ بهخصوص بهدلیل ارتباطی که با آدمها و مهمانانمان داریم و سؤالاتی که مطرح شده و جوابهایی که حاصل میشود. شعار برمودا «به وقت پیدا شدن» است و چیزهایی در این برنامه پیدا میشود که در هیچ برنامه دیگری نبوده است. مثلاً زمانی که آقای ناجی به برنامه آمد، از او پرسیدند که شما وقتی چهار جایزه بینالمللی گرفتید، آیا در تهران برای شما کاری کردند؟ ایشان گفتند که خیر، کاری نکردند؛ در حالی که تبریز از من تقدیر شد و مجسمهام را ساختند. این را تاکنون جایی نگفته بودند و برای اولین بار در برمودا مطرح شد.
انصافی توضیح داد: در برمودای واقعی همه گم میشوند؛ اما اینجا به وقت پیدا شدن است. اینکه چیزهای جدیدی پیدا میشود، اهمیت دارد. ضمن اینکه برنامه ما به مهمان خود بسیار احترام میگذارد، به این صورت که به این افراد گفته میشود که هر قسمتی را که دوست ندارند، حذف میکنیم. در نتیجه این حق به افراد داد میشود که انتخاب کنند و اگر نظرشان عوض شد، چیزی که نمیخواهند پخش شود، از برنامه حذف شود. البته که مهمانان ما وقتی صمیمیت ما و برنامه را درک میکنند، همراه میشوند و راحت حرف میزنند.
این هنرمند در پاسخ به این سؤال که آیا فصل دو در مقایسه با فصل یک به پختگی رسیده است یا خیر، گفت: هم خود برنامه و روند آن و هم سؤالات پختهتر شده است. تلاش کردیم شعری در وصف همه هنرمندانی که به برنامه میآیند، بخوانیم که هم انتقادی و هم تعریفی باشد.
وی درمورد بهترین بخشهای این برنامه در دو فصلی که روی آنتن رفته، گفت: در فصل اول قسمتی را که آقای ایرج، خواننده، آمد، بسیار دوست داشتم. قسمتی هم بود که یک کارآگاه ویژه وارد داستان شد و این تنها برنامهای بود که برای نقش خودم بسیار از آن راضی بودم؛ چراکه او یک کارآگاه بود و عملاً به من شک کرده بود که نباید با میزان سوادی که دارم، بتوانم تیتر هم پیشنهاد بدهم و قطعاً نباید آبدارچی باشم. حتی آخر برنامه آنقدر شک کرده بود که من را با خودش برد.
انصافی ادامه داد: در فصل دوم، قسمتی که آقای ناجی حضور داشت، برنامه خیلی خوبی بود و نیز قسمتی که خانم دکتری مهمان ما شد که شاعر هم بود و ابعاد جدیدی را مطرح میکرد که خیلی خوب بود.
بازیگر سریال «مهیار عیار» (سیدجمال سیدحاتمی، ۱۴۰۱-۱۴۰۳) درمورد اقبال مردم به این مجموعه خاطرنشان کرد: مردمیکه من را میبینند، درباره این برنامه واکنش مثبتی دارند. بسیاری میگفتند که درست است سؤالاتی را که نمیتوانیم بپرسیم، تو مطرح میکنی؛ اما کم است و در حقیقت مخاطبان برنامه توقع دارند من در قالب طنز و شوخی سؤالات بیشتری مطرح کنم.