سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تحلیلی بر مدل تعامل آینده ایران با ایالات‌متحده

راهبرد «دیپلماسی فرسایشی» برای مهار ترامپ

«ترامپ نسخه دوم» تعبیری است که رسانه‌های آمریکایی برای توصیف رئیس‌جمهور جدید این کشور به کار می‌برند که نشان از تغییر تاکتیکی – و نه راهبردی – در ساختار دولت آمریکا دارد. اما ولقعیت ترامپ چیز دیگری است.

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی خانعلی‌زاده* - در حالی که کمتر از یک ماه از حضور رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده در کاخ سفید می‌گذرد، اقداماتی که او انجام داده، سروصدای بسیاری در جهان ایجاد کرده است؛ تا جایی که مقامات کشورهای مختلف، در حال طراحی برنامه عملیاتی برای مواجه شدن با «ترامپِ جدید» هستند. درگیری با چین، کانادا و مکزیک بر سر تعرفه‌های تجاری، تقابل با پاناما بر سر نحوه‌ی مدیریت کانال پاناما و همچنین، گفتگوی تند و پرحاشیه با نخست‌وزیر دانمارک بر سر تصاحب «گرینلند»، سیاستمداران جهان را به این نتیجه رسانده که با مدل جدیدی از سیاست‌ورزی در واشنگتن روبرو هستند.

اما این سیاستمدار پرحاشیه کیست؟

«ترامپ نسخه دوم» تعبیری است که رسانه‌های آمریکایی برای توصیف رئیس‌جمهور جدید این کشور به کار می‌برند که نشان از تغییر تاکتیکی و نه راهبردی در ساختار دولت آمریکا دارد. اما واقعیتِ دولت جدید ترامپ چیست و آیا ما با یک شخصیت جدید روبرو هستیم؟

برای توصیف دولت جدید مستقر در کاخ سفید، ابتدا باید یک دسته‌بندی جدید را به رسمیت بشناسیم: تفاوت واقعی بین شخص ترامپ و تیم ترامپ.

برای توصیف دولت جدید مستقر در کاخ سفید، ابتدا باید یک دسته‌بندی جدید را به رسمیت بشناسیم: تفاوت واقعی بین شخص ترامپ و تیم ترامپ. کابینه‌ای که دونالد ترامپ برای دولت دوم خود انتخاب کرده، یک ویژگی بنیادین دارد و آن، میزان وفاداری افراد به شخص اوست؛ مساله‌ای که نشان از اهمیت برتری رای شخصی آقای رئیس‌جمهور بر نظر کارشناسی دارد اما این مساله می‌تواند مدل تصمیم‌گیری ترامپ را نیز دستخوش تغییر کند.

در این میان، «ایلان ماسک» جایگاه متفاوتی دارد؛ کارآفرین پرحاشیه‌ی این روزهای جهان که به دلیل محل تولد خارج از خاک آمریکا نتوانست وارد رقابت‌های انتخاباتی شود اما تا اندازه‌ای بر روی تصمیمات و رفتارهای دونالد ترامپ تاثیرگذار است که برخی اندیشکده‌های معتبر غربی از او به عنوان «رئیس‌جمهور واقعی آمریکا» نام می‌برند. اقدامات جنجالی ایلان ماسک در همین روزهای ابتدایی دولت ترامپ نظیر تروریستی نامیدن سازمان کمک‌های بین‌المللی آمریکا که منجر به تعطیلی آن شد بسیاری از تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که جایگاه ماسک چیزی فراتر از ریاست یک معاونت تازه تاسیس از سوی رئیس‌جمهور جدید است.

همین تاثیرگذاری بالا به همراه نگاه خاص او به سیاست بین‌الملل، باعث شده تا برخی از سیاستمداران و اهالی رسانه در ایران، او را شاه‌کلیدی برای گشودن قفل روابط تهران واشنگتن بدانند. در همین راستا، صحبت‌هایی که اخیرا از سوی رئیس‌جمهور جدید آمریکا درباره ایران مطرح شده، نوعی از خوش‌بینی را در میان برخی از تحلیلگران ایرانی ایجاد کرده که احتمالا ترامپ نسخه‌ی دو، رفتار عاقلانه‌تری را در دستورکار قرار خواهد داد و دیگر خبری از راهبردهایی نظیر فشار حداکثری به صورت کور علیه تهران نخواهد بود اما این نکته نباید نادیده گرفته شود که تیم ترامپ در حال طراحی زمینی برای ایجاد بستر اقدامات ضدایرانی از سوی او هستند.

چرایی استفاده از مدل دیپلماسی فرسایشی؟

پازل جدید ضدایرانی برای تحریک ترامپ به اقدام علیه ایران دو محور اصلی دارد: اول، توصیف ایران در وضعیت ضعف و دوم، تلاش ایران برای جبران این ضعف با اقدام به تولید سلاح اتمی. این وضعیت به طور جدی در دو ماه اخیر، صحنه‎‌پردازی شده تا «اقدام نظامی علیه ایران» به عنوان یک گزاره‌ی معتبر بر روی میز رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده قرار بگیرد تا ترامپ در راستای روحیه‌ی شخصی و غیرقابل‌ پیش‌بینی خود احتمالا از آن نیز استفاده

پازل جدید ضدایرانی دو محور اصلی دارد: اول، توصیف ایران در وضعیت ضعف و دوم، تلاش برای جبران با اقدام به تولید سلاح اتمی

کند. صحبت‌های چندروز گذشته‌ی رهبر انقلاب نیز موید این مدعاست که طرف غربی به دنبال زمینه‌سازی برای اجرای چنین سناریویی فارغ از موفقیت یا ناکامی آن است؛ جایی که ایشان به صورت صریح و مستقیم رئیس‌جمهور آمریکا را خطاب قرار دادند و گفتند: «آن متوهم خیالباف اعلام کرد که ایران ضعیف شده؛ آینده نشان خواهد داد چه کسی ضعیف شده است. صدام هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده، حمله را شروع کرد. ریگان نیز به تصور ضعف ایران، آن کمک‌های آنچنانی را به رژیم صدام انجام داد. آنها و ده‌ها متوهم دیگر به درک واصل شدند و رژیم اسلامی روزبه‌روز رشد پیدا کرد.»

به نظر می‌رسد راهکار اصلی حداقل در ماه‌های ابتدایی دولت جدید آمریکا برای مهار این سناریوی ضدایرانی، باید کلیشه‌شکنی از دو پیش‌فرض مطرح شده درباره ایران باشد؛ دو گزاره‌ای که به دنبال القای ضعف ایران و همچنین تلاش ایران برای گرایش به سمت تولید سلاح اتمی است. این راهبرد می‌تواند به طور ویژه در منطقه خود را نمایش دهد و زمینه را برای تغییر بازنمایی ایران در اذهان سیاستمداران آمریکایی فراهم کند.

در همین راستا، مدل «دیپلماسی فرسایشی» می‌تواند یکی از پیشنهادات مناسب برای عبور تهران از شرایط کنونی باشد؛ یعنی زمینه‌سازی برای اقداماتی که مانع از تمرکز ترامپ بر ایران و حضور کشورمان در اولویت برنامه‌های او شود. به عنوان مثال، واسطه‌گری برخی از کشورهای مهم عربی در منطقه که به دلایل مختلف از جمله بحران سوریه هم اکنون در شرایط مناسب دیپلماتیک با ایران به سر می‌برند، می‌‌تواند یکی از ستون‌های این مدل باشد.

 * کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.