درحالی که تلاشهای بین المللی برای یافتن راه حل پایان دادن به درگیریها در نوار غزه در جریان است، راست گرایان افراطی اسرائیل سعی دارند با تقویت لابیهای خود در اروپا، این اتحادیه را به سمت صهیونیسم مذهبی هدایت کنند.
خیلی پیش از آغاز حملات اسرائیل به نوار غزه که نشان بارز کشتار جمعی به شمارمیرود، لابیهای رژیم صهیونیستی در اروپا با تغییرات اساسی مواجه شد. درحالیکه حمایت مضاعف محافل سیاسی لیبرال اروپا از اسرائیل ادامه داشت، این رژیم از باور "صهیونیسم لیبرال" به سمت باورهای مبتنی بر اسطورههای دینی یهود تغییر موضع داد و لزوم اشغال سرزمین فلسطین را باتکیه بر صهیونیسم مذهبی تقویت کرد.
تغییر موضع از صهیونیسم لیبرال به صهیونیسم مذهبی
صهیونیستهای لیبرال برای دسترسی به اهدافشان، باورها وعقاید یهودیت را با تفاسیر دستکاری شده به خدمت گرفتند و سعی کردند تا دامنهی اشغال فلسطین را وسیعتر کنند. ولی در همین دوره، گروه موسوم به "داتیم" که قشر دیندار و ملی گرای یهودیان را تشکیل میداد، با تقویت تفکرات و نفوذ خود در جامعهی اسرائیل تبدیل به یک نیروی قدرتمند در بطن سیاسی صهیونیسم شد. این جنبش افراطی ریشه در اندیشهها و آموزههای "ربی آبراهام کوک" دارد، اما موفقیت خود را مدیون رئیس کنونی رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو است. اگرچه نتانیاهو به دلیل سیاستهای اقتصادی خود در داخل اسرائیل با مشکلات زیادی مواجه است ولی او توانسته با نفوذ در کشورهای اروپایی، سیاست افراطی خود را در این اتحادیه تقویت کند.
راست گرایان افراطی اروپا، حامیان اصلی نتانیاهو
از نظر نتانیاهو حمایت اروپا از اسرائیل، تا زمانی که این کشورها خواستار تشکیل دو دولت مستقل، پایان دادن به شهرک سازی و اشغال اراضی فلسطینیان و حمایت از مبارزات مدنی مردم فلسطین هستند، همچنان با خطراتی روبروست. حتی اگر کشورهای غربی در زمینهی ایجاد صلح موفقیتی هم کسب نکرده باشند، اسرائیل وجود تفکرات این چنینی را برنمی تابد و سعی دارد تا حمایت صد در صدی سیاستمداران غربی را پشت سر خود داشته باشد. نتانیاهو در سخنرانی اخیر خود اعلام کرده بود" من کسی هستم که از تشکیل دولت فلسطین که قطعا موجودیت ما را به خطر میاندازد، جلوگیری کرده ام. "
بنابر همین تفکرات، راستگرایان افراطی صهیونیست برای جلوگیری از تشکیل دولت مستقل فلسطینی هر آنچه از دستشان برمی آید انجام میدهند و این فعالیت را بر مبنای تفاسیر عرفانی خودشان از آموزههای دین یهود پیش میبرند. تکیه گاه کنونی آنها هم راست گرایان افراطی اروپایی هستند که از طرفی اسلام ستیز هستند و از طرف دیگر، حامی تقویت افراط گرایی در تمامی جهان.
پس از آنکه کشورهایی، چون نروژ، اسپانیا و ایرلند حمایتشان را از تشکیل دولت فلسطین اعلام کردند، بیشترین انتقادات از طرف راست گرایان افراطی حاضر در اتحادیه اروپا به سمت این کشورها روانه شد. زمانی که در اسپانیا، "پدرو سانچز" با صدای بلند مخالفتش را با سیاستهای اسرائیل در قبال فلسطین اعلام کرد، "سانتیاگو آباسکال" رهبر حزب راست گرای افراطی این کشور برای یک حمایت همه جانبه از نتانیاهو، عازم سرزمینهای اشغالی شد و با رهبر رژیم صهیونیستی دیدار کرد.
راست گرایان افراطی اروپا روی دیگر سکهی صهیونیسم مذهبی اسرائیل هستند
تفکرات افراطی آباسکال در اسپانیا، همراه با "گیرت ویلدرز" هلندی و "مایرون مارشال" فرانسوی در قبال مردم فلسطین و مسلمانان، نشانگر نفوذ جبههی صهیونیسم مذهبی در کشورهای قدرتمند اتحادیهی اروپاست. مارشال به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی را خطری برای اروپا و نوعی ترویج آنچه که او "دولت اسلامگرا " میخواند، عنوان کرده است.
در حقیقت نقطهی تلاقی "داتیم"های اسرائیلی با راست گرایان افراطی همین ترویج تفکرات مربوط به اسلام هراسی است. همانطور که در جریان حملات یازده سپتامبر در آمریکا، نتانیاهو از این فرصت برای تبیین استراتژیهای جدید علیه مردم فلسطین به بهانهی مبارزه با تروریسم، استفاده کرد. این مبارزات اگرچه از نظر نظامی مدتی بعد کاهش یافت ولی آثار اجتماعی و سیاسی آن به خصوص در اروپا با افزایش تنشها و حملات علیه مسلمانان و نژادپرستی و تعطیلی مراکز دینی اسلامی به اوج رسید. این هم فرصت مناسبی برای اسرائیل پیش آورد تا بتواند سیاستهای ضدفلسطینی خود را به نام مبارزه با ترویج اسلام افراطی گسترش دهد و همگام با راست گرایان افراطی اروپا پیش برود. این هم به منزلهی ایجاد پیوند میان اسرائیل و اروپا نه به واسطهی مراودات سیاسی بلکه به واسطهی اشتراکات فکری در حوزهی اسلام هراسی بود.
روزنامهی "لوموند" طی مقالهای عنوان کرده بود:"درپارلمان اتحادیهی اروپا، ۲۰ حزب حامی نتانیاهو همگی از احزاب راست افراطی اروپا هستند". این امر نشان میدهد که نتانیاهو و رژیم اسرائیل، در پی ایجاد پیوندهای چندگانه و قدرتمند در اروپا هستند تا بتوانند از طریق فشار و لابی گری، سیاستهای خود در قبال مردم فلسطین را در اروپا به کرسی بنشانند. "ژیل پاریس"، در مقالهای که در روزنامهی لوموند فرانسه منتشر شد، با بررسی وضعیت سیاسی اروپا و روابط آنها با اسرائیل نتیجه گیری جالبی را عنوان کرد. به گفتهی وی" جنبشهای سیاسی ضدیهود که قدمت آنها به دورهی تاریک و خشن جنگ جهانی دوم و حتی کشتارهای نازی میرسد، مدت زیادی فاصلهی خود را با رژیم اسرائیل حفظ کردند. ولی این فاصله به حدی کم شد که خود رژیم صهیونیستی تبدیل به نسخهی دیگری از راست گرایان افراطی اروپایی شد که تا پیش از این ضدیهود خوانده میشدند. "
مترجم: سمیه خلیلی