سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گفتگو با یک سارق مسلح: می‌خواستم یک شبه زندگی‌ام را زیر و رو کنم!

سارقان مسلحی که در حضور صاحبخانه‌ها اقدام به سرقت از منازل در نقاط مختلفی از دو استان تهران و البرز کرده بودند، دستگیر شدند.

 مدتی پیش فیلم‌های دوربین‌های مداربسته‌ای در فضای مجازی فراگیر شد که در آن گروهی از سارقان به صورت مسلحانه از منازل مسکونی سرقت کرده بودند. سارقانی که فعالیتشان با عمده سارقان دیگر تفاوتی محسوس داشت و آن این بود که این گروه، هنگام حضور صاحبخانه دست به سرقت زده بودند و منتظر خالی شدن خانه‌ها نمی‌ماندند.

باند سرقت مسلحانه از منازل متلاشی شد

از همان زمان وقوع اولین سرقت تیمی ویژه از ماموران پلیس آگاهی، رسیدگی به این پرونده را در دستورکار خود قرار دادند و سرانجام بعد از هفته‌ها تحقیق و پی‌جویی کارآگاهان پلیس آگاهی موفق به دستگیری این افراد شدند. سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ روز گذشته در حاشیه دستگیری این افراد، گفته بود: این گروه از سارقان از قبل اقدام به شناسایی خانه‌های مورد نظر کرده بودند و سپس هنگام شب با تخریب یا پریدن از روی دیوارها، وارد خانه‌ها شده و با کتک زدن یا تهدید صاحبخانه، اقدام به سرقت و فرار کرده بودند.

وی گفته بود: شش نفر از اعضای اصلی این باند سرقت مسلحانه که در سه استان اقدام به سرقت کرده بودند؛ دستگیر شدند. هرکدام از اعضای این باند تخصص ویژه‌ای داشته‌اند. به عنوان مثال یک نفر پلاک خودروشان را جعل کرده بود، یک نفر خانه‌ها را از قبل شناسایی می‌کرد و در واقع هر کدام از سارقان حرفه‌ای بودند و نقشی در سرقت‌ها داشتند. از آنجایی که این سارقان حرفه‌ای بودند و سرقت هایشان پیچیدگی‌های خاصی داشت و بلد بودند قدم‌های خود را بپوشانند، شناسایی و دستگیری این افراد کمی زمان برد که به این خاطر از شهروندان عذرخواهی می‌کنم، اما مجرمان بدانند که هر چقدر هم که حرفه‌ای باشند آخر گرفتار هوش و ذکاوت کارآگاهان ما می‌شوند.

همسرم هنوز شب‌ها خواب ندارد و از ترس نمی‌تواند زندگی کند

یکی از مالباختگان که ساکن کرج است؛ درباره شب سرقت گفت: ساعت ۱۱ شب ۲۱ اردیبهشت ماه امسال بود که من و همسرم در خانه نشسته بودیم و منتظر رسیدن پسر ۲۱ ساله‌ام بودیم. هر شب پسرم با خودرو وارد پارکینگ می‌شد و ما نیز منتظر رسیدنش بودیم که چند دقیقه بعد صدای زنگ به صدا در آمد و همسرم به تصور اینکه پسرمان است؛ در را باز کرد.

وی ادامه داد: در همین لحظه دیدم که چند مرد جوان و قد بلند که سرتاپا سیاه پوشیده و چهره خود را نیز پوشانده بودند وارد خانه شدند و از همان اول من را به باد کتک گرفتند. یکی دیگر از سارقان نیز به سراغ همسرم رفت و تمام طلاهایش را درآورد و حتی النگوهایش را شکست. یکی دیگر از سارقان نیز در خانه می‌چرخید و دنبال وسایل با ارزش بود. پس از چند دقیقه که تمام طلا‌ها و پول‌های نقدمان را پیدا کردند و پس از اینکه ما را در یک اتاق زندانی کردند، متواری شدند.

این مالباخته گفت: پس از خروج سارقان از خانه، در اتاق را شکسته و با پلیس تماس گرفتیم. از خانه ما در حدود ۵۰۰ میلیون تومان طلا و پول نقد به سرقت بردند و علاوه بر آن خسارات معنوی زیادی هم بر روح و روان ما وارد شد، به طوری که همسر من بعد از گذشت ماه‌ها هنوز حال روحی خوبی ندارد و اصلا نمی‌تواند به حالت عادی بازگردد و به زندگی خود ادامه دهد.

 می‌خواستم یک شبه زندگی ام از این رو به آن رو شود

یکی از اعضای این باند سرقت مسلحانه نیز مدعی شد: مدتی بود که بیکار بودم و خرج زن و بچه یک سال و نیمه‌ام را نداشتم که بدهم. همیشه قرض می‌کردم و دیگر کسی نبود که به من قرض بدهد. یک روز یکی از آشنایان که شرایطم را می‌دانست پیشم آمد و گفت که می‌خواهد یک کاری انجام دهد که شرایطمان را یک شبه از این رو به آن رو کند. بعد در صحبت‌هایش فهمیدم که می‌خواهد از خانه‌ها سرقت کنیم. او توضیح داد که تیمش کامل است و بدون من هم می‌توانند به سرقت بروند، اما من هم شرایط بدی داشتم تصمیم گرفتم با او و همدستانش به سرقت بروم.

این متهم اظهار کرد: در شروع کار، به چند خانه خالی دستبرد زدیم پول خوبی هم به جیب زدیم، اما بعد از مدتی اعضای تیم تصمیم گرفتند یک کار جدید انجام دهند. متوجه شدم دنبال کسی هستند که اسلحه به دست بگیرد و مثل من هیکلی باشد. از آنجایی که در این مدت پول خوبی درآورده بودم این بار هم تصمیم گرفتم با اعضای این گروه که بیشترشان فامیل هایمان بودم همکاری کنم.

او با بیان اینکه ما در‌ها را نمی‌شکستیم، گفت: یکی از افرادمان می‌توانست از دیوار‌ها و حتی حفاظ‌ها بالا برود. ما منتظر می‌ماندیم او در بیرون ساختمان‌ها را برایمان باز کند و سپس وارد واحد‌ها می‌شدیم و با ترساندن صاحبخانه اموال را سرقت می‌کردیم. من سعی می‌کردم کسی مجروح نشود، اما در چند مورد مجبور شدم صاحبخانه‌هایی را که تقلا می‌کردند کتک بزنم و با اسلحه بترسانم.

این متهم درباره سهمش از این سرقت‌ها نیز گفت: سهم‌هایمان در هر سرقت متفاوت بود، اما در طول همین چند ماه من توانسته بودم از فروش طلا‌های سرقتی، بیشتر از ۳۰۰ میلیون پول درآورم و زندگی ام را سر و سامان دهم که بالاخره دستگیر شدم و اولین سابقه در پرونده ام ثبت شد.

منبع:ایسنا

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۲:۳۴ ۳۰ مرداد ۱۴۰۳
اینجور افراد به هیچ عنوان حق حیات ندارن و برا بقیه خطرناکن
ناشناس
۱۱:۵۰ ۳۰ مرداد ۱۴۰۳
داعشی واقعی