تالابها سرمایههای آبی و مایه حیات و آبادی و زندگیاند؛ تالابها از ظرفیتهای بینظیر استان فارس هستند؛ البته اگر آب داشته باشند و آبادی؛ ولی سالهاست که این سرمایههای آبی و آبادی و زیبایی و حیاتبخش به دلایل متعددی بیآب و بیرمق شدهاند؛ خشک و بیجان شدهاند و گاهی که از شدت خشکی و بیآبی دچار عطشِ بسیار شده، دست به خودسوزی میزنند و به بستری خشک و سوزان با گداختههای آتش تبدیل میشوند.
۱۳ تالاب در سطح استان فارس وجود دارد که ۵ تالاب عضو کنوانسیون بینالمللی رامسر هستند؛ یعنی تالابهای طشت، کمجان، بختگان، پریشان و ارژن. اما خشکی حتی به این ۵ تالاب بزرگ و بین المللی فارس هم رحم نکرده است؛ خشکیای که از یک سو حاصل خساست آسمان و کمبود و نبود بارش است و از سوی دیگر حاصل حفر بیشمار چاههای مجاز و غیرمجاز و برداشت بیحسابِ آب از سفرههای زیرزمینی.
تالابها که بمیرند با خودشان حیات بسیاری از موجودات و جانوران و گیاهان را هم به قهقرا میبرند و مرگشان، مرگ یک سرزمین و رخت بستن حیات از آن میشود، برای همین چند سالی میشود که فعالان محیط زیست به تکاپو افتادهاند تا در اندک رمق و جانی که در برخی تالابها باقی مانده، بدمند و مانع از مرگ و نابودی همیشگی آنها شوند. اما انگار برای این فعالیتهای دلسوزانه هم کمی دیر شده است، زیرا حتی اگر بتوان با پر کردن چاههای غیرمجاز تا حدی به تغذیه تالابها کمک کرد، با چاههای پروانهدار که بیش از حد مجاز آب برداشت کرده و شیره جان زمین را میمکند، چه باید کرد؟ یا با سدهای بالادست و ابرهایی که دیگر خشک و بیبار شدهاند؟!
کافتر و پریشان به خاطرهها پیوستند
عطا پورشیرزاد، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان فارس درخصوص آخرین وضعیت تالابهای فارس گفت: تقریبا در دو دهه اخیر آمار بارندگی فارس کمتر از حد نرمال بوده که این امر موجب خشکی گسترده در سطح استان شده است. طبیعی است که رودخانههای دائمی و تالابهای فارس نیز از اثرات این بیبارشی در امان نماندهاند، به نحوی که تقریبا همه تالابهای استان یا به کلی خشک شدهاند یا آسیبهای شدیدی به آنها وارد شده است.
پورشیرزاد با اشاره به اینکه در فهرست پیوست آییننامه جلوگیری از تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها مصوب هیئت وزیران در سال ۱۴۰۰ برای استان فارس، ۱۴ تالاب ذکر شده است که مساحتی حدود ۲۰۹۰۰۰ هکتار دارد، افزود: از این ۱۴ تالاب، شش تالاب در حال حاضر به طور کامل خشک هستند. دو تالاب از شش تالاب خشک شده یعنی پریشان و کافتر که روزگاری از تالابهای آب شیرین و منشاء حیات و رونق منطقه بودند، بهشدت خشک شدهاند؛ به گونهای که در شرایط موجود و با مدیریتهای سرزمینی فعلی نمیتوان به احیا و حیات دوباره آنها امید داشت.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان در تشریح وضعیت اسفبار پریشان گفت: بیش از ۵۰ میلیون مترمکعب زیر بستر این تالاب خالی شده و فرونشستها در جای جای پریشان در حال رخ دادن است.
پورشیرزاد با بیان اینکه سه برم از تالاب هفت برم بهطور حداقلی آبدار است، خاطرنشان کرد: برم شور و برم فیروز هم با وسعت کمی که دارند، آبدار هستند.
او، درباره مهارلو نیز گفت: این تالاب سطحی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد آب دارد، اما آلوده به انواع آلودگیهاست، ولی با توجه به کارکردهای تالاب مهارلو همین میزان آب هم غنیمت است.
به گفته پورشیرزاد، کمجان و ارژن اندک نم و رطوبتی دارند و طشک و هیرم در سطوحی محدود آبگیری شدهاند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان فارس با اشاره به پیشبینی بارندگی در پاییز امسال که گمان میرفت بیشتر از حد نرمال باشد، اما محقق نشد، گفت: با پیشبینی پربارش بودن پاییز، کمی امیدوار شدیم که شاید حیات به برخی تالابها برگردد، اما پیشبینی بارشها محقق نشد و گویا سال بسیار خشکی را در ادامه پیش رو داریم و بدیهی است که شرایط بسیار سختتر از آنچه که بوده و هست، خواهد شد. به عبارتی در این شرایط، شکلگیری کانونهای گرد و غبار و طوفانهای نمکی محلی در اطراف تالابها بهویژه بختگان و پریشان و فرونشستهای گستردهتر پیشبینی میشود و دور از ذهن نیست.
وقتی وزارت نیرو هم به قانون پایبند نیست
پورشیرزاد با اشاره به اینکه در برنامه مدیریت منابع و مصارف که توسط وزارت نیرو بهعنوان متولی مدیریت منابع آب تهیه و اجرا میشود و مبنای تخصیصها قرار میگیرد، باوجود الزام قانونی در مواد مختلف به ویژه در ماده ۲ قانون حفاظت، احیاء و مدیریت تالابهای کشور، توجه و علاقهمندی از طرف وزارت نیرو در این حوزه دیده نمیشود، زیرا طبق همین قوانین وزارت نیرو مکلف است از ظرفیت آبی حوضه آبخیز تالابها (پس از تخصیص آب شرب)، نیاز آبی تالابها را تامین کرده و تخصیص دهد، درحالی که در عمل چنین اتفاقی نمیافتد و حقابه تالابها داده نمیشود.
حقآبهای که هیچگاه اولویت نبود
مدیرکل حفاظت محیط زیست فارس درخصوص رهاسازی حقآبه تالابها گفت: در بالادست تالابهای طشک و بختگان و کمجان سدهای سه گانه درودزن، سیوند و ملاصدرا احداث شده است. طبق قانون وزارت نیرو باید حقآبه تالابهای یاد شده را در محاسبات مربوط به منابع و مصارف و تخصیص خود لحاظ کرده و آن را به سمت تالابها رهاسازی کند، اما در عمل از این وظیفه ذاتی خود سهوی یا عمدی چشمپوشی کرده است.
پورشیرزاد افزود: با همه مکاتبات و پیگیریهایی که در سالهای اخیر صورت گرفته است، فقط در سالهای ۹۸ و ۹۹ درمجموع حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب بهعنوان حقآبه تالاب رهاسازی شده که آن هم به دلیل نبود حفاظت در مسیر، به طور کامل به تالابها نرسیده است. در سال آبی جاری نیز باوجود اینکه مکاتبات متعددی انجام و درخواستهای مکرر شد تاکنون هیچگونه حجم یا تاریخ رهاسازی مشخصی از سوی شرکت آب منطقهای اعلام نشده است.
مدیریت ناکارآمد منابع آبی
مسئول ارشد محیط زیست فارس با گلایه گفت: متأسفانه در عین ناباوری شاهد بودیم که در کارگروه آب کشاورزی، حدود ۹۰ میلیون مترمکعب آب برای مصرف کشاورزی آن هم برای خاک، رهاسازی شد و از آنجا که با اولویتبندیهای قانونی تعارض داشت، مراتب اعتراض اعلام شد، ولی اثربخش نبود. به عبارتی در این سال بشدت خشک ۹۰ میلیون مترمکعب آب باکیفیت و حیاتی صرف چیزی شد که هیچ عایدی خاصی ندارد و بدیهی است این نوع مدیریت منابع آب برای اقلیم کشور و استان خشکی، چون فارس از سم مهلکتر خواهد بود.
فقط کمجان جان دارد
پورشیرزاد یادآور شد: پنج تالاب از تالابهای فارس در دو عنوان در کنوانسیون رامسر ثبت شده که شامل تالابهای پریشان و ارژن در غرب استان و تالابهای طشک، بختگان و کمجان در شرق استان است. در حال حاضر تالاب پریشان کاملاً خشک است و کارکردهای اکولوژیک خود را از دست داده است. تالاب ارژن باوجود همه فشارها بخش عمدهای از کارکردهای خود را دارد. تالاب طشک به واسطه وجود چشمه گمبان حیات نسبی دارد. تالاب بختگان نیز کاملاً خشک است و کارکرد اکولوژیک آن به حداقل رسیده است. در این میان فقط وضع تالاب کمجان کمی رضایتبخش است، زیرا به واسطه حفاظت و اقدامات احیایی احیاءکنندگان و جوامع محلی و هدایتها و راهبریها و مدیریت بخش دولتی به نقش اساسی و اکولوژیکی خود بازگشته و کارکردهای خود را دارد.
افزایش آگاهی محیط زیستی مردم؛ تنها امید باقی مانده
مدیرکل حفاظت از محیط زیست فارس با اشاره به اینکه در شرایط موجود که خشکسالیها و تغییر اقلیم مزید بر علت شده، امید به احیای کامل تالابهای خشکیده به حداقل رسیده است، گفت: با توجه به اینکه آگاهیهای محیط زیستی آحاد جامعه ارتقاء یافته و حل مشکلات محیط زیستی و رعایت الزامات حفظ آن به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است، امید میرود که روند تخریبی کاهش یابد و لااقل بخشی از تالابهای خشکیده، احیاء و تالابهای آسیب دیدهای که هنوز جان و رمقی دارند، احیاء شوند.
با وجود شواهد موجود، به احیای تالابها که چندان امیدی نیست، زیرا کارشناسان هواشناسی میگویند نباید به بارشهای امسال هم امیدی داشت، بنابراین به نظر میرسد پیش از آنکه حریم تالابها نیز به بهانه خشک شدنشان از دست برود، مسئولان باید حداقل فکری به حال حریم تالابها کنند تا روزی نیاید که فقط در عکسها بتوان حریم تالابها را یافت.