سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تغییر چهره دایی و خواهرزاده برای سرقت از خانه فامیل

دایی و خواهرزاده معتاد وقتی برای تهیه پول مواد مخدرشان مجبور به سرقت شدند هربار خود را گریم کرده و با تغییر چهره راهی سرقت از خانه‌های فامیل می‌شدند.

 چند روز قبل پیرمردی با پلیس تماس گرفت و از سرقت وسایل خانه‌اش خبر داد. با شکایت پیرمرد، تیم تحقیق راهی محل شده و در بررسی‌های اولیه مشخص شد وسایل باارزش خانه به سرقت رفته است.

در ورودی خانه سالم بود و سارقان بدون به‌هم زدن خانه، نقشه خود را اجرا کرده بودند و همین موضوع این احتمال را برای تیم تحقیق مطرح می‌کرد که سارقان با صاحب‌خانه آشنا هستند.

در حالی که تحقیقات برای شناسایی سارقان خانه پیرمرد ادامه داشت، کارآگاهان با شکایت‌های مشابه مواجه شدند. از آنجا که شیوه همه سرقت‌ها یکسان بود این موضوع نشان می‌داد سارقان با شاکی‌ها آشنایی دارند و بدون بر هم زدن وسایل خانه سراغ محل نگهداری اموال باارزش می‌روند. همچنین مشخص شد همه شاکی‌ها به نوعی با هم فامیل و آشنا هستند.

بازبینی دوربین‌های مداربسته نیز نشان می‌داد سارقان دو مرد هستند، اما از آنجا که متهمان در سرقت‌هایشان گریم می‌کردند و هر بار با چهره‌ای جدید راهی سرقت می‌شدند و چهره‌شان را با ماسک می‌پوشاندند، تصویر واضحی از آن‌ها در دست نبود.

ایران

در حالی که بررسی‌ها در این رابطه ادامه داشت، یکی از مالباخته‌ها به پلیس مراجعه کرد و سرنخ اصلی را در اختیار مأموران قرار داد.

او گفت: دوبار از خانه‌ام سرقت شد، دفعه اول سارقان پول و طلا بردند، اما دفعه بعدی، چون پول و طلا در کار نبود، مواد غذایی داخل یخچال را هم برده بودند.

مرد جوان زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: وقتی برای دومین بار خانه‌ام به سرقت رفت و از طرفی متوجه شدم که خانه اقوام دیگرم هم چندین بار مورد سرقت قرار گرفته است، احتمال دادم سارقان باز هم به خانه بیایند. به همین دلیل خانه را مجهز به دوربین مداربسته کردم، وقتی سارقان وارد خانه‌ام شدند ماسک روی صورتشان را برداشتند. با اینکه سارقان چهره‌شان را گریم کرده بودند، اما یکی از آن‌ها خالکوبی روی گردنش را نتوانسته بود مخفی کند. خالکوبی‌ای که روی گردن یکی از سارقان بود شبیه خالکوبی روی گردن خشایار است که از اقوام ماست؛ خالکوبی عقرب کج‌دم. او مدتی است که معتاد و بیکار شده است.

با اطلاعاتی که شاکی جوان در اختیار مأموران قرار داد، بررسی‌ها روی خشایار متمرکز و در تحقیقات مشخص شد، مرد جوان همراه پسر خواهرش مدتی است که شبانه از خانه خارج شده و نزدیکی‌های صبح برمی‌گردند. با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد به دست آمده، فرضیه سرقت‌های سریالی از سوی دایی و خواهرزاده پررنگ شد.

با دستگیری متهمان در بازرسی از خانه مجردی خشایار، مقداری اموال سرقتی کشف شد. متهمان در برابر مدارک پلیسی درنهایت به سرقت‌های سریالی اعتراف کرده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

گفتگو با دایی سارق

چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
 من و خواهرزاده‌ام هم‌سن و سال و رفیقیم. در میهمانی‌هایی که با هم می‌رفتیم به شیشه معتاد شدیم. وقتی بیکار و بی‌پول شدیم تصمیم به سرقت گرفتیم.

سرقت از خانه فامیل و آشنا؟

مجبور بودیم، چون می‌ترسیدیم به خانه دیگران دستبرد بزنیم ضمن اینکه خانه فامیل را می‌شناختیم. اول از خانه پدر بزرگ‌هایمان شروع کردیم؛ خوب می‌دانستیم که وسایل با‌ارزش را کجا نگهداری می‌کنند و ما هم سراغ وسایل با‌ارزش رفتیم. هر جا هم پول و طلا پیدا نمی‌کردیم مواد غذایی سرقت می‌کردیم و می‌فروختیم.

فکر گریم کردن چهره چطور به ذهنتان رسید؟

چون تمام کسانی که به خانه‌هایشان می‌رفتیم فامیل و آشنا بودند و ما را می‌شناختند، حتی اگر با ماسک و کلاه هم می‌رفتیم شناسایی می‌شدیم. چند وقت قبل یک سریال دیدیم که بازیگران آن چهره‌هایشان را گریم می‌کردند و به شخصیت‌های مختلف تبدیل می‌شدند.

ما هم از روی آن سریال ایده گرفتیم.

بازیگر تئاتر بودید؟

هم من و هم خواهرزاده‌ام عاشق تئاتر و سینما بودیم.

از بچگی در تمام گروه‌های تئاتر و سرود شرکت می‌کردیم و چندین کلاس هم رفته‌ایم. چند بار هم روی صحنه رفتیم و بازی کردیم، اما پارتی که نداشته باشی اگر تمام وجودت هم استعداد باشد بازهم بی‌نتیجه است و به جایی نمی‌رسی.

در همین میهمانی‌های شبانه و دورهمی‌های تئاتری بود که با شیشه آشنا شدیم.

برچسب ها: سارق ، مواد مخدر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
سید محمد علی اشتیانی
۱۳:۵۸ ۱۸ شهريور ۱۴۰۲
به وقت پگاه فردا بهجزا اعما لشان برسند اعدام شوند
ناشناس
۱۴:۴۱ ۱۸ شهريور ۱۴۰۲
متاسفانه اصلا مجازات بازدارنده ای در مورد سارقان وجود ندارد و در صورت دستگیری فورا آزاد می شوند
اگر قانون اسلام و قرآن در مورد این افراد اجرا می شد کسی جرات دزدی نمی کرد
من دوروز رفتم مسافرت و برگشتم حاصل بیست سال زندگی را که با خون دل جمع کرده بودم را برده اند و افسوس که کسی هم به درد مردم نمی رسه