بازار در تسخیر لباس های فشن

اواسط بهار است هوا دارد آرام آرام گرم می شود، شهر حالا رنگ سبز به خودش گرفته و امید شریان زندگی را تصاحب کرده تا دل هر شهروند و احیانا مسافری را ببرد، هوای بهاری بهانه خوبی است تا دوری در شهر بزنم و لذت ببرم از هوایی که حسرت ساکنین کلان شهرها شده است.

از خیابان قارن شروع می کنم، تا چشم کار می کند یا مغازه لباس فروشی است یا دستفروش ها بساط پهن کرده اند که لباس بفروشند آن هم گران تر از خود مغازه ها!! لباس هایی که هم طرحشان عجیب است هم شکلشان و نمی دانم اگر به فرهنگ لغت مراجعه کنیم، می توانیم این چند تکه پارچه سرهم شده را لباس نامید.

در هوای خوش گشت و گذار در پرترددترین خیابان مرکز مازندران و صداهای درهم و خاص فروشندگانی که می گویند جنسشان را حراج کرده اند چشم می گردانم لابلای ویترین مغازه ها، برخی لباس ها را فکر کنم ایلان ماسک با فضا پیمای اسپیس ایکس مستقیم از مریخ آورده است چون فکر نمی کنم هیچ کدامشان به تن بچه آدمیزاده قواره شود، مانتوهای یک وجبی که می گویند مانتو کتی هست یا مانتو پیراهنی، لباس هایی که طولش کودکانه است و عرضش جوانانه و از بالا تنه مستقیم به پا می رسند و نصف بدن را نمی پوشانند، چینش بیشتر ویترین ها هم پر شده از بانداناهای نیم وجبی و شلوارهای پاره پوره و اولین سوال که ذهنم را مشغول کرده این است که چرا بعضی ها برای همین چند سانت پارچه ای که خیاطش وقت نکرده آن را کامل کند!! پول آنچنانی می دهند؟

مانتو در شان خودم پیدا نمی کنم
رفت و آمد در شهر وقتی قصد کنجکاوی داری حال و هوای خاص خودش را دارد، رفتار آدم ها را بهتر می توانی ببینی، خانم ها آرام آرام گذر خیابان ها را گز می کنند و با دیدن ویترین هر لباس فروشی توقفی از سر لذت برای دیدن مدل های جدید لباس می کنند و دوباره به راه خود ادامه می دهند.

هیچ گاه به عنوان یه مرد نتوانستم وقتم را صرف خرید کنم، همیشه همان مغازه اول لباسی را که می خواهم می خرم بر عکس کسانی که کل بازار را زیر و رو می کنند و آخر هم به این نتیجه می رسند که ای کاش از همان فروشگاه اول خیابان آن مدل لباس را می گرفتیم.

اما گاهی پیدا کردن لباس مناسب از میان انبوه مدل ها برای افراد سخت می شود، در بازار خانمی می گفت: دغدغه افرادی مانند ما که از مانتو استفاده می کنند ، نبود مانتوهای مناسب است، مانتوها یا قدشان کوتاه است یا زاپ دار هستند.



دیگری می گفت: بیشتر مانتوها یا آستینشان کوتاه است یا دکمه ندارند و جلوباز هستند، به همین خاطر امسال مجبور شدم خودم یک قواره پارچه بگیرم تا برایم مانتو مناسب بدوزند.

آن یکی انگار داغ دلش تازه شده است و می گوید : لباس ها تنوع شکل و طرح زیادی دارند اما همه نمی توانند چیزی که می خواهند را به راحتی پیدا کنند مثلا برای دختر 13 ساله ام نتوانستم لباس عید مناسب پیدا کنم و بالاجبار پارچه خریدم و با هزینه های چند برابری لباس دوختم.

ادامه می دهد: نمی گویم چادر در بازار نیست اما  قیمت‌های ۸۰۰ هزار تا ۱ میلیون تومانی برای من بعنوان یک زن خانه دار که شوهر کارگر و دو دختر دیگر هم دارم گران است.

داستان زمانی جالب می شود که اگر به فروشگاه های مخصوص حجاب هم سری بزنید می بینید که چادرها و مانتوهای بلند که مناسب زن ایرانی باشد قیمت های دو یا سه برابری نسبت به مانتوهای جلوباز دارند مثلا قیمت یک ساق دست بیشتر از قیمت یک شال است.

خانمی که برای خرید آمده است می گوید: سبک پوشش در خیابان ها نمایی از ویترین مغازه ها است و اگر در فروشگاه های لباس ، مانتوهای با طرح های مناسب عرضه شود مد و سبک پوشش هم به همان سمت می رود، یعنی مردم سبک پوششان بر مبنای چیزی است که در بازار است پس اگر وضع پوشش بسیاری از جامعه مناسب نیست یکی از دلایلش عرضه لباس های نامناسب در ویترین مغازه ها است که چشم آن را می بیند و عادت می کند.

می گوید: حتی شنیده ام برخی برندها به دختران جوانی که ظاهر خوبی دارند پول می دهند تا مانتوهای جدیدشان را بپوشند و در خیابان و پاساژ راه بروند یا کنار مغازه ها بایستند، با این کار مدهای جدید که عموما پوشش متعارف ندارند دیده می شود.


می گوید: در برابر این اقدام که به نظر هدفمند هم هست اتحادیه های پوشاک و کارگروه های مد و مسئولان چکار کردند؟ به خانم بد حجاب می گویند پوشش خود را رعایت کند اما آن خانم در بازار باید لباس مناسب خودش را ببیند که بخرد و بپوشد یا نه؟

پیدا کردن لباس مناسب در تابستان حالا دغدغه بخشی از جامعه زنان شده است، شاید بیشتر از مردان این زنان هستند که می دانند لباس خارج از عرف چه اثرات سویی می تواند در بنیان های خانواده ایجاد کند.

خانه ای که برای حجاب فروخته شد
پارچه چادر مشکی یکی از بزرگترین محصولات وارد شده به ایران است، حتما بهتر از من می دانید که واردات یک محصول دلار می خواهد و بالا و پایین شدن های قیمت ارز هم عجیب روی قیمت چادر مشکی اثر گذاشته است.

گرانی چادر در حالی که لباس‌های نامتعارف با قیمت‌ کمتر به فروش می‌رسد دغدغه بسیاری از تولید کنندگان چادر شده است، آنها می گویند همین گرانی باعث می شود برخی ها چادر را کنار بگذارند و مانتوپوش شوند این را ملیحه عباسپور تولید کننده چادر و ملزومات حجاب در بابل می گوید.

او با بیان اینکه خودم یک دختر جوان دارم و نیاز دختران امروزی را می دانم گفت: به نظر من جهاد امروز، هزینه کردن برای فرهنگ عفاف و حجاب و پوشش اسلامی است که اگر فرزندان ما یک پوشش آراسته داشته باشند هیچ گاه سمت مواردی چون کشف حجاب نخواهند رفت.

عباسپور ادامه داد: ابتدا برای تولید ملزومات حجاب از تولید روسری و ساق دست شروع کردیم و با استقبال دختران و خانم های شهر گستره فعالیت ما نیز افزایش یافت.

این تولید کننده ملزومات حجاب می گوید: هشت سال شروع به کار کردم که دو سال اول به صورت اینترنتی و مجازی بود و شش سال است که در بابل فروشگاه دارم و به لطف برخی مسئولین که هیچ حمایتی در راستا ترویج عفاف و حجاب انجام ندادند ، خانه خودم را برای این کار فروختم.


او گفت: فکر نمی کنم هیچ زنی راضی شود تا محل آسایش خود را بفروشد تا امر به معروف و نهی از منکر انجام دهد.

ملیحه عباسپور با بیان اینکه دولت هیچ یارانه ای برای تامین چادر و پوشش اسلامی تخصیص نداده و برای همین قیمت چادر همیشه بالا و چند برابر قیمت مانتو است افزود: دلم می خواهد حمایت های نهاد مختلف بگونه ای باشد که بدون دغدغه کارم را انجام دهم یا مالیات پوشاک اسلامی کاهش یابد تا بتوانم کسب و کارم را توسعه دهم.

او گفت: حمایت از تولیدات به شدت پایین است در صورتی که تولیدی های مانتو توسط دولت حمایت می شوند و به آن ها وام با بهره کم اختصاص داده می شود اما ما که در مقوله حجاب کار می کنیم هیچ گونه حمایتی نمی شویم.

این تولید کننده با اشاره به این موضوع که اگر میخواهیم فروشگاه های مناسب حجاب در سطح جامعه بیشتر شود باید از تولید کننده آن حمایت شود، ادامه داد: امروزه اگر بخواهیم چادر و ملزومات مناسب حجاب اسلامی تهیه کنیم باید به یک کوچه تنگ برویم یک مغازه حجاب را در وسط محله ای پیدا کنیم اما فروشگاه لباس که اکثرا مانتو جلوباز می فروشند در خیابان های اصلی شهر مستقر هستند.

او افزود: اگر مسئولینی که در زمینه حجاب دستور می دهند ، جلسه ای با تولید کنندگان ملزومات حجاب بگذارند و دغدغه هایشان را پاسخ دهند، خواهند دید که فضا شهر چه تغییری می کند زیرا یک خانم همیشه دوست دارد خوش پوش باشد و ما می توانیم این نیاز را ذیل قوانین و مقرارت حجاب و عفاف کشور تامین کنیم.

صحبت هایش سنگینی می کند، از یک سو تصویر زنانی با موهای باز و سرهای برهنه و لباس های آنچنانی را می بینم که می گویند نباید اینگونه باشد اما زیاد دیده می شوند و از یک طرف بانوانی را می بینم که دغدغه معاش ندارند و همه چیزشان را گذاشته اند سر مرام و کمتر دیده می شوند، نمی دانم به کدام مسئول و دست اندرکار و مدیر باید این را بگویم، اصلا چرا به آنها بگویم ، زل می زنم به آیینه و به خودم می گویم که برادر، اخوی لطفا بی حجابی را ارزان و با حجابی را گران نکنید.
گزارش: محمد حسین رمدانی