اواخر دی امسال، رهگذران در حال عبور از بوستانی در غرب تهران بودند که متوجه صدای فریادهای دختر جوانی شدند؛ وقتی آنها خود را به محل رساندند، مرد جوانی را دیدند که در حال درگیری با دختر جوان بود، اما به محض مشاهده رهگذران متواری شد.
دختر جوان که در میان شمشادها افتاده بود با کمک مردم و حضور امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شد. وی پس از بهبودی نسبی به پلیس گفت: من مهندس هستم، امروز عصر نوبت دکتر داشتم و در مسیر از کنار بوستانی عبور میکردم که ناگهان یک نفر از پشت چاقویی روی گردنم گذاشت و مرا به داخل شمشادها کشاند.
سعی کردم خودم را نجات دهم و با او درگیر شدم، اما دو انگشت دستم و گردنم زخمی شد. مرد مهاجم خیلی قویهیکل و قد بلند بود، او به من تعرض کرد و بعد هم با دیدن رهگذران کیفم را دزدید و فرار کرد.
پس از این شکایت، تحقیقات به دستور بازپرس غلامحسین صادقزاده از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. در حالی که تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی ادامه داشت، مأموران دریافتند چند روز قبل مردی جوان به اتهام خفتگیری بازداشت شده است و در دادسرای ویژه سرقت تحت بازجویی قرار دارد.
از آنجا که مشخصات مرد خفتگیر با متهم پرونده خانم مهندس شباهت زیادی داشت، این احتمال از سوی تیم تحقیق مطرح شد که هر دو متهم یک نفر هستند. با این فرضیه از خانم مهندس خواسته شد متهم را شناسایی کند؛ بنابراین دختر جوان در اداره آگاهی مقابل تعدادی متهم قرار گرفت و بلافاصله مرد متجاوز را در میان آنها شناسایی کرد.
بدین ترتیب مرد شرور که راهی برای کتمان واقعیت نمیدید به خفتگیریهای سریالیاش اعتراف کرد و گفت: من آرماتوربندم، اما اعتیاد دارم و وقتی شیشه مصرف میکنم حالم بد میشود و به سراغ دختران و زنان جوان میروم.
او با اشاره به اینکه صاحب همسر و فرزند است ادامه داد: به خاطر مواد دست به چنین کارهایی میزنم. من در میان شمشادها مخفی میشدم و با دیدن زنان به سمتشان میرفتم و با تهدید چاقو از آنها خفتگیری میکردم.
باتوجه به موضوع تعرض به خانم مهندس، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارجاع شد و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان مرد خفتگیر از سوی بازپرس دادسرای جنایی ادامه دارد.
این درحالی است که بازپرس پرونده از افرادی که از سوی این متهم در مناطق شمال غرب و غرب پایتخت مورد خفتگیری قرار گرفتهاند خواست برای شکایت و شناسایی وی به شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کنند و اطمینان داشته باشند که هویت آنها نزد پلیس مخفی خواهد ماند.
اینها قابل اصلاح نیستند قضات باید اشد مجازات را در نظر بگیرند . چون فردا ممکنه نوبت خانم و دختر همان قاضی باشد در جهت خفتگیری