سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

۷ رمز ماندگاری انقلاب اسلامی ایران

شکل‌گیری، ثبات و دوام هر جریان و حرکتی، بستگی به یک اصل اساسی دارد و آن، وحدت و انسجام درونی است.

انقلاب اسلامی ایران را بیشتر با چند تصویر خاص که روی دسکتاپ رایانه‌ام ذخیره کردم، در ذهن سپرده‌ام. ظاهر و انتخاب تصاویر چنین می‌نماید که بر رهبران بیشتر از مردم نظر داشته‌ام. اما نه لزوماً و توضیحی دارد. من رمز ماندن انقلاب را در این تصاویر جست‌و‌جو می‌کنم.


بیشتربخوانید


۱- امام جوان را هر بار که کل داستان انقلاب را از ذهن می‌گذرانم با آن جمله مگوی سیدحسن مدرس به یاد می‌آورم. آن دیدار‌های امام با مدرس و آن جمله معروف از نظر من شروع انقلاب بود. مدرس به اطرافیان که از او درباره طلبه جوانی می‌پرسند که گاهی به خانه او و گاهی به مجلس می‌آمده، می‌گوید: «اسمش روح‌الله است و فقط می‌دانم که... (تعبیری خاص از شجاعت امام به‌کار می‌برد)». شجاعت در عصر قلدری رضاخانی کیمیا بوده است و خود امام در یکی از سخنرانی‌ها به هولناک‌بودن ترس و وحشتی که آن قزاق به راه انداخته بود، اشاراتی می‌کند. انقلاب از آنجا شروع شد که سیدی شجاع و نویسنده چهل‌حدیث که سطح عالی عرفان یک جوان را نشان می‌داد و فلسفه‌دان و فقیه تصمیم می‌گیرد مقابل شاه منفعل و ساکت نباشد.

۲- تصویر دوم از زمان انتقال امام از قم به تهران با خودروی ساواک است. از قول امام منقول است «در بین راه قم و تهران ناگهان ماشین از جاده اصلی به‏‎ ‎‏جاده خاکی منحرف شد و من یقین کردم که [مأموران ساواک]می‌خواهند مرا بکشند، ولی مجدداً ماشین به جاده اصلی بازگشت. من به نفس خود مراجعه کردم و دیدم هیچ‏‎ ‎‏تغییری در من حاصل نشده است.» این عبارات عظمت گوینده آن را نشان می‌دهد. این مرد تغییرناپذیر یک استثنای تاریخی است و یک رمز است.

۳- تصویر سوم، آن «هیچ‌احساسی ندارم» گفتن امام در هواپیمای پاریس- تهران است و نشانه کسی است که می‌تواند تاریخ را عوض کند که چرا این انقلاب متفاوت بود و چرا ماند، «هیچ احساسی ندارم» مثل «هیچ‏‎ ‎‏تغییری در من حاصل نشده است»، خیلی کمک‌کننده است. امام جز خدا چیزی را نمی‌دید که بخواهد در یک تغییر ظاهری زمان و مکان احساساتی شود.

۴- چهارم چیز، جنگ است. از جنگ هیچ یک از میلیون‌ها تصویر آن را کنار نمی‌گذارم! هیچ یک را. اما یکی را برمی‌گزینم که مادری فرزند خود را در اعزام به جبهه آماده می‌کند. این همه رمز پیروزی ایران در جنگ جهانی تحمیلی به ما بود: مادران و همسران شهدا پیشگام جنگ بودند و ما جنگ را به همین دلیل بردیم.

۵- پنجمین چیز، ظهور رهبری است که بعد از امام آمد و مانند او شد. اقتدارش مثل امام بود، اما زندگی اش شبیه همان حجره‌طلبگی‌اش بود که روزی به آن سر زد. اگر او شبیه امام باقی نمی‌ماند و تغییر می‌کرد، انقلاب هم باقی نمی‌ماند.

۶- ششم آن یگانه دوران حاج‌قاسم سلیمانی است، نه فقط خودش به تنهایی، که فکرش و عملش و وجودش که از کجا بود و چگونه بود و برای چه بود و دنبال چه بود. درباره او بیشتر نباید گفتن که باید مانند خود او بود که نمی‌گذاشت دیده شود. او رمز ما بود و رمزی که هنوز لو نرفته است!

۷- هفتم، اما آن تشییع شهید گمنام در هفتم دی ۱۴۰۱ در «پردنجان» چهارمحال‌و‌بختیاری است. آن تصویر هرگز از یاد ما نمی‌رود. مردمی در اوج آشوب و گرانی و در یکی از به میدان آمدن‌های بزرگ غرب برای براندازی در ایران به میدان آمدند. می‌توانستند نیایند یا کم‌محلی کنند یا لجبازی یا تلافی کنند، اما نکردند، چون این خاک را و این خون‌ها را از خود می‌دانستند و می‌دانند. این تصویر آخر جمع همه آن تصاویر قبلی است. این رمز ماست که هرگز بر دشمن آشکار نمی‌شود و لو نمی‌رود.

منبع: روزنامه جوان

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.