وقتی قدرتی براساس خواست مردم و اراده ملی شکل بگیرد، با اراده بیگانه تضعیف نمیشود. به عبارت دیگر فردی را که بیگانه بر سر کار آورد، همان بیگانه هم او را خواهد برد.
بیشتربخوانید
محمدرضا پهلوی دومین و آخرین پادشاه دودمان پهلوی بود. آغاز حکومت محمدرضا به ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ بر میگردد. زمانی که قوای روس و انگلیس به سمت تهران در حرکت بودند و پدرش رضاخان، استعفا داد. رضاخان که روی کارآمدنش هم با همکاری انگلیسیها بود، در نهایت به اراده همان بیگانه مجبور به ترک تاج و تخت و اخراج از کشور شد. پسرش هم نیز توسط همین بیگانگان روی کار آمد.
در دوران محمدرضا علاوه بر تحرکات انگلیس، تقلای امریکایی ها برای اثرگذاری بر ایران بیشتر شد. اوج گیری این ماجرا در زمان دولت مصدق و ملی شدن صنعت نفت با زحمات آیت الله کاشانی، شهید نواب صفوی و مصدق بود. سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، کودتایی برای برکناری مصدق به راه انداختند. با شکست خوردن این کودتا، محمدرضا ایران را ترک کرد و به ایتالیا رفت.
چند روز بعد و در روز ۲۸ مرداد کودتایی با طرح و حمایت مالی و اجرایی سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (اسآیاس) و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و با همراهی ارتش شاهنشاهی ایران و کمک طرفداران محمدرضا پهلوی با هدف سرنگونی دولت قانونی محمد مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد. با موفقیت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق برکنار شد و شاه باری دیگر به قدرت رسید.
عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران در گفتوگو با برنامه جام انقلاب که از رادیو انقلاب پخش شد درباره شکل گیری رژیم پهلوی گفت: سلسلههای قبلی از پهلوی هر کدام با اراده بخشی از مردم روی کار آمدند مثلا قاجار با اراده بخشی از مردم شکل گرفت، انگلیس خیلی تلاش کرد تا قاجار را در ایران مضمحل کند اما نتوانست. برعکس شکل گیری سلطنت پهلوی با اراده بیگانه اتفاق افتاد. سلطنت طلب ها این ادعا را دارند که رفتن رضاشاه از کشور نیز با زور خارجی بود در حالیکه این ادعا درست نیست چون خود رضاشاه با تمایل شخصی و همچنین اراده انگلیس قدرت را تحویل داد و از ایران خارج شد.
وی افزود: اگر پادشاهی با اراده ملی روی کار بیاید قطعا حاکمیتش با اراده بیگانه سرنگون نمیشود. درباره محمدرضا شاه پهلوی هم این ادعا وجود دارد که او به دلیل تصمیم درباره قیمت نفت با اراده بیگانه سرنگون شد. یعنی بیگانه میخواست او را ببرد و برد. در واقع خود کسانی که این ادعا را مطرح میکنند، به این واقعیت اذعان دارند که محمدرضا شاه را بیگانه آورد و بیگانه هم او را برد چون وقتی قدرتی براساس اراده ملی شکل بگیرد، با اراده بیگانه تضعیف نمیشود.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران درباره شبهه خیانت انگلیس و آمریکا به رژیم پهلوی بیان کرد: آنها نه تنها خیانت نکردند بلکه تمام تلاش خود را برای حفظ سلطنت محمدرضا شاه به کار گرفتند اما این محمدرضا شاه بود که از ترس قیام ملت برای فرار از ایران دقیقه شماری می کرد.
۱۰ سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، نهضت مردمی انقلاب اسلامی در سال ۴۲ و با رهبری امام خمینی (ره) شروع شد. نهضتی که ۱۵ سال به طول انجامید و علی رغم تبعید امام در همه این سالها بر جمعیت مردمی که متوجه ماجرای نهضت میشدند افزوده میشد. سالهای ۵۶ و ۵۷ اوج گیری تظاهراتهای خیابانی بود. جمعیتی که مطالبه براندازی سلطنت، برگشت امام و تشکیل حکومت اسلامی داشتند.
شاه به امید تکرار کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ در ۲۶ دی ۵۷ فرار کرد. ۱۶ روز بعد در حالی که شاه به خاطر گسترش اعتراضات مردم ایران مجبور به فرار از کشور شد در روز ۱۲ بهمن ۵۷ میلیونها نفر از مردم ایران در خیابانهای تهران به استقبال امام خمینی (ره) برای بازگشت به کشور پس از حدود ۱۴ سال تبعید رفتند که تبدیل به پرشکوهترین استقبال مردمی تاریخ شد.
کمتر از دو ماه بعد برای تعیین نظام حاکم بر کشور رای گیری شد و ۹۸ درصد مردم جمهوری اسلامی را برگزیدند. یکسال و نیم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شدیدترین و گستردهترین حمله نظامی به کشور با هدف سرنگونی انقلاب با شرکت همه ابرقدرتهای نظامی انجام شد که با حضور مردم در طول هشت سال دفاع مقدس با شکست مواجه شد.
بر خلاف پادشاهان پهلوی که مردم در آمدن و رفتنشان نقشی نداشتند، پس از رحلت امام خمینی (ره) باز هم میلیونها نفر در خیابانهای تهران برای بدرقه رهبرشان به خیابانها آمدند.
این جمعیت در همه این سال ها در هر جایی که لازم باشد نظیر راهپمایی 22 بهمن عظمت خود را به رخ می کشند و در مقابل شدیدترین حملات، فتنه ها و تحریم ها مقاومت کرده و می کنند.