سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

به بهانه افتتاح مهمترین پروژه‌های صدا و سیمای مازندران در دهه فجر؛

تحول در صدا و سیمای مازندران با HD سازی شبکه؛ صیانت از هویت دینی دغدغه رسانه استانی است

تحکیم هویت ملی و مذهبی مازندران که ۱۱۹۴ سال قبل با ایجاد نخستین حکومت شیعی جهان شکل گرفته بود رسالت خطیر رسانه استانی است.

مازندران فعلی بخشی از سرزمین گسترده‌ای است که در متون تاریخی آن را " فرشوارگر" و "پتیسخوارگر" می‌نامیدند، در الواح بدست آمده در کتیبه بیستون، این سرزمین " پتشواریش " نامیده شده بود، سرزمینی که در جنوب دریای کاسپین و بین آذربایجان و خراسان قرار داشت، با ساکنانی که در جنگ‌های شاهان هخامنشی از جمله جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در "گوگمل" به عنوان بهترین تیراندازان بکار گرفته شده بودند و آنگونه حضورشان در دفاع از خاک ایران چشمگیر بود که اسکندر فاتح، نتوانست طبرستان آن روز را تسخیر کند.

شجاعت، عدالت خواهی و استقلال طلبی مردم این سرزمین سبب شده بود مازندران از دوره هخامنشیان به عنوان یک ایالت مستقل، مورد احترام حکومت‌های مرکزی باشد و حتی هنگامیکه اعراب از مرز‌های چین تا خاورمیانه، آفریقا و بخش‌هایی از اروپا را تصرف کرده بودند قادر به تصرف مازندران نشدند.

این ویژگی‌ها سبب شد مازندرانی‌ها برخلاف همه بلاد اسلامی، آگاهانه و آزادانه، اسلام اهل بیت (ع) را پذیرا باشند و با تشکیل نخستین حکومت علویان در سال ۲۵۰ هجری قمری، نخستین کانون تمدن سازی شیعی را نیز بنیان نهادند. اما آیا خیزشی که ۱۱۹۴ سال قبل مایه مباهات و افتخار جهان اسلام شده است، همچنان در لابه لای حوادث روزگار می‌تواند چراغ راه آیندگان باشد؟ برای پاسخ به این پرسش گفتگویی ترتیب دادیم با دکتر هادی ابراهیمی عضو هیات علمی دانشگاه و مدیر کل صدا و سیمای مرکز مازندران

به عنوان شروع این گفتگو ما می‌دانیم که در گستره هزاران ساله تاریخ مازندران، حکومت‌های محلی بسیاری روی کار آمده اند و با وجود ارتباط با حکومت مرکزی، از نوعی استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برخوردار بوده اند که اوج آن را در حکومت هایی، چون علویان، آل کیا و مرعشیان شاهد هستیم، اما مهمترین پرسش این است که باور‌های شیعی چرا و چگونه ابتدا در مازندران نفوذ یافت و فراگیر شد؟

به نظرم تاثیر عامل جغرافیایی نخستین علت حضور علویان در مازندران بود، ویژگی‌های طبیعی مازندران مانند محصور بودن این سرزمین در میان دریا و کوهستان، در کنار دوری از مرکز خلافت عباسی، باعث پناه آوردن شمار زیادی از سادات به مازندران شده بود تا آن‌ها در مرز‌های طبیعی این دیار، از دسترس حاکمان اموی و عباسی در امان باشند، این ویژگی‌های خاص جغرافیایی باعث شد که سادات و علویان از عراق، شبه جزیره عربستان و سوریه در پی ۴ مرحله کوچ گروهی وارد مازندران شوند، گروهی که بعد از ولایتعهدی امام رضا (ع) از مدینه راهی مرو شده بودند، اما پس از شهادت امام، از ترس تعقیب مامون به طبرستان پناه آوردند، برخی شیعیان هم در پی سیاست شیعه کشی متوکل عباسی به طبرستان آمدند، عده‌ای از سادات نیز پس از قیام بر علیه متوکل عباسی و سرکوب به طبرستان پناهنده شدند و آخرین گروه نیز به همراه حسن بن زید وارد طبرستان شدند و ائتلاف این سادات با مازندرانی‌ها در سال ۲۵۰ قمری نخستین دولت شیعی را در طبرستان بنیان نهاد.

دومین عاملی که به نظر بنده سبب نفوذ علویان در منطقه شده بود، تقوا و دین‏دارى سادات بود که مورد توجه مردم طبرستان قرار گرفت، چون تا پیش از حضورعلویان، مازندرانی‌ها فقط رفتار سپاهیان عرب که برای کسب غنایم به مازندران می‌آمدند را دیده بودند و تفاوت رفتاری این دو گروه، سبب پذیرش اسلام و گرایش مازندرانی‌ها به سادات و بالتبع تشیع شد.

این چهار گروه شیعی که وارد مازندران شدند احتمالا جهت‌گیری و اهداف همسویی نداشتند در مازندران تفکر قالب شیعی چه بود و بدنبال چه چیزی بودند؟

ابتدا باید عرض کنم که نکات جالبی در خصوص ظهور و بروز تشییع در مازندران و پس از آن وجود دارد، این سرزمین تنها نقطه جهان اسلام است که سه تیره از سادات حسنی، حسینی و مرعشی در آن حکومت کردند و تنها سرزمینی است که ۹ خاندان آل بویه، مرعشیان، قاجار، قارنیان، باوندیان، دابوهیان، پادوسپانیان و پهلوی در آن حکومت شیعی برپا کردند.

اما در پاسخ به سوال شما باید گفت از مجموع فرقه‌های شیعی در سده‌های نخست اسلامی، ۳ گرایش زیدی، اسماعیلی و امامی به مازندران وارد شدند که عمده آن‌ها گرایش زیدی داشتند، حتی علویانی که در زمان متوکل عباسی به مازندران پناهنده شده بودند زیدی بودند.

پیروان تشیع اسماعیلی گروه دیگری بود که در پایان قرن سوم وارد طبرستان شدند و اگرچه شواهد تاریخی نشان می‌دهد پس از تشکیل دولت اسماعیلی به رهبری حسن صباح، این گروه در مازندران قدرت گرفت، اما بعد از اینکه بساط اسماعیلیه با حمله هولاکو خان مغول بر چیده شد، این مذهب هم به فراموشی رفت و هیچ گاه در مازندران فراگیر و پایدار نشد.


اما تشیع امامیه یا شیعه دوازده‌امامی بزرگ‌ترین شاخه مذهب تشیع بودند که با فروکش کردن نفوذ زیدی‌ها و شکست اسماعیلیان، در طبرستان آن روز، گسترش و ظهور یافتند و منابع تاریخی نشان می‌دهد این گروه قدرت بیشتری در مازندران داشتند گواه این مدعا هم این است که برخی از علمای مازندران در آن روزگار با ائمه شیعه ارتباط مستقیم داشتند، مانند عبدالمجید جرجانی از یاران امام صادق (ع)، ابراهیم بن عبدالرحمن آملی از یاران امام کاظم (ع) و محمدبن اسلم طبری از یاران امام رضا (ع)

پیدایش حکومت علویان در طبرستان، منجر به اسلام آوردن ساکنان مناطق شمالی دیگر ایران مانند دیلمان و گرگان با گرایش شیعی شد، روی کار آمدن این دولت چه تاثیری در توسعه گفتمان تشییع در سایر نقاط ایران یا جهان داشت؟

درست است که ما در سال ۲۵۰ هجری قمری شاهد تشکیل نخستین حکومت اولاد فاطمه (س) بنام "علویان طبرستان" هستیم، اما مازندرانی‌ها در آن سال‌ها آگاهانه تلاش کردند، راهبرد تشیع را پس از پرده نشینی چند ساله به راهبردی فرهنگی تبدیل کنند، مثلا ما نخستین توجه استراتژیک به قدرت عزادارای محرم را توسط آل بویه مازندرانی مشاهده می‌کنیم یا نخستین شهادت به ولایت علی (ع) در اذان توسط آل بویه مازندرانی‌ها صورت گرفت، " دکترین غدیر" و جشن علنی عید غدیر نیز میراث مازندرانی‌ها است که البته همه این توفیقات در همان سال اتفاق نیفتاد، آثار نهال تشیع که علویان مازندران در این سرزمین کاشته بودند را ما در سال‌های بعد و در سایر نقاط جهان اسلام مشاهده کردیم، مثلا نخستین بنیانگذار مبانی عرفان شیعی علامه سید حیدر آملی است، یا محمدبن جریر طبری در قرن سوم در بغداد دانشگاه دینی تاسیس کرد، تاثیر علامه ابن شهرآشوب ساروی در نفوذ تشیع در سوریه، ابوبکر خوارزمی آملی در خراسان، خوارزم و آسیای میانه همه این‌ها به عنوان شواهدی بر نقش مازندرانی‌ها در تمدن سازی تشیع است.

تاثیر مازندرانی‌ها در هویت بخشی ملی صد البته تا زمان حاضر نیز مشاهده می‌شود چرا که اعتقاد دارم آسمان فقاهت مازندران هیچگاه خالی از ستاره نبوده و نخواهد بود شما تاثیر آیات عظام علامه حسن زاده آملی، جوادی آملی، آیت الله کوهستانی، مرحوم آیت الله روحانی، آیت الله طبرسی، آیت الله نظری، آیت الله محمدی لائینی و بسیاری دیگر را در پیروزی انقلاب اسلامی ایران ملاحظه کنید که به نظرم در امتداد همان خط تاریخی هویت بخشی و تمدن سازی تشیع بود.

پس از نگاه شما اصلی‌ترین عاملی که هویت مازندرانی‌ها را در طول این قرون شکل داد توجه به مقوله دین و تشیع در این سرزمین بود آیا عوامل دیگری نیز در هویت بخشی مازندرانی‌ها نقش داشت؟

ابتدا باید نکته‌ای را عرض کنم که شاید برخی‌ها از آن اطلاع نداشته باشند، اینکه مازندران پل ارتباطی فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلفی مانند هند، چین، مصر و روم بود این را شواهد تاریخی و کشفیات باستانشاسی در مازندران تایید می‌کنند، ژان کلود ووآزن باستان شناس فرانسوی در کتاب «قلعه‌های راه ابریشم» در معرفی این جاده می‌نویسد " جاده‌ای داریم که از بخارا و سمرقند می‌گذرد و از دریای مازندران به ایران و ری و قزوین و اروپای آن زمان می‌رسید" پس مازندران قطعا جزئی از جاده تاریخی ابریشم بوده است به همین دلیل در طول تاریخ کهن، این سرزمین شاهد تحولات سیاسی، دینی و اجتماعی زیادی بود که در تعیین هویت ما هم نقشی اساسی ایفا کردند، دوره‌هایی که بر اساس یک تقسیم بندی کلی می‌توان به دوره باستان، ورود اسلام و تشکیل حکومت علویان، دوره صفویه تا نهضت مشروطیت، از مشروطیت تا پهلوی و در نهایت دوران انقلاب اسلامی تقسیم کرد.

در خصوص نقش مازندران در احیای هویت ملی ایرانیان در دوران باستان گفتیم که کارکرد این استان در دوران قدیم فقط تربیت جنگ آوران و حفاطت از مرز‌های جغرافیایی بود، دوره دوم یا همان تشکیل نخستین حکومت شیعی نیز در بالا مطالبی گفته شد که خلاصه اش می‌شود اینکه دین مهمترین عنصر هویت بخشی مازندرانی‌ها در آن برهه تاریخی بود.

در دوره صفوی، با تشکیل دولت ملی و با توجه به اختلافات آن‌ها با دولت عثمانِی، هویت ملی بر روی دو عنصر ملیت ایرانی و تشیع متکی می‌شود و به عبارتی می‌توان گفت که هویت ملی در این دوره نیز ادامه همان خط حکومت علویان و مرعشیان در مازندران است.


در دوره قاجار و با ورود اندیشه‌های غربی، هویت ملی ما دچار بحران می‌شود، این بحران هویت در دوره پهلوی که برخی‌ها آن را دوران بازگشت به ایرانیت در مقابل اسلامیت می‌نامند نیز ادامه پیدا کرد، اما سوال اینجاست آیا تغییرات هویتی که در این دو دوره رخ داد موفق شدند هویت مازندرانی‌ها را دچار خدشه کنند؟ به نظر بنده خیر

شما به جایگاه دین و علمای مازندرانی در عصر قاجاریه و پهلوی دقت کنید، ستاره‌های درخشانی در آن سال‌ها ظهور کردند که نشان از آگاهی مازندرانی‌ها از جایگاه دین در جامعه داشت، علاوه بر این‌ها سنت‌های محلی و حتی نوع پوشش مردم بر اساس الگو‌های برگرفته از جوامع غربی که دو سلطنت قاجار و پهلوی ترویج می‌کردند شکل نگرفت بدلیل اینکه این مقولات اصلا تناسبی با واقعیت‌های جامعه مازندران نداشت.

اما در دوره‌ای کنونی که در آن هستیم یعنی انقلاب اسلامی و تحولات بعد از آن هم شما می‌بینید مازندرانی‌ها به دلیل سابقه فرهنگی و تمدنی که باز هم ریشه آن باز می‌گردد به همان تشکیل حکومت شیعی علوی، نسبت به اسلام و انقلاب شیفتگی نشان دادند و به آن خدمت کردند، شما به نقش مازندرانی‌ها در پیروزی انقلاب، همراهی با نهضت تاریخی حضرت امام (ره) و در هشت سال دفاع مقدس نگاهی بیندازید، تقدیم بیش از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید گواه این است که عنصر اصلی تشکیل دهنده هویت مازندرانی‌ها گرایششان به اسلام، مذهب تشیع و ارزش‌های آن بود.

بحث جالب شد از قرن دوم هجری قمری رسیدیم به قرن حاضر و شما از تحولاتی گفتید که برای نخستین بار با مبدا مازندران باعث تمدن سازی در جهان تشییع شد احتمالا خیلی از مخاطبان با این داده‌ها و اطلاعات آشنا نبودند آیا می‌توان گفت انتقال عظمت این رویداد‌های عظیم به ذهن مردم بخوبی انجام نشده است و آیا این موضوع از نگاه شما قابل آسیب شناسی نیست؟

من این حرف را به صورت ۱۰۰ درصد تایید نمی‌کنم، اقدامات خوبی در سال‌های گذشته برای شناساندن مفاخر تاریخ، فرهنگ و مذهب در مازندران انجام شده است، شما اگر رویداد‌های خبری چند سال گذشته را مرور کنید در همین سال‌ها ما چندین مرتبه از این نام آوران در قالب چهره‌های ماندگار با برگزاری کنگره‌های ملی قدردانی کردیم، در آن فهرست مشاهیر قرون گذشته استان مانند محمد بن جریر طبری، شیخ طبرسی، محدث نوری، شیخ فضل‌الله نوری، میرزا هاشم آملی و چندین فقیه و عالم دینی دیگر حضور داشتند همین طور افرادی در زمان حاضر مانند علامه ذوالفنون حسن زاده آملی، منوچهر ستوده و بسیاری افراد دیگر که مستند زندگی برخی از آن‌ها تهیه و در صدا و سیما نیز پخش شده بود.

می‌خواهم بگویم قضاوت درستی نیست از اینکه گفته شود جایگاه مازندران در هندسه فرهنگی، علمی و توسعه جهان تشیع نادیده گرفته شده بود، خیر، بنده اعتقاد دارم تاریخ وسیع کننده بینش‌ها و یکی از اجزای تشکیل دهنده هرم توسعه استان است که در سال‌هایی بخوبی بازگویه شده بود و اکنون هم می‌شود آن را با افتخار گفت کما اینکه در صدا و سیمای مازندران در همین سه چهار سال ما برنامه‌های ویژه‌ای برای بازخوانی تاریخ مازندران داشتیم از جمله برنامه‌هایی که خسرو معتضد در آن به تاریخ جنبش‌های ملی مردم مازندران می‌پردازد یا ویژه برنامه‌های "سرزمین ما تبرستان" و ۱۳ قسمت تله تئاتر " ناصر الحق اطروش" که در تلویزیون پخش شد یا برخی برنامه رادیویی مانند " مازندران در تاریخ " که در بیش از ۲۰۰ قسمت تاریخ مرعشیان را بازخوانی کرد و همینطور مجموع نمایش رادیویی " مفاخر مازندران" که در آن به سیر وسلوک علمای این سرزمین که برخی‌ها ناشناخته هم بودند پرداخته شد.

دقیقا انتظاری که مردم از رسانه دارند همین است که از حوادث گذشته برای توضیح تهدید‌های آینده یا در شرف تکوین استفاده و مردم را نسبت به آن حساس کنند، شما به عنوان مدیر کل بزرگترین رسانه استانی که به نوعی مرکز هدایت فکری جامعه را به عهده دارد اعتقاد دارید رسانه این فرهنگ، رفتار و هویت فرهنگی تاریخی را وارد جریان رسانه‌ای کرده است؟

مایل هستم در ابتدا به این نکته اذعان کنم که یک حرکت بزرگ رسانه‌ای در جهان با روی کار آمدن رسانه‌های نوپدید ایجاد شده است به دلیل آنکه رسانه در عصر حاضر یکی از مهمترین ابزار‌های قدرت است حتی مهمتر از موشک و سلاح و نکته ظریفتر اینکه همه این رسانه‌هایی که ساعت به ساعت و روز به روز در حال تحولند در انحصار کسانی هستند که معنویت و اخلاق و صلح را نمی‌خواهند، شما ببینید بزرگترین رسانه‌های جهان در اختیار بزرگترین سازندگان سلاح‌های جنگی است، این نشان دهنده امتداد سیاست‌های سلطه جویانه آنان در جهان با ابزار رسانه است.

بالتبع صدا و سیما با توجه به این شرایط در خلا، سکوت یا رکود نمی‌تواند حرکت کند، منتهی ما در این جاده ارتباطاتی که به نظرم یک جاده دو و چند طرفه با مردم است ابتدا بدنبال ترویج مفاهیم انسانی هستیم، ارتقای آگاهی و معرفت، تقویت فضیلت‌های اخلاقی، عدالت در همه بخش‌ها و صدا و سیما متناسب با این اهداف نیز ماموریت‌هایی تعریف کرده است که شالوده آن تاثیرگذاری و کشاندن انسان به سمت انسانی است که اسلام و انقلاب می‌خواهد آن را بسازد " یک انسان کامل اسلامی" و راهش هم این است که ما نیروی روحی، جسمی، معلومات و نیروی باطنی مخاطبمان را تقویت کنیم، منظور من این نیست که فقط برنامه‌های مناسبتی و دینی و سخنرانی پخش کنیم، خیر، مقصود این است که به طور غیر مستقیم از هنر برای پرورش و گسترش فضیلت‌های اخلاقی و هویت اخلاقی و تاریخی و اسلامی استفاده کنیم و شما می‌بینید که حتی در برنامه‌های مثلا صبحگاهی یا کودک، در کنار سرگرمی و تفریح و طنز که نیاز جامعه است از تاریخ این سرزمین تا خانواده و احترام به والدین محور قرار می‌گیرد، همگرایی ملی محور می‌شود.

چون موضوع مصاحبه ما هویت ملی است سیاست‌های کلی و راهبرد‌های اجرایی در رسانه که منتج به تقویت این احساس شده است را به صورت موردی برای مخاطبان بفرمایید.

ببینید ما هدف را در بالا گفتیم، هدف هدایت فرهنگی است و تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی، برای رسیدن به این هدف کلان هم اولویت‌ها در همه بخش‌های تلویزیون، رادیو، رسانه‌های نوین و حتی ساختار اداری مشخص شده است، یعنی موضوعات دسته بندی شده است، اینکه در خصوص علم، تاریخ، اقتصاد، عدالت، جوانان و نوجوانان، ورزش، معارف اسلامی، فرهنگ بومی و ده‌ها موضوع دیگر که در راهبرد‌های کلان و ماموریت‌های صدا و سیما دیده شده است چه باید بکنیم، اینکه در کجا هستیم و به کجا باید برسیم، برای همه این‌ها فکر شده است و برای تحقق این فکر هم ابتدا سیاست‌های کلی مشخص می‌شود، به طور مثال در خصوص بیان مشکلات و نارسایی‌هایی که در جامعه وجود دارد، اینکه رسانه در این خصوص چه باید بکند مشخص است، رویکرد ما تقویت مدیریت اجرایی کشور، گفتن توفیقات در کنار انعکاس ضعف‌ها و اشکالات به شکل منصفانه و بی طرفانه در همه بخش‌های صدا و سیما است.


مثال دیگر و کمی جزیی ترمی زنم مثلا در خصوص بانوان که بحث روز هم هست، ما خانواده را نهادی حیاتی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و زن را رکن کلیدی آن می‌دانیم به همین دلیل است که برنامه ریزی جبهه معارض جمهوری اسلامی بر این کلمه مقدس بزرگنمایی شده است، شما جمله روپرت مرداک را بخوانید، این سرمایه دار یهودی، بزرگترین امپراتوری رسانه‌ای دنیا را دارد مالک فاکس نیوز، داو جونز، نیویورک پست، صد‌ها روزنامه و ایستگاه تلویزیونی است، اما می‌آید شبکه فارسی وان راه اندازی می‌کند با این جمله که " برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به‌نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار قرار دهم و اگر او را به لجن بکشیم این جامعه به لجن کشیده خواهد شد" این نشان می‌دهد که دشمن دقیقا هسته اصلی خانواده که زن و مادر ایرانی است را نشانه گرفته است

رسانه ملی در وسط این میدان جنگ دارد کار می‌کند، اعتقاد هم داریم امپراتوری رسانه‌های عبری، عربی و غربی در جنگ نرم قابل شکست دادن هستند، درست مانند جنگ واقعی که در بسیاری از جا‌ها مجبور به عقب نشینی شدند، پس باید ماموریت‌های رسانه ملی و استانی در تقابل با رویکرد رسانه‌های دشمن قرار بگیرید، مثلا ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی، فرهنگ سازی برای احترام به زن اسلامی در جامعه، برجسته سازی نقش بانوان و شجاعت آنان در تاریخ سازی، شما ببینید چند فیلم و سریال با محوریت بانوان ساخته شده است مثل سریال " بانوی سردار" درخصوص زندگی نامه بی بی مریم بختیاری

در خصوص نوجوانان و جوانان هم که باز هم موضوع روز است، ابتدا با شناخت نیاز‌های فرهنگی و خصوصیات این نسل تلاش شد این نیاز‌های حیاتی برنامه سازی شود و سمت و سو بگیرد، برنامه‌هایی هم که در این بخش ساخته شد عموما با هدف تحکیم بنیان‌های اعتقادی، آشنایی با مبانی معرفتی و شناخت تاریخ و فرهنگ این سرزمین بود، برای اینکه جوان و نوجوان از این تاریخ احساس سربلندی و عزت بکند مثلا در برنامه جزر و مد که سالهاست ویژه نوجوانان و جوانان و با مجری گری همین نسل روی آنتن صدا و سیمای مازندران می‌رود، صد‌ها جوان موفق و الگو معرفی شدند جوانانی که امید، ابتکار و انرژی خصوصیت بارزشان است

برای افزایش معرفت دینی این نسل هم ما برای اولین بار موذنین نوجوان و جوان مازندرانی را فراخوان دادیم، آمدند، اذان‌های آن‌ها را ضبط کردیم و علاوه بر اینکه الان در صدا و سیمای مازندران استفاده می‌شود برخی از این اذان‌ها دارد از رسانه ملی هم پخش می‌شود.

یا اقدام دیگری که باز هم برای اولین بار در حوزه جوانان و در سیمای مازندران انجام شد این بود که پایان نامه‌های خوب دانشگاهی که در دانشگاه‌های مازندران نوشته شده بود را تبدیل به برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی کردیم به اسم " پاناسه " که ۳۰ عنوان برنامه تاکنون پخش شده است.

موضوع دیگری که در خصوص هویت ملی بسیار اهمیت دارد و به نوعی با موضوع جوانان هم در ارتباط است موضوع تهاجم فرهنگی و تلاش دشمن برای هویت زدایی از این نسل است، ما معتقدیم که فرهنگ، مایه اصلی هویت بخشی مردم و عاملی است که سبب می‌شود یک ملت پیشرفته، عزیز، توانا و نوآور شود و اگر خدشه‌ای هم به فرهنگ وارد شود، کشور دچار انحطاط خواهد شد، مخاطبان حتما بر این نکته اذعان دارند که نوک پیکان تهاجم دشمن، موضوع تهاجم فرهنگی، تبلیغی و اخلاقی کشور با هدف اندلسی کردن جامعه است، یعنی دقیقا اتفاقی که در اندلس آن زمان افتاده بود را می‌خواهند در ایران امروز پیاده کنند، دشمنان در آن سال‌ها برای اینکه منطقه اندلس را از مسلمان بگیرند شروع کردند به فاسد کردن جوانان، ترویج فرهنگ غربی و فعال کردن مراکز سیاسی مخالف در اطراف اندلس، دقیقا همین اتفاق را اکنون نیز در ایران کلید زدند با مایوس کردن جوانان، هدف گرفتن ایمان دینی، از بین بردن روحیه مبارزه و القای حس حقارت و خودباختگی بین جوانان


من معتقدم رسانه ملی قرارگاه مقدم مقابله با این جنگ نرم است و به همین دلیل یک بازسازی انقلابی نیز انجام شده است به خاطر اینکه آرایش دشمن جدید است، یعنی آرایش نظامی ۱۰۰ سال قبل را ندارد، به همین دلیل صدا و سیما در برابر این تهاجم نه تنها منفعل نیست بلکه با اتکا به همین جوانان مومن و انقلابی یک جبهه قوی و توانا تشکیل دادیم و شما می‌بینید که چندین ویژه برنامه با عنوان کرسی‌های آزاداندیشی با حضور جوانان نخبه مازندرانی، دانشجویان و جامعه دانشگاهی تهیه و پخش شده است یا وقتی که دشمن می‌خواهد فرهنگ ما را از گرایش به ایمان و ارزش‌ها خالی کند، جهت گیری برنامه‌های صدا و سیما به سمت مبارزه با تهاجم فرهنگی و تبلیغاتی غرب می‌رود، آن هم نه در برنامه‌های سیاسی و خبر که بر حسب وظیفه ذاتی در حال انجام است بلکه حتی در برنامه‌های علمی، اجتماعی، هنری و نمایش‌ها و سریال ها، مثلا در سریال " هدارپه” که اگرچه یک سریال طنز است، اما در آن به خرده فرهنگ‌های مازندرانی‌ها مانند حل مشکلات با وحدت و همدلی و سنت حسنه وقف و کار خیر می‌پردازد

راهبرد دیگر صدا و سیما برای تقویت هویت فرهنگی توجه به ملاحظات است، شما می‌بینید مقام معظم رهبری از سال ۸۸ تاکنون در نامگذاری هر سال، مساله اقتصاد را مورد توجه قرار می‌دهند که نشان دهنده اهمیت این بخش است، به همین دلیل شبکه استانی بستر مناسبی برای توسعه اقتصادی استان‌ها با تاکید و توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و شعار سال است، شعار‌های سال مانند اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف و کار مضاعف، جهاد اقتصادی، حمایت از کالای ایرانی، رونق تولید، جهش تولید، اقتصاد مقاومتی که توسط رهبری اعلام شده است ما این‌ها را شعار‌های زود گذر نمی‌دانیم، این‌ها مقولاتی است که می‌توانند حرکت عمومی کشور را در زمینه اقتصاد سامان دهی کند و صد البته فرهنگ متناسب با این اقتصاد را شکل دهند، ما در صدا و سیما دراین بخش چه کرده ایم؟ مثلا توجه به مصرف کالای داخلی و اجتناب از مد گرایی و مصرف کالای خارجی یا آگاهی بخشی نسبت به خطرات وابستگی اقتصادی یا معرفی زمینه‌ها و فرصت‌های اقتصادی در مازندران که برنامه‌های زیاد و خوبی هم ساخته و پخش شده است، مثلا برنامه "جهش" یا برنامه "فرهنگ، اقتصاد، جامعه " که هر هفته روی آنتن می‌رود، هدف ما هم این بوده که رسانه استانی علاوه بر صدای مخاطب، صدای تولید کننده و سرمایه گذار هم باشد

به همین دلیل بنده معتقدم که ما به عنوان رسانه باید فرهنگ سازی کنیم و آنچه به ما میراث رسیده است را به نسل بعدی انتقال دادیم، اما با زبان هنر، یعنی عالی‌ترین مفاهیم فرهنگی در قالب فیلم و سریال و حتی طنز عرضه شود، حتما مازندرانی‌ها با سریال " عاق والدین" خاطره دارند، یک سریال اجتماعی که هدفش احترام و اکرام پدر و مادر به عنوان یک فرهنگ عمومی و برگرفته از تاریخ و سنت‌های ما بود و مورد استقبال هم قرار گرفت به همین دلیل ما کار را متوقف نکردیم، الان در حال ساخت دو سریال با موضوع فرهنگ مازندران هستیم سریال‌های " روجا " که در ۱۳ قسمت تولید شده و در مرحله صداگذاری است یا سریال " زیر درخت توت " با موضوع دفاع از وطن در حال ساخت است و همینطور ۵ تله فیلم دیگر مثل " باغ سنگی"، "ولوله"، " ریکا" با موضوع فرهنگ مازندران که در مرحله تولید است و همه این‌ها در شبکه‌های سراسری پخش خواهد شد

آقای ابراهیمی شما از آذرماه ۱۳۹۷ به عنوان مدیر کل صدا و سیمای مرکز مازندران منصوب شدید و معتقدید رسانه ملی قرارگاه مقدم و فعال برای هویت بخشی است، قابلیت‌های رسانه استانی را چگونه برای رسیدن به این هدف یعنی تقویت هویت ملی بکار گرفته اید و آیا به مقصدی که هدف گذاری شده بود رسیدند؟

در پاسخ به پرسش شما دو نکته کوتاه می‌گویم و بعد پاسخ خواهم دارد اول اینکه اگر هویت ملی را احساس تعلق اعضای یک جامعه به ارزش‌های دینی، ملی، زبان، فرهنگ، ادبیات، تاریخ و سنت‌ها بدانیم قطعا سهم صدا و سیما به دلیل فراگیر بودن، گستردگی و امکان دسترسی همه مردم به آن، در افزایش آگاهی‌های عمومی ویژه است

دومین نکته اینکه برخلاف تصور برخی‌ها ما در مازندران با جغرافیای فرهنگی متنوع و گویش‌های مختلفی روبرو هستیم به همین دلیل ما به عنوان یک رسانه فراگیر بازتاب دهنده اسطوره ها، نماد‌ها و آئین‌های ملی و محلی برای ایجاد یک ذهنیت مشترک و احساس تعلق متشرک هستیم آن هم با تقویت تشابهات هویت بخشی که داریم.

اما اینکه صدا و سیمای مازندران در این چهار سال برای تقویت هویت ملی چه کرده است ما ابتدا هویت ملی را در ابعاد اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی و دینی تقسیم بندی کردیم و در هر کدام از این بخش‌ها برنامه‌های ویژه تهیه و پخش شده است که نتایج درخشانی داشته که در ادامه عرض می‌کنم


مثلا در بعد تاریخی هدف ما آگاهی بخشی به مخاطبان درخصوص پیشینه تاریخی مازندران و همتاریخ پنداری افراد و اقوام مختلف ساکن در این سرزمین است که برنامه‌های خوبی هم ساخته شده است مثل " مازندران در گذر تاریخ" که فقط امسال ۲۴ عنوان برنامه پخش شده و در آن خسرو معتصد به صورت اختصاصی به نقش مازندران در جنبش‌های تاریخی ایران اشاره می‌کند یا برنامه " نگاهی به تاریخ مازندران از کوه تا کران" که در آن به اسناد تاریخی این سرزمین اشاره شده است یا ساخت ویژه برنامه مرعشیان که بیش از ۴۰ مستند و ساخته شد، اصلا ما در این چند سال نهضت مستند سازی در صدا و سیمای مرکز مازندران راه انداختیم مستند‌هایی مثل " دری به خانه خورشید " که زندگی مفاخر استان را به تصویر کشیده یا " دامون" که در ۲۶ قسمت پیش تولید آن انجام شده است

در بعد جغرافیایی این سرزمین نیز هدف ما ایجاد نگرش مثبت به آب و خاک است، اینکه همه جمعیت مازندران ساکن این محدوده جغرافیایی هستند و رسیدن به اهداف و نیازمندی‌ها نیز در همین خاک مقدور است که در همین رابطه نیز صد‌ها برنامه در قالب‌های مختلف سریال و مسابقات و برنامه‌های گفتگو محور تهیه شده است مثل برنامه " بهشت پنهان" که به معرفی توانمندی‌های روستا‌های استان پرداخته و اتفاقا برنامه برتر مراکز صدا و سیمای کشور شده است

بحث دیگری که باز در بعد جغرافیایی این سرزمین می‌گنجد و صدا و سیما به صورت ویژه به آن پرداخته نقش مازندران در دفاع مقدس و حفاظت از آب و خاک این سرزمین است ما با همکاری سپاه مازندران و بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان چندین ویژه برنامه تولید و پخش کردیم مانند مستند " خط شکنان ۲۵" یا برنامه " روایت ۲۵" که در آن با حضور فرماندهان جنگ، پیشینه شکل گیری لشکر ۲۵ کربلا و نقش مازندرانی‌ها در دفاع مقدس برجسته شد و این کار برای اولین بار انجام شده بود

از سویی دیگر مازندران را پایتخت یادواره شهدا نامیدند، صدا و سیمای استان هم با وجود امکانات محدود به جرات می‌توان گفت تقریبا تمام یادواره‌های شهدا را پوشش رادیویی و تلویزیونی داد، نکته مهمتر اینکه صدا و سیمای مازندران برای اولین بار در کشور یادواره تلویزیونی شهدای استان را روی آنتن برد، یعنی، چون با توجه به شرایط کرونا امکان برگزاری تجمعات وجود نداشت صدا و سیما این یادواره‌ها را در استودیو با حضور رزمندگان و خانواده‌های شهدا برگزار کرد که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت.

در ابعاد دیگر هویت ملی مانند فرهنگ، ما اگر فرهنگ را مجموعه اشتراکاتی در نظر بگیریم که از گذشته به نسل امروز رسیده است به جرات می‌توان گفت ده‌ها و شاید صد‌ها برنامه از هنجار‌ها و اعتقادات مردم این استان در قالب‌های متفاوت تولید شده است، از برنامه "مازرونی شو" که بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفته تا " نسیم شمالی" و مسابقات محلی مثل "کاکرون" و " بوردکا" و برنامه‌های دیگر که فهرست بلند بالایی دارد و همه این‌ها فرهنگ غنی و متنوع و تاریخ این سرزمین را پیش روی مخاطب می‌گذارد.


اما اینکه کدام یک از این عناصر هویت بخش در مازندران غالب است، بنده به شخصه معتقدم در کنار همه ابعاد ۶ گانه‌ای که هویت ملی مازندرانی‌ها را شکل داده است دینمداری مردم این دیار زبانزد و خاص است، به همین دلیل بنده بعد دین را منبع هویت بخشی در استان می‌دانم، چونکه دین و مذهب می‌تواند به زندگی جهت و معنای درست بدهد، روابط اجتماعی را تقویت کند، وحدت بین افراد و اعضای یک جامعه را قوام ببخشد و به همین دلیل از زمانی که مدیریت صدا و سیمای مرکز مازندران را به عهده گرفتم تلاش کردم تا رسانه استانی به عنوان یک رسانه‌ی دینی ایدئولوژیک، بخش اعظمی از تولیدات خود را در این قالب قرار دهد البته به شکل هنرمندانه و با زبان هنر نه صرفا در قالب سخنرانی یا برنامه‌های مناسبتی و نتایجی که از این راهبرد گرفته شده است نیز نتایج خوبی بوده، این را مراکز تحقیقاتی و افتخاراتی که صدا و سیمای مازندران در طول این سه چهار سال کسب کرده اند گواهی می‌دهند شما ببینید صدا و سیمای مازندران مرکز برتر کشور در بخش ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شده است، ما در تلویزیون بهترین تهیه کنندگی را با برنامه چلچلای سفری کسب کردیم، چندین مستند تولیدی مرکز مانند " ابومنتظر" و" چشمهایت را ببند" در جشنواره‌های مختلف حایز رتبه برتر شدند و اخیرا نیز در ۶ عنوان برنامه تکلیفی رتبه برتر کشور را کسب کردیم

در رادیو هم رتبه برتر رادیو زیارت کشور شدیم با ۸ جایزه، رادیو نمایش ما در جشنواره مکتب سلیمانی رتبه برتر را بدست آورد، تندیس برتر صداوسیمای کشور در جشنواره نواندیش را کسب کردیم ,اخیرا نمایش " همه دختران من" در جشنواره بین المللی تئاتر فجر ۹ جایزه و تندیس رادیو نمایش را گرفت وبه عنوان اثر برتر انتخاب شد.

در بخش خبر هم همکاران ما در چندین جشنواره داخلی با موضوع هویت ملی و همینطور جشنواره‌های خارجی درخشیدند مانند کسب رتبه برتر در جشنواره کشور‌های حاشیه دریای خزر که موضوع آن هم اشتراکات فرهنگی کشور‌های منطقه بود، در خصوص دریای خزر همینجا پرانتزی باز کنم که شاید برخی مخاطبان از این موضوع اطلاع نداشته باشند و آن هم بحث آزادسازی سواحل به عنوان آرزوی دیرینه مازندرانی است که در دولت سیزدهم اجرایی شد، موج این اتفاق مهم از خبر مرکز مازندران شروع شد، یعنی ابتدا گزارش‌هایی در خصوص لزوم آزادسازی سواحل در خبر مرکز تولید شد که سه قوه با تمام قوا پای کار آمدند یا درخصوص عملکرد باشگاه خبرنگاران جوان که زیرمجموعه خبر مازندران است چندین سال پیاپی رتبه اول مراکز کشور را کسب کرده است.

در فضای مجازی هم چند روز قبل اثر پویانمایی مرکز که البته چندین برنامه بود حایز رتبه برتر جشنواره ملی عمار شد که اتفاقا موضوع این پویانمایی هم معرفی مشاهیر مازندرانی بود.

آقای دکتر فرهنگ و هویت مازندران بدون موسیقی غنی این سرزمین قابل تصور نیست، شاید برخی‌ها معتقد باشند که به دلیل وجود برخی احکام و الزامات، نیازهایشان را در این بخش دریافت نمی‌کنند، نگاه شما به موسیقی مازندران چیست؟

بنده معتقدم تقویت هویت مازندرانی‌ها بدون درک درست از موسیقی بومی و محلی این سرزمین امکان پذیر نیست به همین دلیل، یکی از اولویت‌های برنامه سازی از زمانی که مسئولیت صدا و سیمای استان را پذیرفتم توجه ویژه به موسیقی غنی مازندران است و نتیجه خوبی هم گرفتیم، علاوه بر "ارکستر سمفونیک شهدای مدافع حرم" که برای نخستین بار در کشور در مرکز مازندران تولید شد و مورد قدردانی قرار گرفت " نماهنگ اقیانوس بی پایان" درباره رشادت‌های مازندرانی‌ها با خوانندگی حاج صادق آهنگران، " نماهنگ آفتاب وطن " با خوانندگی سالار عقیلی، " نماهنگ فدای تو ایران " با صدای مجید اخشابی و ده‌ها اثر دیگر گوشه‌ای از توجه به موسیقی مازندران است

البته ما در بحث نوع موسیقی و اینکه چگونه می‌تواند یکی از عوامل هویت بخشی باشد حرف داریم، ازدید بنده کار کردن در بخش موسیقی بسیار ظریف است، برخی‌ها به من می‌گویند فلان موسیقی که سنتی است یعنی از آلات موسیقی سنتی استفاده شده یا فلان خواننده که سنتی خوان است پس پخشش موردی ندارد، خیر از نگاه بنده باید ابتدا ببینیم موسیقی برای اینکه هویت ما را بالا ببرد چه چیزی به ذهن و دل و جان مردم می‌دهد، چیزی که وقتی شنیده می‌شود در خدمت تقویت همان هویت ملی، فرهنگی و انقلابی ما باشد شاید برخی‌ها خرده بگیرند که می‌خواهیم این هنر را هم در خدمت اسلام و انقلاب در آوریم، خب مگر بقیه مکاتب و ادیان در بخش موسیقی چه کردند، شما می‌بینید کلیساها، موسیقی خودشان را دارد و اصلا این هنر را بکار گرفته اند برای اهداف خودشان، ما هم معتقدیم شرط لازم موسیقی این است که در خدمت ارزش‌های انقلابی و اسلامی و هویت ملی قرار بگیرد به همین دلیل تولیدات موسیقیایی ما هم برای تقویت این بخش است و انصافا خوب هم در کشور درخشیدند، گواه این ادعا هم این است که بخش موسیقی صدا و سیمای مازندران فقط در سه چهار سال اخیر در جشنواره تولیدات صدا وسیمای کشور، جشنواره ملی ایثار، جشنواره بین المللی حبیب، جشنواره مدافعان حرم، جشنواره ملی فانوس رتبه برتر را کسب کرده است


ضمن اینکه ما در پیوند این بخش با هویت مذهبی برای اولین بار " نغمه‌های عاشورایی" این سرزمین را جمع آوری و پخش کردیم، نغمه‌ها و نوحه‌های خاصی که به اسم مقتل خوانی مازندرانی‌ها مشهور است از ملا علی و ملا حسن فاخر در غرب مازندران گرفته تا مرحوم فدایی در شرق استان که هم عصر با حافظ بود، از سویی دیگر مجموع اشعار مازندرانی فراوانی در خصوص محرم و عزاداری داشتیم از امیرپازواری یا علامه حسن زاده آملی که به صورت پراکنده بودند ما همه این‌ها را جمع آوری، تولید و در قالب برنامه " سوگواره‌های حسینی"پخش کردیم، در بخش موسیقی مقامی استان هم جشنواره امیری خوانی را ۲ سال با محوریت صدا و سیما برگزار کردیم یعنی تمام امیری خوانان استان را دعوت کردیم، موسیقی آن‌ها ضبط و پخش شد، می‌خواهم بگویم ما در صدا و سیما برعکس تصور برخی‌ها رشد تولیدات موسیقی مقامی داشتیم البته موسیقی که با آهنگ خوب، شعر خوب و ناظر به ارزش‌های انسانی و ملی ساخته شده باشد

تبریک به شما و همکاران رسانه ای، موضوع دیگری که شاید برخی مخاطبان مطرح می‌کنند کیفیت تصاویر تلویزیونی است، صدا و سیمای مازندران در کنار موفقیت‌های کیفی در برنامه سازی‌ها در زمینه‌های توسعه فن آوری‌های جدید چه اقداماتی انجام داده است؟

ابتدا باید عرض کنم که صداوسیما یک رسانه رو به توسعه و پیشرفت است، خصوصا در بخش زیرساخت‌ها، توسعه تلویزیون دیجیتال، رادیو‌های موج متوسط، انتشار و انتقال ماهواره‌ای دیتا‌ها و تصاویر که همه این‌ها در راستای عدالت رسانه‌ای و خدمت بی‌منت به همه ساکنان مازندران حتی در دورترین نقطه‌ها در حال انجام است و شما می‌توانید نتیجه این پیشرفت را در تصاویر دریافتی در منازل خود ببینید

نخستین اقدامی که از چند سال قبل آغاز شد و با زحمات شبانه روزی همکاران به نتیجه رسید موضوع تبدیل ساختار آنالوگ به سیستم‌های توسعه‌یافته دیجیتال بود تا شرایط محیطی و جغرافیایی بر کیفیت تصاویر تاثیر نامطلوب نگذارد، البته به دلیل شرایط جغرافیایی مازندران کار بسیار سختی است، اما هدف ما توسعه عدالت‌محور رسانه‌ای برای همه مردم در همه مناطق استان است

کار بزرگ دیگری که انجام شد بحث HD کردن سیستم‌ها برای بهبود کیفیت تصاویر بود، الان بیش از ۸۵ درصد مناطق مازندران تصاویر را به صورت HD دریافت می‌کنند که بنا داریم این میزان را به زودی به ۱۰۰ درصد برسانیم به همین دلیل ما در دهه فجر امسال بیش از ۳۰ پرورژه را افتتاح خواهیم کرد که از جمله این طرح‌ها می‌توان به تجهیز استودیوی تولید HD تلویزیونی، سیستم ارسال ماهواره خودرویی، راه اندازی ۹۸ سامانه دیجیتال در ایستگاه‌های تلویزیونی، تقویت فرستنده‌های پرقدرت در سوردار و نمک آبرود، راه اندازی ده‌ها فرستنده رادیویی و تلویزیونی، راه اندازی فیبر نوری در دو ورزشگاه که بازی‌های مهم ورزشی در آن برگزار می‌شود و ده‌ها پروژه دیگر

این را هم بگویم که ما به جایگاه کنونی خود هرگز راضی نشدیم، اما انتظار هم داریم که برخی دستگاه‌های اجرایی که وظیفه تخصیص اعتبارات در استان را به عهده دارند به توسعه بزرگترین و جامعترین رسانه استانی هم گوشه چشمی داشته باشند، بیش از ۹۰ درصد اعتبارات برای بهره برداری از طرح‌هایی که در بالا به آن‌ها اشاره شد اعتباراتی است که از خود سازمان صدا و سیما دریافت شد به همین دلیل انتظار داریم در سفر‌های استانی روسای جمهور اعتباراتی برای توسعه زیرساخت‌های صدا و سیما در نظر گرفته شود متاسفانه در سفر اخیر رئیس جمهوری به مازندران به رغم تلاش‌های شبانه روزی صدا و سیما در انعکاس فعالیت‌های دولت در مازندران هیچ اعتباری برای صدا و سیما در نظر گرفته نشده است

پس شما معتقدید رسانه استانی در این سال‌ها به گونه‌ای عمل کرده که احساس تعلق و وفاداری به دین، سرزمین، تاریخ، ملت و فرهنگ مشترک در جامعه تقویت شده است؟

ببنید حتما کاستی‌هایی وجود دارد، اما نتایج نشان می‌دهد که صدا و سیما در پرورش و تقویت این احساس با رعایت احترام به فرهنگ‌ها و همه مؤلفه‌های هویت ملی، مثل دین، زبان، تاریخ، سنت‌ها و فرهنگ، نقش خود را بدرستی و به صورت برجسته ایفا کرده است، شما فضای احترام و اعتماد گروه‌های قومی یا فرق مذهبی به همدیگر را در استان ببینید، فضای احترام متقابل و همزیستی مسالمت‌آمیزی که در سایه امنیت حاکم است، یکی از دلایل این همزیستی این است که در رسانه تلاش شده تا زمینه‌های تضاد و منازعه کاهش و در عوض تعهد و وفاداری افراد به جامعه و نظام سیاسی و دینی افزایش یابد.

این نکته را هم عرض کنم که افزایش دانش مردم نسبت به هویت ملی، محلی و مذهبی خود، فارغ از همه ممیز‌های قومی با رعایت انصاف و فارغ از هرگونه جناح بندی در صدا و سیما انجام می‌شود، چونکه معتقدم برای پرهیز از خطرات ناشی از تنوع قومی نه تنها باید این تنوع را به خوبی مدیریت کنیم بلکه از آن در جهت حفظ آموزه‌های انقلابی اسلامی استفاده کنیم که کار‌های بزرگی هم انجام شد و شما آثارش را در جامعه فعلی می‌توانید بینید، به طور مثال مشارکت‌پذیری و مسئولیت‌شناسی یکایک اعضای جامعه در دفاع از میهن، در بحران‌هایی مانند کرونا، سیل و زلزله و به طور بارز در دفاع مقدس یا در همین فتنه سیاسی فرهنگی اخیر ببینید رسانه ملی یک تنه در یک جنگ ترکیبی مقابل رسانه‌های خارجی قرار داشت، شعار‌ها را ببینید دقیقا هویت دینی و ملی ما را هدف قرار داده بودند، اما آنچه در گذر از این تهدیدات موثر بود نحوه انعکاس، اطلاع رسانی، تأثیرگذاری، متقاعدسازی، هدایت و جهت دهی و دریک کلام تأثیر گذاشتن بر افکارعمومی در سایه بهره گیری از رسانه بود یعنی رسانه از یک سو تلاش کرد تا هزینه این بحران را کم و از رسیدن آسیب به اقشار مختلف جلوگیری کند و از سویی دیگر دشمن و بوجود آورندگان بحران را در رسیدن به اهداف خود ناکام بگذارد که دیدید اگرچه حرکاتی توسط برخی عناصر در برخی مناطق استان انجام شد مانند آتش زدن پرچم و توهین به مقدسات که این هم نشانه ضعف سیستماتیک معترضان بود، اما با حضور هوشمندانه مردم مازندران این توطئه در نطفه خفه شد که باز هم بر می‌گردد به همان سابقه تاریخی و هویت دینی و شیعی که مازندرانی‌ها دارند و نشان دادند اگر کسی یا کسانی در هر جایگاهی بخواهند خدشه‌ای به این هویت وارد کنند رگ غیرتشان می‌جوشد و هویت خود را احیا می‌کنند

آقای دکتر ابراهیمی ممنونم از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید، اگر مطلب ناگفته‌ای مانده است بفرمایید

من هم تشکر می‌کنم، یک نکته نهایی مانده که می‌خواهم عرض کنم و آن این است که در استان مازندران رسانه‌های فراوانی از قبیل روزنامه ها، مجلات، هفته نامه فعال هستند، اما صدا و سیمای استانی به دلیل دارا بودن قابلیت صوت و تصویر توانسته است در مقایسه با سایر رسانه‌ها نقش موثرتری در انتقال میراث‌های فرهنگی، تاریخی، دینی و ملی از یک نسل به نسل دیگر داشته باشد

از همین جا به مخاطبان اطمینان می‌دهم که رسانه استانی در چارچوب وظایف خود به اطلس فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استان توجه ویژه‌ای دارد و تلاش ما این است که بخشی از قوه محرکه برای حرکت دادن قطار توسعه در استان باشیم در همه بخش ها، یعنی توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و دینی و این نقشی که رسانه در بزنگاه‌های تاریخی برای احیای هویت ملی ایفا کرده است بدون شک حاصل همراهی تمامی گروه‌های اجتماعی و صاحبان آرای مختلف حوزه عمومی و مشارکت تمامی نخبگان و مردم در ارائه نظرات از طریق این رسانه به مدیران بوده به همین دلیل علاوه بر اینکه از همین فرصت استفاده کرده و اعلام می‌کنم صدا و سیمای مازندران آماده انعکاس عملکرد کارگزاران نظام، مدیران فرهنگی دیگر، نخبگان علمی استان و نظام سیاسی حاکم برای تقویت هویت دینی و ارزشی است از مدیران جامعه هم انتظار می‌رود که با سیاستگذاری صحیح و بهره مندی از ابزار‌ها و شیوه‌هایی مناسب برای تقویت و تحکیم هویت ملی و از بین بردن مخاطراتی که این هویت ملی را تهدید میکند رسانه استانی را همراهی کنند، چون اعتقاد دارم در جوامع شبکه‌ای شده که اکنون با آن مواجه هستیم و دشمن با تمام توان قصد تکه پاره کردن این هویت را دارد، حفاظت از این هویت یکدست، منسجم و غیر متکثر که اکنون در جامعه مشاهده می‌شود با همراهی همه دور از انتظار نیست

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.