نامش فاطمه و کنیه اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علیبن ابیطالب علیهالسلام و فرزندانش عباس علیهالسلام، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند. آرامگاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.
مادر به دختر فهمیده و عاقله خود گفت: دخترم رویای تو صادقه است و به زودی تو با مردی جلیل القدر که مجد و عظمت فراوان دارد ازدواج میکنی، مردی که مورد اطاعت امت خود است که از او صاحب چهار فرزند میشوی که اولین آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تای دیگر، چون ستارگانند.
صحبتهای دوستانه مادر و دختر ادامه داشت که حزام وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذیرش علی (ع) سوال کرد و گفت: آیا دخترمان را شایسته همسری علی (ع) میدانی؟ اگر او را اهل و لایق این خانه میدانی که خادمه آن خانه باشد قبول کنیم و اگر اهلیت در او نمیبینی پس نه؟
همسر او که عشق مالامال از امامت داشت گفت:ای حزام به خدا سوگند من او را خوب تربیت کرده ام و از خدای متعال و قادر خواسته ام که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد برای خدمت به آقا و مولایم علی (ع)، پس او را به مولایم تزویج کن. حزام برای اینکه دخترش فاطمه را نیز در خوشحالی خود شریک نماید این خبر مهم و قابل توجه را به اطلاع ایشان رسانید.
هنگامی که فاطمه (ام البنین) به حقیقت خواستگاری با فضیلت خود پی برد در حالی که عرق شرم و حیا در جبینش نشسته بود نتوانست از ابراز شعف خودداری نماید. وی در ظاهر هر چند سکوت اختیار کرد لکن شادمانی تمام وجودش را فراگرفته بود و خشنودی او را از این ازدواج اعلام میکرد.
سرانجام عقیل به وکالت از طرف برادرش علی بن ابی طالب (ع) خطبه عقد را جاری نمود و بدین ترتیب فاطمه دختر حزام به زودی رهسپار خانه علی (ع) گردید.
چرا به حضرت فاطمه کلابیه (س) ام البنین میگویند
فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیهالسلام، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بیمادری آنها را آزار ندهد.
محبت بیدریغ به فرزندان حضرت زهرا (س)
ام البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را میدیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس میکردند.
مادری که از شدّت گریه بر امام حسین (ع) نابینا شد
امام صادق (ع) در روایتی درباره ایشان فرمود:
«بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها؛ بر حسین علیهالسلام پنج سال گریسته شد. اُمّ جعفر کِلابى (امّالبنین) براى حسین علیهالسلام مرثیه مىسرایید و مىگریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.»
منبع: جهان امروز
ولی متاسفانه من و شما اینها را درک نمیکنیم انشاالله نابودی دشمنان اسلام ومسلمین
دوم اینکه اگر خوانده باشید از حرضت علی میپرسن چرا ریش را بعد ٣٠ سال نزده اید حضرت میفرماید عزادار فاطمه هستم
سوم اینکه یه شما مربوط نمیباشد
چهارم اینکه هر هزینه ای داده میشه از جیب خود هیئت گذار
پنجم اینکه همین هایی که هیئت برگزار میکنند به نیازمندان کمک میکنند پس شما کاسه ی داغ تر آش نشو
به برکت همین عزاداری هاست که زنده ایم.
إنّما سمّيته بإسم أخي عثمان بن مظعون.
فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ناميدم.
سلام و درود خدا بر مادری کہ فرزندش حوائج را از شیعہ و سنی گرفتہ تا مسیحی و ۔۔۔ را برای عرضہ در پیشگاہ خداوند باید بہ امضاء شما برساند
سلام و درود خدا و بندگان صالح و پاک خدا بر شما مادر مھربان و عزیز
التماس دعا داریم از شما حضرت مادر