سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مهم‌ترین توصیه‌ها برای مدیران تازه کار

بسیاری از مدیران به‌‌‌ویژه مدیران تازه‌‌‌کار و کم‌‌‌تجربه ترجیح می‌دهند کارکنان به‌‌‌ویژه کسانی که از اختیار و آزادی عمل کمتری درزمینه انجام وظایفشان برخوردارند را از فرآیند تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری کنار بگذارند و خودشان در این زمینه نقش‌‌‌آفرین باشند.

یکی از چالش‌ها و مشکلات همیشگی نومدیران با کارکنانشان به این موضوع برمی‌‌‌گردد که کارکنان یک سازمان یا شرکت آن‌‌‌چنان‌‌‌که باید و شاید قوانین و مقررات موجود که توسط مدیران سازمان به آنها ابلاغ‌‌‌شده را رعایت نمی‌‌‌کنند حتی اگر آن قوانین و مقررات باهدف حفظ و ارتقای سلامت و امنیت خود کارکنان وضع‌‌‌شده باشند.

نمونه‌‌‌های این نوع بی‌‌‌توجهی به قوانین موجود درزمینه بهداشت و سلامت کارکنان و دیگران بسیار زیاد هستند: بارها دیده‌‌‌شده که یک پزشک یا پرستار خسته از کار روزانه یا شبانه فراموش می‌کند که دستکش خود را بعد از رسیدگی به یک بیمار عوض کند یا یک محقق و دانشمند که در یک آزمایشگاه کار می‌کند درزمینه تمیز کردن کامل و دقیق میز کارش در آزمایشگاه و از بین بردن آلودگی‌‌‌های موجود روی آن سهل‌‌‌انگاری می‌کند و با این کارش سلامت خود و همکارانش را به خطر می‌‌‌اندازد. راستی علت این نوع سهل‌‌‌انگاری‌‌‌ها و بی‌‌‌توجهی‌‌‌ها از سوی کارکنان چیست؟ و چرا بسیاری از کارکنان نسبت به رعایت دقیق و کامل قوانین و مقررات مختلفی که به دلایل موجه و مختلفی ازجمله حفاظت از امنیت و سلامت خودشان وضع‌‌‌شده‌‌‌اند بی‌‌‌توجه هستند و علاقه‌‌‌ای به رعایت این قوانین و مقررات از خود نشان نمی‌‌‌دهند؟ و چرا همیشه مدیران ارشد باید با کارکنان خط مقدم سازمان‌ها و شرکت‌ها بر سر رعایت یا عدم‌رعایت قوانین و مقررات درگیر باشند؟

پاسخ تمام این سوالات را می‌توان در فقدان یک‌‌‌چیز در محیط‌‌‌های کاری جست‌وجو کرد و آن «عدم‌مشارکت جویی کارکنان» به دلیل « نبود ارتباط مستمر و نزدیک بین کارکنان و مدیران ارشد سازمان» است. یکی از استادان دانشگاه ام‌آی‌تی به نام پروفسور سیلبی به همراه تنی چند از همکاران خود در تحقیقی ۱۷ ماهه به موضوع علل عدم‌رعایت موازین بهداشتی و مقررات ایمنی در محل کار از سوی ۳۰۰ تن از محققان و تکنیسین‌های آزمایشگاه‌‌‌های تحقیقاتی در آمریکا پرداختند و دریافتند که علت اصلی این بی‌‌‌توجهی نسبت به قوانین و مقررات بهداشتی از جانب این افراد که در محیط‌‌‌های کاری پرخطری کار می‌کنند و همواره در معرض خطرات ناشی از آلودگی محل کارشان قرار دارند این است که آنها در زمینه رعایت قوانین و مقررات محل کار عمدتا به قضاوت‌‌‌های فردی خود متکی هستند و توجه چندانی به الزامات قانونی مرتبط با اجرای این مقررات ندارند و فقط زمانی آنها را رعایت می‌کنند که رعایت آنها منطبق با قضاوت شخصی خودشان باشد.

علاوه بر این، یکی دیگر از ملاک‌‌‌های قضاوت و تصمیم‌گیری افراد درزمینه رعایت قوانین و مقررات ایمنی و سلامت کار به الگوبرداری آنها از همکارانشان مربوط می‌شد؛ جایی که به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال، محققان و تکنیسین‌های آزمایشگاه‌‌‌های تحقیقاتی به این دلیل اقدام به رعایت یکسری مقررات و دستورالعمل‌‌‌های بهداشتی می‌کنند که همکارانشان یا مقام‌‌‌های مافوق‌شان چنین می‌کنند و در این حالت یک نوع «یادگیری مشاهده‌‌‌ای» در محیط‌‌‌های کاری پرخطر اتفاق می‌‌‌افتد.

در این حالت افراد یکسری مقررات را رعایت می‌کنند آن‌‌‌هم نه به این دلیل که آنها قوانین و مقررات لازم‌‌‌الاجرا هستند، بلکه به این سبب که همکارانشان و کسانی که از سابقه بیشتری برخوردارند آن مقررات را رعایت می‌کنند. تحقیقات پروفسور سیلبی و همکارانش نشان داد که این گروه از محققان و تکنیسین‌های آزمایشگاهی تنها زمانی به‌‌‌طور صددرصدی قوانین و مقررات ایمنی در محل کارشان را رعایت می‌کنند که این کار منطبق با قضاوت شخصی و تجربیات پیشین آنها باشد و هم اینکه همکاران و مافوق‌‌‌های آنها نیز همان مقررات و قوانین را به‌‌‌طورجدی اجرا و رعایت می‌کنند.

این یافته تیم تحقیقاتی پروفسور سیلبی بیانگر یک واقعیت غیرقابل‌‌‌انکار و فراموش‌‌‌شده در دنیای کار است و آن اینکه قوانین و مقرراتی که برای اجرا در محیط‌‌‌های کاری وضع‌‌‌شده و ابلاغ می‌‌‌شوند فقط زمانی به‌‌‌طور کامل و بی‌‌‌نقص به مرحله اجرا درمی‌‌‌آیند که ازنظر کارکنان موجه و مفید تشخیص داده شوند و همکاران و مافوق‌‌‌های آنها نیز به‌‌‌طور کامل آن قوانین و مقررات را اجرا کنند و آنچه در این میان بیش از هر چیز دیگری ملاک عمل قرار می‌گیرد، قضاوت کارکنان و الگوبرداری آنها از همکاران و مافوق‌‌‌هایشان است.

علاوه بر این باید دانست که اتکا به قضاوت‌‌‌های شخصی و الگوبرداری از همکاران برای رعایت قوانین و پیاده‌سازی مقررات وضع‌‌‌شده فقط به یکسری مشاغل یا تعدادی از سازمان‌ها و شرکت‌ها که کارکنانشان به‌‌‌مانند محققان و دانشمندان شاغل در آزمایشگاه‌‌‌های تحقیقاتی دارای اختیارات و جایگاه سازمانی بالایی هستند محدود نمی‌شود بلکه در میان اغلب کارکنان سازمان‌ها و شرکت‌های دیگر نیز مشاهده می‌شود و تقریبا در تمام سازمان‌ها و شرکت‌ها در صنایع و بخش‌‌‌های مختلف شاهد هستیم که کارکنان عمدتا آن دسته از قوانین و مقررات را به‌‌‌طور کامل و با تمام وجودشان رعایت می‌کنند که به درست و موثر بودنشان اعتقاد دارند و در این مورد به‌‌‌خوبی توجیه شده‌‌‌اند و مطمئن هستند که همکاران و مافوق‌‌‌هایشان نیز به‌‌‌طور کامل آن قوانین و مقررات را به مرحله اجرا درمی‌‌‌آورند. با این ‌‌‌همه، در برخی سازمان‌ها و شرکت‌ها که کارکنانشان از اختیارات و آزادی عمل کمتری برخوردارند و معمولا زیر ذره‌‌‌بین مافوق‌‌‌های خود قرار دارند و سایه از دست دادن شغل و موقعیت کنونی بر سرشان سنگینی می‌کنند مجبورند قوانین و مقررات وضع‌‌‌شده را به مرحله اجرا درآورند حتی اگر تمایلی به انجام این کار نداشته باشند و در این زمینه توجیه نشده باشند.

هیچ‌‌‌گاه کارکنان خط مقدم را از فرآیند قانون‌گذاری حذف نکنید

بسیاری از مدیران به‌‌‌ویژه مدیران تازه‌‌‌کار و کم‌‌‌تجربه ترجیح می‌دهند کارکنان به‌‌‌ویژه کسانی که از اختیار و آزادی عمل کمتری درزمینه انجام وظایفشان برخوردارند را از فرآیند تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری کنار بگذارند و خودشان در این زمینه نقش‌‌‌آفرین باشند و درنتیجه قوانین و مقرراتی در این میان شکل می‌‌‌گیرند که در زمان اجرا به موانع جدی و بزرگی برخورد می‌کنند و در اغلب موارد به‌‌‌درستی اجرا نمی‌‌‌شوند. به‌‌‌طورکلی، هنگامی‌‌‌که کارکنان حاضر در خط مقدم، سازمان هیچ نقشی در شکل‌‌‌گیری قوانین و مقررات نداشته باشند یا در برابر اجرایی شدن آن قوانین مقاومت می‌کنند یا اینکه آنها را به شکلی صوری و نیم‌‌‌بند اجرا می‌کنند و درنتیجه شرایطی به وجود می‌‌‌آید که اجرای آن قوانین فاقد اثربخشی و تاثیرگذاری کافی و کامل خواهد بود.

مدیران باید به این واقعیت غیرقابل‌‌‌انکار توجه داشته باشند که کارکنان خط مقدم و کسانی که به‌‌‌طور مستقیم با مشتریان و ریزه‌‌‌کاری‌‌‌های اجرای قوانین در عمل سروکار دارند دارای تخصص و تجربیات ارزشمندی هستند که بی‌‌‌توجهی به آنها می‌تواند هر قانونی را از ارزش و اعتبار بیندازد. بنابراین باید در زمان تدوین و مقررات و اتخاذ تصمیم‌‌‌های مهم در سازمان به کارکنانی که در خط مقدم سازمان حضور دادند گوش فرا داد و با جلب مشارکت فعال و حداکثری آنها اقدام به تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری کرد.

منبع : فرارو

برچسب ها: مدیران ، کم تجربه
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.