نغمههایی که هر روز از خروسخوان سحر تا زوال آفتاب به گوشش میرسید و وقتی نخ نگاهش را با چرخش موزون و سریع انگشتان او همراه میکرد، از تماشای نقشهای خوش رنگ لچک ترنج، اسلیمی و منجی به شوق میآمد.
۱۴ساله بود، که خودش نیز شانه به شانهی مادر و دو خواهر بزرگ ترش رج به رج به وصل شیرین تار و پودها میرسید و با صدای متناوب قرچ قرچی که با برش تیغه قلاب به راه میافتاد و هرضرب آهنگ دفتین، در گلستانی از رنگها آرزوهایش را میساخت.
از انتهای خیابان بالای مسجد نو شهرکرد که بگذری صدای رد شدن دوک بر جان تارهای سفید و کوفتن شانه بر روی پودهایی که رنگ بهرنگ کنار هم قد میکشند منظرهای از تلفیق هنر با صنعت و فن آوری را رقم میزند.
یکی هست که گرهها را خوب میشناسد، کورهای آن را میگشاید و با شناختی که از دل خون بافنده دارد، گل بوتههای های سرخ را با نخی از همان تبار و با خاری، چون سوزن باز میآفریند. او رفوگر فرش است که این روزها کمتر کسی به هنرش توجه میکند.
دستان پینه بسته رفوگران فرش در بالای خیابان شیراز شهرکرد، حکایت از سختی روز و شبهایی دارد که برای زنده نگه داشتن هنر موروثی مادر و مادر بزرگشان و برای به روز کردن و رونق زیباترین و شورانگیزترین هنر ایرانی تلاش میکنند.
رئیس اداره فرش استان چهارمحال و بختیاری میگوید: هم اکنون ۱۲ نفر در حوزه مرمت و رفوگری فرش استان اشتغال دارند؛ استادانی که باظرافت تمام فرشهای نفیس و ارزشمند را رفو میکنند و به آنها حیات دوباره میبخشند.
رفوگر معایب یا خرابیهای فرش را اصلاح میکند. ارزش هنر رفوگری وقتی بیشتر معلوم میشود که فرش گرانبهایی در معرض آسیب قرارگرفته و نیاز به مرمت داشته باشد، آسیبها از قبیل پارگی، سوختگی و پوسیدگی هستند.
آقای شیخی گفت: تمامی فعالان حوزه فرش دستباف میتوانند از بیمه قالیبافان استفاده کنند.
به گفته شیخی، تنها گلیم بافی است که هم زیر مجموعه صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و هم زیر مجموعه صنعت و معدن است.
شاید با بافت نخستین فرش، نخستین «رفوگر» هم پدید آمده ولی در هیچ کتاب تاریخی هیچ حرفی از این حرفه زده نشدهاست؛ به این دلیل ساده که فرش با گذشت زمان آسیب میبیند و نیاز به بازپیرایی دارد و رفوگر این کار را انجام میدهد. از همین رو است که نمیتوان میان بافنده و رفوگر فرش جدایی گذاشت، هر رفوگری آشنا با رمز و راز بافتن فرش هم هست و اگر جز این باشد از پسِ ظرافتهای کار برنمیآید؛ استادان این فن، سختیها و رنجها را به جان میخرند تا هنری پدید بیاورند چشمنواز و باشکوه.
فرش یکی از گرانبهاترین هدایایی بوده که پادشاهان برای یکدیگر میفرستادهاند. بافت و مرمت فرش دو جزء جدایی ناپذیر روند تکامل آن بهشمار میروند. فرشهایی که دارای مرمت هستند نیز امروزه آذینبخش بسیاری از موزههای مهم دنیاست، البته فرشهای خاصی هستند که تا به امروز باقی ماندهاند شاید مرمت بر روی آنها بخاطر ارزش بسیار زیاد آنهاست که اینها بیشتر فرشهای نفیس و مورد استفادهٔ اشراف و دربار بودند.
جوامع بشری موجب شدهاند که این حرفه پیشرفت کند و پیشرفتهای قابل ملاحظهای در این رشته پدید آمدهاست. البته تعمیرات جزئی فرش ازقبیل شیرازهدوزی، ریشهبافی و کارهای مربوط به صاف کردن کنارههای فرش را میتوان در منزل انجام داد ولی عملیاتی ازقبیل رفوگری و رفع چروکیدگی فرش کاری است که تنها از عهدهٔ رفوگرهای متخصص برمیآید.
رفوگر رفتگیها و سودگیهای فرش را درست میکند. این کار نیاز به آزمودگی دارد و تجربه سالیان. هر رفوگر سالها باید نزد استادی فرشباف زانو بزند و پیچوخم کار را بیاموزد. این آموختن بهسادگی به دست نمیآید. سوی چشم میبَرد و درد مچ و دست و شانه میآورَد. اما استادان این فن، سختیها و رنجها را به جان میخرند تا هنری پدید بیاورند چشمنواز و باشکوه؛ نقش در نقش و یکدست.
بیشتر بخوانید
فروغ عالی پور هنرمند ۳۲ ساله شهرکردی تا سال ۱۳۹۲ در رشته برق تحصیل میکرد و و در این حوزه مشغول به کار بود، اما از سال ۱۳۹۲ برق را رها کرد و به تحصیل دانشگاهی فرش روی آورد.
فروغ میگوید: از مرمت متنفر بوده است، اما یک اتفاق زندگی او را به سمت مرمت هدایت کرد. قلاب مرمت در حین کار به دستش فرو میرود و در حالیکه نیاز به جراحی داشته، استاد حاذقش حسین سجادیه با مهارت قلاب را بدون برش از دستش خارج میکند.
فروغ گفت: از همان وقت در تعارف با استادم شروع به مرمت کردم و دیدم در این کار، حرفی برای گفتن دارم؛ در بازار رفوگرها هم به محض دیدن کارم، چندین کار به من دادند که به تشویق استادم انجام دادم.
استادش حسین سجادیه، هنرمند اصفهانی است که از شش سالگی به مرمت فرش اشتغال داشته است.
خانم عالی پور حالا در حال تدوین پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد خود در رشته فرش است و همزمان در دانشگاه شهرکرد هم تدریس میکند.
او میخواهد با ارائه پایان نامه اش با عنوان" مرمت قالی از دیدگاه صاحبنظران" چالش رفو و مرمت را برای فعالان حوزه فرش بسط دهد.
خانم عالی پور میگوید: کارگاه مرمت قالی اش در شهرکرد بوده است، اما به همراه والدینش به زادگاهشان شهر هفشجان رفته و کارگاه ۱۲۰ متر مربعی اش را در طبقه همکف خانه پدری واقع در خیابان اسدآبادی این شهر راه اندازی کرده است.
فروغ میگوید: مرمت به همان ظرافت و هنر قالیبافی است. باریکبینانه و چیرهدستانه، تا زخم و پارگی فرش را نو کند و زندهاش سازد؛ کاری که شتاب برنمیتابد.
به گفته فروغ، مرمت فرش دائره المعارف مهارتهای قالی بافی است، شناخت میخواهد و علاقه، باید جنس را بشناسی، آشنا به طرح باشی، با رنگها مأنوس باشی، انعطاف و سختی بافت را درک کنی و حرف دل گرهها را هم بدانی.
فروغ میگوید: بیشتر در حوزه کارهای قدیمی فعالیت میکنم؛ برای پیوند دادن و وصله زدن بر زخمهای گل بوتههایی که داغ بر دلشان گذاشته اند یا زیر پا مانده اند و فرسوده شده اند؛ باید گرهها را خوب بشناسی، کورهای آن را بگشایی و با شناختی که از دل خون بافنده داری گل بوتههای های سرخ را با نخی از همان تبار و با خاری، چون سوزن به هم گره بزنی باید عجین شوی با احساسات بافنده قالی در حین بافتش، تا عمر دوباره به آنها بدهی، شأن بازگشت به یک خانه و هم نشینی با آدم ها، مهلتی برای تجدید خاطرات صاحبخانه و یا حتی فرصت صادرات به آنها بدهی.
فروغ گفت: یک مرمت کار باید سبک بافتها را بداند، نقشه را بشناسد، هنر رنگ شناسی و فرش بافی را بلد باشد تا بعد از رفو در نقش و تار و پود جدید فرش اشکالی پیش نیاید؛ این تنها با عشق ممکن است، اصل کار مدیریت است و برای عاشق شدن هم باید مدیریت دانست. در کل هنر مرمت را میتوان بستری برای رجهایی از رنج بافتههای فرش نامید. این هنر بعد از هنر قالی بافی التیام بخش هنری کهن در ایران و مرهمی بر تار و پود فرش است.
کارگاه خانم عالی پور حالا نه یک کارگاه نمور، بدون حس و خسته کننده قالی بافیهای سابق، که یک تابلو نقاشی است، رنگ به رنگ این کارگاه با حس آمیخته است و هر نخی جای خودش را دارد. او حالا عاشق و مشتاق کارش است.
فروغ میگوید: در کار مرمت باید صبور باشی باید بدانی که فرش دارای روح است و آن را جزئی از خودت بدانی، آنوقت فرش در پیش رویت دنیایی میشود و هزاران حرف و خاطره از بافنده اش، فرش با تو سخن میگوید از هزاران ناگفته.
از تماشای نقشهای خوش رنگش به وجد میآیی و با دستان سحار و نفس خود، روحی تازه به کالبد این قالی در حال نابودی خواهی داد و جلوهای تازه به آن خواهی بخشید.
در حالیکه با انبر سوزن را در تارو پود فرش پهن شده پیش رویش میفشارد میگوید: با همه تجربهای که در مرمت و اصلاح بافت فرش دارم نمیتوانم مدعی باشم دانای کل هستم چرا که در مرمت قالی نمیتوان مدعی برتری بود.