رزمایش مشترک کشورهای عضو سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با همراهی سوئد و فنلاند در دریای بالتیک آغاز شد. این رزمایش دریایی که تا دو هفته ادامه خواهد داشت بخشی از فعالیت عادی نظامی ناتو است، اما این زمان و مکان برگزاری رزمایش است که پیامهای مهمی را به دنیا ارسال میکند. در این رزمایش دریایی هفت هزار سرباز از ۱۶ کشور، ۴۵ یگان دریایی و ۷۵ فروند جنگنده برای شبیه سازی مقابله با حمله به یکی از کشورهای عضو ناتو، مشارکت دارند. سوئد پیش از آنکه به طور رسمی به عضویت ناتو درآید، میزبان کشتیهای جنگی ناتو در این مانور نظامی است. حضور و میزبانی این کشور حاوی یک پیام روشن است و آن حمایت ناتو از سوئد و فنلاند پس از درخواست رسمی آنها برای عضویت در این ائتلاف است. قصد داریم در ادامه به بررسی ابعاد این رزمایش مشترک نظامی بپردازیم.
پنجاه و یکمین دوره رزمایش سالانه چندملیتی حوزه بالتیک که با نام «بالتاپس ۲۲» شناخته میشود، در ۵ ژوئن (۱۵ خرداد) آغاز شد و در ۱۷ ژوئن (۲۷ خرداد) به پایان خواهد رسید. سوئد به عنوان یکی از شرکای ناتو که هنوز کارت ورود به این ائتلاف را دریافت نکرده، میزبانی این دوره از رزمایش را به عهده دارد.
بلژیک، بلغارستان، دانمارک، استونی، فنلاند، فرانسه، آلمان، لتونی، لیتوانی، هلند، نروژ، لهستان، سوئد، ترکیه، انگلیس و آمریکا، کشورهای حاضر در این رزمایش هستند. به ادعای برگزار کنندگان، هدف از برگزاری این تمرین نظامی، مقابله با چالشهای پیش روست. چالشهایی که بر اهمیت آزادی دریاها و نقش حیاتی بالتیک در شکوفایی اروپا سایه افکنده است.
این رزمایش در طول دوره خود شاهد مانورهای آموزشی متنوعی از جمله پدافند هوایی، جنگ ضد زیردریایی، پاکسازی مین، عملیات آبی خاکی و عملیات پزشکی خواهد بود. نیروهای دریایی ایالات متحده در اروپا و ناوگان ششم آمریکا رهبری این عملیات و نیروهای ضربتی و پشتیبانی ناتو فرماندهی و کنترل این رزمایش را به عهده دارند. ناوشکن HMS Defender نیروی دریایی انگلیس به همراه ناوهای گشت ساحلی HMS Archer، Charger، Explorer، Exploit، Ranger و HMS Smiter در این رزمایش حضور دارند.
سوئد و فنلاند که پیش از حمله نظامی روسیه به اوکراین موضع بیطرفانهای داشتند، چندی پیش درخواست رسمی خود را برای پیوستن به ائتلاف نظامی ناتو ارائه کردند. درخواست این دو کشور برای پیوستن به ناتو با واکنشهای متفاوت کشورها همراه بود. «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه، به دلیل عدم دریافت تضمینهای امنیتی لازم از کشورهای اسکاندیناوی، از مخالفان سرسخت عضویت سوئد و فنلاند در ناتو است. در مقابل «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه، از رجب طیب اردوغان خواست تا به انتخاب مستقل فنلاند و سوئد برای پیوستن به ائتلاف ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) احترام بگذارد.
کمیته نظامی ناتو با اشاره به درخواست عضویت این کشورها در ناتو اعلام کرد درخواست هلسینکی و استکهلم برای پیوستن به این ائتلاف در حال بررسی و طی کردن روند عادی خود است. ناتو همچنین مدعی شد که این ائتلاف آماده حفاظت از فنلاند و سوئد و ارائه تضمینهای امنیتی به آنهاست.
کارشناسان معتقدند که تلاش ناتو برای پذیرش سوئد و فنلاند، با اهداف سیاسی این ائتلاف گره خورده و ناتو درصدد آن است که مسکو را از جبهه شمالی تحت فشار بگذارد. این کارشناسان همچنین معتقدند که میزبانی نظامی سوئد از رزمایش اخیر ناتو به منظور ارزیابی حضور نیروهای نظامی غرب در دریای بالتیک و مرز روسیه است. هدف برگزاری این رزمایش را به راحتی میتوان در سخنان فرماندهان غربی ردیابی کرد.
«مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در جریان بازدید از استکهلم چند روز پیش از برگزاری این مانور نظامی مدعی شد که پیوستن فنلاند و سوئد به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) روسیه را در موقعیت نظامی دشواری در دریای بالتیک قرار میدهد. به گفته این ژنرال آمریکایی، پیوستن سوئد و فنلاند برای روسیه از نظر نظامی مشکل آفرین، اما برای ناتو بسیار سودمند است. دریای بالتیک از نظر استراتژیک بسیار مهم و یکی از دریاهای بزرگ جهان به شمار میآید.
واشنگتن با فشار برای الحاق فنلاند و سوئد به عنوان اعضای واقعی ناتو، جبهه دومی را در جنگ خود علیه روسیه گشوده و کل سواحل بالتیک را به یک بشکه باروت تبدیل کرده است. مقامات آمریکایی تصریح کردند که این رزمایش باید کاملاً در چارچوب درگیری فعلی با روسیه دیده شود.
آمریکا به بهانه جنگ اوکراین به دنبال دو برابر کردن مرز زمینی ناتو با روسیه از طریق اعطای عضویت به فنلاند است. واشنگتن چندین سال است که در آرزوی تبدیل منطقه به خط مقدم جبهه جنگ با روسیه به سر میبرد. سناریویی که پیامدهای وحشتناکی برای مردم اوکراین داشته و جان دهها هزار اوکراینی را گرفته و میلیونها نفر آواره کرده است.
آمریکا و ناتو در تلاش برای از بین بردن کامل روسیه، به دنبال به دست گرفتن کنترل کامل دریای بالتیک و دریای سیاه نیز هستند. رسانههای آمریکا با طرح «انحلال» روسیه این پیام را مخابره میکنند: هدف جنگ فقط سرنگونی دولت کنونی نیست، بلکه نابودی سیستماتیک و تجزیه روسیه و از بین بردن مواد معدنی استراتژیک و منابع پتروشیمی این کشور است.
در حالی که منافع ژئواستراتژیک و اقتصادی آمریکا عامل اصلی درگیری در روسیه و اوکراین به شمار میرود، ماهیت بی پروا سیاست واشنگتن و ناتو را نمیتوان فقط از دریچه ژئوپلیتیک نگاه کرد.
طبقه حاکم آمریکا برای منحرف کردن تنشهای اجتماعی داخلی به بیرون از این کشور و به منظور اجرای یک «وحدت ملی» خیالی به وضعیت جنگ دائمی نیاز دارد. پرواضح است که پایان دادن به «جنگ همیشگی» در افغانستان از سوی دولت بایدن بخشی از سناریو تمرکز مجدد بر جنگ علیه روسیه و چین بوده است.
عباس نوری