سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

برنده جایزه علی اکبر دهخدا مطرح کرد؛

معادل فارسی کلمات بیگانه، اصولی و منطبق بر قواعد ادبی است

یک پژوهشگر ادبی گفت: معادل‌هایی که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی می‌سازد یا مصوب می‌کند، منطبق بر قواعد زبان و ادبیات فارسی هستند.

بهروز صفرزاده، فرهنگ نویس، پژوهشگر و ویراستار در موسسه لغت نامه دهخدا، سال هاست که به طور تخصصی، روی فرهنگ نویسی فعالیت می‌کند و تاکنون پنج فرهنگ فارسی، تألیف و منتشر کرده و مهم‌ترین آن ها، «فرهنگ موضوعی فارسی» در یک جلد و بیش از دو هزار صفحه است.

 در روز‌های گذشته، او توانست به خاطر این اثر، جایزه علی اکبر دهخدا را از دستان بزرگان فرهنگ و ادب کشور دریافت کند. از این رو، گفت و گویی با این فرهنگ نویس و پژوهشگر انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید:

 آقای صفرزاده، در خصوص جایزه علی اکبر دهخدا و هدف از برگزاری چنین مراسمی توضیح دهید.

جایزه علی اکبر دهخدا به پیشنهاد استاد محمدرضا شفیعی کدکنی پایه گذاری شد و هدف از این جایزه تشویق افرادی است که در زمینه زبان و ادب فارسی فعالیت کرده و به این زبان خدمت می کنند که اولین دوره ی این جایزه در روز جمعه ۲۳ اردیبهشت برگزار شد. در این مراسم، چند تن از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی از جمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، ژاله آموزگار، رسول شایسته، سعید نجفی اسداللهی و...حضور داشتند و از شش نفر از آن ها تقدیر و در این دوره، کتاب فرهنگ موضوعی فارسی تألیف بنده نیز برنده این جایزه شد.

درمورد کتاب فرهنگ موضوعی فارسی، اثر برگزیده جایزه علی اکبر دهخدا بفرمایید.

کتاب فرهنگ موضوعی فارسی،حدود ۳۵ هزار مدخل دارد و مدخل ها براساس موضوع طبقه‌بندی شده‌اند و همچنین، هزار و دویست و پنجاه مقوله موضوعی نیز دارد که حاصل ده سال تلاش پیوسته، طاقت فرسا و در عین حال، عاشقانه من در زمینه فرهنگ نویسی است. زیرا ما تاکنون در فارسی، چنین فرهنگ موضوعی نداشته ایم که واژه ها را دسته بندی و مقوله بندی کرده و در برابر واژه ها، معنی، تعریف و کاربردشان را همراه با مثال قرار داده باشد. به همین دلیل، این فرهنگ در نوع خود بی سابقه و بی نظیر است و از این رو، توانست برنده جایزه علی اکبر دهخدا شود که باید بگویم رویدادهایی از این قبیل می توانند مشوق بسیار بزرگی برای فعالان حوزه زبان و ادب فارسی باشند تا کار خود را در این زمینه ادامه دهند.

فرهنگ‌های معمولی و فرهنگ موضوعی، چه تفاوتی با یکدیگر دارند و در رابطه با کاربرد فرهنگ موضوعی توضیح دهید.

فرهنگ‌های معمولی بر اساس ترتیب الفبا تنظیم می‌شوند. یعنی واژگان به ترتیب حروف الفبا در این فرهنگ‌ها جای می‌گیرند. امّا ترتیب الفبایی در فرهنگ موضوعی اهمیتی ندارد؛ زیرا واژه‌ها بر اساس مفهوم و موضوع و حوزه کاربردشان دسته بندی می‌شوند. به طور مثال، اگر بخواهیم موضوع خسیسی را بررسی کنیم باید بگوییم که ما در فرهنگ‌های معمولی، خسیس و خِسّت را در حرف (خ) و بخیل را در حرف (ب) داریم؛ اما در فرهنگ موضوعی، خسیس، بخیل و بخیلی، آب از دستش نچکیدن، ناخن خشک بودن و بقیه واژگانی که در این مفهوم و حوزه می‌گنجند در کنار هم و در یک صفحه قرار گرفته اند و این تفاوت اصلی فرهنگ موضوعی و الفبایی معمولی است و در واقع، کاربرد فرهنگ موضوعی این است که گاهی شما مفهومی در ذهن دارید، ولی هر قدر فکر می‌کنید واژه مناسب برای بیان این مفهوم را به خاطر نمی‌آورید که در این قسمت، فرهنگ موضوعی به شما کمک می‌کند. مثلاً فردی در زمینه موضوع خسیسی، به دنبال واژه‌ای تقریباً سنگین تر، ادبی و یا رسمی‌تر از خسیسی است که اگر به فرهنگ موضوعی رجوع کند در کنار کلمه خسیس یا خسیسی، واژه‌های بخیل، امساک، ممسک، ناخن خشک و حتی واژه‌های قدیمی مثل آب کور یا نان کور را خواهد دید که همه این‌ها معنای خسیس و خسیسی را دربرگرفته اند. از این رو، فرد می‌تواند با توجه به بیان و مطلبش، واژه موردنظر خود را انتخاب کند و به کار ببرد.

تا چه اندازه در جامعه ما به فرهنگ های فارسی مراجعه می‌شود؟

متأسفانه، مراجعه به فرهنگ در جامعه ما چندان رایج نیست؛ به طوری که وقتی افراد، معنی واژه‌ای را نمی‌دانند معمولاً به کسانی که فکر می‌کنند از خودشان باسوادتر و آگاه‌تر است، مراجعه می‌کنند و از آن‌ها می‌پرسند. یعنی پرسش آن‌ها شفاهی است و عادت ندارند به فرهنگ مکتوب رجوع کنند. این در حالی است که ما امروز، فرهنگ‌های فارسی بسیار خوبی داریم، ولی متأسفانه مراجعه مردم به آن‌ها بسیار کم است.

در خصوص فرهنگ نویسی برخط یا آنلاین توضیح دهید.

 موضوعی که در فرهنگ نویسی امروز وجود دارد، فرهنگ نویسی برخط یا آنلاین است؛ یعنی فرهنگ‌ها برخط باشند تا افراد بتوانند از طریق اینترنت به آن‌ها دسترسی داشته باشند و واژه موردنظر خود را پیدا کنند و در حال حاضر در فضای مجازی، چنین فرهنگ‌هایی وجود دارد که یکی از مشهورترین آن ها، وبگاه واژه یاب است ولی مشکل این فرهنگ‌ها، روزآمد و اصولی نبودن آن هاست. چون ترکیبی از فرهنگ‌های پیشین هستند که تاکنون در فارسی نوشته شده اند. یعنی افرادی که این وبگاه‌ها را درست می‌کنند فرهنگ‌ها را کنار هم می‌گذارند و پشت سر هم ردیف می‌کنند و در حقیقت، به دلیل این که خودشان صاحب نظر در حوزه فرهنگ نویسی نیستند، در نتیجه، نمی‌توانند فرهنگ نویسی کرده و واژه‌های جدید را وارد کنند و این یکی از مشکلات امروز به ویژه برای نسل جوان است که عادت به فضای مجازی دارد.

این در حالی است که ما باید در زبان فارسی، مثل زبان انگلیسی و... سازوکاری به وجود آوریم و فرهنگ‌های برخط داشته باشیم؛ به طوری که افراد از طریق گوشی‌های همراه خود بتوانند واژه‌ها و تعبیرات جدید وارد شده در زبان فارسی را مشاهده کنند و توضیح آن‌ها را بخوانند و متوجه معنی آن‌ها شوند. زیرا اگرچه هر روز در زبان فارسی، واژه‌های جدیدی ساخته می‌شود، ولی متأسفانه، این واژه‌های جدید به صورت روش‌مند و بر اساس اصول فرهنگ نویسی، در هیچ کجا ثبت و ضبط نمی‌شوند تا خواننده از آن‌ها استفاده کند و این یکی از ضعف‌های فارسی امروز یعنی فرهنگ نویسی برخط است که تاکنون، در این زمینه هیچ کاری انجام نشده است.

 فرهنگ نویسی در پاسداشت زبان و ادبیات فارسی چه نقشی ایفا می کند؟

با توجه به این که هر ساله، ۲۵ اردیبهشت روز پاسداشت زبان فارسی و فردوسی بزرگ است، همه ما فارسی زبانان وظیفه داریم هوای این زبان را داشته باشیم و آن را درست یاد بگیریم و به طرز صحیح نیز به کار ببریم که در این میان، بدون تردید، فرهنگ و فرهنگ نویسی نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند؛ به طوری که فرهنگ نویسان، خدمت های بزرگی به زبان فارسی کرده اند و همچنان نیز خدمت می کنند.

تا چه حد، در نظام آموزشی ما، استفاده از فرهنگ‌های لغت به دانش آموزان آموزش داده می‌شود؟

با کمال تأسف باید بگویم که در نظام آموزشی ما هرگز به دانش آموزان، طرز استفاده از فرهنگ لغت آموزش داده نمی‌شود و‌ ای کاش، آموزش و پرورش در کنار مطالب آموزشی دیگر، طرز استفاده از فرهنگ لغت را هم به دانش آموزان یاد دهد. یعنی بچه‌ها را عادت دهد که برای دیدن معنا و کاربرد واژه‌ها به کتاب و فرهنگ رجوع کنند و وقتی چیزی در این زمینه نمی‌دانند به طور شفاهی از دیگران نپرسند. زیرا هیچ کس به اندازه فرهنگ نویس حرفه‌ای، به زبان تسلط ندارد و واژه‌ها را نمی‌شناسد و نمی‌داند کاربرد آن‌ها چیست. به همین دلیل، بهترین فردی که برای معنی و کاربرد واژه‌ها می‌توان به آن رجوع کرد شخص فرهنگ نویس است که اطلاعات و تجربه اش را تحت عنوان فرهنگ در کتاب خود گنجانده است.

در رابطه با نقش فعالیت‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی به منظور معادل یابی برای واژه‌های بیگانه توضیح دهید.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فعالیت‌های گوناگونی در زمینه زبان و ادب فارسی دارد و مهم‌ترین بخش آن، واژه گزینی است. یعنی انتخاب معادل‌های مناسب برای واژه‌های بیگانه که سال هاست به طور روش‌مند در حال انجام این کار است. زیرا از بهترین افراد و متخصصان هر رشته و شاخه برای این منظور استفاده می‌کند و در واقع، معادل‌هایی که فرهنگستان می‌سازد یا مصوب می‌کند کاملاً اصولی و منطبق بر قواعد زبان و ادبیات فارسی هستند. امّا متأسفانه، برخی از افراد نگاه خوب و مثبتی به فعالیت‌های فرهنگستان ندارند و این جای تأسف است و امیدوارم این افراد، کم کم نگاه خود را به فرهنگستان تغییر دهند و به این مرکز و واژه‌های مصوب آن اعتماد کرده و سعی کنند حتی الامکان، این معادل‌ها را به جای واژه‌های بیگانه به کار ببرند.

به نظر شما، امروز، زبان فارسی با چه چالش هایی روبروست؟

یکی از چالش های زبان فارسی، به اصطلاح زبانشناس ها، دوزبان گونگی، یعنی تفاوت فارسی شفاهی و روزمره با فارسی رسمی و مکتوب است. زیرا نسل جدید با گفتاری نویسی یا شکسته نویسی، سر و کار زیادی دارد و همان طور می نویسد که کلام را بیان می کند. به طور مثال؛ جمله رسمی «می خواهم به خانه بروم». ما اصلاً بدین صورت صحبت نمی کنیم و در مقابل، در صحبت کردن طبیعی و شفاهی مان می گوییم «میخوام برم خونه». این دو جمله با یکدیگر تفاوت بسیاری دارند و همین باعث بروز مشکلاتی می شود از جمله این که ما زبان گفتاری را به چه صورت بنویسیم؟ بنابراین، با توجه به این که معمولاً افراد در فضای مجازی گفتاری می نویسند، در املا و رسم الخط کلمات هم با مشکلاتی روبرو می شوند و باید تکلیف این مشکلات روشن شود. یعنی باید روش و شیوه نامه ای وجود داشته باشد و به افراد آموزش داده شود که شکل گفتاری را به چه صورت بنویسند. مثلاً فردی می خواهد واژه رودرواسی یا رودربایستی را بنویسد و به همین خاطر، مردد می شود که چطور باید آن را بنویسد و تا جایی که بنده اطلاع دارم، متأسفانه در نظام آموزشی ما، این گفتاری نویسی را به بچه ها آموزش نمی دهند و فرهنگستان هم تا الان، فارسی گفتاری یا همان گفتاری نویسی را به رسمیت نشناخته و جدی نگرفته و شیوه نامه ای برای آن تدوین نکرده است که بنده، از همین تریبون، از آموزش و پرورش و فرهنگستان درخواست می کنم هرچه زودتر شیوه نامه ای برای گفتاری نویسی تهیه و تدوین کنند و در اختیار مردم قرار دهند تا از این آشفتگی و هرج و مرج زبانی به وجود آمده، نجات پیدا کنند.

در این سال ها، با واژه هایی چون بزنگم، بحرفم و...روبرو هستیم. نگاه شما به این موضوع چیست؟

یکی از ضعف های زبان فارسی در مقایسه با زبان های اروپایی مثل انگلیسی، کمبود مصدرهای بسیط مثل رفتن، دیدن، خوردن، پوشیدن و...است. متأسفانه، تعداد مصدرهای بسیط زبان ما بسیار کم است؛ به طوری که طبق آمار بدست آمده بنده، ما فقط حدود ۴۰۰ مصدر بسیط داریم که این تعداد در مقایسه با هزاران مصدر زبان انگلیسی بسیار کم است. زیرا آن ها به راحتی از هرچیزی مصدر می سازند ولی در این زمینه، در زبان فارسی محدودیت داریم. البته در سال های اخیر، به ویژه جوانان، تعدادی مصدر بسیط جدید ساختند. مثلاً زنگیدن به جای زنگ زدن، حرفیدن به جای حرف زدن، حَلیدن به جای حل کردن و...که تا حدی، جنبه طنز و شوخی دارند و در مقابل، برخی از این مصدرها به صورت جدی نیز به کار می روند. امّا این مسئله باید جدی گرفته شود. چون یکی از امکانات زبان فارسی است که تاکنون زیاد به آن توجه نشده است و به نظرم، این کار باید صورت بگیرد و موافق این نوع مصدرها هستم و کاربردشان را درست می دانم چراکه به غنی شدن هرچه بیشتر زبان فارسی کمک می کنند و اشتقاق آن ها خوب است. مثلاً از مصدر زنگیدن، می توان اشتقاق زنگنده یا زنگش را ساخت و همین موضوع به گسترش زبان کمک می کند. البته نمی گویم همیشه و همه جا باید از این مصدرها استفاده شود ولی در بعضی از موقعیت ها کاربردی هستند.

به عنوان پرسش پایانی، برای گسترش و استفاده صحیح از زبان فارسی باید چه اقدام هایی انجام شود؟

برای گسترش زبان فارسی باید روحیه میهن پرستی و میهن دوستی را در کودکان، نوجوانان و جوانان تقویت کرد و باید بگویم متأسفانه، بسیاری از افراد در این زمینه کم کاری می کنند؛ به طوری که برخی از پدران و مادران آن طور که باید و شاید میهن پرستی و میهن دوستی و عشق و اهمیت به زبان فارسی را به فرزندان خود آموزش نمی دهند. این در حالی است که اگرچه اغلب آن ها فرزندان خود را در کلاس های زبان انگلیسی ثبت نام می کنند. اما هیچ وقت فرزندان خود را به کلاس زبان و ادبیات فارسی نمی فرستند یا این که به آن ها بگویند فارسی خود را بهتر یاد بگیرید و استفاده کنید که همه این ها باید مورد توجه قرار بگیرند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.