باشگاه خبرنگاران جوان - مهمان ارجمند این هفته برنامه دستخط، یک مجلسی است که از مجلس هفتم وارد بهارستان شده و بعد از آن مجلس هشتم را تجربه کرده و الان در مجلس یازدهم در کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات است. عضو کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ هست و قطعاً خبرهای ویژهای از بستن بودجه برای سال آینده کشور دارد که در زندگی همه مردم تاثیرگذار است.
ایشان در دولت دهم و در اوج تنشهای بین مجلس و دولت، معاون امور مجلس رئیس جمهور در آن زمان بود و بعد معاون اجرای قانون اساسی رئیس جمهور در دولت دهم شده است. سوابق دیگری هم از جمله ریاست سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی را در کارنامهاش دارد و قطعاً حرفهای گفتنی از امروز و گذشته دارد و هم از اتفاقاتی که بویژه در عرصه اقتصادی برای ما در سال آینده خواهد افتاد.
در خدمت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای میرتاجالدینی هستیم، نماینده مجلس شورای اسلامی که در ابتدا بخشهایی از سوابق ایشان را ارائه کردم.
سلام و خسته نباشید.
علیکم السلام، خدمت شما هستم.
خیلی ممنون که وسط بررسی بودجه که اوج فشار مجلس شماست که در تلفیق بودید یعنی شما دومین دور بررسی را انجام میدهید، این وقت را گذاشتید. اوضاع چطور است؟
عصر آدینه برای همه عزیزان بخیر باشد. توفیقی شد تا در خدمت شما باشیم. یک ماه گذشته در تلفیق دو شیفت و گاهی سه شیفت مشغول بررسی بودجه بودیم و خیلی سنگین بود. الان چند روز است که در صحن شروع شده تا ببینیم چه مدتی طول میکشد.
شما رئیس کمیته هدفمندی تلفیق هم بودید و این هدفمندی برای همه مردم خیلی مهم است که چه میشود، چون با زندگی مردم عجین شده است. ابتدا سوالی که میپرسند ارز ترجیحی و ۴۲۰۰ تومانی است که هنوز جمعبندی نکرده اید.
بله. من اینجا چند سرتیترها را بیان کنم. ارز ترجیحی را دولت در لایحه خواسته یعنی لحاظ کرده و کلاً ارز ترجیحی را برداشته است و در مقابل این یارانهاش را قرار داده است. من میخواهم اینطور بیان کنم که حذف ارز ترجیحی به معنای حذف یارانه نیست. ارز ترجیحی یارانه پنهان است، یعنی سوبسید برای چند کالاست که اعم از نهادههای دامی، روغن، دارو و گندم است.
دولت نسبت به دارو و گندم میگوید یارانه را ریالی پرداخت میکنم و برای کل مردم حفظ میشود. کالاهای اساسی و نهاده دامی یارانه را از حالت سوبسید درمی آورد و ارز ترجیحی به واردکننده نمیدهد و در ازای آن یارانهای که میخواهیم بدهیم به حلقه آخر یعنی مردم و جامعه هدف میدهیم. در تبصره ۱۴ هم برای این موارد ۱۷۶ هزار میلیارد تومان دولت یارانه قرار داده است. ما در تلفیق این را به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان رساندیم، یعنی اگر ارز ترجیحی را مجلس حذف کند در ازای آن ۲۵۰ هزار میلیارد تومان پول در اختیار دولت میدهد.
یعنی ۸۰ هزار میلیارد تومان اضافه کردید.
بله، از این ۷۰ تا برای بهداشت است که اعم از دارو و تجهیزات مصرفی است. ۷۱ هزار میلیارد برای گندم است.
وزارت بهداشت هم چه میزان خواسته بود؟
دولت ۴۰ تا داده بود. وزارت بهداشت میگفت ۴۰ تا کم است و تا ۶۸ تا باشد و کاملتر ۷۰ هزار میلیارد تومان برای آنها در نظر گرفته شد. ۷۱ هزار برای گندم و بقیه برای کالاهای اساسی و موارد دیگر است.
دیگه این مثل قبل نیست که برای همه مردم باشد بلکه برای دهک آخر است.
یارانه دارو و گندم برای همه مردم است، بقیه برای جامعه هدف یارانهبگیر است.
یعنی چند میلیون نفر است؟
حداقل ۶۰ میلیون نفر. کسانی که یارانه معیشتی دریافت میکنند.
حدوداً ۲۵ میلیون نفر میگیرند.
بله. الان ۷۳ میلیون نفر یارانه نقدی میگیرند که این یارانه نقدی به جای خود باقی است و ادامه در تلفیق تصویب شده و دارو و گندم هم اضافه شده است که رقم یارانه نقدی که برای معیشتی و یارانه ۴۵ هزار تومان است مجموعاً ۷۴ همت (هزار میلیارد تومان) است.
آن ۴۵ هزار تومان برای نفر چقدر میشود؟
همان رقم قبلی باقی است و ۵۵ هزار تومان معیشتی بود و جمعاً ۱۰۰ هزار تومان برای هر نفر بود. یعنی یک خانواده ۴ نفره، ۴۰۰ هزار تومان دریافت میکرد. این یارانه قبلی است، ولی جدید چقدر خواهد بود باید برای دارو، گندم و ... مدیریت کنند، البته به صورت یارانه نقدی نیست، بلکه بصورت کارت اعتباری یارانه کالایی میدهند که بانک مرکزی زیرساختی را برای فروشگاههایی که کارتخوان مخصوص دارند که با کد بانک مرکزی است و مردم آنجا خرید میکنند و این پول نقد نیست که مانند یارانه نقدی در عابربانک قابل دریافت باشد یا در جای دیگر هزینه کنند. بلکه فقط برای خرید کالاست. درباره کالا هم صحبت این است که فقط کالای اساسی یا انتخاب مردم برای کالاها آزاد باشد و بانک مرکزی میگوید برای همه کالاها تنظیم شده و کالای خاص نیست.
الان مجلس در این باره به جمعبندی نرسیده است؟
در روزهای جمع بندی است.
پیشبینی شما چیست؟
پیشبینی من این است که مسیر آن طرفی میرود که ارز ترجیحی نباشد و یارانه مستقیم باشد. یعنی ارز ترجیحی برداشته میشود، اینکه از چه زمانی باشد، در اختیار دولت است. احتمالاً سال آینده میشود.
ولی مقطع زمانی دست دولت است.
بله، تا تمام مقدمات را آماده کند. تا زمانی که همه مقدمات را آماده نکرده همین روند ادامه دارد.
چه تضمینی برای درست اجرا شدن آن گذاشته اید؟ در هدفمندی یارانهها در دولت دهم بالا و پائین زیاد داشتیم البته اختلاف نظراتی هم وجود داشت که لطمه میزد، ولی در اجرا هم به مشکلات برخورد کردیم. چه تضمینی برای نظارت مجلس بر اجرای آن قرار میدهید؟
یکی از بحثهای نمایندگان همین است که دولت آیا همه موارد را کامل مدیریت میکند یا خیر. دولت باید چند مسئله را مدیریت کند. یکی قیمتها را کنترل کند، دوم کالاها را بصورت انبوه در بازار عرضه کند، یعنی کمبودی نداشته باشیم، آن کارت اعتباری که میگوید، برای همه جامعه هدف تامین شود که از ان جهت در شهرهای کوچک و روستاها بتوان استفاده کرد. بناست که چند باری برخی از شهرها آزمایش شود تا مجلس هم به آن اطمینان برسد. در واقع برای ما آنچه مهم است و در جلسه غیرعلنی هم آقای قالیباف نیز بر آن تاکید کردند، معیشت مردم اصل است.
به نوعی عزم برای این کار جزم است.
اگر به یاد داشته باشید وقتی هدفمندی یارانهها اجرا شد خیلی طولانی شد تا به آن مرحله نهایی برسد یعنی حدود ۱۸ ماه طول کشید. در مجلس و دولت گفتگوهای زیادی شد تا یک اراده واحد شکل گرفت که بین مجلس و دولت و همه دستگاهها بود. اینجا هم همینطور است البته کار به اندازه آن زمان نیست و کار کوچکتر است.
و مجلس و دولت هم هماهنگتر هستند.
بله. آن زمان همه حاملهای انرژی اعم از آب، برق، گاز، گازوئیل، بنزین، نفت سفید و ... بود. آن زمان صحبت ۴۰ هزار تا بود و دولت میگفت ۴۰ هزار تا بدهید تا اجرا کنم و مجلس با ۲۰ هزار تا موافقت میکرد. در اینجا برعکس است، دولت میخواست با ۱۷۰ تا اجرا کند و مجلس ۲۵۰ تا تعیین کرد تا حمایت کامل از مردم شود.
تبصره ۱۴ از آن زمان شکل گرفت. الان تبصره ۱۴ به اندازه بیش از یکسوم بودجه کشور را دارد. بودجه عمومی که دولت داده، هزار و ۳۷۲ همت است. تبصره ۱۴ به تنهایی ۴۷۰ همت است. در تلفیق هم حدود ۱۰۰ تا اضافه شد و ۵۴۰ تا شد و ۶۰ تا دولت با توجه به افزایش یارانه در نظر گرفت و الان تبصره ۱۴، ۶۰۰ همت منابع دارد. البته در سرجمع بودجه این حساب نمیشود، مستقل است.
چون حضرت آقا نیز تاکید کردند نظر مجلس در این زمینه استمزاج شود و با نظر مجلس پیش بروید، امیدوارم به جمعبندی خوب و محکمی برسید. وقتی به جمعبندی رسیدید، اما و اگر نداشته باشد. همه دنبال اجرای آن بروند تا سود این کار به مردم برسد.
انشاالله. وقتی تصمیم درست باشد، الان در صندوق هدفمندی چقدر پول جمع است؟ از کجا جمع میشود؟ همان اصلاحی که آن زمان در خصوص حاملهای انرژی انجام شد و در حد ۳۰ درصد شد و الان به ۱۰ درصد برگشته است یعنی ۹۰ درصد آنجا اصلاح نشده است. اینها سرمایههای مردم است که کارشناسان و اقتصاددانها میگویند شرایط باید برای اصلاح اقتصادی در همه زمینهها فراهم شود.
هر چه عقلاییتر رفتار کنیم منفعت هم برای کشور است و هم خود و هم مردم است. این اهمیت دارد. با لج و لجبازی نمیتوان کار را جلو برد.
درست است. من معتقدم باید با مردم حرف بزنیم و این قضایا را تبیین کنیم. بیشتر هم اساتید دانشگاه ها، صاحبنظران اقتصادی و کارشناسان و نمایندگان باید به مردم توضیح دهند موضوع از چه قرار است و این مسئله تبیین شود.
به غیر از این موضوع مهم در بودجه، نکات دیگر افزایش قیمت بنزین نداریم؟
نخیر. امروز یکی پیشنهاد داد که ده درصد افزایش دهند و مجلس قبول نکرد. در خصوص کل بودجه، رویکرد این است که حجم نقدینگی را افزایش ندهند. اوراق مشارکت محدود شده و تصمیمها به سمتی برود که افزایش بیرویه پیدا نکند، برای بانکها مخصوصاً بانک مرکزی محدودیت ایجاد کرده تا حجم نقدینگی افزایش نیابد که ریشه اصلی تورم هم اینجاست.
یکی از موضوعات چالشی که در تلفیق رای آورد، واردات خودرو است. واردات خودروی سواری ۵۰ هزار تا در سال ۱۴۰۱ و علاوه بر آن خودروی تجاری و ماشینآلات سنگین، راهداری و معادن نیز تصویب شده است. اینجا هم یک اختلاف بین مجلس و مجمع تشخیص مصلحت وجود دارد. نسبت به مصوبه قبلی بوده و هنوز مراحل آخر را طی میکند، ولی ما معتقدیم شرایط جامعه به مرحلهای رسیده که واردات خودرو باید آزاد شود، مخصوصاً با انتقاداتی که حضرت آقا نسبت به صنعت خودرو داشتند، خودرو با این شرایط که در واردات بسته باشد، تکان نخورد و نتوانست وضعیت خودش را بهبود ببخشد و مردم نیز ناراضی هستند و قیمتها هم مناسب نیست، اگر واردات خودرو آزاد شود، بنا داریم با اعضای محترم تشخیص مصلحت، چون شورای نگهبان مخالف نیست و نظر مجمع تشخیص مصلحت با توجه به سیاستهای کلی منطبق نیست و الان ۵-۴ سالی است که بحث ارز و محدودیتهای ارزی بوده و هیچ قانونی هم این را منع نکرده است. دولت با توجه به محدودیتهای ارزی واردات خودرو را ممنوع کرد.
رانت بوجود نخواهد آمد؟
الان هم برای مافیای خودرو رانت وجود دارد. وقتی واردات نیست، عدهای به سودهای کلان میرسند.
درست است، ولی واردات انجام شود این رانت وجود دارد هر چند شکی در این نیست که رقابت ایجاد میشود و از آن جهت یکسری بخواهند از این طریق رانت ببرند باید فکری شود.
آن باید مدیریت شود.
برای مدیریت این مجلس فکری کرده است؟
دولت باید مدیریت کند. هر کاری را شروع کنیم مسائلی وجود دارد. در گذشته خودرو وارد میشد چه اتفاقی میافتاد؟ ۸ سال قبل از این چطور بود؟ همان روند بازمی گردد.
یعنی نگرانی ندارید؟
باید مراقبت کنند تا رانت ایجاد نشود، یعنی دست عدهای خاص نباشد و شرکتهای خاص بصورت انحصاری وارد نکنند. اینکه ما آوردیم گفتیم با ارز غیرصادراتی باشد، یعنی ناشی از صادرات نیست. ارز خود یا دیگران، ایرانیانی که خارج از ایران ارز دارند، تا فشار بر ارز نیز وارد نشود. دست عدهای خاص نباشد و دست اشخاص حقیقی و حقوقی باشد، هر کسی بتواند با شرایطی که دولت اعلام میکند و تعرفهای که اعلام میشود، میتواند خودرو را وارد کند.
دولت آقای رئیسی را در این ۶-۵ ماه چطور دیدید؟
آقای رئیسی خودشان خوب شروع کردند یعنی بدون معطلی کار را شروع کرد. این تعبیر را بکار ببرم که توفنده شروع کردند. سفرهای استانی آقای رئیسی در ۴ ماه اول، حتی بیشتر از دولت نهم و دهم شد. اینکه میگویند با سرعت عمل و سریع و کم هزینه و پرکار هستند، من اینطور دیدم. کابینه آقای رئیسی هم تازه بود و تا یک سال دیگر تفاوتها معلوم میشود که آیا همه میمانند و همه در یک وضع هستند یا خیر. ولی کار را خوب شروع کردند.
به کل کابینه رای دادید؟
غیر از یک نفر به همه رای دادم.
یعنی آموزش و پرورش؟
بله.
از رای خود تا الان راضی هستید؟
از اکثر آن راضی هستم.
تعامل مجلس با دولت تا الان تعامل خوبی بوده است. درست است؟
بله. ولی مجلس یک روحیهای دارد؛ من هم در مجلس و هم در دولت بودم، مجلس همیشه روحیه منتقد نسبت به دولت دارد و همیشه انتقادی برخورد میکند، هر چند دولتی که موافق بوده و وزرایی که خود مجلس رای داده است. در این مجلس هم یک حرکت انتقادی آغاز شده است حتی در کسانی که موافق آمدن آقای رئیسی بودند. من گاهی گلایه میکنم که شما خواستید و اگر انتقادی میکنید با لحن ملایمتر باشد. من میگویم انتقاد منصفانه و دلسوزانه باید باشد.
نامه ۲۵۰ تا برای مذاکرات هستهای امضا کردید؟
بله.
نظر شما درباره متن نامه چیست؟
متن نامه را برخی از دوستان تهیه کردند و، چون اعتماد وجود دارد، نمایندگان تیتر را امضا کردند. من میتوانم این تعبیر را بکار ببرم که. این نامه در مقابل نامه و بیانیه کنگره امریکا بود که برای بایدن نوشته بودند که تائید نمیکنیم و یک جواب اینچنینی بود که آنها حرکت کردند و از سوی مجلس ما نیز یک جوابی باشد که روی آن اصول و خط قرمزها تاکید کنیم. عمده این بود و یک پشتیبانی از تیم مذاکره کننده بود که قدرت چانه زنی آنها بالاتر رود.
بعنوان نماینده مردم تبریز از استانداری که انتخاب شده راضی هستید؟
همه مدیران وقتی انتخاب میشوند، چند ماه اول برای مستقر شدن است. استاندار ما هم چند ماه اول که کار خودش را شروع کرد با توجه به این که کارهای استان زیاد بود، چالشی بود، توانست اینها را پیش ببرد. مسئله تنش آب تبریز بود که از یکسال گذشته با استاندار قبلی پیگیر بودیم و در زمان ایشان به مرحله نهایی رسید. حوادث دیگری پیش آمد، همان مسائلی که در خصوص باشگاه تراکتور و ماشین سازی بود، استاندار در این زمینهها نیز خوب ورود کرد. یعنی با اشراف و تسلط کار را پیش برد.
اتفاقی که در معارفه ایشان افتاد که خیلی هم تلخ بود، بالاخره موضوع چه بود؟
همان که گفتند، یک فردی از گذشته ناراحتی داشت و در یک پایگاه بسیج بود که از آنجا عزل کرده بودند و برخوردها با او خوب نبوده، ناراحتی برای خودش نگه داشت و اینجا بدون حساب و کتاب و بدون اینکه کارش را بسنجد، انجام داد. از بچههای سپاه بود و اینکه این کار او چه ضربهای ایجاد میکنند و دشمن چه برخوردی دارد، بدون اینکه اینها را ارزیابی کند و بدون فکر و با کسی مشورت کند کاری انجام داد.
طرف را میشناختید؟
بعدها شناختیم، در آنجا نمیشناختیم. بعداً معرفی کردند که کیست و چگونه است. همه در داخل خانواده سپاه بودند، ولی منتهی کار اشتباه فاحشی بود که انجام دادند و همه این حرکت را محکوم کردند حتی خانواده خود او هم این کار را قبول نکرد.
شما از نمایندگان آذربایجان شرقی هستید. در این مدت در خصوص جمهوری آذربایجان و مواضع آن و جنگی که در خصوص قرهباغ بود، حوادثی اتفاق افتاد که الحمدالله آثار آن در این طرف برای ما آثار خیلی موثری نبود و خیلی خوب کنترل شد. از این مطلب ناگفتهای دارید که برای ما بیان کنید؟
ارتباطات ما با جمهوری آذربایجان در سطح مردم خیلی ارتباطات عاطفی است و مشترکات زیادی وجود دارد اعم از زبان، مذهب، تشیع، مسائل معنوی، رفت و آمدها، سوابق و تاریخ است. وقتی به شهرهای جمهوری آذربایجان میرویم که از ایران جدا شدند، همان نشانههایی که در آذربایجان ایران داریم اعم از مساجد، منبر و محراب، در آنجا میبینیم.
در آن قضایا همینطور شد. برخی میخواستند رابطه بین ایران و آذربایجان را بهم بزنند مخصوصاً در داخل جمهوری آذربایجان و در این راستا کارهایی انجام دادند. یک جا خبرنگار باکو مصاحبه با اهل باکو میکند و میگوید ایرانیها در مرز لشگرکشی کردند، شما نمیترسید و او پاسخ میدهد که مگر آدم از برادر خودش میترسد؟ چنین روحیهای مردم آذربایجان داشتند.
یا آقای عاملی امام جمعه اردبیل در نماز جمعهها صحبت میکنند یک میلیون تا یک و نیم میلیون نفر خطبههای ایشان را گوش میکنند. خب این از ۵۰-۴۰ سال قبل است و ارتباطات معنوی بین ما و آنها وجود دارد. وقتی فروپاشی شوروی ما به باکو و رستاهای اطراف رفتیم، در قصبهها یکی بود که میگفت میدانید من نماز را چطور یاد گرفتم؟ گفت با رادیوی ایران من نماز را یاد گرفتم. میگفت در این منطقه هم فقط من نماز میخواندم، بعد کم کم تعداد زیاد شد. این ارتباطات از گذشته بوده و الان هم زیاد شده است.
خوشبختانه آقای رئیسی هم ارتباطات را با همسایهها بهتر کرد. یعنی روابط را با همه کشورها از جمله جمهوری آذربایجان، کشورهای عربی، روسیه و چین و دیگران بیشتر کرد.
متولد ۱۳۴۱، در محله تاج احمدیها در تبریز هستید؟
بله.
چطور محلهای است؟ چرا به این اسم گذاشتند؟
از کسانی که شهرت آنها تاج احمدی است آنجا زیاد بودند. کلاً محله آنها بود.
پائین شهر تبریز است یا بالا شهر؟
نزدیک بازار تبریز است یعنی بافت قدیمی شهر تبریز است.
شغل پدر چه بود؟ مثل شما روحانی بودند؟
نخیر. شغل آزاد داشتند، بازاری بودند.
مادر چطور؟
ایشان هم خانه دار بودند.
هر دو در قید حیات هستند؟
هر دو به رحمت خدا رفته اند.
چند خواهر و برادر دارید؟
۴ برادر دارم یعنی ۵ برادر و دو خواهر بودیم.
چه سالی ازدواج کردید؟
در سال ۶۲ ازدواج کردم.
چطور با حاج خانم آشنا شدید؟
باجناقم معرفی کردند.
باجناق شما روحانی هستند؟
بله. با هم طلبه بودیم و درس میخواندیم. ایشان قبل از من ازدواج کرده بود. هر کسی یک معرف پیدا میکند و ایشان هم خانم را معرفی کرد و این خانواده معروفی در تبریز بودند و باجناق من حاج آقای محمدیان است.
نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها قبلاً بودند؟
بله. الان در بیت هستند. با هم درس میخواندیم.
مهریه چقدر بود؟
اینها را بگوییم؟ (میخندد)
از همه میپرسیم.
۱۴ سکه به مبارکی ۱۴ معصوم بود.
خطبه را چه کسی خواند؟
مرحوم آیت الله ملکوتی خطبه را خواندند، امام جمعه تبریز بودند.
خاطرهای از خطبه عقد دارید؟
به دفتر امام جمعه رفتیم. مرحوم پدر ما آمد و همینطور مادر من آمدند و پدر و مادر همسرم هم آمدند و آنجا عقد را خواندیم.
رابطه شما با آقای محمدیان چطور است؟
خوب است.
به صمیمیت قبل است؟
بله. تفاوتی نکرده است. منتهی مشغلهها زیاد شده و کمتر میبینیم، ولی صمیمیت مثل قبل است.
حاج خانم کار فرهنگی میکنند یا خانه دار هستند؟
خانه دار هستند منتهی با خانوادههای مختلف در ارتباط هستند.
چند فرزند دارید؟
سه فرزند دارم.
پسر یا دختر؟
فرزند بزرگم دختر است که با یک طلبه ازدواج کردند و در قم زندگی میکنند. دو پسر دارم که پسر بزرگم طلبه شدند و مراحلی را خواندند و الان در تهران در دفتر من کمک میکنند و پسر دومم دانشجوی فوق لیسانس است.
دو تا از فرزند شما ازدواج کردند؟
بله.
چند نوه دارید؟
۴ نوه دارم. از هر کدام دو تا دارم.
نوهها را گفتید یک خنده خیلی قشنگی کردید. به نوهها علاقه بیشتری دارید.
بله. نوهها شیرین اند.
اهل فوتبال هستید؟
در گذشته بودیم. الان وقت نمیکنیم.
بازی میکردید؟
بله.
قرمز یا آبی؟
ما تراکتور هستیم.
امسال سیزدهم جدول است.
انشاالله بالا میآید. وضع آن بهتر میشود.
الان مدیریتش تثبیت شد؟
مسئله مالکیت تراکتور هنوز حل نشده است.
هنوز دست آن آقای پولدار است؟
بله. بخش خصوصی است و مالکیت هنوز حل نشده و روند حقوقی طی میشود.
الان در تبریز دنبال این هستند که این را از خصوصی سازی دربیاورند؟
نه اینکه از خصوصی بودن دربیاورند، چون بخش خصوصی یک دورهای خوب رسیدگی کرد و پیشرفت کرد و بعد مشکلاتی پیش آمد که همه امسال شاهد هستند و خود آن هم راغب نبود این را نگه دارد، چون دید هزینهها سنگین است. حرف ما این بود که آذربایجان معادن سنگین دارد و یک سوم معادن مس در آذربایجان است و موارد دیگر هم در حال اکتشاف است و اینها مسئولیتهای اجتماعی دارند و چطور در استان کرمان باشگاههای متعدد را حمایت میکنند، اینجا هم حمایت کنند. حرف نمایندهها این بود که بخشی برای حمایت آمدند و یک مشکلات حقوقی است که باید حل شود.
قبل از انقلاب و دوران انقلاب ۱۶-۱۵ ساله بودید.
بله.
کار انقلابی کردید؟
در حد کارهای اعلامیه چسباندن و حضور در جلسات سخنرانیهای انقلابی و ... بود.
دستگیر شدید؟
یکی دو بار از دست ساواک فرار کردیم.
بعد از پیروزی انقلاب اولین مسئولیتی که گرفتید چه بود؟
من طلبگی را در تبریز ادامه دادم. کم کم فعالیتهای انقلابی، مذهبی، همکاری با دانشگاه، آموزش و پرورش ادامه داشت تا به قم آمدم و ادامه حوزه بود و حضور در جبههها و اولین مسئولیت اجرایی را بعد از اینکه حوزه را تمام کردم، به سازمان تبلیغات رفتم و قبل از آن بعنوان مبلغ در جبههها یا شهرها مختلف میرفتیم.
چطور رئیس تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی شدید؟
مدتی با سازمان تبلیغات و سازمان فرهنگ و ارتباطات در قم و تهران همکاری داشتیم که کارهای تبلیغی خارج از کشور را برعهده داشتند. ۳-۲ سالی با آنها همکاری میکردیم و در قم هم بودیم و یک زمانی ما را دعوت کردند و مصاحبهای کردند و انتخاب شدیم و پرسیدند که تبریز میروید؟ من هم قبول کردم. اینطور شد که به تبریز رفتم.
بهترین کاری که در آن ایام کردید چه بود؟ چند سال رئیس سازمان بودید؟
۵ سال رئیس سازمان بودم. کارهای فرهنگی غیر از روال عادی که سازمان تبلیغات دارد، کارهای جدیدی را شروع کردم. ۳-۲ کنگره برگزار کردیم، کنگره علامه طباطبائی، کنگره علامه امینی و ... بود. صدمین سال تولد علامه امینی بود به همین مناسب کنگره برگزار کردیم.
مجلس هفتم چطور وارد شدید؟ چه کسی پیشنهاد داد؟
مجلس ششم آقای فرهنگی کاندیدا برای مجلس شد و به من گفت میخواهید کاندید شوید با هم برویم. من قبول نکردم و گفتم من تازه آمدم و میخواهیم همین فعالیت فرهنگی را ادامه دهم. ایشان هم رای خوبی آورد منتهی از فضای جبهه مشارکت پیش آمد و در مرحله دوم نتوانست انتخاب شود. در مجلس هفتم با هم آمدیم و انتخاب شدیم و به مجلس آمدیم.
یعنی از طرف جریان انقلابی بود.
بله.
و مجلس هفتم اولین تجربه مجلس بود و گفتید مجلس خوبی بود.
بله. خیلی فعالیت داشتیم.
در آن دو سال اول با دولت اصلاحات تعامل چطور بود؟
من با همان نگاهی که باید دولت را کمک کرد، با همه مدیران چه در استان و چه در تهران تعارضی نداشتم و بیشتر بدنبال حل مشکلات بودیم.
و سال ۸۴ و انتخاب آقای احمدی نژاد؛ رای شما در مرحله اول چه کسی بود؟
مرحله اول به آقای قالیباف رای دادم و مرحله دوم آقای احمدی نژاد.
فکر میکردید آقای احمدی نژاد رای بیاورد؟
ابتدا فکر نمیکردم، ولی مرحله دوم احتمال میدادم.
مجلس هفتم اولین مجلسی بود که ۴ نفر از وزرا را انداخت. همه مجالس به وزرا رای اعتماد میدادند.
بله.
شما هم رای منفی داشتید؟
من برای آنها مثبت رای دادم. فشارهای عجیب غریبی وارد شد. آن زمان با آقای محصولی شدیداً مخالفت شد. برخیها مخالف بودند در حالیکه همینها بعدها به آقای محصولی رای دادند. علت این مخالفت این بود که میگفتند پولدار است و اسنادی منتشر کردند که ۱۲ میلیارد تومان سرمایه دارد. روی این جهت با ایشان مخالفت کردند.
این مخالفتها بدون دلیل بود. بعدها همانها حمایت کردند و موافقت شد. همان کسانی که برای آقای محصولی ۱۲ میلیارد تومانی رای ندادند بعدها با وزیر هزار میلیاردی و ۵۰۰ میلیاردی در دولت آقای روحانی مخالفت نکردند. همان کسانی که در مجلس هفتم با آقای محصولی مخالفت کردند بدلیل پولدار بودن، در دولت آقای روحانی با وزرایی که پولدار بودند مخالفتی نکردند و قیامی نکردند.
مجلس هشتم هم انتخاب شدید که همزمان با فتنه ۸۸ شد.
بله.
فکر میکردید سال ۸۸ چنین فتنهای داشته باشید؟
وقتی آن رقابتهای انتخاباتی شدید شد، قبل از پیروزی من شهرهای مختلف را گشتم و به استانهای مختلف رفتم، همه جا دو طرف هواداران پرشور داشتند. اینکه چنین فتنهای برای این انتخابات پیش بیاید را فکر نمیکردیم.
بله. برای این نگران بودیم. با توجه به سوابقی که داشت، از وقتی کاندید شد من نگران شدم.
رای آذربایجان بیشتر به ایشان بود؟
نه، در کل استان فاصله بیشتری آقای احمدی نژاد داشت و در تبریز هم ۵۰-۵۰ بودند و باز آقای احمدی نژاد قدری بیشتر بود. به یاد دارم چند ماه بعد از این قضایا که ایجاد شد، سفری به لبنان با مرحوم شیخالاسلام داشتیم. دو نفر نماینده مجلس در کمیته انقلاب اسلامی فلسطین بودیم. ارتباطات با لبنان و سوریه را دنبال میکردیم. خدمت سید حسن نصرالله رسیدیم. یک جلسه مفصلی بود که ۴ ساعت طول کشید. ایشان آن زمان قدری وضعیت ایران را کاملاً بررسی و پیگیری میکردند، میگفت رسانههای خارجی وضعیت ایران را بد توصیف میکردند که امروز و فرداست که نظام از بین میرود. میگفت فلسطینیها نگران شدند و پسش من آمدند.
وقتی پیش من آمدند گفتم نگران نباشید و من شناختی که از رهبر ایران دارم این مشکلات حل میشود. ارتباطی بین مردم ایران و رهبری است. ایشان مواردی را تعریف میکرد و در انتها میگفت، عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم؛ اینجا باعث شد که بیشتر انقلاب شما تثبیت شد و حتی این تعبیر را داشت که وقتی رهبری سخنرانی کرد قبل از آن دنیا مقام معظم رهبری را در یک سانسور رسانهای قرار داده بودند و خیلی سخنرانی ایشان را پخش نمیکردند، ولی این سخنرانی را مجبور شدند پخش کنند و بالای ۲۰۰ میلیون نفر آن صحبت را مستقیم و غیرمستقیم شنیدند.
سال ۸۸ به نیویورک رفتید؟
بله.
آنجا نقطهای برای این شد که در ذهن آقای احمدی نژاد بروید و معاون رئیس جمهور در امور مجلس شوید.
بله. سوابق ما را بیشتر از ما خبر دارید.
در هواپیما درباره تعامل مجلس و دولت صحبت کردید و دو هفته بعد دفتر آقای احمدی نژاد تماس گرفتند و رفتید.
بله. پیشنهاد دادند.
شما هم قبول کردید و استعفا که دادید، آقای باهنر به شوخی به آقای احمدی نژاد گفت که میرتاج الدینی را بردید ۶ ماه بعد عزل نکنید. فکر نمیکردید چه کار سختی پیش رو دارید؟
نه، از سالن افتاب که بیرون آمدیم و از پلههای بیرون مجلس که آقای احمدی نژاد میرفت که سوار ماشین شود، آقای باهنر کنار من بود و گفت آقای میرتاجالدینی را بردید بعد از ۶ ماه عزل نکنید. آنجا این تعبیر را بیان کردند.
آقای احمدی نژاد چه گفت؟
خندید. بعد که رفتیم قضایا پیچیدهتر شد و ۱۱ روز خانه نشینی آقای احمدی نژاد بود و ...
اگر دوباره برگردید قبول میکنید معاون آقای احمدی نژاد شوید؟
یک تجربه سیاسی و اداری برای ما بود. شاید قبول نمیکردم، ولی این تجربه خوبی برای ما شد. دولت و مجلس را شناختیم و سعی میکردیم تفاهم بین مجلس و دولت را حفظ کنیم و تلاش ما برای همین بود، ولی حوادث سختی پیش آمد. ۱۱ روز خانهنشینی از قضایای سخت بود.
من توجه نداشتم که کارهایی که انجام میدهم اثرگذار است. من هم در دولت گفتگو میکردم و خبرها را به مجلس میآوردم، نمایندهها دور هم جمع میشدند که چه اتفاقی افتاده است و به یاد دارم به جایی رسید که گفتم نگران نباشید تا ۳-۲ روز آینده آقای احمدی نژاد برمیگردد. این را از خودم گفتم و تحلیل خودم بود. بررسی و صحبت میکردم به این نتیجه رسیدم. یکی از نمایندهها آقای بزرگواری بود که نماینده کهکیلویه و بریراحمد بود و بلافاصله مصاحبه کرد که فلانی میگوید آقای احمدی نژاد برمی گردد. اجازه ندادیم این به معضلی در نظام تبدیل شود. برخی از دوستان میخواستند آقای احمدی نژاد را در خانهنشینی ببینند و آنها را به آنجا میبردم.
چه کسانی را بردید؟
چند تن از نمایندهها آمدند، آقای آقاتهرانی و افراد دیگر آمدند و الان جزئیات را به خاطر ندارم. اسامی را نوشته بودم.
یک چیزی که در دوره شما پیش آمد؛ اولین عتابی که به شما شد، سر قضیه معارفه نشدن معاون مالی وزارت امور خارجه بود که با آقای صالحی گفتید معارفه نکنید، جو مجلس سنگین است.
بله. ما مشغول نوشتن برنامه پنجم در مجلس بودیم. در هیئت رئیسه، اتاق آقای ابوترابی بودیم. صبح آمده بودم و فضا را ملتهب دیدم و افرادی از نمایندهها گفته بودند معاون وزیر امور خارجه هم امروز معرفی میشود و مجلس ایشان را قبول ندارد. من به آقای صالحی زنگ زدم و گفتم این کار را نکنید، مجلس ناراحت است و گفت آقای احمدی نژاد به من گفته است. من گفتم با ایشان صحبت میکنم. به کار خودمان برگشتیم و ایشان هم معارفه نکرده بود، آقای احمدی نژاد دوباره تماس گرفتند که چرا معرفی نکردید؟ گفته بود آقای تاجالدینی گفته است. آقای احمدی نژاد با من تماس گرفتند که به تو چه مربوط است و چرا جلوی این را گرفتید. گفتم من فضای مجلس را بازگو کردم که میخواهیم مجلس و دولت با هم کار کنند و بخاطر یک نفر کارهای بزرگی که در پیش داریم، مشکلی نخورد و تعارض بیشتر نشود. بالاخره دستور دادند که انجام شود و آقای صالحی هم معرفی کرد. بعد از مدتی هم ایشان را برداشتند و مدت زیادی هم نماندند.
یک خاطرهای از شما دارم که در برنامه دیروز، امروز، فردا دعوت کردیم و شما و آقای پورمحمدی قووه قضائیه بود و آقای نادران از مجلس بودند. درباره مفاسد اقتصادی و معاون اول وقت صحبت کردیم. هیچ زمان فراموش نمیکنم بعد از آن برنامه خیلی شما اذیت شدید و بلافاصله هم بعد از اتمام برنامه تلفن شما زنگ خورد.
بله. ایشان موافق نبود من بیایم و میگفتند شما نروید، چون من هم قول داده بودم گفتم میروم. میگفتند اگر آنها چیزهایی گفتند شما هم این موارد را بازگو کنید؛ درباره برخی از افراد بود. من اهل این کارها نبودم که افشاگری درباره افراد کنم. فلذا قبل از جلسه اگر به یاد داشته باشید گفتیم درباره اشخاص صحبت نکنید، ما اینجا برای گزارش مفاسد اقتصادی آمدیم و درباره افراد چیزی بگویند، نقض غرض میشود. ولی برخی از دوستان رعایت نکردند و ایشان هم ناراحت شد که گفتم به این برنامه نرو و نتیجه را هم دیدی.
پس تلفن بخاطر این بود.
بله. البته به یاد ندارم این بود یا خیر، ولی به یاد دارم بعداً این را به من گفتند.
یک نامهای به حضرت آیت الله یزدی (ره) درباره قضیه مادر چاوز نوشتید. چه بود؟
(میخندد) ما که از آنجا برگشتیم، این عکس در داخل کشور پخش شد. اولین فرد حضرت آیت الله خاتمی بود که با من تماس گرفت که قضیه چه بود.
شما هم رفته بودید.
بله. من هم آنجا بودم. قبل از ما عکس در ایران پخش شد که مادر چاوز با آقای احمدی نژاد روبروی هم هستند و این را بیان کرد که قضیه چیست، چون پخش کردند که روبوسی کردند و من گفتم نخیر. آن چه من دیدم، روبوسی نبود.
چه چیزی بود؟
مادر چاوز میخواست روبوسی کند و آقای احمدی نژاد خودش را گرفته بود و مسئله این بود. بعد هم صحبتی شد که مرحوم آیت الله یزدی گلایه کردند. برای ایشان من هم توضیح دادم و گفتم قضیه این بود. از دوستان هم پرسیدم. از آقای صالحی هم پرسیدم، چون من ۵-۴ ثانیه دیرتر رسیدم و گفتم قضیه چیست. وقتی دیدند فضا و صحنه قدری مناسب نیست، اشاره کردند برویم و اینجا نایستیم.
یک دیدار هم با آیت الله خزعلی (ره) داشتید.
بله. به آیت الله خزعلی (ره) از قبل ارادت و ارتباط داشتم. وقتی بیمار شدند بنا شد به عیادت ایشان برویم. تماس گرفتیم، دیدن ایشان رفتیم. همانجا صریح گفت ما آقای احمدینژاد دوره قبل را قبول داریم. به سال قبل اشاره کرد و گفت الان آقای احمدی نژاد را قبول نداریم.
و یک نامه هم رئیس جمهور که شما معاون ایشان بودید، درباره دخالت مجلس نوشته بود که خدمت مقام معظم رهبری رسید که ارجاع به شورای نگهبان میدهند. شما، خانم بداغی و آقای عزیزی از سوی دولت میشوند و آقای باهنر، توکلی و ابوترابی از مجلس میشوند.
۱۸ جلسه شد.
چه کسانی از دفتر رهبری بودند؟
در این جلسات از سوی دفتر مقام معظم رهبری نبودند. در خصوص یارانهها بحث که شروع شد آنجا از طرف دفتر آقا میآمدند که آقای ایروانی و دکتر مخبر بودند. در آن جلسه اول ظاهراً نبودند یا چند تن از حقوقدانان بودند.
آن جلسات ۱۸ جلسه شد؟
بله. موضوعات مختلف بحث شد که بیشتر تعامل بین مجلس و دولت بود و بعدها این جلسات در دفتر آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی ادامه داشت یعنی یک مرحلهای که ایشان رئیس شورای حل اختلاف قوا شد، بخشی از این جلسات آنجا ادامه یافت.
آن جلسات نتیجهای داد؟
گزارش را به دفتر آقا داده بودند و برخی از قسمتها نظر دولت را پذیرفته بودند و در برخی از قسمتها نظر مجلس را پذیرفتند که ابلاغ شد.
بعد هم از امور مجلس تغییر به معاون رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی کردید.
بله. بعد مجلس هشتم که به پایان رسید، نظر ایشان برگشت که ما را تغییر دهد و معاونت اجرای قانون اساسی را تاسیس کردند که یک سال و اندی به آنجا رفتیم.
من خداحافظی میکنم و شما را به دست خط آقای میرتاجالدینی میسپارم که پایان بخش برنامه است.
«بسم الله الرحمن الرحیم.
توفیقی حاصل شد در برنامه دستخط صداوسیما شرکت کنم. این برنامه از برنامههای خوب رسانه ملی است که سالهاست استمرار دارد و به بخشی از تاریخ شفاهی انقلاب تبدیل شده است و راوی این دوره از انقلاب بوده و در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار خواهد بود.
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل (قدس سره) پیروز شد و دوره سخت تثبیت در دهه اول را سپری کرد و در سه دهه اخیر به رهبری امام خامنهای (مدظله العالی) از حوادث گوناگون داخلی و بینالمللی، از فشارهای سیاسی و تحریمها و فتنهها پیروزمندانه عبور کرد و در گام دوم انقلاب به دست جوانان انقلابی و میراثدار آرمانهای انقلاب توفندهتر ادامه خواهد یافت و به برکت خون پاک شهیدانی، چون حاج قاسم سلیمانی و شهید باکریها به دست صاحب اصلی امام عصر (عج) خواهد رسید.
سید محمدرضا میرتاج الدینی».
انتهای پیام/