به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان علیرغم تلاش الجزایر و فرانسه برای گشودن صفحهای تازه در روابط خود بعد از قرنها دشمنی، اما «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه با سخنان و دیدگاههای نژادپرستانه خود علیه مردم و تاریخ الجزایر برای بار دیگر آتش زیر خاکستر را بیدار کرد. در ادامه این گزارش به بررسی روابط و اختلافات این دو کشور در طول چندین قرن میپردازیم.
حدود دو قرن پیش فرانسه الجزایر را برای اشغال سرزمینهای آن محاصره کرد که در نتیجه موفق شد به صورت کلی آن را تحت استعمار خود دربیاورد. در سال ۱۸۲۷ حادثه رخ داد که بعدها به «مروحه الدای» مشهور شد. به دنبال این حادثه فرانسه به مدت سه سال الجزایر را محاصره کرد.
در برخی از منابع تاریخی در خصوص حادثه مروحه الدای ذکر شده است که «الدای حسین» (Hussein Dey) (نماینده تام الاختیار عثمانیها در الجزایر) با احضار کنسول فرانسه به قصر خود خواستار پرداخت بدهی این کشور به الجزایر شده، اما کنسول فرانسه گستاخانه به او جواب رد داد که این بی احترامی به الدای حسین باعث شد او با بادبزن خود سه مرتبه به صورت کنسول فرانسه بزند.
بعد از این حادثه پاریس این حرکت را توهین به شرافت خود اعلام کرده و با سربازان خود به مدت سه سال الجزایر با محاصره کرده و در سال ۱۸۳۰ الدای حسین تسلیم شده و سرانجام نظامیان فرانسه خاک الجزایر را اشغال کرده و نفوذ عثمانیها در آن را پایان دادند.
بسیاری از مهاجران اروپایی به ویژه کشاورزان و کارگران جنوب ایتالیا، اسپانیا و فرانسه به الجزایر هجوم آوردند. مقامات استعماری زمینهای قبایل، روستاها و موقوفات را مصادره و بین مهاجران توزیع کردند. در نتیجه در سال ۱۸۳۲ الجزایریها با «امیر عبدالقادر» برای مقابله برابر اشغالگران بیعت کردند، امیرعبدالقادر نیز شروع به تشکیل ارتش و دولت کرد.
امیر عبدالقادر و یارانش با وجود مقاومت بسیار مجبور به تسلیم شده و فرانسویها آنان را تبعید کردند. این جنبشها و قیامهای مردمی الجزایر علیه ظلم و بیعدالتی استعمار فرانسه به طور مداوم اتفاق میافتاد. یکی از بزرگترین این قیامها جنبش موسوم به «لالا» بود که توسط بانویی به اسم «فاطمه نسومر» رهبری میشد و از سوی فرانسویها به شدت سرکوب شد، اما او توانست قبل از دستگیری و اسارت خسارات سنگینی را به نظامیان فرانسوی وارد آورد.
فرانسه در زمان اشغال الجزایر از هیچ جنایتی فروگذار نکرد، حتی از مردم این کشور به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرده و بر روی آنان آزمایشات مختلف انجام میداد. یکی از فجیعترین این جنایتها آزمایشهایی است که فرانسویها در آن سلاحهای اتمی را بر مردم بادیهنشین الجزایر امتحان میکردند که در جریان این آزمایشها هزاران نفر از مردم الجزایر جان خود را از دست دادند.
در سال ۱۹۳۹ نیز در میانه جنگ جهانی دوم فرانسه تحت اشغال آلمانها قرار گرفت و از مردم الجزایر خواست اگر برای این کشور بجنگند فرانسه الجزایر را ترک کرده و استقلال این کشور را برمیگرداند.
درست زمانی که فرانسویها در شهرهای خود برای آزادی از زیر سطلهس نازیها جشن گرفته بودند مردم الجزایر نیز با اعتماد به قول فرانسه برای خارج شدن از خاک این کشور در شهرهای «سطیف»، «خراطه» و برخی دیگر از شهرها به خیابانها آمده و برای پایان جنگ جهانی دوم جشن گرفتند و با بالا بردن پرچم الجزایر شعارهایی درخصوص استقلال آن سردادند و همچنین خواستار عمل کردن فرانسه به قول خود شدند.
در همین حین نظامیان فرانسه با هجوم بردن به جشن مردم به طرف شرکتکنندگان در مراسم خیابانی آتش گشودند و براساس اسناد تاریخی در سال ۱۹۴۵ فرانسه ۴۵ هزار نفر از غیرنظامیان الجزایر را در شهرهای سطیف و خراطه قتلعام و هزار نفر دیگر را زخمی کرد.
بالاخره در سال ۱۹۴۵ جنگ میان جنبشهای آزادیخواهان و نظامیان فرانسه آغاز شد و بعد از سالها کشتار مردم الجزایر توسط ارتش و نظامیان فرانسه در سال ۱۹۶۲ فرمان استقلال این کشور امضا شد تا الجزایر بعد از نزدیک به ۲۰۰ سال از زیر استعمار فرانسه دربیاید.
مقامات فرانسه هیچگاه قتلعام و کشتار مردم الجزایر را گردن نگرفته و حتی از آنان عذرخواهی نیز نکردند. با گذشت ۶۰ سال از استقلال الجزایر همچنان روابط این دو کشور همچنان به صورت عادی بازنگشته است با این حال گهگاه مقامات فرانسه برای بهبود تعاملات خود با الجزایر لایحهای مانند عذرخواهی از مردم این کشور را بررسی میکند.
در این میان «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه با اظهارات خود علیه تاریخ و مردم الجزایر خشم مقامات این کشور را روشن میکند. او به تازگی در دیدار با جوانان خانوادههای کهنهسربازان جنگ الجزایر (۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲) درخصوص تاریخ الجزایر مدعی شد الجزایر پس از استقلال بر اساس یک «وابستگی ذهنی تاریخی» شکل گرفته و یک نظام سیاسی-نظامی آن را اداره میکند!
رئیس جمهوری فرانسه همچنین مدعی شده بود که الجزایریها «یک تاریخ رسمی دارند که کاملا از نو نوشته شده و به جای اتکا بر واقعیت، براساس یک گفتمان مبتنی بر نفرت از فرانسه بنا شده است!».
مقامات الجزایر نیز درپی این ادعاهای رئیسجمهور فرانسه بیانیهای صادر کرده و از اظهارات او به شدت ابراز تاسف کردند همچنین «عبدالمجید تبون» رئیس جمهوری الجزایر تصمیم گرفت که حریم هوایی الجزایر را بر روی تمام هواپیماهای نظامی فرانسوی که به عنوان بخشی از عملیات بارخان به منطقه ساحل عزیمت میکنند، ببندد.
بعد از اظهارات توهمآمیز رئیسجمهور فرانسه دفتر ریاست جمهوری الجزایر در بیانیهای اعلام کرد در طول اشغال الجزایر توسط فرانسه بین سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۹۶۲ بیش از ۵.۶ میلیون نفر الجزایری کشته شدهاند. رقم اعلام شده شامل ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار کشته در طول مبارزه الجزایر برای کسب استقلال بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ و همچنین قربانیان آزمایشهای اتمی فرانسه در الجزایر و قربانیان میدانهای مین این کشور است.
البته بعد از بالا گرفتن تنشها میان الجزایر و فرانسه مکرون که گویی تازه عمق ناراحتی مردم و مقامات این کشور را درک کرده بود در گفتوگویی با رادیو «فرانس انتر» ضمن ابراز امیدواری از کاهش تنشها در روابط دیپلماتیک پاریس-الجزیره مدعی شد: بهتر است در این رابطه به گفتگو پرداخته و روبهجلو گام برداریم، بدون شک اختلافنظرهایی وجود دارد، اما زندگی برای صحبت در مورد اختلافات و همچنین به اشتراک گذاشتن آنها بنا شده است.
فرانسه با وجود ادعای تمدن و دموکراسی در طول تاریخ چیزی برعکس آن را نشان داده و بارها مردم الجزایر و شمال آفریقا را مورد استعمار و قتلعام قرار داده است. حتی هماکنون که الجزایر کشوری مستقل و دارای حاکمیتی جدا از فرانسه است آن را به شکل کشوری وابسته به خود نگاه میکند. رفتارهای نژادپرستانه فرانسه محدود به مردم کشورهای دیگر نمیشود بلکه مقامات این کشور عقاید تندی علیه اسلام و رنگینپوستان دارند به اندازهای که بر اساس قانون جدید این کشور زنان مسلمان نمیتوانند از حجاب در اماکن عمومی استفاده کنند.
انتهای پیام/
عجب موجود مزخرفی است این مکرون ؟ این جهان جهان عدالت خرد جمعی نیست ، این جهان تا بوده فقط محل جولان درندگانی است که دندان نیششان و چنگال و شاخشان قوی تر بوده است .
امریکای امروز هم بازماندگان همان فرانسه و آلمان نازی و انگلیس و . . . اروپا هستند و نباید چیزی جز جنایت از ایشان توقع داشت. خدا هر چه زود تر این بذر را از جهان برکند ، آمین یا رب العالمین
هر کسی که مقاومت میکند
سرش را از بدن اش جدا میکنند و
در موزه نگه میدارند تا
درس عبرتی برای بقیه ملت شوند که
دیگه قیام بر علیه فرانسه نکنند
حقوق بشری اروپا است
متمدنای قاتل