نگار عزیزی کارگردان نمایش «شکار مرگ»، در گفت و گو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اثر آتی خود گفت: نمایشنامه " شکار مرگ " یک کمدی تریلر اجتماعی درباره یک نمایشنامه نویس است که مدتی دچار رکود قلم شده و نمیتواند نمایشنامه بنویسد. در نهایت رسیدن متن جالبی از طرف یکی از شاگردانش منجر به اتفاقاتی در زندگی او و همسرش میشود.
وی درباره دلایل انتخاب این نمایشنامه اظهار کرد: برای اولین بار در آبان ماه سال ۹۸ آن را خواندم و سیر حوادث و کنشهای موجود در داستان «شکار مرگ» به قدری برای من جذاب بود که باعث شد اطلاعاتم را درباره نویسنده آن یعنی " آیرا لوین " افزایش دهم و نوشتههای دیگر او از جمله رمان" بچه رزمری" را بخوانم. گرچه قبلاً با نمایشنامه " اتاق ورونیکا" تاحدودی او را شناخته بودم. یکی دیگر از جذابیتهای این نمایشنامه محبوبیت آن در "برادوی" بود که رکورددار ۱۷۹۳ اجرای پیاپی بوده و عنوان پرفروشترین کار را به خودش اختصاص داده است. موضوع دیگر این بود که این نمایشنامه تا به حال در ایران اجرا نشده بود و فکر میکنم ریسک اجرا بردن یک کار برای اولین بار برای هر کارگردانی چالش بزرگی است.
نمایش در نمایش یکی از بهترین شیوهها برای جذب مخاطب است
عزیزی درباره شیوه اجرای این نمایش گفت: این نمایشنامه در واقع بر اساس شیوه نمایش در نمایش نوشته شده است. به این معنی که در حین مشاهده یک داستان، ناگهان تماشاچی متوجه میشود که در دل یک داستان دیگری قرار گرفته و اساساً از آنجایی که اینگونه نمایشنامهها پر از تعلیق و چالش و اصطلاحاً رو دست زدن به مخاطب هستند، گزینه بسیار خوبی برای جلب مخاطب عام و خاص هستند.
این هنرمند درباره نزدیک کردن مفهوم این نمایش به فرهنگ ایرانی توضیح داد: به جنبههای کمدی کار افزودیم تا بتوانیم طنز آمریکایی را به طنز ایرانی نزدیک کنیم و آن را برای تماشاچی ایرانی قابل فهم و دلنشین کنیم. موضوع مهمتری که داستان در پی بیان آن است قصه عشق به شهرت و محبوبیت است که به حرص و جنون تبدیل شده است. " شکار مرگ" نشان میدهد که چگونه آدمی میتواند از یک جایگاه مطلوب به ورطه نابودی کشیده شود؛ همین آدمهایی که کنار ما زندگی میکنند و شاید به راحتی هر روز از کنار آنها بگذریم.
وی درباره متنهای آیرا لوین گفت: اساساً اجرای نوشتههای آیرا لوین به شدت وابسته به توانایی و هنر بازیگر است؛ به دلیل پیچیدگیهایی که شخصیتهای داستانهای او دارند شکار مرگ هم خارج از این قاعده نیست.
کارگردان نمایش " شکار مرگ" درباره انتخاب بازیگران و مشکلاتش توضیح داد: طی یک سال و نیمی که به همراه گروهم روی این متن کار میکردیم به دلایل مختلفی نظیر طولانی شدن پروژه به دلیل بیماری کرونا و یا اصطلاحاً درنیامدن نقش از جانب بازیگر، مجبور به تعویض بازیگر شده ایم. انتخاب بازیگر برای همه کاراکترها کار سختی بود؛ چون هر کدام ویژگیهای کاملاً متمایز از یکدیگر داشتند. اما کاراکتر استاد، نویسنده و شاگرد به دلیل اختلاف سنی و شکل و اندام ظاهری متفاوتی که از یکدیگر باید میداشتند چالش برانگیزتر بود.
مخالف بازی کارگردان در اثر خودش هستم
عزیزی در ادامه افزود: خوشبختانه هر دو بازیگر از نظر من بهترین و توانمندترین انتخاب بودند. درباره کاراکتر هلگا (زن پیشگو) سختی کار به این دلیل بود که این کاراکتر نباید شبیه کاراکترهای دم دستی و تکراری ایرانی میشد؛ شخصیتها باید تماماً ساخته شود. برای مثال در شخصیتی نیاز بود بازیگری آن نقش را ایفا کند که از توانایی بدنی فوقالعادهای برخوردار باشد که با توجه به شناختی که از خانم جعفرزاده داشتم وی را انتخاب کردم. اما درباره بازی خودم باید بگویم که همیشه مخالف بازی کارگردان در اثر خودش هستم، زیرا انجام این کار به شدت کار سخت و پر ریسکی برای کل پروژه مخصوصا خود کارگردان میشود، اما به دلیل شرایطی که پیش آمد در نهایت خودم این نقش را بازی کردم.
صحنه در تئاتر مهمترین رکن برای پرداخت درست اجرا و جذب تماشاچی است
وی درباره بازنویسی اثر و طراحی دکور توضیح داد: متن اولیه بسیار طولانی بود و برای اجرا آن را کوتاهتر کردم، حتی یک کاراکتر را که حضور کوتاهی داشت حذف کردم. اولین کسی که با او برای شروع همکاری صحبت کردم طراح صحنه بود به این دلیل که به نظر من صحنه در تئاتر مهمترین رکن برای پرداخت درست اجرا و جذب تماشاچی است. خوشبختانه آقای دولتآبادی، طراح صحنه با من در زمینه طراحی دکور نقطه نظرات مشترکی داشت و دکور نمایش " شکار مرگ " درباره برپایی یک خانه ویلایی در دل کوهستان است؛ نمایش ما پر از آکسسوار مهم و تاثیر گذار در داستان است و از این نظر کار بسیار سنگین و پرخرجی بود، فرم اجرا هم کاملاً رئال است.
این هنرمند از مشکلات این روزهای تئاتر گفت: متاسفانه تئاتر از سالیان پیش در وضعیت سخت و پیچیدهای قرار گرفته است، مخصوصابرای دانشجویان و بچههای پر از انگیزهای که کمتر شناخته شده اند. از زمانی که کرونا آمد وضعیت خیلی بدتر شد؛ به این معنی که افراد مشهور که همگی سراغ تصویر رفتند و بچههایی که عاشق تئاتر بودند ماندند. اهالی کمتر شناخته شده تئاتر با همه مسائل از جمله تعطیلی مکرر سالنها، نداشتن سرمایه، گرانی بی رویه سالن ها، عدم توجه و حمایت نهادهای دولتی پای کار ماندند و با چنگ و دندان تئاتر را حفظ کردند.
عزیزی در پایان درخواستهای خود از وزیر فرهنگ و ارشاد را بیان کرد: از وزیر هنر تقاضا داریم توجه بیشتری به وضعیت هنر کشور به خصوص تئاتر داشته باشد؛ این روزها وضعیت اجرای کار به شدت سخت و حتی در شرایطی واقعاً نشدنی است. سالنها روز به روز گرانتر میشوند و مخارج دیگر از جمله اجاره پلاتو و ... به تبع آن افزایش پیدا میکند. در طول یک سال و نیم فقط توانستم روی یک پروژه کار کنم و متاسفانه دو تهیه کننده برای همکاری به گروه ما ملحق شدند، اما اواسط راه به دلایل مالی و کسر بودجه از گروه جدا شدند و در نهایت خودم با تحمل فشار و سختی بیشتر هزینهها را پرداخت و کار را به اجرا رساندم.
انتهای پیام/