سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چگونه دین اسلام به هند رفت؟ /مبلغان امروزی، نیاز‌های جامعه را نمی‌شناسند

مهدی خواجه پیری از چالش های مبلغان امروزی در تبلیغ دین و فرهنگ گفت.

به گزارش  حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، دومین قسمت از ویژه برنامه تلویزیونی سوره «فصل اسلام» به موضوع «تبلیغ اسلام؛ بررسی یک تجربه‌ی تاریخی» اختصاص داشت. میهمان این برنامه مهدی خواجه پیری فعال بین المللی و رئیس مرکز بین المللی میکروفیلم نور در دهلی بود.

دیانی در ابتدای برنامه از خواجه پیری پرسید که شما حدود چهار دهه است که با مسلمانان شهر‌های مختلف هند سرو کار دارید اهمیت مسلمانان شرق و جایگاهشان در جهان اسلام کجاست؟

خواجه پیری پاسخ داد: گفت‌وگو درباره هند را به دو قسمت می‌توانیم تقسیم کنیم؛ یکی شبه قاره هند که قبل از تسلط انگلیس‌ها بر شبه قاره هند بود. شبه قاره شامل هند فعلی، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و سریلانکا بود. مسلمانان حدود ۸۰۰ سال بر قسمت اعظم این منطقه حکومت کردند. مجموع مسلمانانی که امروز در شبه قاره وجود دارند حدود ۲۵۰ میلیون نفر است. حدود ۲۳۰ میلیون مسلمان در پاکستان و حدود ۱۶۰ میلیون هم در بنگلادش هستند. در مجموع حدود ۶۵۰ تا ۶۰۰ میلیون نفر مسلمان یعنی یک سوم مسلمانان جهان در شبه قاره هند هستند.

وی افزود: هند امروز حدود یک میلیارد و چهارصد میلیون جمعیت دارد که مجموعه‌ای از ادیان و مذاهب مختلف را دارد. شبه قاره هند هم خاستگاه بسیاری از ادیان بوده مثل بودیسم و هم پایگاه رشد و پرورش ادیان بوده مثل اسلام و مسیحیت. در هند جایی هم هست که تلاقی دین‌ها اتفاق افتاده و سیک‌ها به وجود آمدند. کسانی که به توحید معتقدند، ولی مراسماتشان شبیه هندوهاست. درواقع این دین تلاقی اسلام و هندوئیسم است.

این فعال بین المللی ادامه داد: هند با سابقه چهار- پنج هزارساله یک کشور کهن است که از خیلی از کشور‌های دیگر باتمدن‌تر است و در دورانی که اسلام وارد آنجا شد شبه قاره به عنوان یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی- اسلامی و بسیار هم مهاجر طلب است. در دوران اکبر پادشاه تیموری هند بسیاری از بزرگان از سراسر دنیا و جهان اسلام جذب هند شدند و دردوران هارون الرشید هند نسبت به سایر کشور‌ها یک موقعیت خیلی ممتازی را داشته است. البته امروز آن عظمت و اهمیت وجود ندارد، چون هند استعمار و پاره پاره شد. هندی که یک روز از طلایه داران اسلام بود امروز به وضعیتی افتاده که به سه قسمت تقسیم شده است و در دوران گذشته حدود ۸۰۰ سال زبان فارسی، زبان ادب و دربار و علم بود، اما پس از استعمار انگلیس، امروز زبان انگلیسی به عنوان زبان علم شناخته می‌شود.

رئیس مرکز بین المللی میکروفیلم نور در دهلی تصریح کرد: اسلام به شکل‌های مختلفی به هند وارد شد؛ از طریق علما، تجار، حاکمان سیاسی همگی باعث شد که اسلام در هند گسترش پیدا کند. قبل از اسلام رابطه میان هند و حجاز بسیار وسیع بود و ادویه و البسه‌های بسیاری از هند به حجاز برده می‌شد پس از اسلام، مسلمانان تجار رفت و آمدشان ادامه داشت و تغییر رفتار مسلمانان باعث شد که تجار هندی برایشان جالب بود که بدانند چه اتفاقی افتاده که این تجار اینگونه متحول شدند و فهمیدند که آن‌ها به اسلام روی آوردند و به این ترتیب خیلی از هندی‌ها هم روی آوردند. به شمال هند هم مسلمانان از طریق لشکرکشی و نیروی نظامی وارد شدند. اسلامی که با شمشیر و لشکرکشی و جنگ وارد شد خیلی زود هم افول کرد، ولی اسلامی که از طریق علما و عرفا وارد هند شد، یک اسلام پایدار است که امروز هم سراسر شبه قاره هند با آن مانوس است. کشمیر آخرین نقطه‌ای بود که مسلمانان توانستند وارد آن شوند. در قرن هشتم ما یک نهضت بزرگ در منطقه میبینیم. میرسید علی همدانی، عارف، عالم، محدث و شاعر بزرگ از ایران حرکت می‌کند و کشور به کشور حرکت می‌کند و به هند و کشمیر هم می‌رود. مدتی در کشمیر می‌ماند و با نگاه جامعه شناسانه به آن جامعه و مردم می‌نگرد و برمیگردد و بعد دوباره به کشمیر می‌رود. میرسید علی همدانی خودش را متصل به بابا علی کبروی که یکی از عرفای بزرگ منطقه و بومی هند بود میکند و کبروی، همدانی را جانشین خودش میکند. همدانی دوباره به ایران برمیگردد و نیاز‌های جامعه برای تبلیغ را سنجید و حدود ۷۰۰ نفر را با خودش به هند برد. از بنا، خیاط و نوازنده موسیقی گرفته تا بافنده و نانوا و عالم.

خواجه پیری بیان کرد: ایشان یکسری سادات را هم همراه خودش به هند برد. وقتی سادات را برد آن‌ها هم عالم بودند و هم رفتار و کردار اسلامی داشتند و افراد جذب آن‌ها می‌شدند. درواقع همدانی با اخلاق عملی توانست جامعه کشمیر را تغییر دهد و اسلامی کند. او خانقاه درست کرد، چون در اسلام، ورود کفار به مسجد ممنوع است و منطقه کشمیر هم غیرمسلمان بود. لازم بود جایی درست کند که همه بتواند وارد آن شوند. به همین دلیل خانقاه را درست کرد. بسیاری از ساداتی که او با خودش برد در آنجا ازدواج کردند و نسل آن‌ها با نسل هندی‌ها درگیر شد. نتیجه اینکه امروز، کشمیر به عنوان ایران صغیر شناخته می‌شود.

وی افزود: غیر از روش تبلیغ میرسید علی همدانی، روش دیگر این است که آستان قدس رضوی یک پایگاه بزرگ است که حدود ۷۰۰ سال پیش تصمیم می‌گیرد برای تبلیغ اسلام مبلغانی به کشور‌های مختلف اعزام کند. آن‌هایی که اعزام شدند مردم و جامعه را خوب می‌شناختند و رفتارشام انقدر خوب بود که مردم جذب آن‌ها می‌شدند و از آن‌ها الگوبرداری می‌کردند. این مبلغین سفیر دائم بودند یعنی دیگر برنمی گشتند و همان جا هم ازدواج می‌کردند ونتیجه این ازدواج اینکه تا امروز همه سادات شمال هند از اولاد سید حسین قمی هستند.

این فعال بین المللی اضافه کرد: چیزی که برای مبلغین آن دوره مهم بود، زندگی ساده، بی تکلف و بدون حاشیه بود. حدود ۲۷۰۰ متر طول شجره سادات تقوی، نقوی، زیدی، عابدی و... در هند امروز است؛ بنابراین اکثر سادات جهان امروز از نسل سادات هند هستند؛ لذا یک نوع از روش‌های تبلیغ فرستادن سفرا بود.

سپس دیانی از خواجه پیری خواست تا درباره دیگر روش‌های تبلیغی هم توضیح دهد.

خواجه پیری گفت: مهاجرت علما از دیگر روش‌های تبلیغ در منطقه هند وشبه قاره هند بود. در دوران اکبر مسلمانان در اوج قدرت بودند، ولی اکبر از تمام مذاهب در دستگاه حکومتی خودش استفاده کرده است و دستور داد که کتاب‌های آیین‌ها و مذاهب دیگر را ترجمه کنند. این آزادی و تساهل خیلی زیاد به نفع اسلام شد. مسلمانان برای هندی‌ها منشا خیر بودند و اخیرا یک محقق اروپایی از موقوفاتی که مسلمانان برای هندو‌ها انجام دادند نوشته بود. ما درباره جامعه شبه قاره هند آنطور که باید کار نکردیم و این جامعه برای ما کاملا ناآشناست.

وی افزود: یکسری امرا هم از ایران به هند رفتند و تشکیل حکومت دادند و ما از این حکومت‌های محلی بسیار زیاد داریم مثل حکومت بهمنی‌ها و قطب شاهیان. تمام این حکومت‌ها هم بدون فتح و خونریزی است. از حدود ۴۰۰ سال پیش تاکنون یکسری هندو‌ها در هشتم، نهم و دهم ماه محرم علم کشی و چراغ کشی برای امام حسن (ع) انجام می‌دهند و عزاداری‌های بسیار زیبایی در این ایام برگزار می‌شود. جالب اینکه افراد بسیاری که مسلمان نیستند هم به این مراسمات ارادت قلبی دارند.

در یک دوره‌ای لکهنو در هند با نجف از نظر علمی برابری می‌کرد. علامه دلدار علی، مفتی محمد عباس شوشتری از جمله عالمان کهنو بودند. این عالمان انقدر نظراتشان باارزش بود که صاحب جواهر قبل از انتشار این اثر، «جواهر» را برای عالمان لکهنو میفرستد که نظر دهند و بعد منتشر میکند. ارتباطی که میان علمای نجف، ایران و لکهنو است بسیار اهمیت دارد.

دیانی در پایان پرسید سوال مهمی که در اینجا مطرح می‌شود اینکه چرا تبلیغ ما امروز موفق نیست؟

خواجه پیری پاسخ داد: مبلغان امروز ما مطابق با نیاز جوامعی که به انجا اعزام می‌شوند نیست. به عبارت دیگر نیاز جامعه یک چیز است، کسی که آنجا می‌رود برای چیز دیگری می‌رود، ولی چون نیاز‌ها را نمی‌شناسد نتیجه‌ای که باید حاصل نمی‌شود. امروز اکثر خانه‌های فرهنگ ما با یک نفر اداره می‌شود و تمام نیرو‌ها حذف و تعطیل شدند درحالیکه وضعیت خانه‌های فرهنگ و رایزنی‌های فرهنگی کشور‌های دیگر و رقبای ما خیلی بهتر از ماست.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.