به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، تاریخ دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را که مرور می کنیم رشادت ها و دلاوری هایی می رسیم که در طول تاریخ بی مثال هستند.
در سال ۱۳۶۶ که جنگ هشت ساله عراق علیه ایران به دریا کشانده شده بود، خلیج فارس با مداخله استکبار جهانی و کشورهای غربی ناامن شده بود و شناورها و کشتی‌های بزرگ تجاری و سکوهای نفتی جمهوری اسلامی ایران مورد هدف دشمنان قرار می‌گرفت، حماسه‌آفرینی شهدای نامدار این واقعه در رویارویی مستقیم با آمریکای جنایتکار در خلیج فارس، بار دیگر اقتدار ایران اسلامی را به نمایش گذاشت.
آمریکا که در پشت صحنه جنگ عراق علیه ایران قرار داشت و آن را حمایت می‌کرد، با مشاهده ضعف روزافزون قدرت نظامی عراق در دریا، به ناچار به صورت آشکارا و علنی در قالب سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و به بهانه واهی حفاظت از نفتکش‌های برخی از کشورهای عربی وارد خلیج‌فارس می‌شود.
اولین کاروان از نفتکش‌های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. هم‌زمان دولت آمریکا عملیات سنگینی را نیز در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی برای انجام موفقیت‌آمیز این اقدام انجام داده بود.
در این کاروان، نفتکش کویتی اَلرَّخاء با نام مبدّل بریجتون حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به‌طور کامل، اسکورت می‌شد.
این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مین‌های کار گذاشته شده از سوی سردار شهید مهدوی از بوشهر و یارانش، منفجر شد به طوری که حفره‌ای به بزرگی ۴۳ مترمربع در بدنه آن ایجاد شد.
واقعه زدن کشتی بریجتون به قدری بزرگ و تاثیرگذار بود که علاوه بر داخل، در خارج از کشور نیز بازتاب فراوانی داشت و در دو کتاب جنگ تانکرها و در داخل منطقه خطر درباره این عملیات، مطالب مفصلی منتشر شده است.
در این نبرد مستقیم و غرورآفرین با آمریکایی‌های پلید است، سرداری که با یاران و همرزمانش در یک رویارویی مستقیم و جانانه توانستند با دستان خالی تا پای جان مقاومت کنند و با نثار خون خود ابهت پوشالی آمریکا را به خلیج همیشگی فارس بریزند.
بهار سال ۱۳۴۲ در روستای نعمت آباد خشت کودکی به دنیا آمد که نام او را نصرالله گذاشتند، در سن ۶ سالگی در دبستان شهید حسینی مشغول به تحصیل شد که در مکتب‌خانه نیز مشغول فرا گرفتن قرآن کریم بود تا اینکه در ۱۱ سالگی موفق به ختم کلام وحی شد.
در ایام تحصیل و دوران مدرسه، هم کار می‌کرد و هم درس می‌خواند و در رویارویی با همه مشکلات و سختی‌ها، همه او را با لبخند همیشگی‌اش می‌شناختند.
سردار شهید نصرالله شفیعی به بزرگترها در خصوص والدین خود احترام می‌گذاشت و در میان اقوام و وابستگان دارای محبوبیت خاصی بود و همین هم باعث شده تا شهادتش بزرگترین افتخار برای پدر و مادرش باشد چون او را انتخاب شده برای این مقام می‌دانند و با رضایت کامل از او یاد می‌کنند.
در آغاز انقلاب وقتی که دانش‌آموز بود نیز پس از جمع کردن مردم در مسجد برای مردم و اهالی روستای نعمت آباد از امام و مبارزه و انقلاب صحبت می‌کرد و مردم را برای مبارزه با رزیم پهلوی فرا می خواند و از آن ها می‌خواست که انقلاب و امام را یاری کنند.
پس از اتمام دوره های دبستان و راهنمایی به عنوان دانش آموزی موفق برای ادامه تحصیل راهی هنرستان فنی دکتر شریعتی کازرون شد و در رشته راه و ساختمان ادامه تحصیل داد.
با شروع جنگ تحمیلی سردار شفیعی با تشکیل نهاد مقدس بسیج و با آگاهی و شناخت از موقعیت نظام و انقلاب نوپای اسلامی همراه با تمام بسیجیان محل سکونتش به عضویت شجره طیبه بسیج در آمد و در ۵ آذر سال ۵۸ تا۳۰ آبان ۶۰ عازم جبهه های نور علیه ظلمت شد.
او با روحیه بالای معنوی دوشاوش دیگر رزمندگان اسلام در جبهه و پشت آن خالصانه و صادقانه تلاش جدی می کرد و منش دشمن ستیزی و وفاداری‌اش به اسلام، امام و انقلاب او را بر آن داشت که از اول آذر سال ۶۱ به طور رسمی به جمع پاسداران حریم سرخ شهادت بپیوندد.
سردار شفیعی عهده دار مسئولیت های فراوانی در دفاع مقدس بود که از جمله مسئولیت های او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
فرمانده گروهان از تیپ ۱۳ حضرت امیر (ع)منطقه دوم دریایی سپاه پاسداران، فرمانده گردان از تیپ ۱۳ حضرت امیر (ع) منطقه دوم دریایی سپاه پاسداران، معاون فرمانده تیپ ۱۳ حضرت امیر (ع)منطقه دوم دریایی سپاه پاسداران،فرمانده ناوگردان منطقه دوم دریایی سپاه، معاون عملیات منطقه دوم دریایی سپاه.
در ادامه با عنایت به استعداد فوق العاده اش مسئولان سپاه او را برای گذراندن آموزش دریایی به بندر انزلی اعزام کردند و پس از آن به عنوان مربی آموزش نظامی برای بنیانگذاری قرارگاه نوح نبی (ع) حضور جدی یافت و در عملیات‌های بدر و خیبر شرکت کرد، که در عملیات بدر بر اثر بمباران شیمیایی عراقی‌ها مجروح می‌شود.
او پس از مدتی برای آموزش ناوبری از سوی نیروی دریایی سپاه پاسداران به کشور هلند اعزام می‌شود و با افتخار تمام، موفق به اخذ مدرک ناخدایی می‌شود و هدایت بزرگترین کشتی که در اختیار سپاه دارد را بر عهده دار می گیرد.
به دلیل رشادت‌های فراوان برای گذراندن دوره آموزش عالی فرماندهی به دانشگاه امام حسین (ع) معرفی و اتمام آن دوره مصادف با لشکرکشی ناوگان آمریکا به خلیج فارس بود و با توجه به تخصصش به عنوان فرمانده عملیاتی، راهی خلیج فارس می شود و در آن جا به درجه رفیع شهادت نائل می آید.
در واقعه بریجتون، سردار شهید به اتفاق دیگر همرزمانش با اراده‌ای قوی، در ۱۵و ۱۶ مهر ماه سال ۱۳۶۶، زمان انجام ماموریت حراست و حفاظت از تمامیت آبی کشور با قایق‌های کوچک و بدون تجهیزات مدرن، با چرخ‌بال‌ها و ناوگان مجهز دریایی آمریکا مواجه می‌شود که پس از انهدام یکی از بالگردها مورد هجوم همه جانبه سربازان آمریکایی قرارگرفته و به شهادت می رسند.
پس از گذشت شش روز، پیکر پاک شهدا و اسرا در مسقط پایتخت کشور عمان تحویل مقام‌های ایرانی داده شده و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران می‌شود اما شهید شفیعی جاویدالاثر باقی می‌ماند.
پدر و مادر شهید هر دو او را امانتی می‌دانند که به درستی پس داده‌اند و این جمله مادرش به نقل از شهید بهشتی، که من او را به دست آورده‌ام نه از دست داده‌ام، همواره شنیدنی است.
در وصیت‌نامه‌اش چنین می‌خوانیم: بسم الله الرحمن الرحیم
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلا
سلام بر رسول الله آخرین پیغمبر خدا و آخرین فرستاده خدا و منجی انسان‌ها و سلام بر حسین سرور شهیدان حسین که در کربلا با خون خود حقانیت اسلام و مسلمانان را ثابت و با خون سرخ خود راه انبیاء را روشن کرد و به ادامه دهندگان راهش خط و مسیر داد و به دنیا اعلام کرد هیهات من الذله و سلام بر امام امت این یاور حسین و این قلب پر خروش انقلاب اسلامی و سلام بر شما امت اسلامی ایران، شما مردمی که ادامه دهنده راه حسین (ع) هستید شما که با ایثار جان و مال خود اسلام را یاری کردید.
امت مسلمان ایران پیام خون شهدا این است که امام را تنها نگذارید و همیشه یار و یاور او باشید و این را بدانید که اگر شما امام خمینی را یاری کنید اسلام و رسول الله را یاری کرده اید و خدا را یاری کرده اید که ان تنصر الامر ینصرکم و یثبت اقدامکم.
مردم مسلمان شما به دنیا و به آن های که فکر تجملات و دنیا هستند بگویید اگر مرگ حق است خنده کردن و فکر دنیا کردن چرا و اگر قبر حق است این ساختمانهای مجلل و آسمان خراش چرا؟
و اما تو پدرجان سلام، سلام بر تو که با زحمات زیاد هیچ موقع نگذاشتی در فشار قرار بگیرم به تو افتخار می کنم که فرزندت را در خط اسلام قرار دادی تا می توانی در راه اسلام خدمت کن و مسجد را رها نساز و این سنگر الهی را فراموش نکن مثل تمام پدر شهدا در مرگم صبور باش و سلام به تو ای مادر که سال‌های عزیز عمرت را وقف من کردی اما از اینکه همیشه دور از تو بودم و حق فرزندی را نتوانستم ادا کنم به بزرگی خودت مرا ببخش و مرا حلال کن مثل مادر وهب باش صابر و پرتوان چون فرزندت راه حسین (ع) رفته پس به خدا پناه بر و مقاوم باش.
و سلام همسرم، تو باید مانند زینب(س) صبور باشی و در تمام مشکلات صبر کن که صابران پیروزند و فرزندانم را خوب تربیت کن به آن ها در خط امام بودن را بیاموز و پس از بلوغ اگر از بابا پرسیدند به آن ها بگو که از فرزندان حسین در صحرای کربلا بهتر نیستید و باز اگر بیاد من افتادند قرآن تلاوت کنند که تسکین دهنده قلب ها است.
پدرش درباره او گفت: زمانی که زائران خانه خدا را در عربستان به خاک و خون کشیدند، شهید بسیار بی‌تابی می‌کرد و می‌گفت، عربستان کور خوانده، تقاص خون این شهیدان را از او خواهیم گرفت و بعد از مدتی ضرباتی را به جزایر و نفتکش های عربستان وارد کردند، شهید برای آموزش به آلمان و هلند رفت و وقتی برمی گشت و کشتی خریداری شده را به ایران می آورد، حضرت آیت الله خامنه‌ای که در آن زمان رئیس جمهور بودند و آقایان هاشمی رئیس مجلس و محسن رضایی فرمانده سپاه، به استقبال او آمدند.
مادر خواب رفتنش را دیده بود و همین مایه آرامش او بعد از شهادت فرزندش شد.
حالا چند سالی است که مردم شهر خشت برای این شهید جاویدالأثر یادواره می‌گیرند و محل شهادت او را گلباران می‌کنند. یادش گرامی و راه با بصیرتش پر رهرو باد.
منبع: فارس
انتهای پیام/ت