به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی صحبت از بدلکاری به میان میآید یا در تیتراژ فیلمها و سریالها عنوان طراح بدلکاری یا بدلکار را میبینیم، فکر میکنیم یک عده آدم جسور و نترس و شجاع خود را آگاهانه در موقعیتهای خطرناک قرار میدهند و جان خودشان را به خطر میاندازند و دست به کارهایی میزنند که کمتر کسی جرات این کار را دارد.
در صورتی که اصلا اینگونه نیست. این افراد نیز مثل ما از آتش و ارتفاع و تصادف و هر موقعیت خطرناک دیگری میترسند، اما با دانشی که دارند، برای طرفداران سینما و تلویزیون تلاش میکنند تا صحنههای حادثهخیز را جذاب و تماشایی کنند.
علیرضا فتحی نایب رئیس انجمن بازیگران بدلکار سینمای ایران و از بدلکاران پیشکسوت سینما و تلویزیون یکی از همین هنرمندانی بود که سالها عمرش را پای این حرفه گذاشت. اما متاسفانه پنجشنبه گذشته بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت. فتحی دومین هنرمند بدلکاری است که این اواخر بعد از ارشا اقدسی فوت شده است و جایش در آثار سینمایی و تلویزیونی خالی خواهد بود.
زندهیاد فتحی در آثار سینمایی و تلویزیونی بسیاری از جمله: مختارنامه، عملیات ۱۲۵، شمعدونی، زمانه، دیوار، خفهگی، بادیگارد و محمد رسولا... (ص) همکاری داشته است.گفتگو با چند نفر از تهیهکنندگانی که با وی همکاری داشتند را در ادامه میخوانید:
همه چیز با «سربداران» شروع شد
محمدعلی نجفی کارگردان و رئیس هیات مدیره خانه سینما با زندهیاد علیرضا فتحی در مجموعه «سربداران» همکاری داشته که در این باره میگوید: آقای فتحی با سریال «سربداران» وارد این حرفه شد. خاطرم هست در یکی از قسمتهای این سریال چند راهزن وجود داشتند که دو نفر از آنها بازیگر بودند که آقای شجاع نوری یکی از آنها را بازی کرد.
اما از بین هشت نفری که بازیگران اصلی را همراهی میکردند یکی از آنها زندهیاد فتحی بود؛ بنابراین او کارش را با ما در این سریال شروع کرد و بعد با «هزار دستان» ادامه پیدا کرد. چون «سربداران» جزو اولین سریالهایی بود که چنین صحنههایی داشت و نیاز بود بدلکار این کار را انجام بدهد.
وی همچنین ادامه میدهد: وقتی خانه سینما شکل گرفت، بدلکاران یک صنف تشکیل دادند و آقای فتحی هم به عنوان سرپرست کارش را شروع کرد. در این سالها هم میدانم که در فیلمها و سریالهای بسیاری فعالیت کرد. نجفی درباره خاطرات همکاریاش با فتحی هم توضیح میدهد: ما خاطرات خوبی از همکاری با ایشان داشتیم.
بسیار خوشاخلاق و در کار وظیفهشناس بود. سر ساعت گریم شده و آماده سرکار بود و با همه اعضای گروه همکاری خوبی داشت. خدا رحمتش کند مردی خوب و حرفهای و ارزشمند و بااخلاقی برای سینما و تلویزیون ایران بود.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که چقدر درگذشت سه هنرمند عرصه بدلکار میتواند به سینما و تلویزیون لطمه وارد کند هم میگوید: بدون شک هر کسی که یک تجربه و سواد و سابقه دارد، وقتی از دست میرود مثل دیواری است که از یک ساختمان تخریب میشود. بالاخره همه اینها با هم و دست به دست هم دادند تا سینما و تلویزیون و نمایش خانگی مورد توجه مردم قرار بگیرد و آنها را سرگرم کند. اگر اینها نبودند و اینقدر برای آثار نمایشی زحمت نمیکشیدند، ما با استقبال مخاطبان روبهرو نبودیم.
هنرمندی اخلاقمدار و حرفهای بود
محمدرضا ورزی نویسنده و کارگردان آثار تاریخی بسیاری در تلویزیون بوده که در برخی از آنها با زندهیاد فتحی همکاری داشته است. وی در این باره میگوید: آقای فتحی بسیار در کارش حرفهای بود و بسیار هم مودب و اخلاقمدار. بچههایی هم که با او همکاری میکردند مثل خودش اخلاقمدار بودند.
چون برای زندهیاد فتحی اخلاق خیلی مهم بود. ادب و نزاکت و اینکه کارشان را به نحو احسن انجام بدهند برای او خیلی مهم بود. یعنی میخواست از نظر کیفی کارش از سطح بالایی برخوردار باشد.
ورزی همچنین میافزاید: البته ایشان شاگردان خوبی در این زمینه داشت و تربیت کرد. اما مدیریت او بیبدیل بود و من مشابهش را ندیدم. به همین دلیل برای آینده سینما و تلویزیون نگران شدم.
کارگردان سریال «معمای شاه» در ادامه درباره خاطرهای از زندهیاد فتحی عنوان میکند: یکی از آثاری که ایشان در سالهای دور در تلویزیون کار کرد، سریال ماندگار «بوعلی سینا» به کارگردانی زندهیاد استاد کیهان رهگذر بود که در یکی از قسمتها غزنویان به مرزهای سامانیان حمله میکنند و کار بسیار سختی بود. من دبیرستانی بودم که این سریال را دیدم. من این سریال را خیلی دوست داشتم و خاطرم هست با ویدئو ضبط کرده بودم و چند وقت یکبار آن را تماشا میکردم و از دیدن آن سکانس سخت لذت میبردم.
در آن سکانس یک نفر از بالای برج تیری را از کمان رها میکرد و یک نفر پرت میشود پایین. آن شخص مرحوم فتحی بود. ما خیلی راجع به آن سکانس با هم حرف میزدیم. میگفت زندهیاد رهگذر خیلی روی کار حساس بود و دوست داشت همه چیز به خصوص این سکانس تروتمیز دربیاید؛ بنابراین من وقتی حساسیت او را دیدم خودم لباس پوشیدم و این سکانس را بازی کردم.
وی همچنین درباره خاطرات همکاری خودش با زندهیاد فتحی هم بیان میکند: به قدری انسان مودب و محترمی بود که هر کسی را وادار به احترام میکرد. من هم احترام ویژهای برای ایشان قائل بودم. در سریال «تبریز در مه» ما جنگ زیاد داشتیم و خیلی از کار با او راضی بودم.
در «سالهای مشروطه» همین طور. یعنی در هر کاری که زد و خورد داشت من با ایشان همکاری میکردم و بسیار هم از این همکاری راضی بودم. در سریال «معمای شاه» به دلیل صحنههای زد و خورد بسیاری که داشتیم به جرات میگویم اگر آقای فتحی نبود، کار ما لنگ میماند. چون ما در این سریال درگیریهای عجیبی داشتیم. به خصوص پرت شدن از ارتفاع یا رد شدن تانک از روی پا و... بنابراین از ۱۵۰ نفر بدلکار در آن سکانسهای سخت کار استفاده میکردیم.
آقای فتحی با من مشورت میکرد و بعد خودش آن صحنههای اکشن را کارگردانی میکرد. به قدری صحنههای زد و خورد را عجیب کار میکرد که من مدام نگران بودم کسی آسیب نبیند؛ بنابراین شاید خیلیها جای خیلیهای دیگر بیایند.
امیدوارم شاگردان وی بتوانند جای خالی او را پر کنند و فقدان چنین هنرمندی لطمهای به آثار نمایشی وارد نکند.
منبع: جام جم
انتهای پیام/