سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رسول آباد، روستایی که بوی یار مهربان می‌دهد

با قدم زدم در کوچه پس کوچه‌های روستای رسول آباد شهرستان بهار می‌توان به سادگی در اسامی مشاهیر جهان غرق شد و آثارشان را یکی یکی در ذهن مرور کرد.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان، روستای رسول آباد سفلی معروف به تاج‌آباد در غرب استان همدان و شهرستان بهار در شرق گردنه اسدآباد در نزدیکی جاده همدان به کرمانشاه قرار گرفته، روستایی که بیش از دو هزار نفر جمعیت دارد،  شغل بیشتر اهالی کشاورزی و دامداری است و ورودی اش را بهشت گمشده نامگذاری کرده اند.

در این روستا زندگی در جریان است، روستایی که کوچه‌های آن بوی دانایی می‌دهد، هر کوچه این روستا به نام یک کتاب معروف است، کوچه‌های این روستا با تابلویی آبی رنگ به نام مشاهیر یا کتاب‌های ادبیات ایران و جهان نامگذاری شده، شازده کوچولو، صد سال تنهایی، کیمیاگر، بهشت گمشده، شاهنامه، منطق الطیر، قانون، بوستان و گلستان، مثنوی معنوی، دیوان شمس و... از جمله این شاهکار‌های ادبی است که کوچه های روستای رسول آباد با اسامی آن ها مزین است.

متفاوت بودن این روستا، مشتاقم می‌کند که سفری نیم روزه را در این روستا داشته باشم.

قباد یاری عضو شورای روستاست که موفق شده با ابتکار عمل خود نام این روستا را بین المللی کند، از او در آخرین دوره هفته کتاب و کتابخوانی به عنوان برترین مروج کتاب کشور قدردانی شده است.

در بدو ورود به روستا با خودرو به استقبالمان می‌آید، همراهمان می‌شود، چرخی در روستا می‌زنیم، می‌گوید: سعی داشتیم تا با نامگذاری کتاب بر روی کوچه‌ها،  در موضوع  گردشگری فرهنگی به شکل جدی کار کنیم.

او ادامه داد: پس از ۶ ماه همفکری و مشورت با اهالی این تصمیم را گرفتیم و به علت ویژگی‌های خاص این روستا هر ساله گردشگرانی به اینجا می‌آیند و ما خواسته ایم تا این نام‌ها برای آن‌ها هم قابل فهم باشد و قصد داریم متن برخی کتاب‌ها را هم روی دیوار‌های روستا بنویسیم.

یاری می‌گوید: نامگذاری معابر بر اساس محیط روستا، موقعیت جغرافیایی و با نظرسنجی و رای مردم خود روستا انتخاب شده است، به طور مثال کوچه منتهی به مسجد "مناجات نامه"، کوچه رودخانه روستا "دن آرام" و مواردی از این قبیل و به سه زبان این تابلو‌ها را طراحی کرده ایم، فارسی زبان رسمی کشور، کردی زبان ساکنان روستا و لاتین هم برای جذب گردشگر خارجی است.

او به دلیل فراگیری نام این روستا به نام کتاب و کتابخوانی اشاره کرد و گفت: در کنار فعالیت‌های داخلی بخش مهمی از فعالیت فرهنگی خود را به مراودات بین المللی برای تبدیل روستای تاج آباد (رسول آباد)به یکی از قطب‌های گردشگری و فرهنگی کشور متمرکز کرده ام.

عضو شورای روستا ادامه داد: وقتی که من نام کوچه‌ها را می‌گذاشتم به سفارتخانه‌های مختلف ایمیل زدم و خواستم که نام کتاب شاخص خود را به ما بدهند از این میان اتریش، سوئد، سوئیس و هلند پیشنهاد ما را پذیرفتند و نام‌هایی به ما پیشنهاد دادند.

او ادامه داد: سفارت سوئد با پیشنهاد استکهلم نام آستریدلینگرن را که نام یک زن نویسنده است را داد که سابقه ۹۶ سال مبارزه با خشونت علیه کودکان را داشته و تعداد زیادی کتاب در این مورد نوشته است و ما نیز با موافقت شورا از همین نام در نامگذاری یکی از معابر استفاده کردیم و نتیجه را به سفارت بازخورد دادیم.

عضو شورای روستا اضافه کرد: این حرکت در محافل سوئد مطرح شد و خانم آسالین که عضو آکادمی کتاب کودک سوئد بوده و نویسنده مطرح در این زمینه است ابزار تمایل کرد که به ایران و روستای تاج آباد بیاید.

سری به نشانه تأسف تکان داد و گفت: قرار بود ۳ خرداد ۹۸ وارد روستا شود، اما این اتفاق رخ نداد، البته به ایران آمدند و قرار بود به روستا هم بیایند، اما برخی‌ها این اجازه را ندادند.

بیشتر بخوانید:



او علی رغم همه این ناملایمات، اما خوشحال است، خوشحال از اینکه این اقدام اهالی روستا مورد استقبال شخصیت‌های مختلفی از کشور‌های مختلف قرار گرفته است و در این خصوص می‌گوید: به طور مثال «پائولو کوئیلو» نویسنده مشهور برزیلی با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اینستاگرام، ابتکار عمل روستای تاج آباد در نامگذاری کوچه‌های خود به نام شاهکار‌های ادبی جهان را تحسین کرده است.

آقای یاری گفت: او را از طریق سفارت برزیل در ایران دعوت کردیم تا به تاج‌آباد سفر کند، خوشبختانه سفارت بسیار استقبال کردند و گفتند که سفیر این کشور نیز مشتاق است تا این نویسنده مطرح به تاج‌آباد سفر کند و قرار است پس از اتمام دوره واکسیناسیون ایران و برزیل، این اتفاق رقم بخورد و کوئیلو به ایران خواهد آمد.

در حین گشت زدن در کوچه ها، او ما را به حاشیه روستا می‌برد، جایی که ساختمانی قدیمی با دیوار‌های سیاه که گویا حمام قدیمی روستا بوده خودنمایی می‌کند.

به محض ورود به ساختمان، با استقبال مریم و مبینا و هاجر روبرو می‌شوم، آن‌ها مشغول مرتب کردن آنجا که بعدا می‌فهم کتابخانه روستاست، هستند. مریم که نگاه کنجکاو مرا می‌بیند، می‌گوید: اینجا خیلی کوچک و متروکه است، ولی مأمنی هست برای همه اهالی روستا، مردم علاقه شدیدی به کتابخوانی دارند و در اینجا علاوه بر اهداء کتاب، کلاس‌های مختلفی هم برگزار می‌شود و در کل می‌توانم بگویم کتابخانه منشاء بسیاری از اتفاقات خاطره انگیز برای اهالی این روستاست، ما در کتابخانه علاوه بر کتاب خواندن بافتنی هم می‌کنیم و در مورد موضوعات مختلف روستا با همدیگر مشورت می‌کنیم.

هاجر که دهیار روستا هم هست در ادامه صحبت‌های مریم می‌گوید: این کتابخانه در حقیقت کانون فرهنگی برای اهالی روستاست، بیش از ۶ هزار جلد کتاب و حدود ۵۰۰ عضو دارد و در مکان‌های عمومی مثل دفتر بانک یا محلات عمومی کتاب گذاشته ایم و افرادی هم که عضو کتابخانه نیستند از آن‌ها استفاده می‌کنند، علاقه شدید مردم به کتابخوانی از ویژگی‌های قابل توجه این روستا است.

خانم عزیزی ادامه داد: در حال حاضر بیشترین تمرکز روی مدارس ابتدایی است، به گونه‌ای که مرتب کتاب تهیه می‌کنیم و در مدارس در اختیار دانش آموزان قرار می‌دهیم تا با فرهنگ کتاب و کتابخوانی مأنوس شوند.

او اضافه کرد: در سال ۹۴ به عنوان کتابخانه نمونه روستایی انتخاب شد و فرهنگ دوست بودن و کتابخوانی اهالی، آوازه تاج‌آباد را تا آن‌سوی مرز‌ها رسانده و در حوزه سرانه بالای مطالعه اهالی روستا در کشور رتبه دار است.

از او می‌پرسم چطور رتبه دار است، می‌گوید: سرانه مطالعه در این روستا روزی ۳۰ دقیقه به ازای هر نفر است که دو برابر میانگین کشوری است.

آقای یاری هم که در حال مرتب کردن کتاب هاست، ادامه می‌دهد: مردم این روستا برای کتاب خواندن وقت و هزینه می‌گذارند و این موضوع را در سبد زندگی خود قرار داده اند و روستای ما را با کتاب در ایران می‌شناسند، چوپان‌های این روستا هم تحصیل کرده و اهل مطالعه هستند، از چوپان روستا گرفته تا کشاورزان و نوجوانان و جوانان و پدر ۹۰ ساله خودم اهل خواندن کتاب هستند.

او لبخندی می‌زند و می‌گوید: میهمان نوازی هم از دیگر ویژگی‌های اهالی این روستاست از شما می‌خواهم که به منزلمان بیایید و خودتان پدرم را ببینید، مشتاق می‌شوم از نزدیک او را ببینم... هاجر نیز ما را همراهی می‌کند. به محض ورود با اینکه سن و سالی از او گذشته به گرمی به استقبالمان می‌آید، محمدعلی از پیشینه تاریخی و سابقه دیرین کتابخوانی در این روستا می‌گوید. اینکه در زمان‌های قدیم اهالی روستا ۱۰ تا ۱۵ نفره در منزلی جمع می‌شدند و حتما همراه این جمعیت دو نفر کتابخوان هم بود تا برای آن‌ها کتاب بخواند، در زمان‌های قدیم در شب نشینی‌ها کسانی که سواد داشتند برای دیگران کتاب‌های حافظ و سعدی و شاهنامه می‌خواندند و همین رویه بین ساکنان روستا ادامه پیدا کرده است.

محمدعلی با دست اشاره‌ای به نوه اش کانیا می‌کند و با لبخندی ادامه می‌دهد: نمونه اش همین کانیا، هنوز سنش به مدرسه رفتن نرسیده، اما ذوق کتاب خواندن دارد، خدا را شکر، یار مهربان بین اهالی روستا دست به دست می‌چرخد. اهالی کتاب‌هایی را که می‌خوانند بین خودشان دست به دست می‌کنند تا دیگران هم آن کتاب‌ها را بخوانند.

به اصرار زیاد و به رسم همان میهمان نوازی، ناهار را در آنجا می‌مانیم. پس از صرف غذا، محمدعلی برایمان صفحاتی از یک کتاب قدیمی را می‌خواند و ما هم در حال و هوای کتاب و کتابخوانی و فرهنگ کتابدوستی این مردمان لذت می بریم .

حالمان خوب می‌شود برای این همه اتفاق خوب پیش آمده و در انتظار حال خوب‌های دیگر این روستا، فرهنگ دوستی و عزم و اراده اهالی این روستا به گونه‌ای است که آرزویمان این است علاوه بر رفع دغدغه‌ها و مشکلات مردمان این روستا بوی یار مهربان در جای جای ایران پهناور به مشام برسد و دیگر مناطق هم با الگوگیری از این روستای فرهنگی با کتاب و کتابخوانی بیشتر دوست شوند .

گزارش از فرشته درهم فروش

انتهای پیام/د

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.