به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، استعمار پیر که منابع نفت و گاز عراق را پس از شکست دادن استعمار عثمانی، با دولت فرانسه تقسیم کرد به طمع بهره برداری بیشتر از منابع عظیم خدادادی این کشور حاکمان عراقی را از حمله نازیها به عراق ترساند و به این بهانه مدت مدیدی این کشور را در اشغال خود نگهداشت اما با متحد شدن علمای شیعه ایران و مردم عراق قیام سال ۱۹۲۰ رقم خورد و اقتدار انگلیس خدشه دار شد.
فتوای آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی معروف به میرزای کوچک که زمینه قیام مردم عراق شد به این شرح بود: «مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهای خویش رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورتی که انگلستان از پذیرش درخواستهایشان خودداری ورزید، جایز است به قوه دفاعی متوسل شوند.»
این فتوا در عراق به فتوای دفاعیه و این قیام به قیام ثوره العشرین معروف شد.
میرزای کوچک کیست؟
سیدمحمدتقی در سال ۱۲۱۹ شمسی در شیراز دیده به جهان گشود. او فرزند میرزا سید محبعلی، نوه میرزا سید محمدعلی گلشن زنگنه و برادرزاده میرزا حبیب الله قاآنی شاعر معروف عصر ناصری است که در ۱۵ سالگی به همراه خانواده به کربلا رفت. تبار سید محمدتقی کرمانشاهی و از ایل زنگنه است که از دوره پدربزرگش میرزا سید محمدعلی گلشن زنگنه به این سو اهلیت شیرازی پیدا کرد.
سیدمحمدتقی شیرازی معروف به میرزا کوچک ۲۶ سال بعد از تولد میرزا سیدمحمدحسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ در شهر شیراز متولد شد.
حکیم سید حسن سامانی فرزند میرزا سید حبیبالله متخلص به قاآنی پسرعموی سید محمدتقی از شاعران و قصیدهسرایان بزرگ عصر دربار فتحلی شاه، محمدشاه و ناصرالدین شاه و شیخ سید محمدعلی شیرازی از دانشمندان بزرگ شیراز، عموی دیگر محمدتقی است.
او در کربلا دروس مقدمات را نزد سیدعلی نقی طباطبایی تولیت مسجد جامع کربلا آموخت و سایر دروس دینی و حوزوی را نزد شیخ زین العابدین بن مسلم بارفروشی مازندرانی حائری و محمدحسین اردکانی مشهور به فاضل اردکانی و معروف به ملامحمد حسین از فقها و دانشمندان مشهور شیعه در قرن سیزدهم آموخت.
سیدمحمدتقی جوان در سال ۱۲۵۳ شمسی به همراه هم مباحثهای خود سیدمحمد فشارکی اصفهانی از کربلا به سامرا رفت و در درس میرزا سیدمحمدحسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ، صاحب فتوای تحریم تنباکو شرکت کرد و در تاسیس حوزه علمیه سامرا کمک میرزای شیرازی شد و در کنار استاد، مکتب تدریس سامرایی را بنیان گذاشت و شاگردانی که در این مکتب تدریسی پرورش یافتند به اصحاب سامرا معروف شدند. ایشان پس از درگذشت میرزای بزرگ در سال ۱۲۷۳ شمسی، متصدی اداره حوزه علمیه سامرا و تدریس در آن شد.
ایشان تا آذر ۱۲۹۶ در سامرا اقامت داشت سپس به کاظمین رفت و مدتی بعد در کربلا اقامت گزید و تا پایان عمر در آنجا به تألیف، تدریس و تربیت شاگردان پرداخت.
با اینکه میرزا سیدمحمدتقی شیرازی پس از درگذشت میرزا سیدمحمدحسن شیرازی بزرگ در سال ۱۲۷۳ شمسی مورد رجوع برخی از مقلدان قرار گرفت، اما مرجعیت ایشان فراگیر نبود به خصوص پس از درگذشت آخوند خراسانی در سال ۱۲۸۹ شمسی و شیخ عبدالله مازندرانی در سال ۱۲۹۰ مرجعیت در چند شخصیت از جمله سیدکاظم یزدی شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ مهدی خالصی و میرزا محمدتقی شیرازی تقسیم شد تا اینکه پس از درگذشت مرحوم یزدی در ۱۲۹۷ مرجعیت تام شیعیان عراق به میرزا سیدمحمدتقی شیرازی رسید.
آغاز قیام
میرزا سیدمحمدتقی شیرازی با اشاره به درخواست مردم عراق برای رهایی از دست استعمار انگلیس در فتوایی نوشت: من برای استقلال عراق، فرزند و کلیه کسانی را که در نزدم عزیز و گرامی بودند، فدا کردم. اینک آمادهام که جان خود را که همه دارایی من است فدا کنم. اما شما. چنانچه انگلستان بر غصب حقوقتان اصرار دارد و به جنگ و مقابله با شما برخاسته است واجب است با تمام قدرت از خود دفاع کنید و تن در دادن و تسلیم شدن در مقابل آنان حرام است.
پس از انتشار نامه میرزای شیرازی، میان عشایر و انگلیسیها جنگ سختی درگرفت. میرزا شرایط را برای آغاز رویارویی سراسری انقلاب علیه اشغالگران آماده یافت به همین دلیل در پاسخ استفتاهایی مبنی بر استفاده از اسلحه در قبال اشغالگران فتوای دفاعیه را صادر کرد همچنین طی فتوایی که برای تمام مسلمانان فرستاد، آنها را به مقاومت در برابر انگلیسیها و بیرون راندشان از سرزمینهای اسلامی دعوت کرد.
ثوره العشرین چیست؟
پس از جنگ اول جهانی و فروپاشی دولت عثمانی، انگلستان و فرانسه بخشهای زیادی از متصرفات عثمانی را تحت سلطه خود قرار دادند. انگلیسیها به طمع منابع عظیم نفتی عراق و به بهانه جلوگیری از نفوذ آلمان از طریق اروند رود وارد خاک عراق شدند و جزیره فاو را اشغال کردند و به تدریج بر بخش وسیعی از خاک عراق تسلط پیدا کردند، اما این وضعیت برای عراقیها قابل تحمل نبود.
در این حرکت علمای عراق نهتنها حکم جهاد صادر کردند بلکه خود نیز در جبهههای مختلف شرکت داشتند. از جمله علمای مشهور و مجتهدین بزرگی که در آن جنگ و جهاد ضداستعماری به همراه میرزای دوم شرکت داشتند مرحوم سید محمد طباطبایی، فرزند ارشد آیت الله سید کاظم یزدی، آیت الله سیدمصطفی کاشانی و فرزندش سیدابوالقاسم کاشانی، آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری، و آیت الله شیخ محمدباقر زنجانی حضور داشتند که هر یک در رهبری نهضت اسلامی عراق نقش تاریخسازی داشتند.
آنان در کنار مردم عراق چندین ماه در مناطق کوهستانی اطراف بصره، عماره، ناصریه و کوت به مبارزه با اشغالگران انگلیس پرداختند. هدف عراقیها از این قیام، استقرار یک حکومت مستقل بود.
انقلاب ۱۹۲۰ که عراقیها به آن ثوره العشرین میگویند، تابستان سال ۱۹۲۰ میلادی با تظاهرات ضد اشغال عراق توسط اشغالگران انگلیسی آغاز شد. دامنه اعتراضات با گسترش به مناطق شیعهنشین پایین و میانی رود فرات با مرکزیت کربلا، شدت گرفت. اهل سنت و شیعیان عراق در قالب قبایل شیعه و سنتی، افسران عراقی در سوریه و مردم عادی با یکدیگر متحد شدند. هدف انقلاب استقلال از استعمار انگلیس و تأسیس یک دولت عرب در عراق بود.
این انقلاب اولین انقلاب مسلحانه ضداستعماری در منطقه خاورمیانه بود. از آثار این قیام تضعیف پایههای قدرت استعمارگر انگلیس در ایران و بستری برای لغو قرارداد سیاسی، نظامی و اقتصادی وثوقالدوله که یک سال قبل از این قیام بین دولت ایران و انگلستان بسته شد میباشد.
البته این قیام پس از چند ماه مبارزه و مقاومت توسط نظامیان و استعمارگران انگلیسی سرکوب شد. دولت انگلستان پس از سرکوب قیام تصمیم گرفت برای ادامه حضور نیروهای انگلیسی در عراق رفراندوم برگزار کند، اما آیتالله محمدتقی شیرازی در سال ۱۹۱۹ فتوا داده بود: «هیچکس جز مسلمانان حق ندارد بر مسلمانان حکومت کند.»
ایشان در همان سال موفق شد در شهر کربلا انتخابات برگزار و مجلس انقلاب و انجمنهای محلی را بر اساس قوانین اسلامی بنا کند و بدین ترتیب موفق شد اولین حکومت اسلامی معاصر را در این شهر برپا کند. نمایندگان اهل تسنن و تشیع عراق نیز در سال ۱۹۱۹ در بیانیهای خواستار شکل گیری کشوری از موصل تا خلیج فارس شدند که یک کشور عرب باشد. در رأس این کشور یکی از فرزندان شریف حسین قرار بگیرد و پادشاه باشد. در کنار این پادشاه یک مجلس قانونگذاری نیز تشکیل شود که مرکز آن در بغداد باشد.
بعد از درگیریهای منجر به قیام ۱۹۲۰ برخی محققان معتقدند با وجود مخالفت مردم عراق با استمرار حضور اشغالگران انگلیسی در کشورشان، اما سیاستمداران این کشور در رفراندوم پس از شکست قیام فقط آرای هواداران انگلیس را ثبت کردند و به همین جهت به نتیجه واقعی این رفراندوم و این درخواست مردم اهمیتی ندادند.
پس از فتوای آیتالله شیرازی و اجازه درگیری مسلحانه، مردم و قبایل به سمت انقلاب علیه انگلستان ترغیب شدند. این قیام قرار بود در تاریخ سوم آگوست انجام شود، ولی به دلیل وقایعی در تاریخ ۳۰ جولای آغاز شد. هدف این قیام بیرون راندنِ اشغالگران انگلیسی و ایجاد حکومتی مستقل بود. این قیام حدود یکسوم کشور را دربرگرفت و در بخشهای میانی فرات و برخی استانهای دیگر همچون ناصریه واقع شد.
انگلیسیها به لحاظ سلاح بسیار پیشرفتهتر از عراقی بودند و حجم سلاحهای سنگین آنها بسیار بیشتر بود. انگلستان از نیروی هوایی خود نیز در این جنگ بسیار استفاده کرد که تاثیرگذار بود. همچنین نیروهای کمکی انگلستان از ایران و هند به عراق اعزام شدند و مجموع اینها برتری نظامی و شکست طرف عراقی را سبب شد. تعداد عراقیهای کشتهشده در این قیام، بیش از ۹ هزار نفر بود. از انگلیسیها نیز ۴۲۶ نفر کشته شدند و هزینه این جنگ برای آنها معادل ۴۰ میلیون پوند تمام شد.
دولت انگلستان در نهایت تصمیم گرفت دولت عربی را در عراق بر سرکار بیاورد و در عین حال قدرت و منافع خود را نیز حفظ کند. در سال ۱۹۲۱ «فیصل» فرزند شریفحسین توسط انگلیسیها بهعنوان پادشاه عراق انتخاب شد. شیعیان با وجود اینکه در ابتدا خواهان پادشاهی یکی از فرزندان شریف حسین بودند، با فیصل مخالفت کردند. این مخالفت به دو جهت بود:
انگلیسیها فیصل را به این مقام برگزیده و به قدرت رسانده بودند. در دولت فیصل بین ۱۰ مسوول اصلی، ۳۵ بخشدار و ۸۵ مدیر محلی جز در شهرهای مذهبی هیچ فرد شیعهای حضور نداشت و این سبب مخالفت شیعیان شده بود.
درگذشت میرزا
میرزای شیرازی در شب ششم شهریور ۱۲۹۹ در سن ۸۰ سالگی دیده از جهان فروبست و در یکی از حجرههای زاویه جنوبی حرم امام حسین (ع) دفن شد.
درباره طبیعی بود یا قتل ایشان اختلاف وجود داشت، اما سید مرتضی طباطبایی درباره کیفیت مرگ ایشان گفت: انگلیسیها با نیرنگ و حیله به میرزا سم دادند و او را به قتل رساندند. این کار توسط یکی از کارگزارانشان که تظاهر به تدین و تقدس میکرد و به شغل عطاری مشغول بود، صورت گرفت. به مناسبت درگذشت او مجالس ختم متعددی در بیشتر شهرهای شیعهنشین برگزار و تعطیل عمومی اعلام شد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/