به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، از قدیم الایام می گفتند پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش مخوانش پسر و امروز تاریخ سرنوشت فرزندی را حکایت میکند که دوشادوش پدر بزرگوار خود از هیچ تلاشی برای به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی فروگذار نکرد.
دومین فرزند امام خمینی (ره) و متولد سال ۱۳۲۴ بود. تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۴۴ در قم شروع کرد، زمانی که امام خمینی (ره) و سید مصطفی خمینی به عراق تبعید شدند سید احمد مسئولیت سرحلقه بودن و ارتباط میان نهضت اسلامی و امام خمینی (ره) را برعهده گرفت. او دوبار به صورت مخفیانه به نجف سفر کرد که بار دوم سال ۱۳۴۵ بود و رسما لباس روحانیت را بر تن کرد و در کلاسهای پدر و برادرش حضور یافت، اما پس از بازگشت به ایران و در تیر ۱۳۴۶ به دست ماموران ساواک دستگیر شد. به طور کلی میتوان گفت که دیدار با خانوادههای زندانیان، پخش اعلامیههای امام خمینی(ره) و رسیدگی به امور حوزه علمیه قم بخشی از فعالیتهای ایشان در زمان تبعید پدر بود.
در سال ۱۳۵۲ برای سومین بار به عراق سفر کرد و ار آنجا به لبنان رفت؛ در لبنان با امام موسی صدر و مبارزان ایرانی مقیم لبنان، از جمله مصطفی چمران، دیدار کرد. علاوه بر این زمانی را نیز در پایگاه نظامی مصطفی چمران در لبنان که برای آموزش مبارزان ایرانی ایجاد شده بود به فراگیری علوم نظامی پرداخت و در پس از اخذ مشاورههای متعدد از پدر در اواخر همان سال به کشور بازگشت.
پس از شهادت برادر بزرگش سید مصطفی در اول آبان سال ۱۳۵۶ به عراق سفر کرد و در نجف ماندگار شد، امام خمینی (ره) هم در دی ماه همان سال رسما سید احمد را به جای پسر بزرگترش به عنوان وصی خود انتخاب کرد. مهمترین وظیفۀ سید احمد در این مرحله، مرتبط و فعال نگهداشتن شبکۀ گستردۀ نهضت امام خمینی در ایران و سایر نقاط جهان در پوشش زائران اماکن متبرکه، و پیگیری تحولات سیاسی و درگیریهای مردم و مأموران حکومت پهلوی در ایران بود.
همزمان با اوج گرفتن مبارزات مردم ایران در سال ۱۳۵۷ محدویتهای دولت عراق هم بر امام خمینی(ره) بیشتر شد تا جایی که منجر به تصمیم امام خمینی (ره) برای ترک این کشور شد؛ پس از آن بود که سید احمد پیشنهاد عزیمت به کشور فرانسه را به ایشان داد.
سید احمد تا بازگشت امام خمینی (ره) به کشورمان در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ همواره در کنار پدر بود و نقش مهمی در برنامه ریزیها مصاحبهها و دیدارهای امام خمینی با افراد، مبارزان و فعالان سیاسی ایران و رسانههای گروهی داشت و وظیفۀ حفاظت از امام خمینی و حفظ شبکۀ ارتباطی نهضت اسلامی هم با او بود.
او در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ همراه امام خمینی به قم رفت و در بهمن ۱۳۵۸ با رهبر انقلاب به تهران بازگشت و همچنان نظیر گذشته در راه ائتلای انقلاب اسلامی تلاش کرد. او در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸، جزو نخستین افرادی بود که همواره بر حمایت از دانشجویان کشور پافشاری میکرد. مسئولان کشور بارها تلاش کردند تا او را برای سمتهای مهم کشوری انتخاب اما وی بنا به توصیه پدر بزرگوارشان هرگز نپذیرفت و شاید تنها انتصاب ایشان را بتوان عضویت در شورای پنج نفره مسئولان نظام دانست که به عنوان رابط رهبر انقلاب در آن شرکت میکرد و خود نیز نظر مشورتی داشت.
سید احمد نقش مهم و فعالی در جریان جنگ تحمیلی عراق با ایران در شهریور ۱۳۵۹ داشت نظیر تنظیم و جمع بندی آخرین اطلاعات از مواضع سیاسی و نظامی کشورهای خارجی و مجامع بین المللی و رسانههای گروهی کشورهای دیگر، رساندن به موقع همۀ اطلاعات به امام خمینی، ابلاغ پیامهای سری و علنی امام خمینی به مدیران کشوری و لشکری و نهادها و سازمانها، ارتباط مستمر با شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی، شرکت در جلسات شورا و مشاوره دادن به شورا و امام خمینی.
او همچنین پس از واقعه هفتم تیرسال ۱۳۶۰ یعنی انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، به عنوان نمایندۀ امام خمینی در شورای مرکزی حزب شرکت میکرد و نمایندۀ امام خمینی در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بود و همچنین در جلسات بازسازی مناطق جنگ زده که متشکل از رؤسای سه قوه بود، شرکت داشت و سرپرست دفتر امام خمینی (ره) بود.
علاوه بر این پس از تأسیس مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی در ۱۷ شهریور ۱۳۶۷ ، به فرمان امام خمینی، مسئولیت اداره و سیاست گذاری این مؤسسه به سید احمد واگذار شد. بعد از رحلت امام خمینی (ره) هم مجموعه بزرگ حرم با تلاش سید احمد شکل گرفت و با اعلام حمایت از مقام معظم رهبری همواره در تلاش برای ایجاد هماهنگی بین جناحهای مختلف بود.
مرحوم محمدنبی حبیبی، دبیر کل فقید حزب مؤتلفه اسلامی در همین باره گفته بود که در بهمن سال ۱۳۶۹ - حدود ۱۹ ماه پس از رحلت حضرت امام- به اتفاق جناب حاج محسن رفیقدوست با مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج احمد خمینی ملاقات خصوصی داشتیم. در این ملاقات، اینجانب به ایشان عرض کردم که شما چند روز پیش جملهای فرمودید و رسانهها هم پخش کردند که به سهم خودم لازم میدانم از جنابعالی تقدیر و تشکر کنم. ایشان پرسیدند کدام جمله؟ عرض کردم جمله شما این بود که «هرکس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای است، در خط آمریکاست.» حاج احمد آقا فرمودند: «آقای حبیبی! من این جمله را با اعتقاد کامل به آن، بیان کردم و جداً معتقدم هر کس این تفاوت را قائل باشد، بخواهد یا نخواهد در خط آمریکا است، یکی از موارد شگفتی من این است که حضرت آیتالله خامنهای در این حدود ۱۹ ماه، چگونه توانستهاند تعادل و توازن در کشور را مدیریت کنند؟ چون عوامل مهمی برای برهم زدن این تعادل و توازن و ایجاد بحران وجود دارد.»
سید احمد خمینی در اظهارنظرهایی در سال ۱۳۶۹ با نام بردن از معظمله بهعنوان شاگرد امام خمینی و بیان اینکه هیچکس حق شکستن حریم رهبری را ندارد، حرمت رهبری نظام اسلامی را از اصول خدشهناپذیر انقلاب اسلامی دانست و در بخشی از صحبتهایش گفته بود: ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیتالله خامنهای حرکت کنیم. هرچه ایشان گفت، گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت، ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست... اطاعت از خامنهای، اطاعت از امام است، هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای است، در خط آمریکاست. من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کردهام که کوچکترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی برخلاف میل رهبری برندارم.
وی که همواره از پذیرش سمتهای رسمی سر باز میزد اما بنا به توصیه مقام معظم رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در آمد.
در نهایت صبح روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، خبر بستری شدن یادگار امام در تهران و سپس در ایران پیچید و ساعاتی بعد با پخش خبر بهطور رسمی از صدای جمهوری اسلامی ایران، غوغایی برپا شد. عارضه قلبی که در خواب برای حاج احمد آقا رخ داده بود، سبب سکته مغزی او شد. سرانجام پس از پنج روز تلاش بیوقفه تیم پزشکی، نتیجه مطلوبی بهدست نیامد و ندای حق را در شامگاه ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ لبیک گفت.
روحش شاد و یادش گرامی
انتهای پیام/
انتخاب سرتیتر گزارش به نظر بنده هیچ ارتباطی با توضیحات ارائه شده ندارد و می بایست اصلاح گردد.