سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

منشأ و عوامل ظلم و ستم از دیدگاه اسلام چیست؟

حضرت علی(ع) در یکی از خطبه هایشان، عوامل ستم را بـه خود اشخاص نسبت می‌دهد و اینچنین می‌فرماید: «هیهات کـه با شـما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم و کجی‌ها را کـه در حق راه یافته اسـت، راست نمایم».

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، توصیه اسلام این است که در برابر ظلام و ستم باید ایستاد ولی آیا تابه حال به این موضوع فکر کرده اید که منشا ظلم و ستم چیست و اسلام نظرش در اینباره چیست ؟ 

«ستم‏» در لغت، بـه معنی ‏کار بی جا انجام دادن و خارج شدن از حد میانه رویاست. ستم بـه این معنی، جامع تمامی رذایل و ارتکاب هر یک از زشتی های شرعی و عقلی را شامل می‌شود و این، ستم بـه معنای اعم اسـت.

برای ستم، مفهوم دیگری هم موجود اسـت کـه عبارت اسـت از:

ضرر و اذیت رسانیدن بـه ‏غیر، مانند:

کشتن و یا زدن، ناسزا و فحش دادن

سخن چینی کردن

تصرف کردن مال ‏غیر بـه ناحق و یا غیر

این‌ها از رفتار یا گفتاری کـه سبب اذیت دیگری شود و این، ستم بـه معنای اخص اسـت. بیشتر آنچه در آیات و روایات و عرف مردم بیان می‌شود این معنا مد نظر اسـت. پس اصطلاح مشهور «ستم‏» بـه معناى رعایت نکردن حق اسـت.


بیشتربخوآنید


حدیث زیبا از امام حسین درباره ظلم کردن:

هر پدیده‌ای احتیاج بـه یک دلیلی دارد و برای این رذیله اخلاقی دلایل و عوامل متعددی بیان شده اسـت کـه امکان دارد گاهی علت بیرونی و گاهی منشا درونی داشته باشد، کـه بـه صورت اجمالی بـه بعضی عوامل اشاره می‌شود:

جاه طلبی:

عده‌ای از اشخاص بـه دنبال جایگاه و موقعیتی کـه پیدا می‌کنند و می‌خواهند بـه مقامی برسند راه ستم را در پیش می‌گیرند و از این راه تلاش می‌کنند بـه موقعیتشآن برسند.

خشونت و کینه توزی:

گاهی انسان ظالم آن قدر در بدذاتی و وقاهت غوطه ور اسـت کـه انگار از تعدی و تعرض بـه حقوق سایرین بـه ویژه بـه حقوق ضعفا و بینوایان لذت می‌برد و هر چه کـه در تعدی و تجاوز بـه دیگران بیشتر خشونت انجام می‌دهد بر لذت و شقاوت او می‌افزاید.

خودکامگی:

گاهی منشا ستم و تعدی، سودجویی و خودپسندی و خودکامگی اسـت، در صورتیکه چه وقاحت این نوع ستم بـه شدت سوگند اول نیست، ولی در عین حال با نظر بـه عظمت حقی کـه پایمال می‌گردد، یا بی ­یار و یاور بودن فردی کـه مورد تعدی و ستم قرار می‌گیرد، دارای درجات شدید و ضعیف می‌باشد.

خودپسندی:

حضرت علی علیه السلام در یکی از خطبه هایشان، عوامل ستم را بـه خود اشخاص نسبت می‌دهد و اینچنین می‌فرماید: «هیهات کـه با شـما بتوآنم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم و کجی‌ها را کـه در حق راه یافته اسـت، راست نمایم».

امیرالمومنین «ع» در این سخنشان، دلیل ستم را بـه خود اشخاص برمی‌گردانند بـه دلیل آن کـه آن‌ها بر روی عدل، ظلمت و تاریکی انداخته و مسیر حق را منحرف نموده اند.

سکوت در برابر ظالمان، مشارکت با آنان اسـت

آیه ۱۶۵ سوره اعراف یکی از ۲۹۰ آیه‌ای اسـت کـه در آن خداوند بـه مسأله ستم پرداخته. از نظر علامه طباطبائی نکته‌ای کـه در فراز اول این آیه «فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُکِّرُوا۟ بِهِۦٓ أَنجَیْنَا ٱلَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ» آمده این اسـت کـه سکوت دربرابر فسق و فساد و عدم قطع رابطه با ظالمآن، شرکت در فسق و ستم و باعث اشتراک با ظالمین در عذاب اسـت.

علامه در این زمینه می‌‍نویسد: هدف از «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ» فراموشى تذکر‌ها و بی اثر شدن آن در دل‏ هاى ایشآن اسـت، هر چند بـه یاد آن تذکر‌ها بوده باشند، چون اخذ الهى باعث بی اعتنایى بـه اوامر او و اعراض از تذکرهاى انبیاى وی اسـت، وگرنه درصورتی کـه هدف فراموشى باشد عذاب معنی نداشت، زیرا فراموشى بـه حسب طبع خودش مانع از فعالیت تکلیف و حلول عقوبت اسـت.

وی به عنوان توضیح بیشتر در این مورد می‌افزاید: در هر تکرارى امکان معصیت در نظرش قوی‌تر و اثر تذکرات ضعیف‏‌تر شده تا آن جا که به طور کلى تذکرات در دلش بی تاثیر و وجود و عدمش یکسان می‌شود.

علامه طباطبایی ادامه می‌دهد: در آیه مورد بحث که فرمود «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ …» هدف از نسیان همین بی تاثیر شدن تذکرات است.

این آیه دلالت می‌کند که خداوند اعتراض کنندگان را بخاطر سکوت شان و ترک نکردن مراوده با ایشان شریک ستم و فسق متجاوزین شناخته اسـت و نیز آیه شریفه دلالت می‌کند بر یک سنت عمومى الهى ـ نه اینکه این روش تنها اختصاص بـه بنى اسرائیل داشته باشد و آن سنت این اسـت که جلوگیرى نکردن از ستم ظالمان و نصیحت نکردن ایشان درصورت امکان و قطع نکردن ارتباط با ایشان درصورت عدم امکان نصیحت، شرکت در ستم اسـت، و عذابى که از طرف خداوند در کمین ظالمان اسـت‏؛ در کمین شرکاى ایشان نیز اسـت.

ستم بـه هر معنایی گرفته شود، اعتراض و یا سکوت در قبال آن می‌تواند تقدیر و سرنوشت انسان را مشخص کند. در این آیه تأکید بر اعتراض بـه ستم اسـت و این‌که اگر کسی در برابر ستمگران سکوت کند، با ایشان در ستم و نتیجه آن همکاری خواهد کرد.

منبع: بیتوته

آنتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.