به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، ترافیک سفرهای میان کابل و تهران، در یک ماه گذشته، نسبتا شلوغ بوده است. پس از سفر حنیف اتمر، سرپرست وزارت خارجه افغانستان به تهران، هفته گذشته، عباس عراقچی معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل سفر کرد.
هرچند که رسانه ها، سفر عراقچی به کابل را در راستای اجرایی کردن سند جامع همکاریهای راهبردی دو کشور و نیز توسعه همکاریهای اقتصادی و امنیتی اعلام کردند، اما به نظر میرسد که این موارد، فقط بخشهای رسمی سفر را تشکیل میدهد.
تقریبا همزمان با سفر عراقچی به کابل (طی هفته گذشته) دو کنفرانس بینالمللی صلح برای افغانستان برگزار شد و زلمی خلیل زاد به عنوان نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات صلح نیز با سفر به کشورهای آسیای میانه و پاکستان، پیگیر مذاکرات صلح بین الافغانی بود. شتاب تند تحولاتی که درخصوص مسئله صلح در افغانستان در جریان است این گمانه را به شدت تقویت کرده که به زودی، مذاکرات مستقیم طالبان و شخصیتهای سیاسی افغانستانی آغاز میشود.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، انتظار میرود طرف آمریکایی با هدف استفاده از مسئله افغانستان به عنوان یک برگ برنده برای ترامپ در انتخابات، تلاشهای خود برای نهایی شدن صلح با طالبان را افزایش دهد. با این که هفته گذشته، سهیل شاهین سخنگوی دفتر طالبان در قطر، آمریکا را به نقض مفاد توافق نامه صلح میان دو طرف و حمله مستقیم نیروهای آمریکایی به مواضع طالبان در چند ولایت متهم کرد، اما ظاهرا طالبان همچنان از وضعیت موجود راضی هستند.
طرف آمریکایی نیز با چشم پوشی از توسعه فعالیتهای نظامی طالبان ـ از جمله حمله سنگین نیروهای طالبان به مرکز استان سمنگان در هفته گذشته ـ نشان داده که از شرایط کنونی و قدرت یافتن طالبان، نگران نیست بلکه با آن، هم آواست. طالبان تا این لحظه، از هیچ یک از خواستههای اولیه خود در مذاکرات صلح با آمریکا کوتاه نیامدهاند.
به صورت مشخص، طالبان تا کنون، نپذیرفتهاند که وارد ساختار حکومت فعلی شوند بلکه همچنان بر ایده امارت اسلامی به عنوان شکل حکومت آینده افغانستان تاکید دارند. آنها همچنین تا این لحظه، نپذیرفتهاند که با مقامات دولت افغانستان، به عنوان مقام رسمی دولتی پشت میز مذاکره بنشینند بلکه تصریح کردهاند که با مقامات رسمی حکومت، فقط در قالب شخصیتهای ملی و سیاسی گفتگو خواهند کرد.
به نظر میرسد آمریکا نیز اصراری بر حفظ نظام حکومتی مستقر در کابل و نیز آن چه دستاوردهای دموکراتیک ۲۰ سال گذشته نامیده میشود ندارد و طالبان نیز رفته رفته، با تحکیم موقعیت خود و سکوت آمریکا، با اعتماد به نفس بیشتری، در صدد تحمیل خواستههای خود هستند.
تغییر ساختار حکومت از جمهوری به امارت که طالبان به دنبال آن هستند، فقط از سوی طالبان و آمریکا مورد تایید و حمایت است و در این بین، دولت افغانستان و کشورهای منطقه، به شدت با ایجاد دگرگونی اساسی در ساختار حکومت افغانستان مخالف هستندو به رغم علاقهمند بودن آنها به ایجاد صلح در افغانستان خواهان حفظ وضعیت سیاسی موجود و ملحق شدن طالبان به همین نظام هستند.
اکنون به نظر میرسد موضوع جدی اختلاف دولت افغانستان با آمریکا و حتی قطر به عنوان میزبان مذاکرات پیشین در مذاکرات صلح، عمدتا متمرکز بر همین مسئله مهم است. اختلافات عمیق میان کابل و واشنگتن، کابل را مجبور کرده تا جذب همکاریهای منطقهای برای حل بحران افغانستان را در دستور کار خود قرار دهد. حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه افغانستان اظهار کرد ۱۲ کشور، آمادگی خود را برای میزبانی مذاکرات صلح بین الافغانی اعلام کردهاند.
تلاش دستگاه دیپلماتیک افغانستان برای کشاندن پای دیگر کشورها به مذاکرات صلح احتمالا تنها به منظور خارج کردن انحصار مدیریت مذاکرات از دست آمریکا و قطر (به عنوان متحد غیر رسمی آمریکا در مسائل افغانستان) است. محمد اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان، تنها راه بقاء حکومت خود در قالب جمهوری اسلامی افغانستان را اکنون در گرو خروج از سایه آمریکا و جلب حمایت کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران جست و جو میکند و شاید به همین دلیل مهم، با این که در سالهای گذشته، شخص غنی و نیز اتمر به عنوان یکی از مدیران ارشد حکومت افغانستان روابط صمیمانهای با جمهوری اسلامی ایران نداشتهاند، اما اکنون در یک چرخش استراتژیک، به موقعیت موثر همسایه غربی در معادلات داخلی کشور توجه نشان میدهند.
با این حساب، میتوان این گونه استنباط کرد که در ترافیک سفرهای مقامهای دیپلماتیک دو کشور، آینده سیاسی افغانستان، بیش از سند جامع راهبردی اهمیت دارد و باید دید آیا کشورهای منطقه و نیز جمهوری اسلامی ایران، اکنون که در یک همسویی کامل با کابل قرار گرفتهاند، میتوانند از فرصت به دست آمده برای پیشگیری از آسیبهای طراحیهای آمریکایی ـ قطری برای افغانستان، حسن استفاده را بکنند یا خیر؟
روزنامه خراسان/ سید احمد موسوی مبلغ
انتهای پیام/