از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
رسول خدا (ص) در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره شمس را قرائت نماید مانند آن است که به اندازه آنچه خورشید و ماه بر آن تابیده است صدقه داده است.
امام جعفر صادق (ع) در حدیثی فرمودند: هر کس سوره شمس را قرائت کند در روز قیامت تمامی اعضای بدن او و اشیای کنار او به سود او گواهی میدهند و خداوند میفرماید: شهادت شما در مورد بنده ام میپذیرم و به او پاداش میدهم او را تا بهشت همراهی کنید تا هر آنچه که دوست دارد برگزیند نعمتهای بهشتی بر او گوارا باشد.
رسول خدا (ص) به اصحاب و یارانشان سفارش میکردند تا در نمازهای مختلف سوره شمس را قرائت نمایند.
۱) موفقیت در هر کار
رسول خدا (ص) فرموده اند: هر کس که کم توفیق است، در قرائت سوره شمس مداومت ورزد، زیرا خداوند او را به هر سو که رو کند موفق میدارد و این کار موجب تقویت حافظه و مقبولیت و بلندی جایگاه نزد مردم میشود و منفعتهای زیاد دیگری در آن نهفته است.
۲) رفع اضطراب و بیماری تنفسی
نوشیدن آب شسته شده سوره شمس برای رفع اضطراب و بیماری تنفسی خوب است.
فایل صوتی تلاوت سوره شمس با صدای ابوبکر شاطری
شاید رمز سوگند به خورشید و ماه و شب و روز و... آن است که آنچه را که برای آن سوگند یاد شده (تزکیه نفس) به مقدار عظمت خورشید و ماه ارزش دارد.
رزش خورشید و ماه و شب و روز، بر کسی پوشیده نیست. حیات جانداران و پیدایش ابر و بارش باران و رویش گیاهان و درختان و تغذیه حیوانات و انسان، همه مرهون تابش خورشید است.
در قرآن، گاهی به خورشید بزرگ سوگند یاد شده و گاهی به انجیر و زیتون کوچک و این شاید به خاطر آن باشد که برای قدرت خداوند فرقی میان خورشید و انجیر نیست. همانگونه که دیدن کاه و کوه برای چشم انسان یکسان است و دیدن کوه برای چشم، زحمتی اضافه بر دیدن کاه ندارد. البتّه بالاترین سوگندها، سوگند به ذات خداوند است، آنهم درباره تسلیم بودن مردم در برابر رهبری آسمانی. «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ».
پرسوگندترین سوره ها، همین سوره شمس است که طبیعتاً باید در مورد مهمترین مسائل باشد و آن تزکیه روح از هرگونه پلیدی و آلودگی است. شاید این همه سوگند برای بیان اینکه رستگاری در سایه تهذیب است، به خاطر آن باشد که خداوند به انسان بفهماند که من تمام مقدّمات را برای تو آماده کردم، با نور آفتاب و ماه صحنه زندگی را روشن و با گردش شب و روز، زمینه تلاش و استراحت شما را فراهم کردم. زمین را برای شما گستردم و آسمان را برافراشتم و درک خوبیها و بدیها را به روح شما الهام کردم تا به اختیار خود، راه تزکیه نفس را بپیمایید.
امام باقر و صادق علیهما السلام در تفسیر آیه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها» فرمودند: «قد افلح من اطاع» یعنی آن کس که از پیامبر و امامان معصوم، اطاعت کرد، رستگار شد.در دید الهی، پاکان رستگارند. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها»، ولی در نزد فرعونیان، زورمندان رستگارند که غلبه دارند و به ظاهر پیروزند. «قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی»
۱- بسیاری از موجودات هستی، پدیدههایی شگفت انگیز، روشنگر، مقدّس و ارزشمند هستند و میتوان به آنها سوگند یاد کرد. «وَ الشَّمْسِ - وَ الْقَمَرِ - وَ النَّهارِ»
۲- ماه به دنبال خورشید و تابع آن است. «إِذا تَلاها»
۳- اجرام آسمانی با یکدیگر پیوند دارند «وَ الشَّمْسِ - وَ الْقَمَرِ - وَ السَّماءِ - وَ الْأَرْضِ»
۴- خورشید و ماه و ستاره را خدا نپندارید، همه آنها آثار قدرت و تدبیر موجود دیگری هستند. «تَلاها - بَناها - طَحاها»
۵-خواستهها و تمایلات و غرایز انسان به طور حکیمانه تعدیل شده است. «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها»
۶- گناه، نوعی شکافتن پرده عفّت و دیانت است. «فُجُورَها»
۷- فهم و درک خوبیها و بدیها به صورت فطری، در عمق روح انسانها نهاده شده است. «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»
۸-ابتدا باید پلیدیها را بشناسیم، سپس راه گریز و پرهیز از آنها را. (کلمه «فجور» قبل از «تقوا» آمده است.) «فُجُورَها وَ تَقْواها»
۹- سوگند به خورشید و ماه و شب و روز و زمین و آسمان و روح انسان که سعادت انسان در گرو رشد معنوی است نه زندگی مادّی. «وَ الشَّمْسِ ... قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها»
۱۰- اگر نفس را رها کنیم، انسان را به سقوط میکشاند؛ لذا نفس را باید کنترل کرد. «زَکّاها»
۱۱- تزکیه و خودسازی، محروم کردن نیست، رشد دادن است. «زَکّاها»
۱۲- هر کس نفس خود را در لابلای عادات و رسوم و پندارها مخفی کند و غافلانه دنبال تأمین خواستههای نفسانی رود، محرومیّت بزرگی خواهد داشت. «قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها»
۱۳-طغیان و گناه، مقدّمه کفر و تکذیب است. «کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها» («تقوا» یعنی پاکی و «طغوی» یعنی طغیان در گناه)
۱۴- در شیوه تبلیغ، بعد از بیان اصول کلّی، نمونههایی نقل کنید. «قَدْ خابَ ... کَذَّبَتْ ثَمُودُ»
۱۵- شکستن قداستها نشانه شقاوت است و هر چه قداست بیشتر باشد، شکستن آن قساوت بیشتری میخواهد. «اشقی»
۱۶-اگر انسان به فکر تزکیه نباشد، در ابتدا پیروی از نفس را مخفیانه انجام میدهد «دَسّاها» و سپس علنی. «إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها»
۱۷- در انجام کار بد، آن کس که شقیتر است زودتر تحریک میپذیرد. «انْبَعَثَ أَشْقاها»
۱۸- هر چه به خدا منسوب باشد، مقدّس است و باید مورد احترام قرار گیرد و اهانت به آن، کیفر الهی را به دنبال دارد. «ناقَهَ اللّهِ، فَعَقَرُوها، فَدَمْدَمَ»
۱۹- زدودن علفهای هرز کافی نیست، بارور کردن هم لازم است. («زَکّاها» به معنای رشد است.)
۲۰- به کامیابیهای زودگذر نفس مغرور نشوید که عاقبتش محرومیّت است. «وَ قَدْ خابَ»
۲۱- هر کس به گناه دیگری راضی باشد شریک جرم است. شتر را یک نفر کشت، ولی قرآن میفرماید:جمعی آن را کشتند. «فَعَقَرُوها»
۲۲- خداوند بر هر چیز مسلط است و از نابود کردن ستمگران هیچ پروائی ندارد. «وَ لا یَخافُ عُقْباها»
۲۳- رضایت و تشویق و تحریک به گناه نیز گناه است. «اِنْبَعَثَ أَشْقاها ... بِذَنْبِهِمْ»
۲۴- کیفرهای الهی جلوهای از ربوبیّت اوست. (مربّی باید موانع تربیت را برطرف سازد.) «فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ»
۲۵- قهر الهی در دنیا نیز سخت است. «فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوّاها»
انتهای پیام/