بزرگترین حادثه تاریخی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع مقدس است که همه شئون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را تحت تأثیر خود قرار داد و در پی آن با دیدی تازه و نو، تأثیری عمیق بر ادبیات داشته است. در این دوران ادبیات داستانی به خصوص رمان از نظر کیفیت و محتوا تحول بسیاری یافته، شخصیتهای داستانها دارای هویت شدند، شخصیت زن که در گذشته همیشه به صورت شخصیتی تیره و مبهم و عنصری جنسی و جسمی به شمار میرفت، در این زمان ارزشی انسانی پیدا کرده و از دریچهای نو به او نگاه میشود.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تعدادی از نویسندگان قلم برداشتند و به ثبت رشادتها و ایثارگری دلاورانی پرداختند که برای حفظ کرامتهای انسانی و دفاع از خاک وطن در برابر دشمن متجاوز به پا خاسته و حماسهای عظیم خلق کردند.
در این میان ادبیات داستانی و به ویژه رمان در راهگشایی و پاسخگویی به نسل امروز که جنگ را ندیده و فضای آن دوران را درک نکردهاند، مسئولیتی خطیر دارد چراکه رمان آیینۀ عصر ماست و در بطن آن میتوان مسائل سیاسی و اجتماعی دوران جنگ را مشاهده کرد و به احوال درونی و بیرونی زنان و مردانی راه یافت که برای حفظ شرافت، حیثیت و فضائل انسانی در مقابل دشمن متجاوز پایداری کردند.
اینچنین بود که رمانهایی تحت عنوان رمانهای دفاع مقدس نگاشته شد و حوادث جنگ و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن و همچنین ایثار و گذشت زنان و مردانی که دوشادوش هم در راه دفاع از میهن در برابر دشمن متجاوز قد علم کرده بودند، محور اصلی روایت قرار گرفت.
از آنجا که ادبیات دفاع مقدس ادبیاتی نوپاست، کمبود منابع، گستردگی کار و انگشتشمار بودن تحقیقهای دانشگاهی در این زمینه و نبودن الگوی مناسب، از جمله مواردی بود که انجام پژوهش را با مشکل مواجه میکرد. همان طور که گذشت، تحول شخصیت زن در رمانهای دفاع مقدس بازتاب تحول شخصیت زن در بستر جامعه است. بازشناسی و مطالعه چنین شخصیتهایی نیازمند نگرشهای روانشناختی، تاریخی و اجتماعی است.
در این پژوهش شش رمان برای بررسی انتخاب شده است. زمین سوخته (۱۳۶۱) احمد محمود، زنان سرزمین سوختۀ جنوب را به تصویر میکشد که در حال نبرد با مصائب زندگی در شهر جنگ زدهاند.
نخلهای بیسر (۱۳۶۳)، اولین رمان جنگی قاسمعلی فراست است که در سالهای آغازین جنگ نگاشته شده و نویسنده، شخصیت زن رمان را از میان قهرمانان واقعی برگزیده و از این مسئله در جرأت دادن و ایجاد روحیه مبارزه در خوانندگان بهره برده است.
گلاب خانم (۱۳۷۴)، آخرین رمان چاپ شده از قاسمعلی فراست است که زن را در نبرد با مشکلات زندگی جامعه در حال جنگ به تصویر کشیده و به شرح ایثار و فداکاری زنان در نقشهای مختلف میپردازد.
گنجشکها بهشت را میفهمند (۱۳۷۶)، نوشته حسن بنیعامر، با نگاهی مدرن و پسامدرن به مقولۀ زن و جنگ مینگرد و جلوه تازهای از حضور زن در روزهای جنگ و پس از آن را به تصویر میکشد.
جنگی که بود (۱۳۷۷)، دریچهای تازه به سوی جنگ گشوده و زنان و دختران مبارزی را در صحنۀ نبرد به تصویر میکشد که در زندگی فردی و اجتماعی خود نیز شجاعانه ظاهر میشوند.
انتهای پیام/
حسن به جای قبلی خود برگشت و با احترام ایستاد .
خانم از پشت میزش بلند شد و کمی نزدیکتر آمد و پرسید ؛ شنیدم به آن جوان روس گفتی که درد را مردانه تحمل می کند . خواستم بپرسم مگر زنها درد را چگونه تحمل می کنند ؟!!
حسن از بابت اینکه خانم این جمله او را شنیده تمام تنش عرق کرد . این اصطلاحی بود که همیشه مردها به کار میبردند اما استفاده این جمله در برابر عظمت خانم او را شرمنده کرد . پس از کمی این پا و آن پا کردن جواب داد ؛ چون مردها بابت جنگ بیشتر مورد ضرب و شتم ، زخم و جراحت قرار می گیرند طاقتشان از خانمها بالاتر است . برای همین چنین جمله ای بین مردها رواج دارد .
خانم سری تکان داد و ضمن تاملی کوتاه به سخنان حسن ، به آرامی به پشت میز برگشت و گفت ؛ امشب که به خانه رفتی ، با خواهرت صحبت کن ، میدانم که سه فرزند دارد ، درست است ؟
حسن گفت ؛ بله خانم یک پسر و دو دختر .
خانم ادامه داد ؛ بسیار خوب، پس با او از درد بدترین زخمی که خورده ای بگو سپس بگذار او هم از درد سه مرتبه به دنیا آمدن خواهر زاده هایت بگوید .کمی سبک سنگین کن . آنوقت میفهمی دردی را که زنها تحمل می کنند مردها در تمام دوران عمرشان تجربه نمیکنند .
تکه ای از کتاب «بلور، دخت ایرانی»