سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شکست آمریکا در طبس به روایت شاهدان عینی؛

طوفان شن یقه آمریکا را در "صحرای طبس" گرفت

حمله نظامی آمریکا در اردیبهشت سال ۵۹ در حالی اتفاق افتاد که طوفان شن شکست سختی را به یانکی‌ها در "صحرای طبس" وارد کرد.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بیرجند، همه چیز برای یک پیروزی تمام عیار مهیا بود. ۹۵ نیروی کماندو آموزش دیده با تجهیزات نظامی بسیار قوی، شش فروند هواپیماى سى - ۱۳۰ وهشت فروند بالگرد.

در این حمله قرار بود نظامیان آمریکا با هدایت نیرو‌های تصفیه شده ارتش ایران و بر اساس طرحی منسجم و بی نقص با بالگردی عازم ورزشگاه امجدیه تهران شوند و پس از آزادسازی گروگان‌ها سایر اهداف خود نظیر بمباران بیت امام در جماران، بمباران مرکز نگهداری مهمات سپاه، حزب ریاست جمهوری  را نیز اجرا کنند.

عملیات پنجه عقاب

عملیات در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰) با کمک برخی کشور‌های عربی و همسایه ایران آغاز شد. قرار بود نیرو‌های عملیاتی با بالگرد از طبس به سوی تهران حرکت کنند و در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی) فرود آیند. سپس با لباس مبدل، به سفارت آمریکا در تهران حمله و گروگان‌های خود را آزاد کنند. طبق این نقشه، آنان پس از پایان فعالیت شان، از همین راه به طبس باز می‌گشتند و از آنجا با هواپیما از ایران خارج می‌شدند.

یک روز پس از این که یک گروه جاسوس از صلیب سرخ بین ‏المللى در ملاقات با گروگان‏‌ها مشخص کرد که تمام گروگان‏‌ها در سفارت به سر می‌برند، کارتر رئیس جمهور آمریکا در دفتر کارش، کلمه رمز «بروید» را که اعلام کننده آغاز حمله بود، صادر کرد.

عملیات در غروب روز پنجشنبه، ۴ اردیبهشت ۱۳۵۸ شروع شد و شش فروند هواپیماى سى - ۱۳۰ و نود نفر از کماندوهاى آمریکا موسوم به نیروهاى دلتا، از قاهره به ناو هواپیمابر نیمیتز در دریاى عمان منتقل شدند.

نیمه شب پنجشنبه مطابق با ساعت ۱۳ به وقت واشنگتن، هواپیماهاى مذکور و هشت فروند بالگرد نفربر، از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز برخاستند و با پرواز در ارتفاع کم و با استفاده از نقاط کور رادار، راهى ایران شدند.

پس از ورود به حریم ایران اسلامى، یکى از بالگردها در ۱۲۰ کیلومترى شهر راور کرمان دچار نقص شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این بالگرد به  بالگرد دیگرى منتقل شدند و پس از طى مسافتى و با توجه به وقوع طوفان شن، دستگاه هیدرولیک این بالگرد نیز از کار افتاد؛ اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.

در هر صورت، شش فروند هواپیماى سى - ۱۳۰ و شش فروند بالگرد، در محل مورد نظر واقع در صحراى طبس در تاریکى شب فرود آمدند. در حال سوخت‏گیرى بالگرد براى اجراى مرحله بعدى عملیات، یکى دیگر از بالگردها دچار نقص فنى شد. با از کار افتادن این بالگرد، تمام برنامه‏ هاى آمریکایی ‏ها به هم خورد؛ زیرا آن‌ها با محاسباتى که انجام داده بودند، براى انجام مرحله بعدى عملیات، حداقل به شش فروند بالگرد نیاز داشتند.

واقعیت به ناو نیمیتز و از آن جا به کاخ سفید گزارش شد و از رئیس جمهور کسب تکلیف شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقب‏ نشینى را صادر کرد؛ اما نیرو‌های آمریکایی در طوفان شن گرفتار شدند. هواپیما‌ها و بالگردهای آمریکایى در حال برخاستن از زمین، دچار مشکل شدند.

یک هواپیما و یک فروند بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند. بر اثر حادثه، هشت تن از آمریکایی ‏ها کشته شدند و بقیه پنج فروند هواپیماى سى-۱۳۰ نیز از خاک ایران فرار کردند.

برژینسکى مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا حالت کارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب ‏نشینى و آتش گرفتن هواپیما و بالگرد آمریکایى چنین توصیف کرده است «وى بعداً سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روى میز گذاشت... با شنیدن این خبر، مانند مار زخمى به خود پیچید و آثار درد و نگرانى بر تمامى صورت او آشکار شد و به اطرافیانش بد و بى راه می‌گفت».

ماجرای طبس، حکایت یک تجاوز آمریکایی شکست خورده است. حضرت امام خلاصه این شکست تاریخی را اینطور روایت کردند: «هلیکوپتر‌های آقای کارتر را ما ساقط کردیم؟! خدا ساقط کرد، شن‌ها ساقط کردند، شن‌ها مامور خدا بودند».

لحظه به لحظه با عملیات پنجه عقاب

اخوان یکی از شاهدان عینی، این واقعه را اینگونه برای ما روایت می‌کند.

او می‌گوید: «در زمان واقعه ۵ اردیبهشت طبس که همان تجاوز هواپیما‌های آمریکایی بود من مسئولیت قائم مقامی کمیته انقلاب اسلامی و همچنین مسئول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طبس را بر عهده داشتم. نزدیک صبح بود که از کمیته انقلاب اسلامی دنبالم آمدند. کمیته مرا خواسته بود».

راوی حادثه طبس بیان کرد: زمانی که رسیدم از پاسگاه رباط خان به من اطلاع دادند که نیرو‌های آمریکایی به طبس حمله کرده و به سمت شهر نزدیک می‌شوند. سنگر‌ها جلوی کمیته و نگهبانی آماده باش بودند. یک ماشین را برای بررسی و گشت زنی به منطقه رباط خان اعزام کردم تا در جریان حادثه قراربگیریم.

اخوان می‌گفت: «چون به تازگی در طبس زلزله شده بود و همه در یک مکان اسکان داده شده بودند حدس زدم نیرو‌های آمریکایی می‌خواهند در مقابل گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران، شهر طبس را به گروگان بگیرند و یک حالت تبادل اسرا باشد».

به گفته راوی حادثه طبس اخباری که بدست شان می‌رسید به کمیته انقلاب خراسان بزرگ و سپاه پاسداران در مشهد و همچنین تهران اطلاع می‌دادند.

وی ادامه داد: در حین بررسی حادثه بودیم که شهردار طبس به من رسید و گفت: آقای اخوان اخبار جدید را از رادیو خارجی شنیدم و مأموریت هواپیما‌های آمریکا در طبس شکست خورده و به عقب برگشتند.

اخوان بیان کرد: من به نیرو‌های اعزامی به منطقه اطلاع دادم تیراندازی و عملیاتی را انجام ندهند. در آن زمان که سلم آبادی مسئول سپاه پاسداران مشهد و چند نفر دیگر در آنجا بودند. آقایی که از قبل آنجا بود و خود را زمانی معرفی کرده بود، گفت: نه بمباران کنید و نیرو‌های خارجی رو همه را بزنید و از بین بروند که با هم بحثمان شد. بعد‌ها هم متوجه شدیم وی رئیس هیئت جاسوسی بوده، کارش شناخت منطقه بوده است.

این شاهد عینی با اشاره به اظهارات مسافران اتوبوس یزد – مشهد که غروب روز حادثه در مسیر جاده در حرکت بوده و چند ساعتی گروگان آمریکایی‌ها بودند، می‌گوید: مسافران گفتند که در مسیر مشهد در حرکت بودیم که نزدیک رباط خان جلوی ما را گرفتند و دیدیم تعدادی بالگرد این طرف و آن طرف جاده مستقر هستند. یک ایرانی بود که چشم‌های ما را بست و از اتوبوس پیاده مان کرد. گفتیم ما را کجا می‌برید. در جوابمان گفت: جایی که عرب نی بیاندازد.

ما را سوار هواپیما کرد و ما خیلی نالان بودیم و همه امام رضا(ع) را صدا می‌زدند. یک دفعه نوری از سمت طبس آمد و تمام بیابان روشن شد. بعد از آن ما را پیاده کردند و گفت لیاقت نداشتیم شما را ببریم و ما را برگرداند به سمت اتوبوس مان کنار جاده. چند تیر هوایی شلیک کرد و همه ما را در اتوبوس خواباندند و سر‌های همه پایین بود. یکی از مسافران که دیگر تحمل فشار نداشت سرش را بلند و گفت کسی نیست. از آنجا همگی مان به سمت پاسگاه رباط خوان فرار کردیم و به نیروی‌های پاسگاه اطلاع دادیم.

اخوان ادامه داد: بعد از اینکه برنامه آمریکایی‌ها شکست می‌خورد، آمریکایی‌ها به سمت یک ماشین تانکر سوخت رسان که به سمت یزد در حرکت بوده شلیک می‌کنند و راننده که فکر می‌کند تیرانداز‌ها قاچاقچی هستند خود را از ماشین به سمت بیرون پرت می‌کند، اما ماشینش منفجر می‌شود.

این راننده هم جریان را به پاسگاه یزد اطلاع می‌دهد و نیرو‌های این پاسگاه هم به فرماندهی شهید منتظر قائم به منطقه اعزام می‌شوند. در آنجا جنگنده‌ها با دستور عجیب بنی صدر رئیس جمهور وقت شروع به بمباران بقایای بالگردها می‌کنند و محمدمنتظر قائم در این حادثه شهید می‌شود.

با انفجار بالگردهای باقیمانده از حمله نظامی آمریکا به طبس اسناد مهمی که می‌توانست کمک بزرگی به نظام اسلامی بکند از بین رفت.

نوار ضبط کوچک، راوی واقعه طبس

سنگچولی اولین خبرنگاری بود که در شب واقعه طبس به محل حادثه اعزام شد. او می‌گوید: لحظه‌ای که شنیدم آمریکا به طبس آمده، نوار ضبط کوچکم را برداشتم تا خبر را سریع انتقال دهم. در همان حین به  لاهوتی رئیس خبرمشهد زمین گیر شدن امریکا را در صحرای طبس اطلاع دادم و خبر در ساعت ۷ شب از تهران پخش شد.

او می‌گفت: ماجرای طبس بهترین خاطره خبریش در سال‌های کاریش بوده که به چشم خود شاهده معجزه الهی زمین گیر شدن آمریکا بوده؛ و خداوند چگونه شن هایش را مأمور کرد تا این واقعه رخ داد و ننگش تا ابد برای آمریکا ماند.

پس از واقعه طبس موضع آمریکا چه بود؟

پس از این اتفاق شیب دشمنی دولت مردان آمریکا با ایران شدت یافت و پس از آن توطئه‌های مختلفی در طول ۴۰ سال گذشته از زبان دولت مردان ارشد آمریکایی چه "دموکرات" و چه "جمهوری خواه" مطرح شده است.

محاصره اقتصادی، تهدید به حمله نظامی، ایجاد جنگ‌های نیابتی و فتنه انگیزی داخلی، اقدام علیه امنیت ملی و تجهیز تروریست‌های وابسته به استکبار از جمله این اقدامات بوده که تا کنون همه آن‌ها با شکست مواجه شده است.

گزارش از طیبه اکبرابادی

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۷:۵۳ ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
پس سوزش آمریکایی ها مشخص شد .
اونها فکر می کنند ، ارباب دنیا هستند .
بدون اینکه با نیروهای ایرانی بجنگند ، از دشمن فرضی شکست خوردند .
دانیال
۱۷:۲۵ ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
طبس باید یادآور شکست سنگین آمریکاییان برای عموم آزاد و مکان ان توسط تورهای ایرانگردی حفظ و بازدید عمومی قرار گیرد.