سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا ترامپ بر گفتگو با ایران زیر سایه تهدید اصرار دارد؟ / توهم «هنر معامله» و مذاکره از موضع قدرت

رئیس‌جمهور آمریکا بر اثر نظریه‌ای که در کتاب «هنر معامله» ارائه داده معتقد است طرفی برنده توافق خواهد بود که بتواند از موضع قدرت مذاکره کند؛ سیاستی که متوهمانه در قبال جمهوری اسلامی در پیش گرفته است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کاخ سفید پس از ناکارآمدی «راهبرد فشار حداکثری» و بعد از ضرب شست جانانه سپاه پاسداران به پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق، این روز‌ها آشکارتر از هر زمان دیگری از مذاکره دم می‌زند. «برایان هوک»، رئیس گروه اقدام علیه ایران شب گذشته اعلام کرد که «آن‌ها (ایرانی‌ها) می‌توانند با پذیرش بسیاری از مسیر‌های دیپلماتیک که در سه سال گذشته پیشنهاد شد با گزینه‌های بهتری روبرو شوند.» هفته گذشته نیز «مارک اسپر»، وزیر دفاع آمریکا تصریح کرد که «آماده‌ایم بدون شروط درباره راه پیش رو مذاکره کنیم؛ گام‌هایی که ایران را در مسیر تبدیل شدن به کشوری عادی قرار دهد.»

«دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا هم پس از سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی، با اشاره مستقیم به موضوع مذاکره و برخلاف سیگنال‌های آشکار دیگر مقامات کاخ سفید، آن را موضوعی «بی‌اهمیت» تلقی کرد که آغاز آن به عهده ایرانی‌هاست.

این در حالی است که «ریچارد گرنل»، سفیر آمریکا در آلمان در ۱۸ دی‌ماه سال جاری علناً اظهار کرد: «ترامپ می‌خواهد مذاکره کند و به یک نتیجه دیپلماتیک دست یابد، اما این مسئله به ایرانی‌ها بستگی دارد.» از طرفی، «کلی کرفت» سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد نیز یک روز پس از اظهارنظر سفیر آمریکا در آلمان، با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت اعلام کرد که واشنگتن آماده است بدون پیش‌شرط وارد مذاکرات جدی با ایران شود، تا از به خطر افتادن هرچه بیشتر صلح و ثبات بین‌المللی و آنچه وی تشدید تنش از سوی ایران خواند، جلوگیری به عمل آید.

چرایی اعلام رسمی مذاکره از سوی آمریکا

واشنگتن امیدوار بود که پس از بازگرداندن تحریم‌های وحشیانه در نیمه مرداد و آبان سال گذشته، جمهوری اسلامی ظرف حداکثر سه ماه به‌زانو دربیاید. به گفته معاون غرب آسیای وزارت خارجه ژاپن، برایان هوک از تاب‌آوری ایران در برابر فشار‌های اقتصادی متعجب شده و صراحتاً به این مسئول ژاپنی گفته بود که انتظار چنین مقاومتی را نداشته‌اند. آمریکا در حقیقت با اعلان رسمی مذاکره، در حال مدیریت بخش جنگ نرم علیه ایران با ابزار‌های تبلیغاتی است. مستأجر کاخ سفید روی فشار کشور‌های دیگر و همچنین برخی از گروه‌های سیاسی داخلی و قشر‌هایی از مردم ایران برای نشستن تهران پای میز مذاکره با واشنگتن، حساب کرده است.

از سوی دیگر، واشنگتن با فعال کردن مکانیسم ماشه (Snap Back) و تشدید فشار بر ایران از طریق بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، بخش دیگری از ابزار‌های فشار برای به‌اصطلاح واداشتن کشورمان به مذاکره را دستور کار قرار داده است.

ازنظر کاخ سفید، آشوب‌های اخیر به‌تدریج خواهند توانست کشور را به سمت تشنج پیش ببرند. مجموع این عوامل، ترامپ را به جد امیدوار به مذاکره کرده است؛ همچنان که پس از نوش جان کردن سیلی جانانه سپاه پاسداران، رسماً پیشنهاد مذاکره با ایران را با محوریت مبارزه با تروریسم مطرح کرد. بگذریم از اینکه در همین پیشنهاد نیز تناقض بسیار بزرگی وجود دارد، چون ازنظر واشنگتن، ایران حامی بزرگ تروریسم است!

فلسفه اعتقاد راسخ ترامپ به آمدن ایران پای میز مذاکره زیر سایه تهدید

ترامپ بر اساس نظریه‌ای که در کتاب «هنر معامله» مطرح کرده، اساساً هر نوع مذاکره برای دستیابی به توافقی جدید را تنها زمانی موفقیت‌آمیز می‌داند که دست برتر را داشته باشد. این دست برتر شامل ترکیبی از فاکتور‌ها ازجمله، تهدید نظامی، جنگ روانی و اقتصادی، پروپاگاندا برای قرار دادن مردم در مقابل حاکمیت و بالاخره، ایجاد اجماعی جهانی از طریق ارعاب و تطمیع است. وی در بخشی از این کتاب می‌نویسد: «بدترین چیزی که ممکن است شما در یک معامله انجام دهید این است که در تصمیم‌گیری برای انجام آن، مستأصل به نظر برسید. این اتفاق باعث می‌شود که طرف مقابل متوجه ضعف شما شده و شانس پیروزی داشته باشد. در چنین شرایطی شما عملاً باخته‌اید. بهترین حالت این است که شما از موضع بالا معامله کنید (دست برتر را داشته باشید) و «قدرت نفوذ» بهترین چیزی است که شما می‌توانید داشته باشید. قدرت نفوذ، چیزی است که طرف مقابل خواهان آن است یا به بیان گویاتر، به آن احتیاج دارد. یا بهترین تعریف از قدرت نفوذ این است که طرف مقابل بدون آن قادر به انجام کاری نیست.»

در چنین فضایی که ترامپ همه عِدّه و عُدّه خود را برای تنگ‌تر کردن حلقه محاصره برای گفتگو‌های فرابرجامی بکار گرفته است، متأسفانه برخی مسئولین به‌جای «مقاومت حداکثری» در عمل، از مذاکره سخن به میان می‌آورند!

به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی «من نمی‌فهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل‌اینکه یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملت ایران این‌جوری نیست؛ ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را برنمی‌تابد.» (۱۲ اردیبهشت ۹۴)

اذعان به کارایی تحریم‌ها، پاس گل به حریف!

بدتر از آن اینکه مسئولین برجسته کشورمان که باید در مقابل تحریم، بر نقاط قوت کشور تأکید کنند، علناً تأثیرگذاری فشار‌های اقتصادی را معتبر اعلام کرده‌اند. «محمدباقر نوبخت» در ۲۷ دی‌ماه در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی ویژه جنوب استان کرمان گفت: «تحریم‌ها باعث ایجاد مشکلات زیادی در زمینه صادرات نفت شده است به‌گونه‌ای که علاوه بر کاهش میزان فروش نفت، ارز حاصل از فروش نفت هم قابل‌انتقال به داخل کشور نیست یا این کار به‌سختی قابل انجام است.» رئیس‌جمهور نیز حدود سه هفته پیش اعلام کرد که چنانچه جنگ اقتصادی در کار نبود، از سال ۹۵ تا امروز ۲۰۰ میلیارد دلار منابع اضافی وارد کشور می‌شد و «اگر تحریم نبود، درآمد نفتی دولت در پارسال و امسال ۱۰۰ میلیارد دلار بیشتر بود.»

ریچارد نفیو، معمار تحریم‌های ایران در دوره اوباما

این اذعان و نظایر آن، در بدترین زمان و شرایط صورت گرفت و موجب شد که شبکه‌های معاندی مانند ایران اینترنشنال، هر از گاهی از آن به‌عنوان سندی برای تأثیر فشار‌ها بر ایران استفاده کنند. ناگفته نماند که اذعان و سوءاستفاده منظومه استکبار به ضعف جمهوری اسلامی جدای از کارکرد حقیقتی تحریم‌هاست و این دو، تفاوتی فاحش با یکدیگر دارند. ضمن اینکه چنین اظهاراتی در زمانی که حریف از هر فرصتی برای نشان دادن قدرت خود استفاده می‌کند، نقشی جز دادن پاس گل به دشمن ندارد. این نکته بسیار ظریف از «ریچارد نفیو»، معمار تحریم‌های ایران در وزارت خزانه‌داری آمریکا خواندنی است: «وقتی یک کشور اعتراف می‌کند که مشکل تحریم دارد، تقریباً نیمی از کار انجام‌شده است. اساساً این نوع اعتراف دشواری‌های خاصی برای هر دولت دارد چراکه به دشمنانش نشان می‌دهد که آسیب‌پذیری‌هایی که آن‌ها به دنبالش بودند تا از آن بهره‌برداری کنند کاملاً نمود پیدا کرده‌اند.»

منبع: آنا

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.