باید باور نماییم که هر چند رنگ و گرمای خون «سلیمانی - خامنهای» از جنس رنگ و گرمای خون «بهشتی- خمینی» بود، اما خون سردار ما نه فقط یک ملت با مرزهایی مشخص، که امتی با مرزهای بی پایان را به غلیان درآورد تا ثابت کند که گرچه خون همان خون است، اما خون شهید "چله دوم انقلاب" به مراتب از خون شهید "چله اول" آن رنگینتر است! و چرا رنگینتر نباشد؟! مگر این سنت الهی نیست که هر چقدر امتحان و آزمایش الهی سختتر باشد، ثمره و نتیجه آن نیز موثرتر و عظیمتر و گهربارتر است؟
وقتی بهشتی شهید در ابعاد جغرافیای ایران مظلومانه آماج تهمتهای گاه و بیگاه قرار میگیرد و شهادتش سبب آن میشود که ایران انقلابی آن روزها متاثر و هوشیار گردد؛ آیا روا نیست فرماندهای که مظلومانه و تنها، شام و عراق و ایران را از چنگ دژخیمان تکفیری نجات میدهد و پس از چندی نه فقط در ایران که بر اثر مسمومات غربی در خارج از مرزهای ایران نیز ناجوانمردانه ناسزا و تهمت میشنود، نباید خون او که همانا سند حقانیت و مظلومیت راه اوست، عالمی را زیر و زبر و آگاه نماید؟!
وقتی ایران انقلابی ۵۷ در درگیری با تفالههای کم ارزشی نظیر بنیصدر و رجوی و منافقین و ... خون بهشتی شهید را بهای نابودی خرده تفالههای استکبار جهانی مینماید، روا نیست در جنگ پنجه پنجه انقلاب چله نشین، نه با خرده عوامل شیطان که با خودِ خودِ شیطان بزرگ، خون پرجوش قاسم سلیمانی شهید، متضمن نابودی شیطان بزرگ و غده سرطانی روزگار باشد؟
امروز نه تنها تراز انقلاب اسلامی در گام دوم خویش نسبت به گامهای ابتداییاش، که تراز خون، تراز جهاد و تراز شهیدش نیز، با خون، جهاد و شهادت سالهای ابتدایی اش، قابل قیاس و برابری نیست! انقلاب اسلامی سالهاست مرز جغرافیایی به نام ایران را درنوردیده و فراتر رفته است، پس چرا گمان میکنیم مرز جهاد و شهادت و ایثار مردمانش نیز، در حصار آن مرز محدود باقی میماند؟
حتما خطاست اگر قاسم سلیمانی بزرگ را تنگ نظرانه در مرزهای کشوری هر چند بزرگ و عظیم به نام ایران محصور نماییم! حتما خطاست اگر قاسم سلیمانی را تنها متعلق به مردمانی هر چند برتر از مردمان زمان رسول الله، به نام مردم ایران محدود نماییم! حتما خطاست اگر قاسم سلیمانی را که سالهاست امید دل مظلومان همه عالم بوده و امروز تک تک آزادیخواهان جهان خود را مدیون قطره قطره خون او میدانند، قهرمان و اسطوره ملی ایرانی معرفی نماییم و از اسطوره بودن او در بین ملتهای پاکستان و عراق و یمن و افغانستان و ونزوئلا و کوبا و نیجریه و ... غافل بمانیم!
و حتما خطاست اگر امروز وعده تحقق یافته خمینی کبیر در شکلگیری امت واحده مستضعفین عالم را نادیده بگیریم و شهید قاسم سلیمانی را چیزی جز شهید متعلق به همین «امت واحد» بدانیم و بنامیم!
درود خدا بر وعده تحقق یافته خمینی کبیر!
درود خدا بر این «امت بزرگ»!
و درود خدا بر این «شهید امت» که به واسطه مجاهدتهای عظیم و گسترده اش به راستی خود «یک امت بود برای امت ما»
منبع: سایت بصیرت
انتهای پیام/
برای سردار در شان قاسم سلیمانی که در حد یک امت است ،مراسم بر پا شود .. گر چه خود سردار ... به این حد خود را بالا
نمیدانست ،
ولی انسانی وارسته، مدیری کار آمد ، ساده زیست ، فرمانده ای به اصطلاح خاکی بود،و،و،و روحی بزرگ داشت
پس در این شان باید تشییع شودواحترام گذاشت .
ملتی باید این امت را تشییع کند .
روحت شاد همشهری دوست اشنا..